گوشیهای ۱۰۰۰ دلاری رو به افزایش هستند و این اصلا خبر خوبی نیست
سال گذشته، اپل گوشی آیفون X را معرفی کرد؛ گوشی هوشمندی که به غیر از بهرهگیری از باتری، صفحهنمایش و دیگر موارد استاندارد بهتر، از لحاظ سختافزاری یک آیفون استاندارد محسوب میشد و با این حال قیمت مدل پایه آن ۹۹۹ دلار بود. بعد از این قیمتگذاری، کارشناسان بحثهای متعددی را در مورد تأثیر این موضوع بر آیندهی اپل و در کل آینده گوشی های هوشمند مطرح کردند. آیا این قیمتگذاری منجر به دوری طرفداران تکنولوژی از گوشیهای پرچمدار و روی آوردن آنها به جایگزینهای ارزانتر میشود؟ یا اینکه این رویکرد با موفقیت زیادی روبرو میشود و شاهد نسل جدیدی از گوشیهای هزار دلاری خواهیم بود؟
بعد از گذشت یک سال، دیگر به جواب خود رسیدهایم. گلکسی نوت ۹ تفاوت قیمت چندانی با نسل قبلی خود ندارد اما به هر حال قیمت آن به ۱۰۰۰ دلار نزدیک است و تا حالا با استقبال کاربران مواجه شده. فروش آیفون X هم خوب بوده و این یعنی اپل برای امسال هم از همین رویکرد قیمتگذاری استفاده خواهد کرد.
اگر توانایی پرداخت ۱۰۰۰ دلار پول دارید و همواره خواهان استفاده از جدیدترین تکنولوژیهای روز هستید، پس این رویکرد جدید اهمیت چندانی برای شما ندارد. اما این اقدامات، و مواردی که در سالهای آینده تحت تأثیر این موضوع عملی میشوند، تأثیرات زیادی بر آینده تکنولوژی دارد.
قیمتگذاری و حاشیههای سود
برای اینکه تصویر کلی بهتری از دلیل این قیمتگذاری داشته باشیم، بهتر است که به تفاوت قیمت تمامشده برای ساخت مدلهای مختلف آیفون و قیمت فروش آنها نگاهی بیندازیم. بهعنوان مثال، ساخت هر گوشی آیفون ۴ اس حدود ۱۹۶ دلار هزینه در پی داشت و با قیمت حدودی ۶۴۹ دلار روانه بازار شد. این یعنی اپل با فروش هر دستگاه از این آیفون حدود ۴۵۳ دلار سود میکرد که این به معنای حاشیه سود تقریبا ۷۰ درصدی است. ساخت مدل پایه آیفون ۸ پلاس هم ۲۵۵.۱۶ دلار هزینه در پی دارد و با قیمت ۶۹۹ دلار به فروش میرسد. سود فروش این دستگاه هم ۴۴۴ دلار است که آن را تقریبا همردهی آیفون ۴ اس قرار میدهد. با توجه به ارزانتر شدن قطعات و کاهش هزینههای تولید، میتوانیم انتظار کاهش درصد حاشیههای سود، و یا کاهش قیمت تمامشده یا بهرهگیری از ویژگیهای بیشتر با همان قیمت اصلی را داشته باشیم.
اما جریان آیفون X فرق دارد. هزینه تولید مدل پایه این گوشی ۳۷۰ دلار است که با قیمت ۱۰۰۰ دلاری به فروش میرسد. این یعنی اپل با فروش هر دستگاه آیفون X 630 دلار سود میکند و حاشیه سود آن هم ۶۳ درصد است. این گوشی از لحاظ درصد حاشیه سود تقریبا مشابه آیفون ۸ است اما تفاوت آنها در مقدار سودی است که اپل در ازای فروش هر آیفون X به دست میآورد. این دو گوشی از لحاظ سختافزاری تفاوت چندانی با یکدیگر ندارند و از لحاظ قیمت قطعات، مهمترین تفاوت آنها در زمینهی صفحهنمایش است و باید بگوییم که صفحهنمایش استفاده شده در آیفون X 110 دلار ارزش دارد و صفحهنمایش آیفون ۸ حدود ۵۲ دلار. صفحهنمایش آیفون X در مقایسه با آیفون ۸ فقط کمی بزرگتر و بهتر است و میبینیم که حدود نصف اختلاف قیمت ساخت آنها به هزینهی مربوط به این صفحهنمایش برمیگردد، ولی در آخر قیمت نهایی آنها تفاوت زیادی دارد.
هدف ما از بیان این نکات این است که هرچند درصد حاشیه سود آیفونها در سالهای متمادی نسبتا یکسان مانده، اما کاربران برای بهرهگیری از ویژگیها و مشخصههایی که فقط تا حدی بهتر هستند، پول بیشتری میپردازند و به همین خاطر سود بیشتری روانهی جیب شرکت اپل میشود. در نهایت، روزبهروز به شرکتهایی که این روند را در پیش میگیرند افزوده میشود و آنها ترجیح میدهند به جای ساخت و بهرهگیری از قطعات ارزانقیمت ولی باکیفیتتر، با بهرهگیری از کلیات مدلهای محبوب خود، هر ساله گوشیهای گرانقیمتتر و نهچندان نوآورانهای را روانه بازار کنند.
کالای لوکس
برخی از افراد هم این استدلال را مطرح میکنند که قیمت ۱۰۰۰ دلاری این گوشی کاملا منطقی است زیرا استفاده از آیفون X «احساس» بهرهگیری از یک گوشی ۱۰۰۰ دلاری را به کاربر منتقل میکند. این یکی از معروفترین خطاهای شناختی است. هرچه قیمت محصول گرانتر باشد، فارغ از ویژگیها و مشخصات آن، بهصورت ناخودآگاه فکر میکنیم که بهتر از دیگر محصولهای ارزانتر است. زیرا همواره به ما گفته شده و اینطور فکر میکنیم که قیمت بالاتر بیعلت نیست و حتما چنین گوشی هوشمندی از مشخصههای قابل توجهی بهره میبرد که چنین قیمت بالایی دارد. علاوه بر این، بخشی از کاربران اعتقاد دارند که بهرهگیری از این گوشیها نمادی از شأن و اعتبار آنها محسوب میشود و با این کار دیدگاه افراد را نسبت به خود تغییر میدهند.
بعد از خرید محصولات گرانقیمت، ما در دام خطای حمایت از انتخاب هم میافتیم. بعد از اینکه مبلغ هنگفتی را صرف خرید یک گوشی گرانقیمت میکنیم، ما این انتخاب خود را توجیه میکنیم تا این تصمیم بهعنوان یک تصمیم عقلانی در ذهن ما جلوه پیدا کند. این یک مشکل محسوب میشود زیرا چنین روندی بیش از پیش تکنولوژی را بهعنوان نمادی از شأن و اعتبار کاربران مطرح میکند. به همین خاطر، با ادامه این روند، بهطور فزاینده به تعداد افرادی که صرفا به خاطر قیمت بالاتر یک گوشی و نه مشخصههایش، آن را میخرند افزوده میشود. طبیعتا، شرکتها برای رقابت با یکدیگر و برای اینکه نشان دهند محصول آنها «لوکستر» به حساب میآید، به قیمتگذاری ۱۱۰۰ دلاری، ۱۲۰۰ دلاری و غیره روی میآورند.
کاهش رقابت برای نوآوری
اگر کاربران برای خرید گوشیهای نهچندان نوآورانه با رضایت تمام مبلغ بیش از ۱۰۰۰ دلار را پرداخت کنند، شرکتها هم کمکم بودجهی مختص نوآوریها را صرف دیگر موضوعات میکنند. و ما چنین کاری را از روی اجبار انجام نخواهیم داد، بلکه اگر این روند ادامه پیدا کند، این موضوع عادی میشود و کاربران دیگر به دنبال بهرهگیری از نوآوریهای انقلابی نمیروند و به استفاده از گوشیهای گرانقیمت ولی نسبتا معمولی خود بسنده میکنند.
در همین زمینه، باید خاطرنشان کنیم به دلیل پیشرفت سریع موارد نرمافزاری، بهترین گوشیها هم بهسرعت قدیمی میشوند و به همین خاطر طرفداران تکنولوژی معمولا هر یک یا دو سال یکبار گوشی خود را عوض میکنند؛ موضوعی که در نهایت به نفع شرکتهای سازنده است. علاوه بر این، تعمیر کردن گوشیهای پرچمدار نسبت به گذشته به کاری سختتر و پرهزینهتر بدل شده که مطمئنا شرکتهای سازنده هم در این امر دخیل هستند تا کاربران به جای تعمیر گوشیهای خود، گوشیهای جدیدتری را خریداری کنند. وقتی به قیمت هنگفت گوشیهای پرچمدار نگاهی بیندازیم، تمام این اقدامات منطقی به نظر میرسند.
در مورد ادامه یا مرگ این ترند هنوز نمیتوان با قاطعیت نظر داد، اما در نهایت برای نوآوری و دسترسی تمام کاربران به بهترین تکنولوژیها هم که شده، امیدواریم این روند افزایش قیمت از این هم فراتر نرود و در نهایت در همین حد ثابت باقی بماند.
بیشتر بخوانید: آیا آیفون X هزار دلار میارزد؟
منبع: The Next Web