بهترین فیلمهای حامد بهداد؛ از کافه ستاره تا قصر شیرین
فیلم سینمایی قصر شیرین به کارگردانی رضا میرکریمی در سینماهای کشور اکران شد. فیلم جدید حامد بهداد که او در آن نقش اصلی و محوری را دارد. به همین بهانه تصمیم گرفتیم لیست فیلمهای حامد بهداد را مرور و بهترین فیلمهای او را انتخاب کنیم.
«قصر شیرین» که در جشنوارهی سال گذشته تحسینها را برانگیخت آخرین فیلم رضا میرکریمی است و بعد از چند فیلم متوسط و ضعیف مثل «دختر» و «امروز» باعث شده که دوباره یادمان بیاید میرکریمی یکی از کارگردانان خوب سینمای ایران بوده است و هنوز هم میشود از او انتظار داشت که فیلمهای خوب بسازد. یکی از نکات فیلم «قصر شیرین» که در جشنواره تحسین شد بازی حامد بهداد بود.
در حقیقت «قصر شیرین» از آن فیلمهای جمع و جور است که کل بار فیلم روی دوش بازیگر نقش اصلی آن و دو کودکی است که درخشان هستند. بعد از فیلم ضعیفی مثل «مارموز»، دیدن حامد بهداد که دوباره در قامت یک بازیگر تلاش میکند تا در نقش متفاوتی خودش را نشان بدهد امیدوارکننده است.
این یک فهرست دهتایی از بهترین بازیهای حامد بهداد است. برخی از آنها فیلمهای خوبی نیستند اما سعی شده که تمرکز روی بازی حامد بهداد باشد.
۱. بوتیک
محصول ۱۳۸۱
کارگردان: حمید نعمتالله
سومین فیلمی بود که بازی کرد و اولین فیلمی که واقعا تواناییهای او را به عنوان یک بازیگر نشان داد. البته باید «بوتیک» را کلاس کارگردانی نعمتالله در بازی گرفتن دانست. بهترین بازی کارنامهی گلزار هم هنوز که هنوز است متعلق به فیلم «بوتیک» است. این اولین فیلم نعمتالله در سینما بود و همه او را به عنوان دستیار مسعود کیمیایی میشناختند. با همین فیلم اولش توانست سر و صدای زیادی به پا کند.
داستان چند جوان، از دانشجو گرفته تا فروشندهی یک مغازه، که همگی در یک خانه مجردی زندگی میکنند و همهشان هم با مشکلاتی از افسردگی گرفته تا مالی دست به گریباناند. این وسط یک دختر فراری از طبقهی فقیر جامعه وارد زندگی یکی از آنها میشود.
حامد بهداد یک نقش فرعی را دارد. در کشاکش دست و پنجه نرم کردن قهرمان فیلم با مشکلات به خانهی حامد بهداد سری میزنیم که نقش یک جوان معتاد را بازی میکند که با زنی بسیار مسنتر از خودش زندگی میکند. پسر گیتار میزند و سکانس بازی حامد بهداد یکی از شاهسکانسهای فیلم «بوتیک» است. یک معتاد متفاوت در یک سکانس کوتاه. مهرداد دیالوگهایش را با حالت عصبی میگوید و در عین حال چنان همدلیبرانگیز است که یکی از کاراکترهای محبوب فیلم میشود.
حامد بهداد برای بازی در این فیلم نامزد تندیس بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از هشتمین جشن خانه سینما شد و از طرف منتقدان و نویسندگان سینمایی هم تقدیر شد.
۲. کافه ستاره
محصول ۱۳۸۳
کارگردان: سامان مقدم
سامان مقدم هم دستیار مسعود کیمیایی بود. «کافه ستاره» چهارمین فیلم سامان مقدم بود و زمانی ساخته شد که حامد بهداد جایش در سینما محکم شده بود و طرفداران زیادی پیدا کرده بود.
خسرو نقشی بود که هم بار کمدی فیلم را برعهده داشت و هم بار تراژیک آن را. پسری از طبقهی فقیر که به واسطهی نصب ماهواره برای زنی پا به سن گذاشته (با بازی خوب رویا تیموریان) با او آشنا میشود و زن عاشقش میشود.
بهداد برای بازی در فیلم سامان مقدم نامزد تندیس بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از دهمین جشن خانه سینما شد. برخلاف بقیهی نقشهایش این جا آنقدر هم میمیکهای تند صورت ندارد. اغراقش کم است و به جایش جلوی دوربین راحتی دارد که به دل مینشیند.
۳. روز سوم
محصول ۱۳۸۵
کارگردان: محمدحسین لطیفی
فیلم «روز سوم» محمدحسین لطیفی سالی که اکران شد خیلی سر و صدا کرد. فیلمی که عراقیها در آن چهرهای انسانی داشتند. حالا که سالها گذشته اگر به فیلم نگاه کنید متوجه میشوید که بیش از حد سانتیمانتال و گاهی حتی تصنعی است.
بهترین نکتهی فیلم همان بازی بازیگرانش یعنی باران کوثری و حامد بهداد است. البته پوریا پورسرخ هم در نقش اول احتمالا بهترین بازی کارنامهاش را این جا ارائه داده است.
سال ۱۳۵۹ است و اول جنگ تحمیلی. سمیره و رضا خواهر و برادرند و در خرمشهر زندگی میکنند. سمیره پاهایش شکسته و نمیتواند شهر را تخلیه کند و به همراه دیگران سعی در مقاومت دارد. خواستگار سمیره حالا به جمع نیروهای عراقی پیوسته است و جزو کسانی است که خرمشهر را اشغال میکنند. با این حال مشخص است که فواد بین نیروهای خیر و شر، دستورات نظامی و دلش گیر کرده است.
این که چه اتفاقی در انتها میافتد مهم نیست. مهم این است که بهداد در نقش نیروی عراقی که پیشتر در خرمشهر کار و زندگی میکرده موفق میشود بسیار باورپذیر ظاهر شود.
بازیاش منتقدان را هم راضی کرد و در جشن خانهی سینما و جشنوارهی فجر نامزد دریافت جایزهی بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد. در نهایت البته فقط از جشن حافظ جایزه را گرفت.
۴. هر شب تنهایی
محصول ۱۳۸۶
کارگردان: رسول صدرعاملی
بعد از بازی در فیلمهایی مثل «حس پنهان» که در آن نقش یک بیمار روانی را ایفا میکرد و اتفاقا از آن نقشهایی بود که دوستداران حامد بهداد را به شدت تحتتاثیر قرار داد، «هر شب تنهایی» مثل یک تنفس در هوای آزاد بود در میان نقشهای پرتنشی که بهداد حالا استاد بازی کردنشان شده بود.
رسول صدرعاملی تصمیم گرفته بود سه گانهای بسازد دربارهی مشهد و امام رضا(ع). بهترین قسمتش هم همین «هر شب تنهایی» بود. با بازی لیلا حاتمی که نقش نویسنده و مجری یک برنامهی رادیویی را داشت که همیشه در برنامهاش به مردم امید میداد و میگفت چطور زندگی مشترکشان را بهتر کنند. عطیه مبتلا به سرطان میشود و به پیشنهاد همسرش (با بازی حامد بهداد) به مشهد و زیارت امام رضا میروند تا شاید شفا بگیرد. هر چند به نظر میرسد که خود عطیه آن آرامش زیارت را ندارد تا این که با یک دختربچهی گم شده در حرم روبهرو میشود.
حامد بهداد در نقش همسر عطیه این جا برای اولینبار بازی کاملا درونی و آرامی دارد. اضطرابها و عاشقانههایش را بیرون نمیریزد. دیالوگهایش را آرام و با طمانینه ادا میکند. هر چند محوریت فیلم با عطیه است اما حامد بهداد موفق میشود متناسب با بازی آرام لیلا حاتمی روبهرویش ظاهر شود. این موفقیتی بود که نشان داد بهداد میتواند در نقشهای دیگر هم خودش را نشان بدهد و اتفاقا بازیگر بهتری باشد.
۵. محاکمه در خیابان
محصول ۱۳۸۷
کارگردان: مسعود کیمیایی
برای هر بازیگری این یک شانس بزرگ است که با مسعود کیمیایی کار کند. فارغ از این که فیلمهایش را دوست داشته باشید یا نه نمیتوانید منکر شوید که بازیگران در فیلمهای کیمیایی فرصت درخشش پیدا میکنند. خیلی از بازیگران سینمای ایران با حضور در فیلمهای کیمیایی تبدیل به چهرههای ماندگار شدند. در نتیجه اولین همکاری حامد بهداد با مسعود کیمیایی اتفاق مهمی بود.
فیلمی که سیاه و سفید بود و فیلمنامهاش را هم اصغر فرهادی نوشته بود. در این که «محاکمه در خیابان» فیلم خوبی است یا نه، بحث زیاد است. خیلیها معتقدند که ایدههای فرهادی و کیمیایی و نگاهشان به سینما با هم تفاوتهای زیادی دارد. به هر حال «محاکمه در خیابان» برای حامد بهداد یک گام بزرگ بود. او توانست نشان بدهد قدرت این را دارد که تبدیل به یکی از قهرمانان فیلمهای کیمیایی بشود.
بهداد در این فیلم نقش حبیب را داشت. دوست امیر (با بازی پولاد کیمیایی) که در یک تعمیرگاه کار میکرد و مجبور است به دوستش بگوید زنی که میخواهد با او ازدواج کند پشت سرش حرف و حدیثهای زیادی برقرار است. همان عناصر غیرت و رفاقت که فاکتور کاراکترهای فیلمهای کیمیایی است را موفق میشود باورپذیر از کار دربیاورد. به علاوه گفتن دیالوگهای مسعود کیمیایی کار هر کسی نیست و از زبان یک بازیگر نامناسب ممکن است مضحک به نظر برسد اما بهداد توانست دیالوگها را مال خودش کند.
۶. سعادت آباد
محصول ۱۳۸۹
کارگردان: مازیار میری
فیلم «سعادت آباد» با فیلمنامهی امیر عربی و ساختهی مازیار میری اثر پربازیگری بود. حامد بهداد، لیلا حاتمی، مهناز افشار، هنگامه قاضیانی، امیر آقایی و حسین یاری بازیگران آن بودند.
حامد بهداد نقش محسن شوهر یاسی (با بازی لیلا حاتمی) را بازی میکرد. یاسی برای محسن جشن تولد میگیرد در شرایطی که به نظر میرسد زندگیشان با مشکلاتی دست به گریبان است. از قضا همهی زوجهایی که دعوت میکنند هم مشکلی در زندگیشان دارند. از آن طرف تقریبا همهی این زوجها درگیر یک ماجرای خیانت هستند اما خیانت جدی توسط محسن صورت میگیرد.
حامد بهداد و بقیهی بازیگران «سعادت آباد» کار سختی داشتند. بازی در یک لوکیشن ثابت و در فضای بسته بار زیادی روی دوش بازیگران میگذارد اما «سعادت آباد» دقیقا به لطف بازی آنها تبدیل به یک فیلم دوستداشتنی میشود.
حامد بهداد در فیلم بازی گرمی دارد و تا پایان شما را در مرز این که آیا واقعا خائن است یا نه نگهمیدارد. آن سکانس خواندن «نفس کشیدن سخته» دور هم تبدیل به یکی از سکانسهای دوستداشتنی سینمای ایران شده است.
۷. جرم
محصول ۱۳۸۹
کارگردان: مسعود کیمیایی
کنار «آرایش غلیظ» این بهترین نقشآفرینی کارنامهی حامد بهداد است. برای بازی در نقش ناصر برندهی سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مکمل مرد هم از جشنوارهی فیلم فجر شد. در سالهای اخیر بهترین فیلم مسعود کیمیایی همین «جرم» است.
رضا و ناصر سرچشمه دو رفیقاند که بعد از یک دزدی فرار میکنند. ناصر موفق میشود به خاطر فداکاری رضا از مهلکه جان سالم به در ببرد. رضا بعد از آزادی از زندان سراغ ناصر میآید در حالی که حالا به همه مشکوک است از جمله ناصر. ناصر به او ثابت میکند که در گیر افتادنش تقصیری ندارد و با رضا مسیر جدیدی را طی میکند تا بر سر حرف و عقیدهشان بایستند.
فیلم یک سکانس درخشان با بازی حامد بهداد دارد که به خاطر اثبات رفاقت حاضر میشود دستش را در کیسهی مار توشکه بکند. با موسیقی سوزناک کارن همایونفر وقتی پیروزمندانه دستش را بیرون میآورد و رفاقتش را به رضا نشان میدهد موفق میشود تماشاگر را حسابی احساساتی کند.
دیالوگهای کیمیایی در دهان حامد بهداد خوب میچرخد و او و پولاد کیمیایی کنار هم زوج درخشانی را تشکیل میدهند. ناصر تا آخر فیلم کنار رضا میایستد. رضایی که مثل خیلی از کاراکترهای دیگر فیلمهای کیمیایی فرجامش مرگ است فقط برای این که نمیخواهد خلاف عقایدش عمل کند.
۸. آرایش غلیظ
محصول ۱۳۹۲
کارگردان: حمید نعمتالله
همکاری دوبارهی حامد بهداد و حمید نعمتالله بعد از سالها اینبار نامزدی بهترین بازیگر مرد نقش اول را برایش به ارمغان آورد.
بهداد نقش مسعود را بازی میکند که از آن هفت خطهای روزگار است و با دلالی و جنس این طرف و آن طرف کردن میخواهد ثروتی به هم بزند. او بار فشفشه و ترقهی چهارشنبهسوری رفیقش را بالا میکشد. از میانهی راه دختر سادهدلی به او ملحق میشود که مسعود را دوست دارد. مسعود با دادن وعده وعیدهایی دختر را قاطی جریان کلاهبرداری خودش میکند.
بهداد در به تصویر کشیدن نیمهی شیطانی یک جوان که میخواهد پولی به هم بزند درخشان عمل میکند. حرکات تند سر و بدن و دیالوگ گفتنهای منقطع و سریع، این جا در فضای ملتهب و تا حدی اسیدیگونهی حمید نعمتالله منطق درستش را پیدا میکند.
حامد بهداد انرژی خارقالعادهای به نقش مسعود و فیلم «آرایش غلیظ» تزریق میکند. اگر قرار باشد دو رکن اصلی موفقیت «آرایش غلیظ» را بگوییم باید از حامد بهداد و همایون شجریان نام برد.
۹. نیمه شب اتفاق افتاد
محصول ۱۳۹۴
کارگردان: تینا پاکروان
فیلم همزمان با تاریخی اکران شد که سریال «دندون طلا» ساختهی داوود میرباقری هم در شبکهی نمایش خانگی پخش شد. سریالی که در آن حامد بهداد از تجربهی حضورش به عنوان خواننده کنار گروه «دارکوب» استفاده کرد و در نقش پسری که عاشق تئاتر و سیاهبازی بود آواز خواند.
صدای گرم بهداد طرفدارانش را خوشحال کرد و تینا پاکروان از این قابلیت او در فیلم «نیمه شب اتفاق افتاد» استفاده کرد. فیلمی که سوژهی جالبی هم داشت. زنی میانسال (با بازی رویا نونهالی) که پسر نوجوانی هم دارد پیش یک زن و شوهر کار میکند که احترام زیادی هم برایش قائل هستند. آنها در باغشان مراسم عروسی برگزار میکنند. تا وقتی که پای حسین (حامد بهداد) به باغ باز میشود و عاشق زن میشود.
بهداد در نقش پسری که معصومانه عاشق زنی بزرگتر از خودش شده نسخه درست و خوب بازی گلزار در «شام آخر» جیرانی است. گرم و پخته با چاشنی معصومیت و اصرار به رابطهای که نمیخواهد بپذیرد چه تبعاتی دارد. جزو بازیهای کنترل شدهی خوب بهداد است.
۱۰. قصر شیرین
محصول ۱۳۹۷
کارگردان: رضا میرکریمی
میشد به جایش مثلا «سد معبر» باشد. در نقش مامور شهرداری که عصبانی میشود و به هم میریزد و داد و بیداد میکند. اما نقشهای اینچنینی از حامد بهداد در طول این سالها زیاد دیدهایم. به جایش فیلمی را انتخاب کردهایم که تازه روی پردهی سینماها رفته است و میتوانید همین حالا شاهد بازی حامد بهداد در آن باشید.
«قصر شیرین» رضا میرکریمی فیلمی لطیف و قصهگو با کاراکترهای محدود و از آن فیلمهای جادهای خوشریتم است که ما را به یاد بهترین کار کارنامهی میرکریمی فیلم «خیلی دور، خیلی نزدیک» میاندازد.
جلال مردی است که همسر و دو کودکش را رها کرده و به شهر رفته تا با زن دیگری ازدواج کند. اما همسرش در بیمارستان میمیرد و جلال که برگشته تا ماشین را با خودش ببرد به درخواست خواهرزنش مجبور میشود بچهها را هم همراه کند. رابطهی میان او و بچهها خوب پیش نمیرود اما کمکم جلال از بحرانهای عصبیاش عبور میکند و موفق میشود با بچههایش حرف بزند.
جدا از بازی حامد بهداد که خیلی خوب میتواند تنش درونی کاراکتر را به تصویر بکشد باید به بازی بازیگران کودک فیلم هم اشاره کرد که درخشاناند.
دربارهی حامد بهداد
حامد بهداد متولد ۱۳۵۲ در مشهد بازیگری تئاتر خوانده است. ورودش به عالم بازیگری با فیلم «آخر بازی» همایون اسعدیان همراه بود. همان اولین فیلم نظر همه را به بازی بهداد جلب کرد. در شرایطی که بازیگران سینمای ایران همه در تلاش بودند که بازیهای زیرپوستی به اصطلاح داشته باشند و مد شده بود بازی را خوب بدانند که دیده نشود بهداد با سر و صدای زیاد و بازی برونگرایانه وارد سینمای ایران شد.
عاشق این بود که نقشهای عصبی را بازی کند. نقشهایی که به چشم میآمدند. از آنجایی که در دانشگاه بازیگری خوانده بود از متد اکتینگ حرف میزد و سعی میکرد شبیه بازیگرانی باشد که به این سبک بازی میکردند. در صدرشان مارلون براندو و بعد بازیگرانی مثل رابرت دنیرو و آل پاچینو. البته که گاهی کمی افراط هم میکرد. به خصوص پشت دوربین و در مصاحبههای مطبوعاتی گاهی حرکات عجیب و غریبی میکرد. برای مطبوعات و منتقدان ایرانی گاهی عصبیکننده بود اما خیلیها هم معتقد بودند که او رفتار متداول بازیگران غربی را دارد.
فارغ از این که گاهی حامد بهداد زیادی شور قضیه را درمیآورد اما نمیشود انکار کرد که بازیگری برایش اهمیت دارد. برای نقشهایش زحمت میکشد. این که همیشه بازیهایش برونگرایانه و کمی با حالت عصبی همراه است به نظرم نقطه ضعفش نیست. بیشتر میتواند به عنوان یک ویژگی قلمداد شود. به شرط این که خودش خیلی روی آن مانور ندهد.
از آن دسته بازیگرانی است که میتواند برای خودش حاشیه ایجاد کند. نمونهاش در واکنش به نقدهای ماهنامهی فیلم و سردبیرش هوشنگ گلمکانی روی بازی برونگرایانهی او که باعث شد با لحنی تند به گلمکانی بتازد. یا وقتی از بازی خودش تعریف میکند در حقیقت رویکردی دارد که خوشایند جامعهی ایرانی نیست. نه تنها شکستهنفسی نمیکند که گاهی با حرفهایش دربارهی تواناییهایش غلو هم میکند. نمونهی یکی از زیادهرویهایش مقایسهی خودش با مارلون براندوست.
اما جدا از حاشیههایی که باعث میشود اتفاقا کمی از مسیرش منحرف شود و کمتر به عنوان بازیگر به او توجه شود، پتانسیلهایی دارد که باعث میشود تنها بازیگر مناسب برای بعضی از نقشها باشد. او در تئاتر و سینما و تلویزیون حضورهای موفقی داشته است.
بهترین فیلمهای سینمای ایران پس از انقلاب؛ چهل سال و چهل فیلم
۳۶ فیلم کمدی برتر سینمای ایران از دههی شصت تا امروز
پرفروشترین فیلمهای ایرانی؛ گیشه در تسخیر کمدیها
۱۱ فیلم برتر عزتالله انتظامی و دیالوگهای ماندگار او
بهترین آثار جمشید مشایخی از پیش از انقلاب تا هزاردستان
بهترین فیلمهای فاطمه معتمدآریا؛ خانم بازیگر سینمای ایران
نیمه شب اتفاق افتاد فیلم جالبی بودبا بازی خوب حامدبهداد وخانم نونهالی