بهترین رمانهای کارآگاهی آگاتا کریستی برای عاشقان معما
آنهایی که اهل خواندن رمانهای پلیسی و کارآگاهی هستند میدانند که چه لذتی در دنبال کردن یک معما همراه با قهرمان و کارآگاه داستان نهفته است. خواندن کتاب پلیسی یکجورهایی شبیه به حل کردن جدول است. خود من وقتی ذهنم آشفته باشد و نیاز به کتابی داشته باشم که به آن سر و سامان بدهم سراغ کتابهای پلیسی میروم. جهان داستانهای پلیسی آنقدر گسترده و متفاوت است که هر چقدر فکر کردم دیدم نمیشود بهترین کتابهای پلیسی را انتخاب کرد. جهان ادبیات پلیسی انگلیسی زمین تا آسمان با داستانهای کارآگاهی و پلیسی آمریکایی یا فرانسوی تفاوت دارد. هر کدامشان هم نویسندههای شاخص خودشان را دارند. اگر آگاتا کریستی و آرتور کانن دویل چهرههای ادبیات پلیسی کارآگاهی انگلستان هستند از آن طرف ژرژ سیمنون را با ژول مگره در ادبیات فرانسه داریم که کاملا قهرمان متفاوتی است و جهان و سبک نگارش چندلر و دشیل همت آمریکایی هم که کاملا با بقیه تفاوت دارد. در اولین قدم بهترین کتابهای آگاتا کریستی را معرفی کردیم.
اگر اهل حل کردن معما و هیجان ناشی از قتل و سرقت هستید سراغ آگاتا کریستی بروید. اگر جهان وهمآلود نزدیک به عالم واقعیت را دوست دارید چندلر و همت بخوانید؛ فضای مردان خسته و خیابانهای تاریک با توصیف طولانی از فضا و مکان.
احتمالا بیشتر کتابدوستان آگاتا کریستی را با رمان «و سپس هیچکس آنجا نبود» میشناسند. خود کریستی معتقد است که تکنیکیترین و دشوارترین رمانش از نظر نگارش بوده. این کتاب با نام «ده بومی کوچولو»، «ده سرخپوست کوچک» و «ده سیاهپوست کوچک» هم ترجمه و منتشر شده. از روی این رمان کریستی چندین اقتباس سینمایی موفق هم ساخته شده که احتمالا مهمترینشان کار رنه کلر محصول ۱۹۴۵ و پیتر کالینسون محصول ۱۹۷۴ است که در این دومی بازیگرانی مثل ریچارد آتنبارو و شارل آزناوور جلوی دوربین رفته بودند. کتابهای آگاتا کریستی در رکوردهای گینس مقام اول در میان پرفروشترین کتابهای رمان در تمام دوران و بعد از آثار ویلیام شکسپیر مقام دوم را در میان پرفروشترین کتابها در همه زمینهها به خود اختصاص دادهاند. تخمین زدهاند که یک میلیارد نسخه از کتابهای او به زبان اصلی (انگلیسی) و یک میلیارد نسخه دیگر در ترجمههای گوناگون به ۱۰۳ زبان دنیا به فروش رسیده است. محبوبیت جهانی کریستی به حدی است که بهطور مثال در کشور فرانسه تعداد کتابهایی که از او تا سال ۲۰۰۳ به فروش رسیده بالغ بر ۴۰ میلیون جلد بودهاست.
به لطف سریالها و فیلمها دو کارآگاه مشهوری که کریستی خلق کرد، خانم مارپل و هرکول پوآرو، حتی برای کسانی که کریستی نخواندهاند آشنا هستند. برای ورود به جهان جذاب و هیجانانگیز ملکه جنایینویس جهان با این پنج اثر آگاتا کریستی میتوانید شروع کنید:
قتل راجر آکروید
یکی از جذابترین کتابهای کریستی با یک نقطه عطف درخشان و داستانی که کاملا غیرقابل پیشبینی است و البته در زمان چاپش سر و صدای زیادی به پا کرد چون نویسندگان کلاسیک پلیسی معتقد بودند کریستی از یک سری اصول تخطی کرده. کریستی سال ۱۹۲۶ این کتاب را نوشت. مثل خیلی از آثار آگاتا کریستی اینجا هم جنایت در یک دهکده انگلیسی که بیشتر محل اقامت اشرافزادگان ثروتمند است رخ میدهد. معمولا جنایتهای دهکدهها تخصص خانم مارپل است اما اینبار هرکول پوآروست که راز جنایت دهکده را کشف میکند. پوآرو که از لندن به این دهکده آمده تا دوران بازنشستگی آرامش را بگذراند در کنار منزل دکتر دهکده و خواهرش سکونت دارد. راجر آکروید یکی از بانفوذترین و ثروتمندترین مردان این دهکده مریض دکتر است که به قتل میرسد و دکتر از همسایهاش، هرکول پوآرو برای حل این بحران کمک میخواهد. از سری کتابهای پلیسی و کارآگاهی نشر هرمس است و خسرو سمیعی ترجمه روان و دوستداشتنی از آن ارائه کرده. صفحه آخر فصل یکی مانده به آخر را که خواندید یاد من کنید که هنوز هم از خواندن آن خطوط آدرنالین خونم چند برابر میشود. این سومین نوول آگاتا کریستی است که در آن هرکول پوآرو، کارآگاه بلژیکی با کله تخم مرغی و سبیلی که رویش وسواس زیادی دارد، نقش اصلی را بازی میکند.
قتل در خانه کشیش
کتاب اولینبار توسط انتشارات «باشگاه جنایی کالین» در سال ۱۹۳۰ منتشر شد. کتاب بخصوص از این نظر اهمیت دارد که برای اولینبار شاهد خلق کاراکتر خانم مارپل در یکی از نوولهای کریستی هستیم. پیشتر خوانندگان خانم مارپل را با چند داستان کوتاه که در روزنامهها منتشر شده بود، شناختند. برخلاف پوآرو که کارآگاه مشهوری در لندن است، خانم مارپل پیرزن ریز جثه اما تیزبینی است که در یک دهکده زندگی میکند و ویژگی مهمش این است که اتفاقات اطرافش را هیچوقت ساده نمیبینید. او به ذات پلید بشر اعتقاد دارد و همینها باعث شده که اگر اتفاق عجیب و غریبی در دهکده خانم مارپل افتاد برای حل معما سراغ او بیایند. در دهکده آرام و کوچک و بیسروصدای سنتمری مید پیدا شدن جسد یک غریبه خود به خود عجیب هست چه برسد به اینکه جسد در خانه کشیش دهکده پیدا شود. اتفاقا دو نفر به قتل اعتراف میکنند و اینجاست که خانم مارپل باید شم کارآگاهیاش را به کار بگیرد و قاتل واقعی را پیدا کند. کریستی در این کتاب شخصیتپردازی فوقالعادهای برای معرفی قهرمانش دارد و نشان میدهد چطور میشود از یک پیرزن ساده، چهرهای سمپاتیک و جذاب و هیجانانگیز ساخت. ریتم درونی داستان علیرغم کندی اتفاقات به دلیل جریان ذهنی قهرمانمان عالی است. کتاب جزو مجموعه کارآگاهی نشر هرمس است که مجتبی عبداللهنژاد آن را ترجمه کرده است.
آنها به بغداد آمدند
پیش از اینکه انتشارات هرمس این کتاب را با ترجمه محمد علی ایزدی به بازار بدهد تحت عنوان «جنایت در بغداد» یکبار منتشر شده بود. اینجا خبری از کارآگاهان کلاسیکمان یعنی هرکول پوآرو و خانم مارپل نیست. داستان در عراق اتفاق میافتد. جزو آن قصههایی که به دلیل سفرهای زیاد آگاتا کریستی به خاورمیانه از جمله عراق و بغداد فضاسازی از نکات جذابش است. همسر اول کریستی یک باستانشناس بود و در مدت زمان ازدواجشان با او سفرهای زیادی به ویژه به شرق و خاورمیانه داشت. فضای بغداد آن سالها در کتاب «آنها به بغداد آمدند» کاملا جاندار تصویر میشود. کتاب بیشتر دستمایه کارهای جاسوسی را دارد. ماجرای یک منشی ساده لندنی به اسم ویکتوریا که در پی ماجراجویی و دیدن تبلیغ یک سفر ارزانقیمت به بغداد به این شهر سفر میکند. دختری که بزرگترین هنرش دروغگویی است. هنری که در این سفر به کارش میآید. در شرایطی که بغداد پر از آشوب است و آنجا اتفاقاتی انتظارش را میکشد که تصورش را هم نمیکند. کتاب استعارههای جالبی از ماجرای لوسیفر، فرشته هبوط کرده دارد و در زیر متناش هم چیزهای جذابی خواهید یافت.
قتلهای الفبایی
من اولینبار این داستان کریستی را سالها پیش تحت عنوان «الفبای جنایت» خواندم. یکی از مشکلات کتابهای آگاتا کریستی این است که ترجمههای متفاوتی از آنها به بازار آمده که اسامیشان گاهی حتی به هم شباهت هم ندارند. خوشبختانه اسم «الفبای جنایت» یا «جنایتهای ای.بی.سی» یا «قتلهای الفبایی» آنقدر مشخص است که متوجه بشویم همه یک کتاب هستند. این یکی از جذابترین کتابهای کریستی از نظر فرم نگارش است. فصلها یکی در میان به ماجراهای مظنون یک سری قتلهای زنجیرهای و گروهی که دنبالش هستند، تقسیم شده است و همین باعث شده ریتم جذابتری پیدا کند. نکته قتلها این است که به ترتیب حروف الفبا اتفاق میافتند. این تنها سرنخی است که در اختیار پوآرو و رفیق همراهش هستینگز قرار دارد. پوآرو اینجا بیشترین استفاده را از روانشناسی شخصیت میکند تا قاتل را بیابد. یکی از پرکاراکترترین کتابهای کریستی است و محبوبترین کتاب دیوید ساچت، بازیگر نقش پوآرو میان کتابهای آگاتا کریستی که نقش پوآرو را در آنها بازی کرده است. سبک نگارش داستان در مواقعی اول شخص و گاهی هم سوم شخص است که این روش اولین بار توسط چارلز دیکنز در کتاب «خانه غمزده» به کار گرفته شد. آگاتا کریستی هم این روش را در «مردی با لباس قهوهای» و «قتلهای الفبایی» امتحان کرد. این کتاب در آمریکا و اروپا با استقبال زیاد مردم روبهرو شد.
قتل در قطار سریعالسیر شرق
اگر ویدیوکستهای سینماییمان را دنبال کرده باشید درباره اقتباس جدید این رمان مشهور آگاتا کریستی صحبت کردیم: «قتل در قطار سریعالسیر شرق» ساخته کنت برانا و آن را با نسخه سینمایی سیدنی لومت هم مقایسه کردیم. این یکی از محبوبترین نوولهای کریستی با حضور کارآگاه محبوب هرکول پوآروست که در محیط بسته یک قطار اتفاق میافتد. گره داستانی بسیار جذاب است و شخصیتهایی که در قطار حضور دارند هم خیلی خوب به خواننده معرفی میشوند. چند آدم که به ظاهر هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند در قطاری هستند که برحسب اتفاق هرکول پوآرو، کارآگاه مشهور بلژیکی هم مسافر این قطار شده. یکی از آنها به قتل میرسد و پلیس قطار از پوآرو میخواهد تا رسیدن به مقصد قاتل را مشخص کند. در حین بازجویی پوآرو از کاراکترها نکات جدیدی کشف میشود. یکی از آن کتابهایی که همه در آن دروغ میگویند و کشف اینکه حقیقت با چه کسی است برای خواننده کشف و شهود جذابی خواهد بود.
این پنج کتاب را بخوانید و بعد میتوانید سراغ نمایشنامههای پلیسی و تعلق برانگیز درخشانش مثل «تله موش» یا «ده بومی کوچولو» بروید. اقتباسهای تئاتری و سینمایی از روی آثار کریستی هم اکثرا کارهای قابل توجهی هستند بخصوص سریالهای محصول شبکه بی.بی.سی. «سرو غمگین»، «جنایت خفته»، «شیطان زیر آفتاب» و «پرده آخر» کتابهای دیگر کریستی هستند که اگر سراغشان بروید ضرر نمیکنید.
همسر دوم کریستی باستانشناس بوده و در عراق و عمان و …. کلی کار کرده. منتهی کریستی نام خانوادگی همسر اولش بوده که بعد از جدایی و ازدواج دوم هم عوضش نمیکنه.
سلام.
مقاله جالبی بود. من هم عاشق کتابهای آگاتا کریستی هستم و با این مطالبی که دراین مقاله بیان شده کاملا موافقم هرچند به نظرم همه کتابهای این نویسنده جالبند اما میخوام چند تا کتاب دیگه هم از ایشون اسم ببرم که واقعا عالیند از جمله پنج خوک کوچک ، فیلها به یاد می آورند ، خانه کج یا وارونه ، ده سرخپوست کوچک ، ملاقات با مرگ ، شیطانا میمیرد
ممنون از نویسنده ی این مطلب مفید
درود بر شما،
متن رو از اول تا آخر خوندم و لذت بردم.
فقط یک نکته هم من بیان کنم: تلفظ و بهتبع اون آوانگاری درستترِ نام بازیگر معروف نقش پوآرو «دیوید سوشِی» است.
سلام
ممنون از پستهای کتاب.هم این و هم آلن دوباتن خیلی جالب بودن.کاش فیلمهایی که از روی کتابهای کریستی ساخته شدن رو هم معرفی کنین.من از طرفدارهای کتاب و فیلم پلیسی هستم.