تابستان امسال با هالیوود (منتظر کدام فیلمها باشیم؟)
بدون شک مهمترین زمان اکران فیلمهای هالیوودی، فصل تابستان است. معمولا استودیوهای فیلمسازی، فیلمهای اکشن و پر سر و صدایشان را برای این فصل کنار میگذارند. فیلمهایی که در تابستان اکران میشوند معمولا قرار نیست موضوعات جدید و چالشی طرح کنند یا حتی بینندهشان را اندکی به فکر فرو ببرند؛ فیلمهای تابستانی هالیوودی را ساختهاند تا آنها را ببینید و همزمان پاپکورن بخورید یا احتمالا تخمه بشکنید!
در نظر داشته باشید که تابستان خارجیها زودتر از ما شروع و البته تمام میشود؛ بههمین خاطر هم شاید بعضی از فیلمهایی که در لیست میبینید، همین حالا اکران شده باشند. با تمام این اوصاف، هنوز نسخهی خانگی هیچکدام از این فیلمها عرضه نشده است. با توجه به اینکه سینماهای سطح شهر هیچکدام از فیلمهای زیر را اکران نکرده و احتمالا قصد هم ندارد آنها را نمایش دهند، فعلا باید تا عرضهی نسخهی خانگی این فیلمها صبر کنید؛ بعد میتوانید با خیال راحت فیلمها را با کیفیت بالا دانلود کنید.
بیشتر فیلمهای تابستان امسال ادامههای مجموعههای قدیمی هستند. البته این موضوع همیشه هم بد نیست؛ خصوصا اینکه شرکتها، تهیهکنندهها و کارگردانهای مشهور، در پس بازسازی مجموعههای قدیمی سینمایی قرار دارند. دربارهی فیلمهایی که اکران شده اند ، سعی میکنیم خلاصهای از دیدگاه منتقدان و بینندهها را هم در توضیحشان بیاوریم.
فیلمها در ادامه با توجه به ماه اکرانشان دستهبندی شدهاند.
ماه May (خرداد)
The Avengers: Age of Ultron
مجموعه فیلمهای سینمایی شرکت «مارول» بیشتر زیر نظر تهیهکنندههایشان ساخته میشوند تا کارگردانها (به استثنای فیلم «محافظان کهکشان» که کارگرداناش روی همهی بخشهای فیلم کار کرده بود)، در نتیجه به این فیلم مثل فیلمهای «کاپیتان آمریکا» یا «ثور» (Thor) نگاه کنید. البته هم منتقدان و هم بینندگان این فیلم، بر سر این موضوع که فیلم قبلی، یعنی «انتقام جویان» بهتر بود، اتفاق نظر دارند.
Pitch Perfect 2
قسمت قبلی این فیلم، یک موزیکال کمدی سرگرمکننده بود. مخاطبانی که سبک و داستان آن را در نظر گرفته بودند و با توجه به آن فیلم را انتخاب کرده بودند، از دیدناش لذت بردند. با این حال ظاهرا قسمت دوم فیلم از نظر داستانی قوت فیلم قبلی را ندارد؛ اما هنوز هم سرگرمکننده و خندهدار است. اصولا فیلم با این هدف ساخته شده تا عدهای از سینما دوستان را سرگرم کند و در این میان هم یکی دو پیغام اخلاقی بدهد. البته با توجه به سابقهی کارگردانی «الیزابت بانکز» (Elizabeth Banks)، نباید انتظار زیادی هم از این فیلم داشت.
Mad Max: Fury Road
سهگانهی بزرگ «مکس دیوانه»، یکی از بزرگترین و تاثیرگذارترین فیلمهای دههی هشتاد است. تصویری که این فیلمهای استرالیایی از دنیایی پساآخرالزمانی به تصویر کشیدند، پایه و اساس صدها فیلم و بازی ویدیویی پس از آن شد. «جرج میلر»، یکی از بهترین کارگردانهای فیلمهای اکشن تاریخ و خالق مجموعهی «مکس دیوانه»، ساخت قسمت جدید آن را هم بر عهده گرفته است. با اینکه سن و سال بالای میلر، سینما دوستان را اندکی دربارهی نتیجهی فیلم نگران کرده بود، اکران آن و مشاهدهی عکسالعمل منتقدان و مخاطبان نسبت به فیلم، تمام نگرانیها را برطرف کرد. همینقدر بدانید که کارگردانهای بزرگی مثل «رابرت رودریگز» و «هیدئو کوجیما»، این فیلم را بهترین فیلم سال نامیدهاند. «ادگار رایت» هم این فیلم را بهترین فیلمی که در عمرش دیده، معرفی کرده است. حتی اگر نسخههای قدیمی «مکس دیوانه» را ندیدهاید، این فیلم را در لیستتان قرار دهید؛ فقط در نظر داشته باشید که فیلم بهشکل بیمارگونهای خشن است.
Tomorrowland
اگر فیلمهای چند وقت اخیر دیزنی را در نظر بگیریم، میتوان ادعا کرد که دیزنی فیلم بد نمیسازد. فیلم را Brad Bird، کارگردان «غول آهنی» و «شگفتانگیزان» ساخته است. نویسندهاش هم Damon Lindelof، نویسندهی سریالهای Lost و The Leftovers و البته فیلم سینمایی Prometheus است. اگر بیخیال نظر منتقدان شویم، میتوان گفت که فیلم علمی-تخیلی Tomorrowland اکران موفقی داشته است.
Poltergeist
نسخهی اصلی این فیلم که در سال ۱۹۸۲ اکران و فیلمنامهاش توسط «استیون اسپیلبرگ» نوشته شده بود، یکی از آثار کلاسیک ژانر وحشت محسوب میشود. با این حال، بازسازی این فیلم که چند هفتهای است عرضه شده، نتوانسته نظر منتقدان و بینندهها را جلب کند. فیلم توسط Gil Kenan، کارگردان فیلم «خانهی هیولا» ساخته شده است؛ موردی که سطح انتظارات را از Poltergeist بالا برده بود. البته منتقدانی هم هستند که فیلم را سرگرمکننده میدانند؛ بههمین خاطر هم نگذارید نظر ما شما را از دیدن فیلمی که به آن علاقه دارید، باز دارد.
San Andreas
پیش از هر چیز بد نیست بدانید این فیلم هیچ ارتباطی با مجموعه بازیهای GTA ندارد. اینکه از فیلم خوشتان بیاید یا نه مستقیما به میزان علاقهتان به فیلمهایی که در آنها «راک» قهرمانبازی در میآورد و البته که همه را نجات میدهد، دارد. فیلم چندتایی صحنهی کامپیوتری بد دارد که در آنها کالیفرنیا نابود میشود و راک باید مردم را نجات بدهد. البته منظورمان این نیست که فیلم سرگرمکننده نیست؛ چون میتوانید مطمئن باشید که در طول تماشای فیم سرتان گرم میشود.
ماه June (تیر)
Spy
قبل از اینکه یک هنرپیشهی کوتاه-قد چشمآبی با موهای روشن به جیمز باند تبدیل شود، از گوشه و کنار خبر میرسید که قرار است Jude Law، باند بعدی باشد. متاسفانه این خبر به واقعیت تبدیل نشد؛ اما اگر هنوز هم به Jude Law در نقش باند امیدوار هستید، شاید بخواهید نیمنگاهی به فیلم سینمایی Spy بیاندازید. این فیلم ماجرایی-کمدی، ظاهرا عناصر اکشن فیلمهای تابستانی را هم در خود دارد؛ مخصوصا که Jason Statham هم در آن بازی میکند. نمایشهای اولیهی فیلم به شدت موفق بودهاند و بینندهها راضی از پای فیلم بلند شدهاند.
Entourage
این فیلم، ادامهی سریالی به همین نام است که به مدت هشت سال از شبکهی HBO پخش میشد. در حالی که سریال توانسته بیینده و مخاطبان زیادی جذب کند، ظاهرا فیلم نمایش خیرهکنندهای نداشته. بیشتر منتقدان این فیلم را شبیه قسمتی طولانیتر از سریال میدانند؛ طوری که نمایشاش را روی پردهی سینما مناسب نمیدانند. البته طرفداران سریال، از فیلم هم استقبال کرده و آن را دقیقا مشابه سریالی که دوستاش دارند، دیدهاند. با این حال اگر پیش از این سریال را هم دیده باشید، شاید بدتان نیاید به تماشای این فیلم سینمایی بنشینید.
Insidious: Chapter 3
اگر دو قسمت اول فیلم سینمایی Insidious را دیده باشید، احتمالا از ادامهی روند نزولی فیلم در قسمت سوماش، تعجب نخواهید کرد. قسمت اول، یک فیلم ترسناک نسبتا خوب و قسمت دوم آن فیلم بدی بود. ظاهرا قسمت سوم آن حتی از شمارهی دوم هم بدتر است. نویسندهی سه قسمت اول فیلم سینمایی Saw در اولین تجربهی کارگردانیاش، این فیلم را ساخته است. فیلم پیشدرآمدی برای دو قسمت اول Insidious است؛ بههمین خاطر هم نمیتوان از تصمیم تیم سازنده از انتخاب شمارهی ۳ برای آن سردرآورد. به غیر از یکی دو مورد، اصولا پیشدرآمدها را موقعی میسازند که داستان کم میآورند؛ اما هنوز هم مجبور هستند چیزی بسازند. با تمام این اوصاف اگر میخواهید فیلم را ببینید، در صورتی به سمتاش بروید که دو قسمت قبلی را دیده باشید.
Jurassic World
تنها سه هفته از اکران این فیلم میگذرد و در همین مدت کوتاه، Jurassic World نصف رکوردهای فروش تاریخ سینما را شکسته است. این فیلم در هفتهی اول اکراناش ۵۰۰ میلیون دلار فروخت و رکورد ۴۰۰ میلیون دلاری که فیلم The Avengers در مدت زمان مشابه ثبت کرده بود را شکست. فیلم Jurassic World در همین سه هفته توانسته ۱.۴ میلیارد دلار بفروشد. اگر این روند ادامه پیدا کند، مطمئنا این فیلم رکورد فیلمهایی مثل تایتانیک را هم میشکند. تصورش را بکنید، فیلمی که در آن Chris Pratt دایناسور میکشد، اینقدر فروخته باشد! پس احتمالا بینندههایاش از دیدن آن لذت بردهاند و به دیگران هم پیشنهادش کردهاند. البته مقایسهیمان با Avengers را فراموش نکنید و از فیلم، انتظار «کازابلانکا» (Casablanca) نداشته باشید!
Inside Out
درست زمانی که فکر میکردیم شرکت دیزنی و فیلمهایاش در حال جلو زدن از Pixar هستند (با فیلمهایی مثل Wreck-it-Ralph، Frozen و Big Hero 6)، استودیوی Pixar فیلمی عرضه کرده است که میتواند دوباره جایاش را به عنوان بهترین شرکت انیمیشنسازی تثبیت کند. فیلم Inside Out از همه نظر خوب است و منتقدان تا توانستهاند ستایشاش کردهاند. دیدن این فیلم را حتما در برنامههایتان بگنجانید.
Ted 2
کارگردان فیلم Ted اخیرا وضعیت خوبی نداشته. فیلم سال گذشتهاش یعنی A Million Ways to Die in the West از سوی منتقدان و بینندهها به شدت کوبیده شد. ولی ظاهرا Seth McFarlane میخواهد امسال با قسمت دوم Ted بخشی از اشتباهات چند وقت اخیرش را جبران کند. فیلم چند روزی است که اکران شده است و منقدان دیدگاه مثبتی نسبت به آن نداشتهاند. منتقدان Ted 2 را سادهتر از فیلم قبلی خواندهاند و قرار دادن Ted در نقش اصلی (بهجای والبرگ) را هم از اشتباهات فیلم عنوان کردهاند. البته فیلم ظاهرا هنوز هم صحنههای خندهدار زیاد دارد؛ اما نه به زیادی قسمت اول.
ماه July (مرداد)
Terminator: Genisys
پس از چهار فیلم و یک مجموعهی تلویزیونی، مجموعهی Terminator میخواهد دوباره با سهگانهای جدیدبه سینما برگردد. فیلم Terminator: Genisys (که اسماش هم با غلط املایی نوشته شده است)، اولین فیلم از مجموعهی جدیدی است که برای ترمیناتور برنامهریزی شده. ظاهرا فیلم داستانی دربارهی ماشینهای زمان و دنیاهای موازی دارد که در آن، «سارا کانر» و T-800 در حال جنگ با «جان کانر»ی هستند که ضدقهرمان قصه و یک سایبورگ است. کلا میتوان دو گونه انتظار از این فیلم داشت: یا فیلمی شگفتانگیز خواهد بود یا بهقدری بد میشود که نتوان حتی آن را نگاه کرد.
Minions
شاید باورتان نشود، اما Minionهای فیلم Despicable Me تقلیدی از Rabbidهای یوبیسافت هستند. اتفاقی که برای فیلم Minionها افتاده است، قبلا برای Rabbidها هم افتاده بود: آنها اول در دو قسمت اول بازی Rayman Raving Rabbids در کنار شخصیت «ریمن» بودند؛ اما بهقدری محبوب شدند که تبدیل به مجموعهای جداگانه به اسم Rabbids شدند. فیلم چند روزی است که اکران شده و منتقدان آن را به خوبی فیلمهای Despicable Me یا حتی بهتر از آنها میدانند. سازندگان فیلم، بهترین بخشهای فیلمهای قبلی (Minionها) را گرفته و یک فیلم بر مبنای آن ساختهاند. اگر فیلمهای Despicable Me را دوست داشتید، این فیلم را هم ببینید.
Self/less
ظاهرا داستان فیلم Self/less جالب است. چیزی که از تریلر فیلم میتوان فهمید در این حد است که «بن کینگزلی» شخصیت پولدار و بزرگ فیلم، سرطان میگیرد و ذهناش را به بدن «رایان رینولدز» منتقل میکند. اما پس از مدتی میفهمد که ذهن صاحب قبلی بدن هنوز هم زنده است. اگر بخواهیم از روی سابقهی فیلمهای «رایان رینولدز» و تبلیغات محدود فیلم، موفقیت آن را تخمین بزنیم، این احتمال را میدهیم که فیلم نه خوب باشد و نه بفروشد. اصولا «رایان رینولدز» به دنیا آمده است تا Deadpool شود؛ اگر فیلم دیگری بازی کرد، اصلا نگاهاش نکنید!
Ant-Man
وقتی برای اولین بار شنیدیم Edgar Wright میخواهد فیلم Ant-Man را بسازد، بهقدری خوشحال شدیم که خواندن کمیکهایاش را شروع کردیم. با این حال مدتی نگذشت که کارگردان Scott Pilgrim و Hot Fuzz ساخت فیلم را رها کرد و گفت که نمیتواند با مارول کار کند؛ ظاهرا ساختار تهیهکننده-محور فیلمهای مارول به مذاقاش خوش نیامده بود. این موضوع به شدت ناراحتمان کرد و هنوز هم نمیدانیم که آیا Peyton Reed، کارگردان فعلی فیلم، چه بلایی بهسرش آورده است. البته فیلم برای شرکت مارول است و همین موضوع، خوب بودناش را از همین حالا تضمین میکند. اما فعلا نظری بیشتر در مورد این فیلم نمیتوان داد.
Pixels
میتوان این فیلم را در یک جمله خلاصه کرد و با همین جمله کیفیت ساختاش را تخمین زد: «فیلم برای Adam Sandler است». اگر هنوز هم شک دارید که آیا میخواهید فیلم را ببینید یا نه، بگذارید جملهای دیگر هم اضافه، و نظرتان را تثبیت کنیم: Kevin James (نقش اصلی Mall Cop) هم در فیلم کنار Adam Sandler بازی میکند. داستان فیلم اینگونه است که فضاییها بهشکل شخصیتهای کلاسیک بازیهای ویدیویی به زمین حمله میکنند. پیشنهاد ما این است که حتی اگر از بازیکنندههای قدیمی هستید و میخواهید حس نوستالژیتان را فعال کنید هم سراغ این فیلم نروید.
Mission: Impossible – Rogue Nation
تمام عناصر این فیلم نوید یک عنوان سرگرمکننده و خوب میدهند. کارگردان فیلم، Christopher McQuarrie، نویسندهی فیلمهای The Usual Suspects، Valkyrie و Edge of Tomorrow است. او همچنین دو سال پیش فیلم Jack Reacher را کارگردانی کرد و اصولا رابطهی خوبی با «تام کروز» دارد. در بدترین حالت، مطمئن هستیم یک فیلم اکشن خوب و سرگرمکننده خواهیم دید.
ماه August (شهریور)
Fantastic Four
اگر کمیکهای مارول را نمیخوانید یا دو فیلم Fantastic Four قبلی را بهخاطر ندارید، بگذارید یادآوری کنیم که نقش شخصیت «جانی» را Chris Evans بازی کرده بود. اگر میتوانید با این موضوع کنار بیایید که در فیلم جدید شخصیت جانی کمترین شباهتی با نسخهی کتاب های مصور ندارد، احتمالا با فیلم سرگرمکنندهای روبرو خواهید شد. کارگردان فیلم، Josh Tank، قبلا یک فیلم ابرقهرمانی خوب ساخته است. البته امکان اینکه تهیهکنندههای شرکت Fox فیلم را خراب کنند، کم نیست.
The Man from U.N.C.L.E
اگر به Guy Ritchie و فیلمهایاش علاقه دارید (منظورمان فیلمهایی مثل Snatch، Lock Stock و شرلوک هلمزهای جدید است) احتمالا از این فیلم هم لذت میبرید. هنوز نمیدانیم نتیجهی نهایی این فیلم Guy Ritchie چه خواهد بود؛ چون این کارگردان انگلیسی همیشه فیلم خوب نساخته است؛ اما نقش اصلی فیلم Henry Cavill است و همین موضوع میزان خوب بودن فیلم را تا حد زیادی بالا میبرد.
Hitman: Agent 47
از اولین فیلمی که از روی مجموعه بازیهای «هیتمن» ساخته شده بود، خاطرهی خوشی نداریم. شرکت فیلمسازی Fox قبلا بر سر فیلم «مکس پین» هم بلای بزرگی آورده بود. با توجه به اینکه خود این شرکت هم از بد بودن فیلم قبلی هیتمن خبردار بود، تصمیم گرفت کلا فیلمی جدید بر مبنای این بازی بسازد و داستان قبلیشان را ادامه ندهد. قرار بود نقش «مامور ۴۷» را هم Paul Walker بازی کند، اما مرگ ناگهانی این بازیگر موجب شد تا Rupert Friend جایگزیناش شود. احتمال نمیدهیم که فیلم، خوب باشد؛ اما تا پیش از دیدناش نظر بیشتری نمیتوان داد.