یک قدم تا باشگاه ۲ میلیاردیها؛ بررسی ۱۰ فیلم برتر باکس آفیس در هفتهی گذشته
هر چه به زمان برگزاری مراسم اسکار نزدیکتر میشویم، تب و تاب سینما، خصوصا فیلمهایی که محصول ایالات متحده و بهشکل خاص هالیوود هستند، بیشتر از پیش میشود. اگر اهل سینما و دنبال کردن اخبار و حواشیاش باشید، احتمالا مجموعه مقالاتی که کارشناسان سینما درخصوص مجموعه احتمالات کسب اسکار بهترین فیلم سال ۲۰۱۵ میلادی نوشتهاند را مطالعه کردهاید. به جرات میتوان گفت در چند سال اخیر چنین وضعیتی بهندرت تجربه شده است؛ وضعیتی که در آن بهسختی میتوان حدس زد کدام فیلم از مجموع ۸ عنوان نامزد کسب اسکار بهترین فیلم سال، میتواند به این نشان دست پیدا کند. در حال حاضر ۳ عنوان بیش از سایر عناوین شانس کسب جایزهی اسکار بهترین فیلم سال را دارند. نکتهی جالب هم اینکه ۲ تا از این ۳ فیلم همین حالا در بین ۱۰ فیلم برتر و پرفروش جدول باکس آفیس هفتهی گذشته، حاضر هستند. این ۳ فیلم عبارتند از «بازگشته» (The Revenant)، ساختهی «الخاندرو گونسالس اینیاریتو»، «افشاگر» (Spotlight)، جدیدترین فیلم بلند «توماس مککارتی» و «رکود بزرگ» (The Big Short)، جدیدترین ساختهی «آدام مککی». تا همین هفتهی گذشته تصور میشد شانس بازگشته و افشاگر از رکود بزرگ برای کسب اسکار بهترین فیلم سال، بیشتر باشد. اما در همین هفتهی گذشته نقدها و مقالاتی در مورد جدیدترین ساختهی مککی منتشر شد که این فیلم را دوباره به کورس رقابت برای کسب ارزشمندترین اسکار سال برگرداند. در حال حاضر دو فیلم بازگشته و رکود بزرگ در میان ۱۰ فیلم حاضر در جدول پرفروشترینهای باکس آفیس حضور دارند.
پیش از آنکه نگاه موشکافانهای به ۱۰ فیلم حاضر در جدول پرفروشترینهای باکس آفیس بیاندازیم، بد نیست نگاهی کلیتر به این جدول و اتفاقات حاشیهای آن داشته باشیم. در هفتهای که گذشت، از میان ۱۰۰ فیلم برتر جدول باکس آفیس، ۸ فیلم برای نخستین بار روی پرده رفته بودند. از مجموع این ۸ فیلم هم ۳ فیلم توانستند آنقدر خوب بفروشند که خودشان را تا جمع ۱۰ فیلم برتر و پرفروش جدول بالا بکشند. البته ۳ فیلم از این ۸ فیلم هم اکران خصوصی داشتند و همین هم باعث شد تا حداقل این هفته نتوانند مقابل بالا نشینهای جدول، عرض اندامی اساسی کنند. انتظار میرود طی هفتههای آینده و با شروع اکران عمومی این ۳ فیلم شاهد حضورشان در میان ۱۰ فیلم برتر جدول باشیم. یکی از این ۳ فیلم، قسمت سوم از مجموعه فیلمهای «مردی به نام ایپ» (Ip Man) است که در هفتهی گذشته تنها در ۱۰۳ سالن نمایش به اکران درآمد؛ اما با این وجود موفق شد ۷۸۴ هزار دلار بفروشد. حتما میدانید که این فیلم در ادامهی ۲ فیلم قبلی مجموعه ساخته شده و به ادامهی روایت زندگینامهی استاد «ایپ» میپردازد. از نکات جالب توجه فیلم میتوان به حضور «مایک تایسون» بوکسور سنگینوزن و مشهور آمریکایی در آن اشاره کرد. همچنین بر اساس تریلرهایی که تاکنون از فیلم منتشر شده، قرار است شاهد حضور شخصیت «بروسلی» در مردی به نام ایپ ۳ باشیم. در عالم واقعیت بروسلی از شاگردان محبوب استاد ایپ بوده. دو فیلم دیگر که این هفته را با اکران خصوصی آغاز کردهاند، «شکار هیولا» (Monster Hunt) یکی از عناوین پر سروصدای سینمای چین و «آفریم!» (Aferim!) فیلم تحسین شده و جدیدترین ساختهی «رادو ژوده» هستند. با دیدن نام این ۳ فیلم احتمالا متوجه شدهاید که چرا حدس میزنیم طی هفتههای آینده شاهد بالانشینی آنها خواهیم بود.
پیشتر گفتیم که از میان ۸ فیلم تازه اکران شده، ۳ فیلم به جمع ۱۰ برتر جدول پرفروشترینهای باکس آفیس راه پیدا کردهاند. برای اکران این ۳ فیلم مجموعا ۸۴۹۱ سالن سینما در اختیار گرفته شده است. همین عدد بهتنهایی نشان میدهد که چه تعداد سالن سینما از بقیهی فیلمهای در حال اکران گرفته شده و بههمین خاطر چه عناوینی که از جدول ۱۰ برتر بهخاطر کمتر شدن فروششان خارج شدهاند.
در ادامهی کار قصد داریم مثل هفتههای گذشته به بررسی فروش ۱۰ فیلم برتر و پرفروش جدول هفتگی باکس آفیس بپردازیم. طبق معمول در مورد فروش هر فیلم، عوامل تاثیر بر این فروش، بخشی از داستان و ساختار فیلم و همچنین نمرات کاربران در کنار امتیازات منتقدان و کارشناسان هم سخن خواهیم گفت.
۱۰- The Big Short
هفتههای اکران: ۷/ فروش هفتهی گذشته: ۳.۱ میلیون دلار/ مجموع فروش ۷ هفتهی گذشته: ۵۶.۳ میلیون دلار
رتبهی دهم جدول آخرین هفتهی اولین ماه سال ۲۰۱۶ میلادی(!) در اختیار فیلم سینمایی «رکود بزرگ» (The Big Short)، جدیدترین ساختهی «آدام مککی» است. همان فیلمی که پیشتر هم در این مقاله دربارهاش سخن گفتیم. رکود بزرگ بهعنوان یکی از کاندیدهای اصلی کسب جایزهی اسکار بهترین فیلم سال معرفی شده است. در یک هفتهی گذشته هم منتقدان و کارشناسان سینمایی حسابی روی آن مانور دادهاند. طوری که شانس این فیلم برای کسب اسکار بهترین فیلم سال، بیشتر از گذشته ارزیابی میشود. رکود بزرگ در هفتهای که گذشت ۴۱۴ سالن سینما را از دست داد و حالا تنها در ۱۳۵۱ سال سینمای ایالات متحده برنامهی نمایش دارد. البته این کاهش تعداد سالنهای نمایش دهنده تاثیر مستقیمی روی فروش فیلم داشته است و جدیدترین ساختهی آدام مککارتی خوشنام را از رتبهی هشتم در دو هفتهی پیش، تا رتبهی دهم پایین آورده است. شاید برایتان جالب باشد که بدانید، هفتهی پیش روی همین سکوی دهم، فیلم سینمایی The Hateful Eight، جدیدترین ساختهی «کوئنتین تارانتینو» نشسته بود. اما The Hateful Eight در هفتهای که گذشت ۱۱۰۸ سالن سینما را از دست داد. آماری که در نوع خودش یک رکورد بهحساب میآید. کاهش چهار رقمی تعداد سالنهای سینمای نمایش دهندهی The Hateful Eight مستقیما روی فروشاش هم تاثیر گذاشت و باعث شد تا جدیدترین ساختهی تارانتینو در پنجمین هفتهی اکراناش در مقایسه با دو هفته پیش ۶۱.۸ کمتر بفروشد و رتبهی دهماش را با چهاردهم تعویض کند.
چند هفتهای هم میشود که رکود بزرگ فروش جهانیاش را آغاز کرده است. البته فروش جهانی رکود بزرگ در مقایسه با مبلغی که در خاک آمریکا فروخته، ابدا قابل مقایسه نیست. رکود بزرگ در خارج از آمریکا ۳۰.۷ میلیون دلار فروخته. یعنی تنها ۳۵.۳ درصد از فروش کلی این فیلم. این آمار در حالی ثبت میشود که رکود بزرگ در آمریکا در هفتمین هفتهی اکراناش ۵۶.۳ میلیون دلار فروخته است. با این حساب آمار کل فروش جدیدترین فیلم مککارتی تا این لحظه به بیش از ۸۷ میلیون دلار بالغ میشود. همهی اینها در حالی لاست که برای ساخت این فیلم تنها ۲۸ میلیون دلار هزینه شده است. هزینهای که صرف بهکار گرفتن هنرپیشههای درست و درمانی مثل «برد پیت»، «رایان گاسلینگ»، «کریستین بیل» و «استیو کارل» شده است. شانس اینکه هفتهی آینده هم رکورد بزرگ را در میان ۱۰ فیلم برتر و پرفروش باکس آفیس ببینیم خیلی کم است. اما اگر زد و فیلم مککارتی موفق شد اسکار بهترین فیلم سال را ببرد، بهاحتمال خیلی زیاد دوباره شاهد گرد و خاک آن خواهیم بود.
فیلم سینمایی رکود بزرگ تا این لحظه از کاربران سایت IMDB بهطور میانگین نمرهی ۸ از ۱۰ را گرفته. منتقدان هم این فیلم را دوست دارند و در مجموع بهطور میانگین نمرهی ۸۸ از ۱۰۰ را برایاش ثبت کردهاند.
۹- Norm of the North
هفتههای اکران: ۲/ فروش هفتهی گذشته: ۳.۸ میلیون دلار/ مجموع فروش ۲ هفتهی گذشته: ۱۴ میلیون دلار
رتبهی هشتم جدول برترین و پرفروشترینهای باکس آفیس این هفته در اختیار Norm of the North، تنها انیمیشن حاضر در میان بالانشینهای جدول است. انیمیشن Norm of the North دومین هفتهی اکراناش را پشتسر میگذارد و هنوز چیزی نشده تا رتبهی نهم سقوط آزاد کرده. آن هم درست زمانی که هیچ انیمیشن دیگری را بهعنوان رقیب در میان ۱۰ برتر ندارد. با همهی این تفاسیر یک دلیل بیشتر برای افت فروش Norm of the North باقی نمیماند. این انیمیشن بد است! خبر بد بودن انیمیشن را هم آن دسته از مخاطبانی که Norm of the North را دیدهاند بههمراه منتقدان و کارشناسان سینمایی تایید میکنند. فیلم از کاربران سایت IMDB بهطور میانگین نمرهی ۲.۴ از ۱۰ گرفته. حتما بهتر از ما میدانید تنها زمانی سینمادوستان به یک فیلم چنین نمرهی ضعیفی میدهند که با اعصاب خرد از سالن سینما خارج شده باشند. وضعیت نمرات کارشناسان و منتقدان سینمایی هم تعریفی ندارد. انیمیشن Norm of the North در بهترین زمان ممکن هم نتوانسته خوب بفروشد. همانطور که پیشتر بارها گفتیم در هفتههایی که تنها یک انیمیشن در میان ۱۰ برتر جدول پرفروشترینهای باکس آفیس حاضر باشد، تا حدودی فروشاش تضمین میشود. اتفاقی که در خوشبینانهترین حالات ممکن هم برای Norm of the North نیافتاده.
حتما میخواهید بدانید این انیمیشن جدید چرا اینقدر کم فروخته و کسی آنطور که باید از آن استقبال نکرده است. با نگاهی به انیمیشنهایی که طی سال گذشتهی میلادی روی پرده رفتند میتوانید به جواب سوالتان برسید. به دوره و زمانهای رسیدیم که دستاوردهای عجیب و غریب فنی در ساخت انیمیشنها دیگر مشتری ندارد و بینندهها مشتاقاند تا قصه و روایتی بینقص را در انیمیشنها تجربه کنند. همین موضوع هم باعث شد تا سینما دوستان از انیمیشن Inside Out حسابی استقبال کنند؛ اما The Good Dinosaur خیلی کمتر از انتظارها بفروشد و طرفداران سینما هم خیلی دوستاش نداشته باشند. حداقل The Good Dinosaur در زمینهی دستاوردهای فنی حرفهای زیادی برای گفتن داشت. نکتهی جالب ماجرا اینجاست که Norm of the North نه قصه درست و درمانی دارد و نه از نظر دستاوردهای فنی حرف جدیدی برای گفتن.
قصه تا دلتان بخواهد کلیشهای است و بعید بهنظر میرسد حتی بتواند نظرتان را بهخودش جلب کند. یک خرس قطبی جوان به نام «نورم» هنوز یاد نگرفته که چطور باید شکار کند. اما نورمن بجای شکار یک قابلیت شگفتانگیز دیگر دارد. مطمئنام خودتان هم میتوانید این قابلیت نورم را حدس بزنید. نورم میتواند با انسانها حرف بزند. همان فرمول قدیمی و نخنمایی که برای چندین دهه از آن استفاده میشده و الان ابدا مشتری ندارد. نورمن راه میافتد و میرود نیویورک تا به مشکل خراب شدن منطقهی مسکونیاش در قطب رسیدگی کند و ادامهی ماجراها. حتی استفاده از هنرپیشههای نسبتا کاردرستی مثل «راب اشنایدر» و «هدر گراهام» هم به داد Norm of the North نرسیده و فیلم با اینکه هیچ سالن سینمایی را در هفتهی گذشته از دست نداده، در مقایسه با هفتهی پیش از آن ۴۴.۱ درصد کمتر فروخته است. نکتهی جالب ماجرا اینجاست که بعد از دو هفته اکران عمومی، Norm of the North هنوز حتی نتوانسته بودجهی ساختاش را تامین کند و ۴ میلیون دلار عقبتر از هزینههایاش است.
۸. Daddy’s Home
هفتههای اکران: ۵/ فروش هفتهی گذشته: ۴.۹ میلیون دلار/ مجموع فروش ۵ هفتهی گذشته: ۱۳۸ میلیون دلار
در دو هفتهی گذشته دربارهی فیلم سینمایی Daddy’s Home، جدیدترین ساختهی «شان آندرس»، فیلمساز آمریکایی، به دفعات صحبت کردیم. جدیدترین فیلم بلند آندرس هرچه نداشته باشد، فرمولهای گیشه را خیلی خوب بلد است و یک جورهایی قهرمان فروش در میان فیلمهای معمولی و متوسط بهشمار میرود. همانطور که پیشتر هم به این موضوع اشاره کردیم، آندرس با هوشمندی از فرمولی امتحان پس داده که هنوز تاریخ مصرفاش تمام نشده، برای ساختن یک فیلم بلند استفاده کرده است. ناشران و تهیهکنندههای فیلم هم هوشمندی آندرس را تکمیل کردهاند و اکراناش را برای تعطیلات سال نومیلادی برنامهریزی کردهاند. فرمولهای کارگردان و تهیهکنندههای فیلم هم تا دلتان بخواهد گرفته تا Daddy’s Home در میان تمام فیلمهایی که در تعطیلات سال نو میلادی، خصوصا روز اول سال نو اکران داشتهاند، رتبهی ششم تاریخ باکس آفیس را در اختیار داشته باشد.
البته فیلم سینمایی Daddy’s Home در هفتهای گه گذشت ۵۳۳ سالن سینما را از دست داده است. اما با ۲۷۸۹ سالنی که هنوز در اختیار این فیلم قرار دارد، Daddy’s Home موفق شد حدود ۵ میلیون دلار دیگر در عرض یک هفته بفروشد تا خودش را در میان ۱۰ فیلم برتر و پرفروش جدول برترینهای و پرفروشترینهای جدول باکس آفیس هفتهی گذشته، نگه دارد. فیلم سینمایی Daddy’s Home در خارج از خاک آمریکا هم فروش بدی نداشته و موفق شده است ۳۰ درصد از فروش کلاش را از سالنهای سینمای خارج از خاک ایالات متحده بهدست بیاورد. فیلم سینمایی Daddy’s Home تا این لحظه ۱۳۸.۴ میلیون دلار در آمریکا و ۵۹.۳ میلیون دلار در خارج از ایالات متحده فروخته تا فروشاش بهمرز ۱۹۷ میلیون دلار برسد.
تمام این موارد در حالی اتفاق میافتد که برای ساخت فیلم سینمایی Daddy’s Home تنها ۵۰ میلیون دلار صرف شده است که احتمالا مقدار چشمگیری از آن خرج دستمزد بازیگران فیلم یعنی «ویل فرل» و «مارک والبرگ» شده است. قسمتی از فرمول امتحان پس دادهای هم که کارگردان و تهیهکنندهی فیلم از آن استفاده کردهاند تا فیلمشان حسابی بفروشد، همین به بازی گرفتن فرل و والبرگ در کنار هم است که این بار هم حسابی جواب داده. دربارهی قصه و ماجراهای فیلم در یکی دو هفتهی گذشته حسابی گفتهایم و دوباره پرداختن به این قسمت تکرار مکررات است. فقط همینقدر بدانید که جدیدترین همکاری مشترک فرل و والبرگ از کاربران سایت IMDB نمرهی میانگین ۶.۵ از ۱۰ گرفته. منتقدان هم برای این فیلم نمرهی نهچندان جالب ۳۰ از ۱۰۰ را ثبت کردهاند.
۷. Thirteen Hours: The Secret Soldiers of Benghazi
هفتههای اکران: ۲/ فروش هفتهی گذشته: ۹ میلیون دلار/ مجموع فروش ۲ هفتهی گذشته: ۳۲.۷ میلیون دلار
هفتهی گذشته دربارهی «۱۳ ساعت: سربازان مخفی بنغازی» برایتان گفتیم. جدیدترین فیلم «مایکل بی»، فیلمساز مولف آمریکایی که با فیلمهای گذشتهاش موفق شده بود استانداردهای سبک اکشن را بازتعریف و به سطوح بالاتری منتقل کند. حتما بهتر از ما میدانید که مایکل بی در یک دههی گذشته با مجموعه فیلمهای «تبدیلشوندگان» (Transformers) حسابی در میان سینما دوستان به شهرت دست پیدا کرده است. اما از زمان عرضهی قسمت چهارم از این مجموعه، از سروصدای رسانهای بی به مقدار قابل توجهی کاسته شد. بی در مدت ۲ سالی که از عرضهی قسمت چهارم از مجموعه فیلمهای تبدیل شوندگان میگذرد مشغول ساخت یک فیلم در ژانر جنگی بود؛ همین فیلم ۱۳ ساعت: سربازان مخفی بنغازی. وقتی به رزومهی کاری بی نگاهی بیاندازید و در آن با عناوینی مثل «صخره» (The Rock)، «پرل هاربر» و Armageddon برخورد کنید، مطمئنا این تصور را میکنید که میتوان به فیلم جدید او هم اعتماد کرد و احتمالا در ژانر اکشن حرفهای جدیدی برای گفتن دارد. اما فروش فیلم خلاف این موضوع را نشان میدهد.
به تعداد سالنهای نمایش دهندهی فیلم سینمایی ۱۳ ساعت در عرض یک هفتهی گذشته ۵۲۸ تا اضافه شده است. البته رکورددار افزایش سالن، فیلم سینمایی Room است که به تعداد سالنهایاش ۵۶۹تا اضافه شده. اما با وجود این تعداد سالن بیشتر که مجموع سالنهای نمایشدهندهی فیلم سینمایی ۱۳ ساعت را به ۲۹۱۷ تا میرساند، فروش فیلم در مجموع کاهشی ۴۴.۲ درصدی را تجربه کرده است. همین هم باعث شده تا فیلم در دومین هفتهی اکراناش از رتبهی چهارم در هفتهی پیش از آن، تا رتبهی هفتم، تنزل پیدا کند.
داستان و سناریوی جدیدترین فیلم مایکل بی با اقتباس از روی کتاب «۱۳ ساعت»، اثر «میشل زاکوف» نگاشته شده است. فیلم به ماجراهای واقعی حملهی گروهکهای تروریستی به سفارتخانهی آمریکا در شهر بنغازی، پایتخت کشور لیبی در سال ۲۰۱۲ میلادی میپردازد. در جریان این حمله سفیر وقت آمریکا در لیبی به دست اعضای گروههای تروریستی کشته میشود. موضوع اصلی که فیلم هم به آن میپردازد، تلاش برای نجات سایر بازماندگان این حمله است. تلاشی که توسط گروهی کوچک از تفنگداران ارتش آمریکا صورت میگیرد.
فیلم هنوز فروشاش را در خارج از خاک آمریکا آغاز نکرده است و تمام آنچه بهدست آورده بهمرزهای ایالات متحده محدود میشود. مایکل بی برای ساخت این فیلم ۱۴۴ دقیقهای، ۵۰ میلیون دلار هزینه روی دست پارامونت پیکچرز گذاشته است. هزینهای که تا این لحظه تنها ۳۲.۷ میلیون دلار آن برگشته است. با توجه به کاهش فروشی که ۱۳ ساعت در هفتهی دوم اکراناش تجربه کرده، خصوصا با درنظر گرفتن اینکه فیلم درست و درمان جدید دیگری در نوبت اکران قرار نداشته، بعید بهنظر میرسد طی هفتهی آینده شاهد افزایش فروشاش باشیم و شاید حتی دیگر آن را در میان عناوین ۱۰ برتر جدول هفتگی باکس آفیس هم نبینیم. فیلم سینمایی ۱۳ ساعت از کاربران سایت IMDB بهطور میانگین نمرهی ۷.۶ از ۱۰ گرفته است. البته منتقدان آنطور که باید فیلم را تحویل نگرفتهاند و برایاش نمرهی ۵۹ از ۱۰۰ را ثبت کردهاند.
۶. The 5th Wave
هفتههای اکران: ۱/ فروش هفتهی گذشته: ۱۰.۳ میلیون دلار
میرسیم به رتبهی ششام و نخستین تازهوارد این هفتهی جدول برترین و پرفروشترینهای باکس آفیس. فیلم سینمایی «موج پنجم» (The 5th Wave) در نخستین هفتهی اکراناش موفق شد ۱۰.۳ میلیون دلار بفروشد تا مستقیم روی سکوی ششام جدول این هفته بنشیند. فیلم سینمایی موج پنجم را «جی بلکسون»، کارگردان و نویسندهی آمریکایی ساخته. بلکسون از آن دسته فیلمسازهایی است که در کارنامهی نویسندگی و کارگردانیاش هیچ فیلم درست و درمانی بهچشم نمیخورد و اکثر ساختههایاش محصولاتی معمولی و میانرده هستند. البته در این میان یک عامل موثر بهچشم میخورد که ساخت فیلم سینمایی موج پنجم را توجیه میکند. قصه و ماجراهای فیلم از روی کتابی دقیقا بههمین نام اقتباس شده است. کتاب موج پنجم را «ریک یانسی»، نویسندهی آمریکایی نگاشته و در سال ۲۰۱۳ به چاپ رسانده است. در زمان انتشار از کتاب و ماجراهایاش استقبال شد و همین هم دلیل اصلی انگیزهی عوامل تهیهی فیلم موج پنجم است.
موج پنجم در ژانر علمی تخیلی و در محیطی پساآخرالزمانی جریان دارد. در این فیلم نیروهای بیگانه به زمین حمله کردهاند. جنس حملهی بیگانهها در موج پنجم بیشباهت به حملهی موجودات فضایی در فیلم سینمایی «جنگ دنیاها» (War of the Worlds)، ساختهی «استیون اسپیلبرگ» نیست. در هر دو فیلم انسانها در برابر نیروهای مهاجم بیدفاعتر از همیشه تصویر شدهاند و هیچ ابزاری برای مقابله با دشمنانشان در دست ندارند. قهرمان و شخصیت اصلی فیلم سینمایی موج پنجم «کیسی سالیوان»، دختر ۱۶ سالهای است که به تازگی پدرش را از دست داده. حالا او باید در این دنیای پساآخرالزمانی که هیچ امیدی برای زندگی انسانها در آن نیست، بهدنبال بقا باشد. تنها انگیزهی کیسی هم برای بقا در این دنیای پر از آشوب نگهداری از بردار ۵ سالهاش است که پدر سرپرستیاش را به او سپرده. کارگردان فیلم از چنتایی هنرپیشهی نامآشنا برای بازی در فیلماش استفاده کرده است. در موج پنجم «کلویی گریس مورتز» در نقش کیسی به ایفای نقش پرداخته. مورتز ۱۸ ساله با وجود سن و سال کماش پیش از این در چند ۱۰ فیلم سینمایی مختلف به ایفای نقش پرداخته است. از جمله دیگر هنرپیشههای فیلم میتوان به «نیک رابینسون»، «ران لیوینگستون»، «مگی سیف» و «ماریا بلو» اشاره کرد.
فیلم سینمایی موج پنجم همزمان با اکران داخلی در خارج از خاک آمریکا هم روی پرده رفته است. نکتهی جالب هم اینکه بیشتر درآمد فیلم از همین فروش خارج از خاک آمریکای آن حاصل شده است. در یک هفتهای که از اکران موج پنجم میگذرد، این فیلم موفق شده ۲۷.۴ میلیون دلار در خارج از خاک ایالات متحده و ۱۰.۳ میلیون دلار در آمریکا بفروشد. مجموع فروش فیلم به ۳۷.۷ میلیون دلار بالغ میشود. کاربران سایت IMDB برای جدیدترین ساختهی جی بلکسون نمرهی میانگین ۵.۷ از ۱۰ را درنظر گرفتهاند. البته اینطور که از نمرات بر میآید، منتقدان و کارشناسان سینمایی اصلا از فیلم خوششان نیامده و نمرهی میانگین ۱۸ از ۱۰۰ را برایاش ثبت کردهاند.
۵. The Boy
هفتههای اکران: ۱/ فروش هفتهی گذشته: ۱۰.۷ میلیون دلار
رتبهی پنجم جدول باکس آفیس هفتهی گذشته باز هم در اختیار یک تازه وارد است. فیلم سینمایی «پسربچه» (The Boy)، جدیدترین ساختهی «ویلیام برنت» در نخستین هفتهی اکراناش، با در اختیار داشتن ۲۶۷۱ سالن سینما موفق شد ۱۰.۷ میلیون دلار بفروشد تا بالاتر از «موج پنجم» روی سکوی پنجم جدول هفتگی برترینها و پرفروشترینها باکس آفیس قرار بگیرد. احتمالا ویلیام برنت برای اکثر خوانندههای این مطلب کارگردان شناخته شدهای نیست. ولی کارنامهی کاری برنت نشان میدهد که او در ساخت فیلمهای پولساز برای خودش استاد است. بهعنوان نمونه فیلم سینمایی The Devil Inside او با اینکه با بودجهای یک میلیون دلاری ساخته شده بود، در نهایت ۱۰۱ میلیون دلار، تنها در سالنهای سینمای ایالات متحدهی آمریکا فروخت. فروش ۱۰۰ برابر در مقایسه با بودجه قابلیتی بود که تهیهکنندههای فیلم را بر آن داشت تا این بار با بودجهای ۱۰ میلیون دلاری سراغ برنت بروند.
برنت هم با هوشمندی از بودجهی محدودش برای ساخت فیلم جدید استفاده کرده است. بگذارید ابتدا کمی در مورد قصه و ماجراهای فیلم بگوییم. فیلم سینمایی پسربچه در ژانر وحشت ساخته شده است و برای ساختاش از کهن الگوهای تکراری سبک که پیشتر بارها نمونهاش را در فیلمهای دیگر دیدهایم استفاده شده است. البته نویسنده و کارگردان فیلم تمام تلاششان را بهکار بستهاند تا از المانهای جدیدتر برای هرچه جذابتر کردن فیلمشان استفاده کنند. قصهی فیلم هم از این قرار است که «گرتا» نقش اصلی فیلم که تازه با نامزدش بهم زده دنبال کار میگردد. او در نهایت به خانوادهای انگلیسی برمیخورد که دنبال پرستار برای پسربچهشان میگردند. گرتا شغل را میپذیرد و برای مصاحبه به منزل این خانوادهی انگلیسی میرود. آن جاست که گرتا متوجه میشود خبری از پسربچه نیست و آقا و خانم «هیلشایر» تمام مدت از یک عروسک نگهداری میکردند. در ادامه هم کاشف بهعمل میآید که پسر واقعی این دو وقتی هشت سال داشته در جریان یک آتشسوزی در سال ۱۹۹۱ جاناش را از دست داده است. خانوادهی هیلشایر به گرتا میگویند که هیچ پرستاری نتوانسته در این شغل دوام بیاورد و اگر میخواهد این شغل را بگیرد باید به تک تک مسوولیتهایی که درخصوص پسربچه به او محول میشود، عمل کند. طبق معمول آقا و خانم هیلشایر بهسفر میروند و پسربچهشان را به گرتا میسپارند. گرتا هم که مسوولیتی در قبال یک عروسک احساس نمیکند از دوستاناش میخواهد برای تفریح به خانهی خانوادهی هیلشایر بیایند و این تازه شروع تمام ماجراهای ترسناک قصه است.
تصمیم هوشمندانهی ویلیام برنت در ساخت فیلم پسربچه انتخاب شخصیت گرتا است. او برای بازی در نقش گرتا از «لورن کوهن» که پیش از این شاهد بازی هنرمندانهاش در مجموعه سریالهای «مردگان متحرک» (The Walking Dead) بودیم، دعوت کرده است. سینما دوستان هم که با سبک ترس خاص کوهن آشنا هستند از فیلم تا اینجای کار استقبال کردهاند. فیلم پسربچه تا الان موفق شده نمرهی میانگین ۶.۸ را از کاربران سایت IMDB دریافت کند. البته نمرهی منتقدان و کارشناسان خیلی جالب نیست و امتیاز میانگین ۲۶ از ۱۰۰ را برای پسربچه ثبت کردهاند.
۴. Dirty Grandpa
هفتههای اکران: ۱/ فروش هفتهی گذشته: ۱۱.۱
اما رتبهی چهارم جدول هفتگی پرفروشترینهای باکس آفیس که درست مثل رتبههای پنجم و ششم از فرصت عدم حضور فیلمهای کار درست جدید که تعدادیشان هنوز اکران نشدهاند و بقیهشان هم اکران خصوصی دارند، استفاده کرده و خودش را تا نیمهی بالای ۱۰ برتر بالا کشیده است. فیلم چهارم جدول برترینها و پرفروشترینهای باکس آفیس Dirty Grandpa، جدیدترین ساختهی «دن میزر» است. میزر رزومهی فیلمسازی پروپیمانی ندارد. اما اگر نیم نگاهی به کارنامهی کاریاش در مقام نویسنده و سناریونویس بیاندازید، اوضاع کمی بهتر میشود. میزر در نیم دوجین از فیلمهایی که «ساشا بارون کوهن» در آنها به ایفای نقش پرداخته، بهعنوان نویسنده حضور داشته است. گل سر سبد این فیلمها هم «بورات» است که بعید بهنظر میرسد، کسی آن را ندیده باشد. احتمالا آن دسته از سینما دوستانی هم که در نخستین هفتهی اکران Dirty Grandpa از آن استقبال کردهاند، همانهایی هستند که کارهای کوهن را خیلی دوست دارند و بهحساب تجربهی فیلمی مشابه به سالنهای سینما قدم گذاشتهاند.
فیلم سینمایی Dirty Grandpa ماجرایی سرراست دارد و تمام تلاش کارگردان این بوده تا با بازی گرفتن از هنرپیشههای نام آشنا، طنز فیلماش را پیش ببرد. «جیسون» پسر جوان خانواده قصد دارد، همسر اختیار کند. اما پیش از آنکه مراسم عروسی و ازدواج شروع بشود، والدین جیسون از او میخواهند «دیک»، پدربزرگاش را به یک سفر تفریحی به فلوریدا ببرد. دیک که نقشاش را «رابرت دنیرو» مشهور بازی میکند، از آن پدربزرگهای خرابکار و همه فن حریف است و هرجوری که تصورش را بکنید قصد دارد سفر را به کام جیسون با بازی «زک افران» تلخ کند. تقابل این دو شخصیت در جریان Dirty Grandpa پیرنگ اصلی فیلم را سروشکل میدهد و قرار است بینندهها را تا انتها روی صندلیهایشان نگه دارد.
البته میزر برای ساخت این فیلم ۱۰۱ دقیقهای خیلی هم هزینه نکرده و مجموع بودجهی صرف شده برای آن به ۱۱.۵ میلیون دلار هم نمیرسد. با این حساب میتوان ادعا کرد Dirty Grandpa در اولین هفتهی اکراناش تقریبا هزینههایاش را سربهسر کرده است. البته بعید بهنظر میرسد فروش نسبتا بالای فیلم تا هفتههای آینده ادامه پیدا کند. منتقدان که بهخاطر بازی رابرت دنیرو رفتهاند و فیلم را دیدهاند، ابدا از آن خوششان نیامده و از مجموع ۶۰ نقد، بهطور میانگین نمرهی ۷ از ۱۰۰ را برایاش درنظر گرفتهاند که در نوع خودش یک فاجعه محسوب میشود. بههرحال تنها اگر طرفدار سینمای رابرت دنیرو هستید، تجربهی این فیلم بهشما توصیه میشود.
۳. Ride Along 2
هفتههای اکران: ۲/ فروش هفتهی گذشته: ۱۲.۴ میلیون دلار/ مجموع فروش ۲ هفتهی گذشته: ۵۸.۶ میلیون دلار
اگر مقالهی بررسی برترینها و پرفروشترینهای باکس آفیس هفتهی گذشته را مطالعه کرده باشید، حتما دربارهی فیلم سینمایی Ride Along 2 خوانیدهاید که یک دفعه از راه رسید و با کنار زدن قسمت هفتم از مجموعه فیلمهای سینمایی «جنگ ستارگان» (Star Wars) و The Revenant بر سکوی اول تکیه زد. دومین قسمت از مجموعه فیلمهای Ride Along در دومین هفتهی اکراناش هم موفق شده است موفقیت هفتهی اول را تکرار کند و با فروش ۱۲.۴ میلیون دلاریاش جزو بالانشینهای جدول باشد. البته همانطور که انتظار میرفت این هفته دیگر خبری از سکوی اول نیست و جدیدترین فیلم سینمایی بلند «تیم استوری» به جایگاهی بهتر از سوم دست پیدا نکرده است. فیلم سینمایی Ride Along 2 با وجود اینکه ۱۷ سالن هم به مجموع سالنهای نمایش دهندهاش اضافه شده، اما با کاهش فروشی ۶۴.۷ درصدی در دومین هفتهی اکراناش مواجه شده است. این کاهش فروش در مقایسه با سایر فیلمهایی که در مقایسه با هفتهی گذشته کمتر فروختهاند، رکورد به حساب میآید و هیچ فیلمی کمتر از ۶۴ درصد نفروخته. فیلم سینمایی Ride Along 2 در حال حاضر در ۳۱۹۲ سالن سینمای آمریکا نمایش داده میشود که بازهم در نوع خودش رکورد محسوب میشود و تنها رتبههای دوم و سوم جدول از آن بیشتر سالن دارند.
هفتهی پیش دربارهی قصه و ماجراهای Ride Along 2 گفتیم. اما برای آن دسته از خوانندههایی که موفق نشدهاند مقالهی باکس آفیس هفتهی گذشته را مطالعه کنند، Ride Along 2 بهشکلی قصهی قسمت اول را دنبال میکند. «جیمز» و «بن» هنوز هم ستارههای اصلی فیلم هستند و هنوز هم بهعنوان پلیس مشغول انجام وظیفهاند. جیمز برادر نامزد بن است و در جریان ماجراهای فیلم تمام تلاشاش را میکند تا به او برای تبدیل شدن به مردی قوی فشار وارد کند. قصهی قسمت دوم فرق چندانی با ماجراهای قسمت اول ندارد و صرفا برای سرگرم کردن بینندهها و خندانشان نگاشته شده است.
هفتهی پیش هم گفتیم؛ این هفته هم تکرار میکنیم. یکی از عمده دلایل استقبال از Ride Along 2، هنرپیشهی نقش اولاش یا همان «آیس کیوب» است. شاید سینما دوستان جدیدتر آیس کیوب را با بازی در فیلمهای طنز دسته چندم بشناسند، اما او در دوران نوجوانی و جوانیاش از اعضای اصلی تشکیل دهندهی گروه موسیقی N.W.A بوده. البته الان مدتهاست که N.W.A منحل شده و منطقا این موضوع نمیتواند روی فروش فیلم تاثیر گذاشته باشد. اما وقتی به چند ماه عقبتر و اکران فیلم سینمایی «بچه ناف کامپتون» (Straight Outta Compton) نگاهی بیاندازیم موضوع روشنتر میشود. فیلم سینمایی بچه ناف کامپتون که حسابی مورد توجه منتقدان و کارشناسان سینمایی قرار گرفت به ماجراهای شکلگیری همین گروه N.W.A میپردازد. با اکران بچه ناف کامپتون یک بار دیگر N.W.A روی بورس آمد و حتی حرف و حدیثهایی شنیده میشود که اعضای باقی ماندهاش قصد دارند یک بار دیگر فعالیتهایاش را از سر بگیرند. با این حساب بیراه نیست اگر بگوییم اکران بچه ناف کامپتون روی فروش Ride Along 2 تاثیرگذار بوده.
البته درنظر داشته باشید که سینمادوستانی که فیلم را دیدهاند به روایت سایت IMDB نمرهی میانگین ۵.۸ از ۱۰ را برایاش درنظر گرفتهاند. منتقدان هم حسابی از خجالت فیلم درآمدهاند و برایاش نمرهی میانگین ۱۲ از ۱۰۰ که ابدا قابل قبول نیست را ثبت کردهاند.
۲. Star Wars: The Force Awakens
هفتههای اکران: ۶/ فروش هفتهی گذشته: ۱۴ میلیون دلار/ مجموع فروش ۶ هفتهی گذشته: ۸۷۹ میلیون دلار
عنوان رتبهی دوم جدول هفتگی باکس آفیس چندان هم دور از ذهن نیست: قسمت هفتم از مجموعه فیلمهای «جنگ ستارگان» (Star Wars) که با نام «نیرو برمیخیزد» (The Force Awakens) اکران شده است. در هفتههای گذشته بارها در مورد نیرو برمیخیزد و بلایی که سر آمار و ارقام فروش آورده، در کنار رکوردهایی که بهنام خودش ثبت کرده است، سخن گفتهایم. بههمین خاطر هم این هفته صرفا به ارایهی آمار و ارقام فروش بسنده میکنیم.
جدیدترین قسمت از مجموعه فیلمهای جنگ ستارگان در هفتهای که گذشت تعداد نسبتا زیادی سالن نمایش را از دست داد. سینماداران آمریکایی که الان بیشتر از ۶ هفته است میزبان نیرو برمیخیزد هستند، تصمیم گرفتهاند تا برنامههای اکرانشان را تکانی اساسی بدهند. بههمین خاطر هم ۴۵۷ سالن برنامهی نمایش نیرو برمیخیزد را از برنامهی اکرانشان، خارج کردهاند. کم شدن این تعداد سالن سینما در کنار از تب و تاب افتادن اکران هفتمین قسمت از مجموعه فیلمهای جنگ ستارگان باعث شده است تا فروش این فیلم در مقایسه با هفتهی پیش از آن ۴۶.۶ درصد کاهش داشته باشد. همهی اینها هم در کنار هم باعث شدهاند تا نیرو برمیخیزد برای دومین هفتهی متوالی در سکویی بجز اول بنشیند. در حال حاضر نیرو برمیخیزد در ۳۳۶۵ سالن سینمای ایالات متحده نمایش داده میشود. این تعداد سالن نمایش تنها در برابر فیلم سینمایی The Revenant کم میآورد. شاید برایتان جالب باشد که بدانید نیرو برمیخیزد و The Revenant تنها فیلمهایی هستند که در حال حاضر در ایالات متحده بیشتر از ۳۳۰۰ سالن سینما را در اختیارشان دارند.
جدیدترین قسمت از مجموعه فیلمهای جنگ ستارگان با اینکه هنوز موفق نشده است، لقب پرفروشترین فیلم سینمایی بلند تاریخ سینما را بهنام خودش ثبت کند؛ اما همین حالا و تنها در ششمین هفتهی اکراناش پرفروشترین فیلم تاریخ باکس آفیس است. نیرو برمیخیزد در شش هفتهی گذشته موفق شده است در خاک آمریکا ۸۸۰.۴ میلیون دلار بفروشد. نزدیکترین رقیب جنگ ستارگان هفتم، فیلم سینمایی «آواتار» است که موفق شده بود در زمان اکراناش ۷۶۰ میلیون دلار بفروشد. بعد از آواتار هم «تایتانیک» با ۶۵۸ میلیون دلار فروش قرار دارد. اما در مقیاس جهانی نیرو برمیخیزد پشتسر همین دو فیلم قرار دارد. جدیدترین فیلم «جی. جی. آبرامز»، فیلمساز مولف آمریکایی در ششمین هفتهی اکراناش موفق شده است در خارج از آمریکا یک میلیارد و ۶۶ میلیون دلار بفروشد تا مجموع فروشاش به یک میلیارد و ۹۴۶ میلیون دلار برسد. با این حساب نیرو برمیخیزد در یک قدمی ورود به باشگاه ۲ میلیارد دلاریها قرار دارد. در طول تاریخ سینما تنها دو فیلم موفق شدهاند بیشتر از ۲ میلیارد دلار بفروشند. اولی آواتار که موفق شده است به رقم باورنکردنی دو میلیارد و ۷۸۸ میلیون دلار برسد و دیگری تایتانیک با دو میلیارد و ۱۸۶ میلیون دلار فروش.
کاربران سایت IMDB برای جدیدترین قسمت از مجموعه فیلمهای جنگ ستارگان نمرهی میانگین ۸.۴ از ۱۰ را در نظر گرفتهاند. منتقدان هم تا دلتان بخواهد این فیلم را تحویل گرفتهاند و برایاش نمرهی ۹۳ از ۱۰۰ را ثبت کردهاند.
۱. The Revenant
هفتههای اکران: ۵/ فروش هفتهی گذشته: ۱۶ میلیون دلار/ مجموع فروش ۵ هفتهی گذشته: ۱۱۹.۲ میلیون دلار
در هفتهای که گذشت فیلم سینمایی The Revenant جدیدترین ساختهی «الخاندرو گونسالس اینیاریتو»، فیلمساز مشهور مکزیکی سرانجام موفق شد به رتبهی اول جدول برترین و پرفروشترینهای باکس آفیس دست پیدا کند. البته این صدرنشینی برای The Revenant خیلی دشوار بود و به احتمال زیاد خیلی هم طول نمیکشد. فیلم سینمایی The Revenant برای رسیدن به مقام نخست باید از نیرو برمیخیزدی عبور میکرد که تنها یک هفته پیش از آن اکراناش را آغاز کرده بود. حتما بهتر از ما میدانید که وقتی دو فیلم خوب باهم یا با اختلاف اندکی از هم اکران میشوند، فاصله گرفتنشان از یکدیگر چقدر کار سخت و دشواری میشود. بههرحال The Revenant به آنچه استحقاقاش را داشت رسید و حداقل برای یک هفته در رتبهی نخست برترین و پرفروشترینهای باکس آفیس قرار گرفت. چرا تصور میکنیم این موفقیت در هفتهی آینده تکرار نمیشود؟ در ادامه به این موضوع هم خواهیم پرداخت.
مثل نیرو برمیخیزد، در سه چهار هفتهی گذشته در مورد اخبار و اطلاعات حاشیهای The Revenant آنقدر سخن گفتهایم که دیگر جایی برای تکرار باقی نمیماند. بههمین خاطر هم صرفا به تحلیل فروش فیلم میپردازیم و توصیه میکنیم برای کسب اطلاعات بیشتر، به مقالههای باکس آفیس هفتههای گذشته مراجعه کنید. فیلم سینمایی The Revenant در هفتهای که گذشت کاملا خوششانس بود و موفق شد ۱۵۲ سالن به تعداد سالنهای نمایش دهندهاش اضافه کند. به این ترتیب The Revenant در حال حاضر در ۳۷۱۱ سالن سینما در اختیار دارد و از این حیث در میان تمام فیلمهایی که اکران شدهاند، رکورددار است. با توجه به فروش ۱۶ میلیون دلاری The Revenant طی هفتهی گذشته، بهطور متوسط هر کدام از سالنهای نمایش دهندهاش ۴۳۱۴ دلار بلیت فروختهاند که از این نظر هم جدیدترین ساختهی اینیاریتو در میان سایر فیلمهای جدول باکس آفیس، رکورددار است.
فیلم سینمایی The Revenant در خارج از خاک آمریکا هم فروش قابل ملاحظهای داشته و موفق شده است فروشاش را به مرز ۱۰۴ میلیون دلار برساند. با توجه به اینکه ۴۶ درصد از فروش The Revenant در سینماهای خارج از آمریکا انجام شده، جدیدترین ساختهی اینیاریتو موفق شده است در پنجمین هفتهی اکراناش مجموعا ۲۲۴.۹ میلیون دلار در سطح جهانی بفروشد. البته این موضوع را هم درنظر داشته باشید که The Revenant فیلم پرهزینهای بوده و عوامل تهیه برای ساختاش ۱۳۵ میلیون دلار هزینه کردهاند. وقتی بودجهی ساخت The Revenant را در کنار هزینهی ساخت نیرو برمیخیزد قرار دهید همه چیز واضحتر میشود. برای ساخت نیرو برمیخیزد که یک اپرای فضایی تمام عیار است، ۲۰۰ میلیون دلار هزینه شده است.
فیلم سینمایی The Revenant با وجود افزایش تعداد سالن نمایشاش در مقایسه با دو هفته پیش ۴۹ درصد کمتر فروخته. با توجه به اینکه طی یکی دو هفتهی گذشته حداقل ۳ فیلم کار درست اکران عمومیشان را آغاز خواهند کرد، بعید بهنظر میرسد The Revenant بتواند این جایگاه را تا مدت زمان زیادی حفظ کند. ادعایی که در ابتدای این متن به آن اشاره کردیم و گفتیم که در ادامه در خصوص چراییاش توضیح خواهیم داد.
فیلم سینمایی The Revenant که از بختهای اصلی کسب جایزهی اسکار بهترین فیلم سال هم بهشمار میرود تا این لحظه موفق شده است از کاربران سایت IMDB نمرهی میانگین ۸.۳ از ۱۰ را دریافت کند. کارشناسان و منتقدان فیلم هم برای The Revenant نمرهی میانگین ۸۲ از ۱۰۰ را درنظر گرفتهاند.
طبق معمول فوق العاده بود. ممنون از نگارنده این پست .
دو فیلم رو توی این لیست دوست دارم حتما ببینم، یکی مردی به نام ایپ ۳ و استار وارز که فکر کنم خیلی زیبا باشند.
با تشکر از مقاله خوبتان
امید وارم فیلم بازگشته و کارگردانش موفق به کسب اسکار شود
من فیلمش رو دیدم خیلی قشنگه مخصوصا تصوبر برداریش که ۱۰۰ درصد اسکار رو گرفته
فقط فیلم بازگشته حتما ببینید امیدوارم که دیگه امسال اسکار را به دی کاپریو بدن چونکه واقعا حقشه
ممنون مثل همیشه عالی بود.
مثل همیشه عالی بود. ممنون