بهترین رمانهای عاشقانه و غیرعاشقانه کلاسیک
پرمخاطبترین ژانر کتاب همیشه و در طول تاریخ رمان بوده است. در سالهای اخیر البته کتابهای روانشناسی و شبه روانشناسی هم به آن اضافه شده اما همچنان رمان خواندن لذت دیگری دارد. صدها جلد رمان در طول سال به بازار میآیند و انتخاب بهترین رمانها از میان آنها کار دشواری است. فکر کردیم شاید آماده کردن فهرست بهترین رمانها در این مطلب معرفی کتاب بتواند به شما کمک کند. بخش زیادی از لیست بهترین رمانهای عاشقانه ایرانی و خارجی است. به هر حال رومانس معمولا یکی از موارد پیشبرنده اصلی رمانها محسوب میشود. ما یک سری نویسنده و رمان عاشقانه و غیرعاشقانه کلاسیک و خواندنی انتخاب کردهایم که اگر آنها را تا امروز نخواندهاید حتما باید سراغشان بروید.
بهترین رمانهای جوجو مویز
ممکن است کتابهای جوجو مویز زیادی عامهپسند به نظر برسند. واقعیت این است که همینطور هم هستند ولی اولین مواجهه من با جوجو مویز موقع دیدن فیلم «من پیش از تو» بود. یک فیلم با کلیشههای هالیوودی که بسیار شیرین ساخته شده بود. آن فیلم که اقتباسی از رمانی به همین نام نوشته مویز بود در فهرست گیلتی پلژرهای من و خیلی از دوستانم قرار گرفت. رمانش هم گیلتی پلژر است.
گیلتی پلژر اصطلاحی است که میشود لذت گناهآلود ترجمهاش کرد. لذتی که از دیدن یک اثر هنری از کتاب تا ادبیات میبرید اما طبق اصول و متر و معیارهای نقد هنری میدانید که اینها آثار تراز اولی نیستند. همه کتابهای جوجو مویز در فهرست گیلتی پلژرها قرار میگیرند. از خواندنشان لذت وافر میبرید اما لزوما از لحاظ ادبی آثار شاخصی نیستند.
با این حال مویز موفق میشود در کتابهایش به خصوص حالات روحی و انسانی آدمها را خیلی روان و ملموس تصویر کند. روانهایی که عمیق نیستند ولی درگیر همان مشکلات روزمره ما هستند.
اوج هنرمندیاش را در همان کتاب «من پیش از تو» میشود دید. داستان دختر جوان سرزنده و کمی دست و پاچلفتی که وظیفه مراقبت از پسر جوان ثروتمندی را برعهده میگیرد که فلج شده و بسیار بدخلق است. دختر راه سختی در پیش دارد تا بتواند شغلش و از آن مهمتر روحیهاش را حفظ کند.
«من پس از تو» هم ادامه داستان همان قهرمان را روایت میکند.
بقیه کتابهای جوجو مویز هم خواندنی و به همین شیرینی و سادگی هستند.
کتابهای الیف شافاک
نویسندگان ترک در ایران کلا پرطرفدارند. از قدیمترها و عزیز نسین بگیرید تا اورهان پاموک و حالا هم یک نویسنده زن ترک به جمع نویسندههای محبوب ایرانیان پیوسته است. کتاب «ملت عشق» الیف شافاک چند سال است که پیاپی در فهرست پرفروشترین کتابهای کتابفروشیها قرار دارد.
به جز آن هم الیف شافاک کتابهای خوب دیگری دارد از جمله مثلا «شیر تلخ» با ترجمه روان سیامک تقیزاده و شالیز فدایینیا که داستان زنی نویسنده را روایت میکند. زنی که دچار بحرانی است که خیلی از زنان روشنفکر ممکن است درگیرش باشند. اینکه میان وظایف همسری و مادری و کارش بتواند تعادل برقرار کند.
اما همچنان مهمترین کتاب شافاک «ملت عشق» است. این کتاب داستان زنی را در غرب روایت میکند که زندگی یکنواختی دارد اما به تدریج با عرفان شرقی و عشق شمس و مولانا آشنایی پیدا میکند.
کتاب بین دو زمان مختلف روایت میشود و نقبهای زیادی به قصههای شمس میزند. کتابی است که در ابعاد گوناگون شما را درگیر میکند و ترجمه ارسلان فصیحی که مترجم بسیار خوب آثار نویسندگان ترک است به خوشخوانی و جذابیت آن کمک میکند.
خداحافظ گری کوپر
اهل رمان قطعا نام رومن گاری را شنیدهاند. نویسنده مشهور فرانسوی است که علاوه بر این فعال سیاسی و در دوره جنگ جهانی دوم خلبان هم بود. این مشاغل دیگرش به خصوص در کتاب «خداحافظ گری کوپر» خودشان را نشان میدهند. رومن گاری در این کتاب عقاید سیاسی ضدجنگ و ضدآمریکاییاش را به وضوح و با زبانی طنزآلود و کنایهآمیز نشان میدهد. «خداحافظ گری کوپر» از آن کتابهای بالینی است. قهرمان اصلی کتاب جوانی به نام لنی است که در کوههای سوییس اسکی میکند. از رابطه برقرار کردن با مردم گریزان است. او که باید در جنگ ویتنام شرکت میکرده از آمریکا گریخته و به سوییس پناه آورده.
از جایی به بعد با دختر سفیر سابق آمریکا در سوییس آشنا میشود. لنی که از رابطه عاطفی گریزان بوده به خاطر دختر دست به کارهای عجیبی میزند.
کتاب پر است از جملات نغز و درجه یک. جمله پایانی کتاب «همیشه که نمیشود توی ترومپت زندگی کرد» برای کتابخوانهای رومانتیک شبیه یک مرثیه تمام عیار است. یا اوایل کتاب وقتی گاری زبان مشترک میان مردم را هجو میکند: « لنی اول با عِزّی که یک کلمه هم انگلیسی نمیدانست رفاقت به هم زد، و به همین دلیل روابطشان با هم بسیار خوب بود. اما سه ماه نگذشته بود که عزّی شروع کرد مثل بلبل انگلیسی حرف زدن و فاتحه دوستی شان خوانده شد. دیگر دیوار زبان میان شان بالا رفته بود. دیوار زبان وقتی بین دو نفر کشیده میشود که هر دو به یک زبان حرف میزنند، آن وقت دیگر نم توانند یک کلمه از حرفهای همدیگر را بفهمند.»
دلیل دیگری که باید خواندن «خداحافظ گری کوپر» را توصیه کرد ترجمه درخشان سروش حبیبی است که به ارزشهای کتاب افزوده است. خوشخوان و روان و شیرین و کاملا منتقلکننده لحن نویسنده.
عقاید یک دلقک
هاینریش بل، یکی از نویسندگان پیشگام آلمان در دوران بعد از جنگ جهانی دوم است و کتاب «عقاید یک دلقک» مهمترین کتاب او محسوب میشود. بل سال ۱۹۷۲ برنده جایزه نوبل ادبیات شد. «عقاید یک دلقک» سال ۱۹۶۳ نوشته شده است و هر چند یک داستان عاشقانه به نظر میرسد اما در حقیقت نقد اجتماعی است که نویسنده در آن زندگی میکند.
هانس راوی اول شخص داستان «عقاید یک دلقک» است. او از خانواده بسیار متمولی آمده اما زیر همه رسم و رسوم خانواده بورژوایش میزند و دلقک میشود. هانس دائم برای اجرا در سفر است. درآمدی ندارد اما خودش را هنرمند میداند و به علاوه به خاطر زبان تند و تیزش خیلی طرفدار هم ندارد. در زندگیاش فقط یک نفر را از صمیم قلب دوست دارد: ماری. اما ماری او را ترک کرده که با مرد دیگری ازدواج کند و حالا هانس افسرده شده است.
کتاب «عقاید یک دلقک» هم پر از ایدههای ناب درجه یک و جملات قصار است. مثل این یکی: «انسان بایستی بعضی کارهای حتی به ظاهر احمقانه را فورا و بدون تفکر و تعمق انجام دهد.» هاینریش بل در کتابش همه چیز و همه کس را به سخره میگیرد. «عقاید یک دلقک» باعث میشود نگاه جدیدتری به پیرامونتان و به خصوص قواعد اجتماعی داشته باشید.
دزیره
سالهاست که کتاب «دزیره» جزو محبوبترین رمانهای ادبیات است. نوشته آن ماری سلینکو که هیچ کتاب دیگری از او مشهور نشده است. آن ماری سلینکو نویسنده اتریشی مقیم آلمان بود. با شروع جنگ جهانی دوم به واسطه شوهرش که دانمارکی بود به دانمارک پناهنده شد و بعد از آن هم به سوئد مهاجرت کردند.
رمان «دزیره» آخرین کتاب آن ماری سلینکوست که چندین اقتباس سینمایی هم از روی آن صورت گرفته که در مهمترینشان مارلون براندو نقش ناپلئون بناپارت را بازی میکند. قهرمان قصه دختر جوانی به نام دزیره کلاری است از یک خانواده نسبتا متمول که تحصیلات و ویژگی خاصی ندارد. او با افسر جوانی به نام ناپلئون بناپارت آشنا میشود که از خانواده فقیر پرجمعیتی میآید. آن دو به یکدیگر علاقمند میشوند. ناپلئون با دزیره نامزد میکند و با پول جهیزیه او موفق میشود در ارتش جایگاهی پیدا کند. از آنجایی که باهوش و جاهطلب است خیلی زود به مقامهای بالایی میرسد به خصوص وقتی با زنی به نام ژوزفین آشنا میشود.
دزیره از خیانت ناپلئون دلگیر میشود اما در همان شبی که خبر نامزدی ناپلئون با ژوزفین را میفهمد برای خودش هم اتفاقات جالبی میافتد.
ناپلئون بناپارت یکی از جذابترین امپراطورهای تاریخ اروپاست و رمانهای خیالی زیادی درباره داستانهای عاشقانه او نوشته شده. «دزیره» یکی از جذابترین رمانها درباره یک عشق خیالی ناپلئون است که از ابتدای جوانی او تا مرگش را روایت میکند.
ربهکا
کتاب «ربهکا» یکی از شاهکارهای ادبیات و نوشته دافنه دوموریه است. از دوموریه کتاب دیگری که شهرت زیادی پیدا کرد و اقتباس سینمایی هم از روی آن شد «پرندگان» بود که هیچکاک آن را ساخت. اما «ربه کا» شهرت بیشتری دارد. بیش از ۲.۸ میلیون نسخه از این کتاب دافنه دوموریه در سرتاسر جهان به فروش رسیده است.
دوموریه نویسنده انگلیسی رمان گوتیک «ربه کا» را سال ۱۹۳۸ نوشت. راوی کتاب که نامش هیچوقت ذکر نمیشود دختر جوان سادهای است که به مونت کارلو به عنوان همراه یک زن پیر ثروتمند سفر کرده و آنجا با مرد ثروتمندی آشنا میشود که صاحب ملک مشهوری در انگلستان به نام ماندرلی است. مرد به او اظهار علاقه میکند و با هم ازدواج میکنند. بعد از رفتن به ماندرلی راوی با خانم دانورس آشنا میشود که مسئول کارهای خانه و پیشخدمتهاست و سرسپرده همسر قبلی مرد یعنی ربه کا بوده است.
انگار سایه ربه کا هنوز روی آن خانه مانده و راوی سعی دارد این وسط زندگی خودش را بسازد اما خودش هم تحتتاثیر قدرت ربه کاست.
بلندیهای بادگیر
رمان «بلندیهای بادگیر» در چند نظرسنجی معتبر در صدر بهترین رمانهای عاشقانه تاریخ ادبیات قرار گرفته است. از میان خواهران برونته، امیلی و شارلوت با نوشتن کتابهای «بلندیهای بادگیر» و «جین ایر» بیشتر از آن خواهر دیگرشان که بیشتر شعر میگفت شهرت پیدا کردند. کتاب «بلندیهای بادگیر» که نام دیگر آن «عشق هرگز نمیمیرد» است یک رمان انگلیسی قرن نوزدهمی است و فضایی پرکشش و جذاب و گاهی حتی وهمآور دارد. کتاب داستان مردی است که یک شب طوفانی به خانهای عجیب پناه میبرد و آنجا با داستان عاشقانه سالهای دور کاترین ارنشاو و هیتکلیف آشنا میشود که در عمارتی به نام ووترینگ هایتز که ترجمهاش بلندیهای بادگیر میشود اتفاق افتاده بوده و سرانجام عشق آنها آدمهای زیادی را تحتتاثیر قرار میدهد.
البته ناگفته نماند که اشعار عاشقانه هم روز به روز هوادارانش بیشتر میشود. در کانالهای تلگرامی و صفحات مجازی شعرهای عاشقانه دائم منتشر میشوند و طبیعتا جزو ژانرهای پرمخاطب باید به آثار شعر هم پرداخت. اما همچنان رمانها گوی سبقت را ربودهاند.
دقیقا این کلاسیکش از کجا اومد؟هاینریش بل رو کلاسیک می دونید یا جوجو مویز رو؟؟
رمانهای خوب نویسنده های ایرانی روهم معرفی کنید.
رمانهای خوب نویسنده های ایرانی روهم معرفی کنید.
رمانهای خوب نویسنده های ایرانی روهم معرفی کنید.
نیره جان چندبار مینویسی ؟. چشم کتاب عاشقنه نیره اثر خودم رو هم حتما بخون
خیلی خوبه که دوستانِ اهل مطالعه سلیقه و پیشنهادهای متن رو نقد میکنن، ولی چرا انقدر خشم و تیکه انداختن و نیش و کنایه آخه. چطور یه طرفدار ادبیات فاخر میتونه نیشدار صحبت کنه. من ایران زندگی نمیکنم اما شما به اروپا هم تشریف بیارید رمان های آبکی عاشقانه پر فروشن. مهم اینه که مردم بخونن. انقدر بخونن تا سلیقه مطالعه خودشونو پیدا کنن. لازم نیست همه کافکا بخونن و کندرا و کامو. خوبه که بخونن اما خب به زور که نمیشه همه رو فرستاد بهشت، بماند که معلوم نیست بهشتِ کی بهشته ؛)
سلام
خواهش میکنم همونطور که گیلتی پلژر رو برای مخاطبین ترجمه کردید، معنی کلاسیک و بهترین رو هم از نظر خودتون بفرمایید.
با تشکر
حتی اگه سلیقه شخصی نویسنده متن هم باشه این انتخاب باید بهشون تبریک بگم یکی از بدسلیقه ترین افراد روی کره زمین هستن باشه ما این متن رو جزو بی مزه ترین طنزهایی که شنیدیم توی مغزمون طبقه بندی میکنیم.
بهترین?????!!!!!!! رمان های عاشقانه که دیجی کالا و فیدیبو می خوان غالب یه مشت نوجوان از همه جا بی خبر بکنند. دیگه این سئو و بازاریابی محتوا واقعا داره حال به هم زن می شه.
هر چقدر هم این حرفتون صحت داشته باشه
خوندن کتاب به تجربیات و دانش خودتون اضافه میشه…حالا هر جور که اسمشو بزاریم
خواندنم همان ابتدا متوقف شد. گیلتی پلژر !!!؟؟؟
سفارش میکنم همگی یه کم بیشتر زبان و ادبیات فارسی بخوانیم.
حتا این کتابهایی که دوستمون تو کامنت نام برد و من اول مقاله دیدم، کدامشان کلاسیک است؟! اعتبار نوشته رو خراب میکنه و باعث میشه دیگه به نوشته ها رجوع نکنیم.
سوالی که اینجا مطرح میشه اینه که آیا کتابهای جوجو مویز و یا حتی الیف شافاک، جزو بهترین رمانهای
عاشقانه محسوب می شوند؟
.
با این اوصاف تیتر مقاله را باید اینطور نوشت : سلیقه شخصی نویسنده….. .
معرفی چندتا کتاب خوب که این همه جای بحث نداره!!!
خب رمان ملت عشق و من پیش از تو ژانر عاشقانه دارن، و جزو پرفروش ترین رمان های ایران هستن ولی خب چون نوشته بودن رمان های کلاسیک، من پیش از تو و ملت عشق جزو رمان های کلاسیک نیستن.
ضمن احترام به خیل عظیم دوستداران رمان های آبکی خانم جوجو مویز
…زندگی کوتاه تر از اونه که بخواد صرف خوانش کتب آبکی و عاشقانه های سطی ای نظیر من پیش از تو ، شود
متاسفانه جامعه فقط به این چیزا علاقه داره.مردم به دنبال شو آفن که اره من فلان کتابو رو خوندم و صرفا دنبال کتاب هایی میرن که بقیه خونده باشنش بدون توجه به محتوا و کیفیت کتا