بهترین فیلم‌های نتفلیکس در سال ۲۰۱۹

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۸ دقیقه
بهترین فیلم های نتفلیکس در سال 2019

سال گذشته در چنین روزهایی شبکه‌ی نتفلیکس تخمین زد که سال ۲۰۱۹ چیزی حدود ۹۰ فیلم اریجینال که تولید این شبکه باشد عرضه خواهند کرد. در آن زمان این عدد به نظر به طرز عجیب و غریبی بزرگ و حتی برای بعضی‌ها عصبانی‌کننده بود. این عدد چهار برابر تعداد تولیدات برادران وارنر در ۱۲ ماه مشابه بود و احتمالا هیچ تماشاگری را پیدا نمی‌کنید که این تعداد فیلم برایش در طول سال اهمیت داشته باشد. حالا حدس بزنید چه اتفاقی افتاده است؟ مشخص شد که تخمین ۹۰ فیلم محافظه‌کارانه بوده است. چون نتفلیکس فقط تقریبا همین تعداد فیلم و سریال اریجینال فقط ماه پیش پخش کرده است. در نتیجه انتخاب بهترین فیلم‌های نتفلیکس در سال ۲۰۱۹ کار ساده‌ای نیست.

تحت تاثیر قرار گرفتید؟ کارکنان نتفلیکس به همه‌ی این‌ فیلم‌ها تحت عنوان «محتوا» ارجاع می‌دهند اما اگر بخواهیم از مارتین اسکورسیزی کارگردان «مرد ایرلندی» نقل قول کنیم «این سینما نیست». البته اسکورسیزی این جمله را در رابطه با فیلم‌های مارول گفته بود. به نظر می‌رسد سینما دیگر آن چیزی نیست که مخاطب در سالن سینما می‌بیند. و هیچ عاملی به اندازه‌ی نتفلیکس در ایران جریان تاثیرگذار نبوده است. آن‌ها حتی چند کاخ کلاسیک سینمایی را خریده‌اند که محصولات جدیدشان را در آن‌ها به نمایش بگذارند.

وقتی نتفلیکس به کارهای اریجینالش باور داشته باشد، مشترکان درباره‌اش مطلع خواهند شد: از «مرد ایرلندی» مارتین اسکورسیزی تا «۶ زیر زمین» مایکل بی این فیلم‌ها در نتفلیکس نمایش ویژه‌ای دارند و حتی اگر به اندازه‌ی کافی سریع نباشید و رویشان کلیک نکنید دائم در گوشه و کنار صفحه به صورت اتوماتیک برایتان پخش می‌شود.

برای تعیین فهرست بهترین فیلم‌های نتفلیکس در سال ۲۰۱۹ منتقد ورایتی می‌نویسد: «برای تکمیل این فهرست من بیشتر از آن چه دکتر اجازه داده آثار نتفلیکس را تماشا کردم. هر چه به انتهایش نزدیکتر می‌شدم تصمیم گرفتم به روابط عمومی نتفلیکس زنگ بزنم و فهرست کامل آثار اریجینالشان را از آن‌ها بگیرم که نکند چیزی را جا انداخته باشم. آن موقع بود که متوجه شدم حتی کارکنان نتفلیکس هم نمی‌توانند فهرست تمام کارهایشان را نگهدارند. به هر حال این فهرست بهترین فیلم‌های اریجینالی است که سال ۲۰۱۹ در نتفلیکس تولید و پخش شدند».

من بدنم را از دست دادم

من بدنم را از دست دادم

عنوان اصلی: I Lost My Body
کارگردان: جرمی کلاپین
امتیاز متاکریتیک: ۸۱ از ۱۰۰

این یک انیمیشن فرانسوی است. اولین‌بار در هفته‌ی بین‌المللی منتقدان در جشنواره‌ی کن امسال به نمایش درآمد. فیلم جایزه‌ی بزرگ نسپرسو را برد و تبدیل به اولین انیمیشنی شد که در طول تاریخ این جایزه را به خانه می‌برد. به نظر می‌رسد این روزها استراتژی نتفلیکس ترتیب دادن رقابتی است برای این که کاری کند رویاهای مولفان به حقیقت بپیوندد مثل ساخته شدن «روما» و «مرد ایرلندی». اما بودجه‌های بزرگتر لزوما فیلم‌های بهتر را نمی‌سازد.

«من بدنم را از دست دادم» انیمیشن متواضعی است که از نمای نقطه نظر دستی بیان می‌شود که از بدنش جدا شده است! دست از آزمایشگاه فرار می‌کند تا بدنی را که به آن متعلق است پیدا کند. از آن طرف نائوفل مرد جوانی در پاریس است که عاشق دختری به نام گابریل شده است.

این اولین فیلم کارگردانش است که تصاویر سورئالی دارد. یکی از خلاقانه‌ترین و اریجینال‌ترین انیمیشن‌هایی است که در سال‌های اخیر ساخته شده است. فیلمی که به طرز غیرمنتظره‌ای شاعرانه از کار درآمده است.

دو پاپ

دو پاپ بهترین فیلم های نتفلیکس سال 2019

عنوان اصلی: The Two Popes
کارگردان: فرناندو میرلس
امتیاز متاکریتیک: ۷۵ از ۱۰۰

دیدن جاناتان پرایس و آنتونی هاپکینز کنار هم به عنوان دو بازیگر اصلی فیلم خودش یک عیش تمام عیار است. هر دوی آن‌ها برای بازی در نقش دو پراتاگونیست تاثیرگذار استحقاق نامزدی جایزه‌ی اسکار را دارند.

هاپکینز نقش پاپ بندیکت را بازی می‌کند. رهبر محافظه‌کار، وفادار و باثبات کلیسا که جهان را با کناره گرفتن از مقامش شوکه کرد و پاپ فرانسیس (با بازی پرایس) به عنوان جانشین او انتخاب شد. این پاپ دوم آدم لیبرال و آزادیخواهی بود و این تصمیم‌ها پشت دیوارهای واتیکان گرفته شد. از آن جایی که هیچ جزییاتی از این جریان به بیرون درز نکرد، آنتونی مک‌کارتن فیلمنامه‌نویس فیلم «دو پاپ» این فرصت را پیدا کرده که به دلخواه خودش داستان را بازآفرینی کند. قصه‌ای که با گرما و هوش و شوخ‌طبعی روایت می‌شود. نتیجه‌اش یک فیلم رفیقانه‌ی عجیب و غیر متداول شده است که در نهایت سرگرم‌کننده‌تر از آن است که فقط نگاهی به سرنوشت کلیسای کاتولیک بیاندازد.

دختر

دختر بهترین فیلم های نتفلیکس سال 2019

عنوان اصلی: Girl
کارگردان: لوکاس دونت
امتیاز متاکریتیک: ۷۳ از ۱۰۰

یک درام آرام و تفکر برانگیز درباره‌ی بزرگ و بالغ شدن. این درام مبهوت‌کننده‌ی بلژیکی تماشاگران را جای دختر نوجوانی می‌گذرد که در مسیر گذار است.

لارای پانزده ساله چیزی را بیشتر از این نمی‌خواهد که تبدیل به یک بالرین موفق شود. او به یک مدرسه‌ی باله در آنتورپ می‌رود اما لارا دوجنسیتی است و از این بابت نگرانی‌های زیادی دارد. او یک پدر مهربان و حمایتگر فرانسوی و یک روانشناس هم دارد که هر دو مراقب لارا هستند. این فیلم تقریبا به اندازه‌ی «روما» سال گذشته در فصل جوایز برنده‌ی جایزه‌های مختلف شد. چند تا از این جایزه‌ها هم مربوط به بازی ویکتور پولستر تازه‌وارد بود. اما در آمریکا به دلیل سوژه‌اش و شیوه‌ی برخورد هنرمندانه‌اش با آن با مشکلاتی روبه‌رو شد. فیلم کامل و بی‌نقصی نیست اما از آن آثاری است که موفق می‌شود همدردی مخاطبانش را برانگیزد. از آن فیلم‌هایی که این قدرت را دارد که دیدگاهتان را نسبت به سینما تغییر دهد.

داستان ازدواج

داستان ازدواج

عنوان اصلی: Marriage Story
کارگردان: نوآ بومباک
امتیاز متاکریتیک: ۹۴ از ۱۰۰

وقتی نتفلیکس فیلم «داستان‌های مه‌یه‌روویتز» نوآ بومباک را خرید خیلی‌ها معتقد بودند بومباک اشتباه بزرگی کرده است. نتفلیکس آن فیلم را تبدیل به دیده‌شده‌ترین اثر بومباک تا آن زمان کرد. حالا یک‌بار دیگر بومباک با این شبکه یک تیم را تشکیل داده تا این‌بار شخصی‌ترین داستانش را بسازد. فیلمی که اقتباسی آزاد از ماجرای جدایی خود فیلمساز از همسرش جنیفر جیسون لی است.

آدام درایور و اسکارلت جوهانسون نقش یک زوج خلاق را بازی می‌کنند. مرد کارگردان نیویورکی است و زن بازیگر لس‌آنجلسی. تصمیم آن‌ها برای جدایی و این که وکلا را در این جریان دخالت بدهند باعث می‌شود که تفاوت‌ها و اختلاف‌هایشان بیشتر به چشم بیاید.

عنوان فیلم ممکن است خیلی‌ها را به اشتباه بیاندازد که این یک فیلم رومانتیک است اما در حقیقت فیلم تلخی درباره‌ی پایان یک زندگی است. بازی آدام درایور درخشان است و یکی از گزینه‌های اصلی فصل جوایز به شمار می‌رود. از آن فیلم‌هایی است که دوست‌داشتن‌شان کار ساده‌ای است.

مرد ایرلندی

مرد ایرلندی

عنوان اصلی: The Irishman
کارگردان: مارتین اسکورسیزی
امتیاز متاکریتیک: ۹۴ از ۱۰۰

اگر از آن تکنیک جلوه‌های ویژه‌ی جوان‌سازی فیلم و مدت زمان نسبتا طولانی آن صرفنظر کنید، این درام مافیایی مارتین اسکورسیزی که شبیه یک مینی‌سریال است عناصری از فیلم‌های گنگستری قدیمی او مثل «رفقای خوب» و «کازینو» را در خودش دارد.

این فیلم بهترین امتیاز را از سوی منتقدان میان فیلم‌های اسکورسیزی دریافت کرده است. بعد از سال‌ها دوباره اسکورسیزی و رابرت دنیرو و جو پشی تشکیل یک تیم داده‌اند. (همکاری درخشان آنها در فیلم‌های «رفقای خوب» و «کازینو» هنوز در یادها مانده است.) دیدن فیلم برای همه عشاق سینما و طرفداران اسکورسیزی واجب است. اسکورسیزی دوباره با این فیلم به جهان گنگستری برگشته است که بهترین آثار سینمایی‌اش را در این حوزه تولید کرده است. از فیلم «هوانورد» تا «گاو خشمگین» هیچ‌کس مثل اسکورسیزی نمی‌تواند به آثار بیوگرافیک روی پرده سینما جان بدهد.

مرد ایرلندی که با فیلم‌نامه‌ای از استیون زایلیان براساس رمان «شنیده‌ام خانه‌ها را رنگ می‌زنی» اثر چارلز برنت ساخته شده درباره زندگی فرانک شیران خلافکار ایرلندی است. شیران که از رزمندگان جنگ جهانی دوم بوده به یک خلافکار تبدیل شده و نقش او را رابرت دنیرو بازی می‌کند. دنیرو در این اثر در سنین مختلفی نمایش داده می‌شود تا فیلم چندین دهه از زندگی فرانک شیران را روایت کند. آل پاچینو هم در فیلم نقش جیمی هوفا رهبر اتحادیه کارگران آمریکا را ایفا می‌کند.

آتلانتیک

آتلانتیک

عنوان اصلی: Atlantics
کارگردان: متی دیوپ
امتیاز متاکریتیک: ۸۵ از ۱۰۰

صنعت سینمای فرانسه ممکن است در ایجاد محدودیت برای نتفلیکس در جشنواره‌ی کن موفق شده باشد اما آن‌ها نتوانستند از نفوذ این شبکه‌ی آنلاین در دل فیلم‌هایی که افتتاحیه‌شان در جشنواره‌ی کن بوده جلوگیری کنند.

«آتلانتیک» فیلمی درباره‌ی بحران‌های مهاجرت است. در محله‌ای محبوب و پر جمعیت در حومه‌ی شهر داکار کارگدان مشغول ساختن یک برج با معماری فوتوریستی هستند در حالی که ماه‌هاست پولی دریافت نکرده‌اند. آن‌ها تصمیم می‌گیرند از راه اقیانوس از کشور فرار کنند تا در یک کشور خارجی آینده‌ی بهتری برای خودشان بسازند. بین آن‌ها سلیمان است که عاشق آداست و با او قول و قرارهایی گذاشته است.

داستانی اثیری از بی‌عدالتی، هبوط و رها شدن در یک شهر مدرن اما آخرالزمانی. این فیلم پر از تغییر لحن‌های غیرمنتظره است. گاهی لحن رئالیستی دارد و گاهی رومانتیک می‌شود و حتی رگه‌هایی از فانتزی ماورالطبیعه در آن می‌شود پیدا کرد.

دلمایت نام من است

دلمایت اسم من است

عنوان اصلی: Dolemite Is My Name
کارگردان: کرگ بروئر
امتیاز متاکریتیک: ۷۶ از ۱۰۰

شیرینی خالص برای همه‌ی خوره‌ی فیلم‌ها. فیلم انگار نسخه‌ای از «اد وود» یا «هنرمند فاجعه» است که البته به استثمار سیاهان می‌پردازد. ادی مورفی نقش رودی ری مور را بازی می‌کند. ری مور یکی از اسطوره‌های واقعی سیاهپوستان است که از پیشگامان کمدی و رپ محسوب می‌شد. وقتی کاراکتر او به نام دلمایت که مبارز کونگ‌فوست و بامزه ولی کمی زشت و وقیح است تبدیل به پدیده‌ای در ماجرای استثمار سیاهان در دهه‌ی ۷۰ می‌شود.

فیلمنامه‌نویسان کار اسکات الکساندر و لری کاراشوسکی کسانی هستند که ژانر ساختن «فیلم‌های زندگی‌نامه‌ای درباره‌ی کسانی که کسی سراغ‌شان نمی‌رود» را اختراع کردند.

فیلم تمجیدی از گستاخی نمایش‌های آمریکایی-آفریقایی آن دهه است. از دهه‌ی ۸۰ به بعد می‌شود گفت که این بهترین نقشی است که برای ادی مورفی نوشته شده.

قلب تپنده‌ی فیلم صحنه‌هایی است که شاهد روی صحنه رفتن ری هستیم و این که چه‌طور تماشاگران به او می‌خندند.

به گفته‌ی منتقدان بازی در نقش مردی که جزو پیشگامان کمدی و آدم‌های تاثیرگذار روی ادی مورفی محسوب می‌شود باعث شده که او بعد از مدت‌ها در ایفای یک نقش لذت محض را تجربه کند. همان چیزی که باعث می‌شد در دهه‌ی هشتاد حضورش در فیلم‌های خاصیت معجزه‌واری داشته باشد.

بیشتر بخوانید:
۵۱ فیلمی که در سال ۲۰۱۹ نباید از دست بدهید

منبع: Variety



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما