بهترین نقش‌آفرینی تاریخ (Planescape: Torment 1999)

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۸ دقیقه

اگر بخواهم درباره‌ی جنبه‌های ادبی بازی‌های ویدیوی صحبت کنم، همیشه از یک بازی مثال می‌زنم: «پلین‌اسکیپ: تورمنت» (Planescape: Torment). تورمنت که یک سال پس از یکی از بزرگ‌ترین نقش‌آفرینی‌های تاریخ عرضه شده بود، با اینکه از سوی منتقدان حسابی بازخوردهای خوبی گرفت، اما به دلیل تبلیغ‌های بسیار بد بازی، آن‌قدر که باید معروف نشد. شاید هم بسیاری از افراد مشغول بازی کردن همان «دروازه‌های بالدور» یا «فال‌آوت ۲» بودند و دیگر سراغ تورمنت نیامدند. هر اتفاقی که افتاده است به کنار، اما در تمام این سال‌ها، اگر با کسی که پای تورمنت نشسته، صحبت کرده باشید، بدون شک این جمله را از او شنیده‌اید: “تورمنت یکی از بهترین نقش‌آفرینی‌های کلاسیک تاریخ است.”

بهترین بخش تورمنت، داستان و نحوه‌ی روایت آن است. داستان تورمنت شگفت‌انگیز است؛ ادبیات تورمنت مجذوب‌تان می‌کند. اگر کسی تورمنت را بازی کرده باشد، حتی نیازی به بیان اینکه چرا تورمنت را دوست دارد، ندارد. تورمنت معنای تازه‌ای به ادبیات در قالب یک بازی ویدیویی می‌دهد.

در حال حاضر، اگر بازی‌سازها بخواهند قصه‌ای در بازی‌شان تعریف کنند، به صحنه‌های سینمایی روی می‌آورند. تورمنت صحنه‌های سینمایی را که البته در زمان عرضه‌اش هم کمی مد شده بودند، تمام و کمال به کنار می‌گذارد و تمام بار روایی بازی را روی دوش لغات می‌گذارد.

planescape-torment-5

تورمنت در ساختار، تمام عناصر «دروازه‌های بالدور» یا دیگر بازی‌های D&D را در خودش دارد. از سیستم‌های ترازگیری گرفته تا اسلحه‌ها، مبارزات یا هر چیزی دیگری که از یک نقش‌آفرینی کلاسیک انتظار دارید، در تورمنت وجود دارد؛ آن هم در بهترین حالت‌اش. با این حال، هسته‌ی تورمنت سیستم‌های نقش‌آفرینی و عدد و ارقام مربوط به آن‌ها نیست؛ تورمنت حول دیالوگ‌ها و داستان‌اش‌ می‌گردد.

تورمنت دنیایی زنده و بزرگ است و سازندگان آن، هیچ اصراری بر این ندارند که همه چیزی که نوشته و ساخته‌اند را در مقابل‌تان بریزند.

افراد در بازی صحبت می‌کنند و شما هم در قالب مجموعه‌ی بزرگی از پاسخ‌ها که در مقابل‌تان است، به آن‌ها جواب می‌دهید. در حال حاضر ساده‌ترین مکانیک ممکن را توضیح دادم، اما تورمنت با همین سیستم، جادو کرده است. تورمنت را شاید بتوانیم یک رمان تعاملی بدانیم؛ رمانی که تصویر دارد و با عناصر پیچیده و عمیق نقش‌آفرینی، کاری‌ می‌کند تا لحظه‌ای آن را رها نکنید و از پای‌اش بلند نشوید. تصاویر و مکانیک‌ها کار خودشان را انجام می‌دهند، در حالی که لغات، احساس را به شما منتقل می‌کنند.

به هیچ وجه لغات را به عنوان ابزاری برای برانگیختن احساس دست کم نگیرید؛ لغات به قول یکی از دوستان، کمرتان را خرد می‌کنند. لغات می‌توانند آن‌قدر بی‌رحم باشند که چیزی از شما باقی نماند. فکرش را بکنید، سازندگان یک بازی برای اینکه بخواهند یک صحنه‌ی غم‌انگیز مرگ را نشان دهند، آن هم یک صحنه‌ی دو دقیقه‌ای، باید ماه‌ها زحمت بکشند. توصیف این صحنه در قالب لغات، به هیچ وجه تاثیر ناگهانی و سریع آن میان‌پرده را نخواهد داشت، اما سازندگان تورمنت توانسته‌اند با استفاده از لغات، در مدتی کوتاه ده‌ها بار از نظر احساسی شما را خرد کنند. فیلم‌نامه‌ی تورمنت بیش از ۸۰۰ هزار لغت دارد؛ طوری که می‌توانیم تورمنت را بزرگ‌ترین کتاب تعاملی دنیا بنامیم.

planescape-torment-3

در تورمنت قصه و دیالوگ زیاد می‌خوانید، اما از لغت به لغت آن لذت می‌برید.

هنوز هیچ بازی دیگری، داستانی به وسعت تورمنت را تکرار نکرده و روی دست فیلم‌نامه‌ی ۸۰۰ هزار کلمه‌ای آن، چیز دیگری ارایه نشده است. ممکن است تورمنت را بازی کنید و حتی یک سوم این فیلم‌نامه‌ی طولانی را هم نبینید. تورمنت دنیایی زنده و بزرگ است و سازندگان آن، هیچ اصراری بر این ندارند که همه چیزی که نوشته و ساخته‌اند را در مقابل‌تان بریزند. برای مثال، شخصیت‌های زیادی در بازی وجود دارند که می‌توانید از آن‌ها دعوت کنید تا به دنبال شما بیایند. صادقانه بگویم، می‌توانید بازی را تمام کنید و تعداد زیادی از شخصیت‌ها را نبینید و حتی از وجود آن‌ها هم خبر نداشته باشید؛ آن هم شخصیت‌هایی که ‌هر کدام برای خودشان پس‌زمینه‌ی داستانی بلند و بالا و کاراکتری خاص دارند. باورتان می‌شود حتی بخشی از دیالوگ‌های این همه شخصیت، صداگذاری هم شده است.

هسته‌ی تورمنت سیستم‌های نقش‌آفرینی و عدد و ارقام مربوط به آن‌ها نیست؛ تورمنت حول دیالوگ‌ها و داستان‌اش‌ می‌گردد.

داستان تورمنت، بخشی از روند بازی را هم تشکیل داده و حتی از آن همه سیستم نقش‌آفرینی خفن هم مهم‌تر است. امتیاز تجربه‌ای که با تمام کردن مجموعه‌ای از دیالوگ‌ها می‌گیرید، بسیار بیشتر از کشتن تعدادی هیولای سخت‌جان است. تورمنت نقش‌آفرینی است که بهترین پایان آن، با کشتن یک غولآخر سخت رقم نمی‌خورد، بلکه با انتخاب دیالوگ‌های درست است که می‌توانید بهترین پایان بازی را ببینید. البته باید به این موضوع اشاره کنیم که دیالوگ به دیالوگی که در طول بازی انتخاب کرده‌اید، در چگونگی پیشرفت داستان و رابطه‌ی شخصیت‌ها با شما، تاثیر بزرگی دارد. این که امکان ندارد بازی دو نفر، شبیه به هم از آب در بیاید به کنار؛ ممکن است حتی خودتان یک بار دیگر تورمنت را شبیه به دفعه‌ی قبل بازی کنید و نتیجه‌ی نهایی، چیز دیگری از آب در بیاید، چون یکی دو انتخاب شما در این میان، فرق می‌کرده است.

در حالی که هشت صد سال است نویسندگان بازی‌های ویدیویی، از ایده‌ی شخصیت اصلی‌ای که همه چیز را فراموش کرده استفاده می‌کنند، تورمنت از این ایده در سطحی کاملا متفاوت استفاده کرده است. معمولا نویسندگان بازی، به این دلیل خاطرات شخصیت اصلی را از او می‌گیرند که بازی‌کننده بتواند از صفر، با محیط اطراف خودش آشنا شود و همه چیز را بیشتر بشناسد. کشف هویت و پیدا کردن خاطرات از دست رفته‌ی شخصیت اصلی تورمنت، هسته‌ی داستان است و فقط به عنوان یک ابزار به آن نگاه نشده.

planescape-torment

تنوع محیط‌ها و شهرها در تورمنت شگفت‌انگیز است. از شهرهای بسیار بزرگ که هر کدام پر از محله و مکان‌های مختلف هستند گرفته تا بیابان‌های وسیع، در بازی پیدا می‌شوند.

برای مثال به ایده‌ی ذخیره و بارگذاری بازی‌ها نگاهی بیاندازید. در بازی‌ها پس از اینکه کشته می‌شوید، یک فایل ذخیره‌ را بارگذاری می‌کنید و بازی‌تان را ادامه می‌دهید. در تورمنت، شما به معنای واقعی کلمه، نامیرا هستید. در تورمنت هر بار که می‌میرید، از یک قبر، که معمولا قبل از سیاهچال‌ها است، بلند می‌شوید. این قابلیت شما، در داستان بازی هم نقش بزرگی دارد. برای مثال در یک کوئست فرعی، زنی را می‌بینید که می‌خواهد حس کشتن کسی را درک کند، شما هم با آغوش باز به او اجازه می‌دهید تا به سمت‌تان حمله کند. یا در کوئستی دیگر، می‌گذارید کسی اعضای بدن شما را خارج کند، تا ببیند که آیا پس از دوباره زنده شدن، آن‌ها سر جای‌شان هستند یا نه.

به هیچ وجه لغات را به عنوان ابزاری برای برانگیختن احساس دست کم نگیرید.

شاید بخواهید این پاراگراف را جا بیاندازید تا خودتان قصه‌ی بازی را تجربه کنید، اما بگذارید تا کمی هم از قصه بگوییم. معمولا در بازی‌ها یا فیلم‌هایی که شخصیت اصلی حافظه‌اش را از دست داده و به دنبال یک قاتل می‌گردد، قاتل در نهایت همان شخصیت اصلی از آب در می‌آید. در تورمنت، شخصیت اصلی به این دلیل که نمی‌تواند بمیرد، قرن‌ها است که زندگی کرده و روی دنیای اطراف‌اش، تاثیرهای بسیار بزرگی گذاشته. شخصیت شما، قاتل یک نفر نیست؛ او صدها یا هزاران نفر را کشته است. یا اینکه حتی در دوره‌ای از زندگی‌اش، شخصیتی رئوف و دل‌رحم داشته. شخصیت اصلی بازی، هم قهرمان است و هم ضدقهرمان. شما چه حسی درباره‌ی این فرد دارید؟ چگونه می‌خواهید ادامه‌ی داستان او را شکل بدهید؟ برخی از اوقات، بازی تمام و کمال تبدیل به سوالی می‌شود که انگار پاسخ‌اش، قرار نیست جلوی چشم شما قرار بگیرد. در طول بازی، نمی‌دانید که آیا پاسخ سوال‌های خود را می‌گیرید، یا اینکه بازی، ابهاماتی که در ذهن‌تان به وجود آورده را بدون جواب رها خواهد کرد.

هنوز نمی‌توانیم یک بازی را در حد و اندازه‌ی تولستوی ببینیم، اما می‌توانیم این ادعا را بکنیم که تورمنت، یکی از بزرگ‌ترین اثرهای ادبی معاصر است.

با اینکه هنوز هم نمی‌توانیم یک بازی را در حد و اندازه‌ی اثرهای تولستوی یا داستایوسکی ببینیم، اما به جرات می‌توانیم این ادعا را بکنیم که تورمنت، یکی از بزرگ‌ترین اثرهای ادبی معاصر است. زبان استفاده شده در تورمنت و نحوه‌ی روایت قصه، ساختاری کاملا شبیه به یک رمان دارد و اصلا، شبیه به یک فیلم یا بازی مدرن نیست. زبان استفاده در شده در تورمنت، چه در روایت داستان و چه در دیالوگ‌ها، بیشتر اوقات یادآور زبان زیبای رمان‌های کلاسیک است. بسیاری از افراد معمولا از بررسی اثرها، آن هم به شکل امروزی و آکادمیک‌اش، دوری می‌کنند. بسیاری از افراد، شور زندگی و ناراحتی‌های آن را در اثرات تولستوی و داستایوسکی می‌بینند. به شما این اطمینان را می‌دهیم که تمام آن‌ها، در تورمنت هم پیدا می‌شوند. تورمنت، قصه‌ی فردی است که به دنبال هویت خودش می‌گردد و در هر قدمی که بر می‌دارد، سوالی را تکرار می‌کند. سوالی که می‌پرسد: “چه چیز می‌تواند ذات یک فرد را تغییر دهد”؟ این سوال در ذهن شما هم می‌ماند. شما به دنبال این نیستید که چیزی می‌تواند ذات شخصیت‌تان را عوض کند، بلکه به این موضوع نگاه می‌کنید که کدام تصمیم‌های شما، شخصیت‌تان را ساخته‌اند و در نهایت، شما چه نوع فردی هستید.

planescape-torment-4

هر کدام از افرادی که می‌بینید دیالوگی درست و درمان و خاطره‌انگیز تحویل‌تان می‌دهد. یکی از شخصیت‌های بازی، فقط ساخته شده است تا قصه‌های بسیار خوب تعریف کند؛ قصه‌هایی که یک پاراگراف هستند، اما تکان‌تان می‌دهند.

به این دلیل تصمیم گرفتیم تا نگاهی دوباره به تورمنت داشته باشیم که تا دو ماه دیگر، قرار است دنباله‌ی مستقل این بازی عرضه شود. بازی Torment: Tides of Numenera را همان سازندگان قسمت اول تورمنت می‌سازند. در حال حاضر نزدیک به بیست سال است که عرضه‌ی «پلین‌اسکیپ: تورمنت» می‌گذرد و همان تیم سازنده، دوباره دور هم جمع شده‌اند تا دنباله‌ی آن را بسازند.

تورمنت آن‌قدر بزرگ است که واقعا نمی‌دانیم آیا می‌توان دنباله‌ای برای آن ساخت یا نه و سطح انتظارات برای تورمنت جدید، بسیار بالا است. خیلی از بخش‌های دیگر تورمنت هم جای صحبت دارند؛ از موسیقی آن گرفته تا طراحی بصری بازی که حتی در مقابل بازی‌های امروز هم کم نمی‌آورند.

فقط به شما می‌گوییم که اگر نقش‌آفرینی‌های کلاسیک را دوست دارید و تورمنت را بازی نکرده‌اید، آب دست‌تان است به به زمین بگذارید و تورمنت را تهیه کنید.

telegram_ad2_1



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

۸ دیدگاه
  1. وحید

    من قبلنا هم تعریف این بازیو شنیده بودم ولی لینک خوبی برا دانلودش پیدا نکردم،دوستان اگر کسی لینک خوبی برا دانلود این بازی داره قرار بده خواهشاً…
    ممنون

  2. شایان

    شاهکاره دادا
    یعنی یدونه باشه این بازی
    ایول داره انتخابت

  3. مهرداد مهندس پور

    این موزه بازی خودش به تاریخ پیوست؟ چرا مطلب جدیدی منتشر نمیکنید

    1. ممنون که حواستون هست.
      مطلب بعدی مجموعه مقالات موزه‌ی بازی آماده شده و منتظر انتشار است.
      چهارشنبه شب این هفته منتظر انتشارش باشید.

  4. ssss

    سلام. راستش من خودم این بازیو بازی کرده م، اما بدلایلی وقت نکردم تمومش کنم. راستش یه جای بازی مثل اینکه به باگی خورده و یه دریچه ای وا شه ولی نشد.
    راستش من خودمم موقعی که این بازیو بازی کردم دقیییقا همین نظرم شد که این بهترین نقش افرینی هست که دیده بودم. ظاهر قدیمی، ولی سناریوی خوب و البته دیالوگ های زیاد و داستان جذاب. وقتی این عنوان رو تو دیجی کالا دیدم، متو.جه شدم که خودم در داشتن این نظر تنها نیستم… خییییلی بازی جالبیه حتما بازی کنینش. حتما. میتونید سری GOG ش رو گیر بیارید برا دانلود. اگه حوصله ی بازی کردن تو pc رو ندارید هم یه امولاتور x86 گیر بیارید که بتونید تو اندروید موبایلتون بازیی کنید که هر جایی هم رفتید همراهتون باشه. موفق باشید. الانم لینک دانلود سری جدید رو گرفتم که دانلود کنم.

  5. مریم

    با خوندن این مطلب واقعا هوس کردم که برم و تورمنت بازی کنم. من خیلی از کتاب های ادبی کلاسیک و معاصر رو خوندم، ولی شاید وقتش شده که همه به ویدیو گیم هم به عنوان یک اثر ادبی ایمان بیاریم.

  6. حسام

    تا دیدم مقاله درباره بازی هستش
    اونم نقش افرینی
    درجا اومدم سراغش
    و میدونستم تهش اسم امیرحسین میرزایی
    رو میبینم
    عالی

  7. امیرحسین

    اگه Deux ex اصلی و ۲ Bladurs gate و متال گیر های کلاسیک و Castlevania به اضافه شاید ۳ تا بازی دیگه به عنوان رقیب تو ذهنم نبودن
    به نظرم خیلی راحت بهش میشه گفت بهترین بازی تاریخ <3 و اینکه دوستانی که اهل تجربه کردن جیزای جدید و جالب هستن گرچه قدیمیه اما حتما یبارم شده امتحانش کنن

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما
X