گوگل و اپل نشان میدهند که پول حلال همهی مشکلات نیست
میگویند که پول بر دنیا حکومت میکند و این روزها به نظر میرسد چنین گفتهای بیش از همیشه صحت دارد. در حال حاضر تمرکز سرمایهگذاران بیش از این که معطوف به شرکتهای نفتی باشد، متمایل به شرکتهای فعال در زمینهی تکنولوژی است زیرا حالا داده از هر نوع مادهای ارزشمندتر محسوب میشود. چنین چیزی را بهوضوح میتوان در بازار گوشیهای هوشمند مشاهده کرد. در حال حاضر، سیستمعامل تقریباً تمام گوشیهای جهان در دست گوگل و اپل قرار دارد و در همین رابطه باید خاطرنشان کنیم که هر دو آنها عضو ۵ شرکت ارزشمند جهان محسوب میشوند.
به همین خاطر، کاربران انتظارات بالایی از اپل و گوگل دارند ولی با وجود منابع مالی گستردهای که در اختیار آنها قرار دارد، معمولاً اقدامات آنها آنقدرها هم ایدئال و بینقص نیست. اما چرا شاهد چنین چیزی هستیم؟
محدودیت منابع انسانی
اصطلاح «منابع انسانی» کمی بیروح به نظر میرسد و با شنیدن این عبارت شاید این تصویر به ذهن متبادر شود که انسانها پیچ و مهرههای قرار گرفته درون ماشین سازندهی محصولات هستند. و برای برخی از کمپانیها، چنین تصوری چندان هم اشتباه نیست. اگر کار موردنظر نیازمند افراد ماهر نباشد، کمپانیها معمولا حقوق بسیار کمی را پرداخت میکنند و آمار بالا در تغییر کارکنان هم برای آنها مایهی نگرانی نیست زیرا بهسرعت میتوانند نیروهای جدیدی را استخدام کنند.
اما در دنیای سیلیکون ولی، واقعیت کمی فرق میکند. توزیع نرمافزار کار چندان سختی نیست بنابراین تمام فشار بر دوش خالقان آنها قرار دارد. و با توجه به اینکه نرمافزارهای موردنظر با میلیونها نفر مختلف سروکار دارند، چنین وظیفهای اصلاً ساده و آسان نیست. شرکتهایی مانند اپل و گوگل، برای بخشهای مختلف از برنامهنویسی گرفته تا مدیریت و بازاریابی، نیازمند بهترین بهترینها هستند. همانطور که میدانید، در هر حوزهای تعداد زیادی از این افراد وجود ندارد.
البته، در چنین شرایطی پول راهگشا خواهد بود. اما، حتی اگر پول هنگفتی را برای این موضوع هزینه کنید، متخصصان موردنیاز را نمیتوان از خلأ به وجود آورد. در بازیها، اگر به کد تقلب مربوط به پول بینهایت دسترسی داشته باشید، میتوانید کارهای زیادی را انجام دهید. اما در واقعیت، پول به خودی خود نمیتواند کارهای زیادی را انجام دهد. در نهایت این افراد بااستعداد هستند که با تواناییهای خود میتوانند پولها را به چیزی تبدیل کنند که در نهایت پول بیشتری برای کمپانی به ارمغان بیاورد.
به همین خاطر، شرکتها در بیشتر اوقات بهترین کارکنان شرکتهای دیگر را با پیشنهاد نهتنها حقوق بالاتر، بلکه با ارائهی مزایای بهتر و پستهای بلندمرتبهتر به خدمت میگیرند یا به اصطلاح «میدزدند».
با این کار، نهتنها شرکت موردنظر تا حد زیادی بهرهمند میشود، بلکه شرکت مبدأ هم ضربه میخورد. در بین شرکتهای بزرگ، امضای توافقنامه توسط کارکنان ارشد برای عدم کار کردن در شرکت رقیب چندان نامتعارف نیست و برای زیر پا گذاشتن چنین توافقی معمولاً جریمههای سنگینی در نظر گرفته میشود. البته اگر متخصص موردنظر از لحاظ شرکت رقیب بسیار «ارزشمند» باشد، چنین جریمهای توسط آن پرداخت میشود.
برای مقابله با این مشکل، شرکتهای بزرگ معمولاً محیطهای آکادمیک برای آموزش نیروهای متخصص ایجاد میکنند. البته مشخص است که چنین کاری نسبت به استخدام یک فرد حاضر و آماده، بسیار وقتگیرتر است.
علاوه بر این، توسعه نرمافزار مانند بزرگتر کردن کودک است. اگر از همان ابتدا همراه با نرمافزار باشید، از تمام پیچوخم و نقاط قوت و ضعف آن خبر دارید. در برخی موارد غیرمتعارف، کدهای مربوطه آنقدر به یک شخص خاص متکی است که از دست دادن فرد موردنظر دیگر توسعه کدهای مذکور را تا حد زیادی متوقف میکند. بهرهگیری از توسعهدهندگان مختلف منجر به کاهش کیفیت محصول نهایی میشود و چنین چیزی را بارها دیدهایم.
حتی اگر تمام افراد با استعداد را در اختیار داشته باشید، باز هم این موضوع تضمینی برای موفقیت نیست.
بیشتر بخوانید: بزرگترین پروژههای شکست خورده در تاریخ گوگل
مصیبتهای داشتن حق انتخاب زیاد
داشتن مقدار زیادی پول، میتواند یک موهبت یا مصیبت باشد. در دنیای تکنولوژی، درآمد زیاد میتواند منجر به تصمیمگیریهای بد شود. بهعنوان مثال، درآمدهای مالی گسترده گوگل شمشیر دو لبه هستند. کمپانی گوگل میتواند تقریباً برای هر ایدهای که ظاهراً خوب است، پول خرج کند. به همین خاطر، همواره شاهد عملی شدن انواع و اقسام ایدهها از جانب گوگل هستیم. این شرکت به ارائهی محصولات نصفه و نیمه هم شهرت زیادی دارد؛ محصولاتی که در ادامه تا حدی از آنها پشتیبانی میکند ولی در نهایت روانهی قبرستان پروژههای این شرکت میشوند. این رویکرد نهتنها برای محصولات نرمافزاری، برای موارد سختافزاری هم صدق میکند. این محصولات آنقدر زیاد است که وبسایتی به نام KilledByGoogle برای نمایش فهرست این محصولات ایجاد شده است. البته اگر بخواهیم منصفانه اظهارنظر کنیم، این محصولات معمولاً در دیگر سرویسها ادغام میشوند یا مثلاً بخشهایی از آن در قسمتهای دیگر مورد استفاده قرار میگیرند.
وسوسهی امتحان کردن تمام ایدهها ظاهراً برای مدیران گوگل بسیار اغواکننده است. این رویکرد باعث شده که تقریباً تمام تلاشهای گوگل، حتی پروژهی بسیاری جدی سرویس استریمینگ بازی، از طرف بسیاری از افراد با دیدهی شک و تردید در نظر گرفته شود.
با وجود اینکه اپل پول بیشتری در اختیار دارد، در این زمینه متمرکزتر عمل میکند و قبرستان محصولات این شرکت چندان شلوغ نیست. پد شارژ ایرپاور که اخیراً عرضهی آن رسماً لغو شد، یکی از معدود محصولات کنار گذشته شده توسط اپل است. و وقتی که صحبت از محصولات شکستخورده اپل میشود، باید به کنسول بازی Pippin هم اشاره کنیم که مربوط به دوران گذشته این کمپانی است.
روی هم رفته، تفاوت زیادی بین لغو کردن یک محصول در میان مراحل توسعه و کنار گذاشتن آن بعد از سالها استفادهی کاربران از آن وجود دارد. البته اپل هم مورد انتقادات زیادی قرار میگیرد و بهعنوان مثال میتوانیم به سیاست آن برای قرار دادن شارژر قدیمی در جعبهی آیفونها اشاره کنیم. اگرچه چنین تصمیمی را بهراحتی میتوان تغییر داد، ولی در این رابطه باید به یک جنبه دیگر هم بپردازیم.
بیشتر بخوانید: ۱۰ اشتباه تاریخی اپل
داشتن پول به این معنا نیست که شما میتوانید هر طور که خواستید آن را خرج کنید
اگرچه غولهای تکنولوژی به چشم ما قادر مطلق هستند، اما آنها هم از افرادی میترسند و به آنها جواب پس میدهند: سهامداران. ارزش کمپانیها بر اساس ارزش سهام آنها در بازار بورس است و در این زمینه سودآوری اهمیت بسیار زیادی دارد.
بنابراین اگرچه اپل بهراحتی میتواند در جعبهی تمام آیفونها شارژر سریع و در کنار آن حتی شارژر بیسیم قرار دهد، در پایان فصل مالی باید به سرمایهگذاران توضیح دهد که چرا طی این مدت درآمد کمتری کسب کرده است. مطمئناً هیچ مدیرعاملی نمیخواهد در این رابطه صحبت کند و تیم کوک بعد از صحبت چند ماه پیش خود احتمالاً این ادعا را تایید میکند. این نظارت دائمی باعث میشود که شرکتها برای ایدههای بسیار نوآورانه یا محصولات اینچنینی بهصورت محافظهکارانه عمل کنند.
البته، کمپانیها برای اینکه از این بازار کنار نروند، باید همواره حرف جدیدی برای گفتن داشته باشند. در چنین وضعیتی، شرکتهایی مانند گوگل و اپل با مانعی روبرو میشوند که صرفاً با خرج کردن پول کنار نمیرود.
گاهی اوقات تکنولوژی بهاندازه موردنظر پیشرفت نکرده است
در طبیعت، همه چیز از یک توالی از پیش تعیین شده تبعیت میکند؛ گیاهان از دانهها رشد میکنند، پرندگان از تخمها بیرون میآیند و دیگر موارد از این قبیل. همین موضوع برای تکنولوژی هم صدق میکند. بدون تولید گوشی سیمی، ما نمیتوانیم گوشی بیسیم تولید کنیم و مثلاً قبل از تولید تراشه دو هستهای، تراشه ۴ هستهای توسعه داده نمیشود. در این میان باید گامبهگام حرکت کرد و راه میانبری وجود ندارد.
اگر اپل همین امروز با پیشنهاد پرداخت ۱۰۰ میلیارد دلار به یک تولیدکننده تراشه بگوید که برای آیفون بعدی باید تراشه ۳ نانومتری تولید کند، متخصصان مذکور مدیران اپل را روانهی کالیفرنیا میکنند و به آنها میگویند که چند سال دیگر سر بزنند. البته، بهخوبی میدانیم که صرف پول بیشتر میتواند سرعت پیشرفت را افزایش دهد، اما حتی پول هم نمیتواند معجزه کند.
و اگرچه ما کاربران انتظار داریم که سرعت پیشرفت تکنولوژی بیشتر شود، ولی نباید فراموش کنیم که هر پیشرفت کوچکی نیازمند تلاش هزاران متخصص در حوزههای مختلف است و به لطف تلاش چنین افرادی، طی فقط چند دهه زندگی ما تا حد زیادی تغییر کرده است.
موارد مطرح شده، فقط چند تا از دلایلی هستند که شرکتهای بزرگ علیرغم بهرهگیری از بودجههای هنگفت، نمیتوانند مرتباً محصولات شگفتانگیزی را معرفی کنند. البته همیشه جای بهبود و پیشرفت وجود دارد ولی نباید فراموش کنیم که کمپانیهای بسیار بزرگی مانند گوگل و اپل هم با محدودیتهایی روبرو هستند که ورای کنترل آنها است. در نهایت باید درک و شکیبایی بیشتری در قبال پیشرفتهای تکنولوژی و ارائهی محصولات جدید داشته باشیم.
بیشتر بخوانید: بزرگترین شکستهای گوشیهای هوشمند در سال ۲۰۱۸
منبع: Phone Arena
اتفاقا هم میتونستن ۴ هسته ای رو قبل از ۲ هسته ای تولید کنن و همین الانم میتونن ۳ نانومتری بسازن
ولی وقتی ما میتونیم ۲ هسته ای بسازیم و بفروشیم و پول در بیاریم و ۴ هسته ای رو هم بعدش بسازیم و بفروشیم و پول در بیاریم چرا نون خودمونو ببریم و چیزی که سال دیگه میتونیم بدیم به بازارو الان بدیم؟؟
ما ایرانیا عادت کردیم بدون اطلاعات علمی نظر کارشناسی بدیم!!!! دوست عزیز در حال حاضر فقط در سطح تحقیقاتی و نه تولید انبوه میتونن برش های ۵ نانومتری تو سطح مقطع استوانه های سیلیکون بزنن و حتی تو سطح تحقیقاتی هم هنوز امکان برش ۳ نانومتری وجود نداره چه برسه به تولید انبوه!!!! تئوری توطئه همیشه از روی ناآگاهی شکل میگیره