لئوناردو وارد میشود؛ بررسی ۱۰ فیلم برتر باکس آفیس در هفتهی گذشته
اگر بهخاطر داشته باشید، هفتهی پیش بعد از غیبتی دو هفتهای با اولین مقالهی بررسی برترینها و پرفروشترینهای باکس آفیس در سال ۲۰۱۶ میلادی، برگشتیم. در باکس آفیس هفتهی گذشته که کاملا متاثر از اکرانهای فصل تعطیلات سال نو میلادی بود، کلی فیلم جدید وارد جدول شده بودند و جای فیلمهای کار درستی که در روزها و هفتههای پایانی سال ۲۰۱۵ روی پرده رفته بودند را گرفتند. نکتهی جالب در خصوص فیلمهای حاضر در جدول برترینهای باکس آفیس هفتهی گذشته، حضور چندتایی فیلم کمدی بیکیفیت بود که صرفا با هدف گیشه ساخته شده بودند و از قضا با استقبال سینما دوستان آمریکایی هم مواجه شده بودند. نکتهی جالبتر اینکه چندتایی از این فیلمها در جدول برترینهای باکس آفیس این هفته هم بهچشم میخورند. این در حالی است که فیلمهای قویتر که هر کدامشان نامزد دریافت چندین و چند جایزهی مختلف شدهاند با اکران فیلمهای جدیدتر، بخش بالایی جدول را ترک کردهاند و از میان ۱۰ برتر جدول پرفروشترینهای باکس آفیس خارج شدهاند.
در هفتهای که گذشت و در میان ۱۰ فیلم برتر و پرفروش ایالات متحده، ۳ فیلم برای نخستین بار روی پرده رفتهاند که برای هفتهی سوم نخستین ماه سال میلادی، آمار خوبی بهنظر میرسد. در مجموع هم از میان ۱۰۰ فیلم برتر و پرفروش سینمای آمریکا، ۷ فیلم برای نخستین بار اکران شده بودند که به خروج نسبی سینما از حالت رکود پیش از تعطیلات سال نو میلادی اشاره دارد.
در هفتهای که گذشت یک اتفاق سینمایی مهم هم افتاد که میتواند تحلیل برترینهای باکس آفیس این هفته را جالبتر از هفتههای گذشته کند. در هفتهی گذشته انجمن منتقدان فیلم آمریکا، جوایز برترینهای سینما در سال ۲۰۱۵ میلادی را به برندگانشان داد. البته دو سه هفته پیش این برندهها مشخص و از طریق دبیرخانهی انجمن منتقدان آمریکا معرفی شده بودند. اما دو روز پیش منتخبان انجمن دور هم گرد آمدند تا جوایزشان را دریافت کنند. نکتهی خیلی جالب دربارهی منتخبان انجمن منتقدان سینمای آمریکا درو کردن اکثر جوایز توسط فیلم سینمایی «مد مکس: جادهی خشم» (Mad Max: Fury Road) بود که موفق شد نیم دو جین جایزهی مختلف، از بهترین هنرپیشههای زن و مرد فیلمهای اکشن، تا اکثر دستاوردهای فنی را به خودش اختصاص بدهد. در این میان فیلم سینمایی The Revenant، جدیدترین ساختهی «الخاندرو گونسالس اینیاریتو» هم سرش بیکلاه نماند و موفق شد چندتایی جایزهی مختلف مثل بهترین فیلمبرداری و بهترین بازیگر مرد را بهخودش اختصاص بدهد. البته نشان بهترین فیلم سال را هیچکدام از این دو عنوان بهخودشان اختصاص ندادند و در نهایت این Spotlight بود که آمد و یک تنه ارزشمندترین جایزهی انجمن منتقدان فیلم آمریکا را گرفت. اگر مجموعه مقالات بررسی برترینهای باکس آفیس را بهطور مداوم دنبال میکنید، حتما با فیلم سینمایی Spotlight هم آشنایی دارید. فیلمی که هم فروش خوبی در گیشه داشت و هم توانست دل منتقدان و کارشناسان سینمایی در کنار سینمادوستان را ببرد. فیلم سینمایی Spotlight از نامزدهای اصلی کسب جایزهی اسکار بهترین فیلم سال هم هست و تعداد بسیاری از کارشناسان با توجه به ذائقهی خاص داوران آکادمی حدس میزنند Spotlight میتواند نشان بهترین فیلم سال را بهخودش اختصاص بدهد.
در ادامه قصد داریم مثل گذشته به ۱۰ فیلم برتر جدول باکس آفیس بپردازیم. برای آن دسته از خوانندههایی که برای نخستین بار با مطلب باکس آفیس همراه میشوند، در این مجموعه مقاله تلاش شده تا به تحلیل میزان فروش فیلمها در هر هفته و عوامل موثر بر کاهش یا افزایش فروش هر فیلم پرداخته شود. همچنین برای هر کدام از فیلمها توضیحات مختصری که میتواند به آشنایی بیشتر خوانندهها منجر شود، ارایه شده است.
۱۰- The Hateful Eight
هفتههای اکران: ۴/ فروش هفتهی گذشته: ۳.۵ میلیون دلار/ مجموع فروش ۴ هفتهی گذشته: ۴۷.۷ میلیون دلار
رتبهی دهم جدول این هفته در نوع خودش حسابی جالب توجه است. جدیدترین ساختهی «کوئنتین تارانتینو» که هفتهی پیش رتبهی ششم جدول برترین و پرفروشترینهای باکس آفیس را در اختیارش داشت، در هفتهای که گذشت ۴۴ درصد کمتر فروخت تا مستقیما تا رتبهی دهم و مرز خروج از جدول برترینهای باکس آفیس سقوط کند. این اتفاق در حالی افتاده که به اعتقاد بسیاری The Hateful Eight یکی از بهترین فیلمهای سال ۲۰۱۵ است و هنوز آنطور که باید به حقاش نرسیده و به اندازهی کافی جایزه و نشان دریافت نکرده است. کاهش ۴۴ درصدی فروش The Hateful Eight به کم شدن تعداد سالنهای نمایش دهندهاش هم مربوط میشود. جدیدترین فیلم تارانتینو در عرض یک هفته ۵۵۳ سالن سینما را از دست داد که این موضوع مستقیما روی کاهش فروشاش تاثیر گذاشته است. البته این کاهش تعداد سالنهای نمایش به عملکرد ضعیف فیلم مربوط نمیشود. اگر مقالهی بررسی برترینهای باکس آفیس این هفته را تا انتها مطالعه کنید متوجه خواهید شد که از سالنهای هفتهی گذشتهی The Hateful Eight برای اکران فیلمهای جدیدتری استفاده شده که تعدادشان هم کم نیست.
بههر حال احتمال اینکه طی هفتهی آینده شاهد حضور The Hateful Eight در میان ۱۰ فیلم برتر جدول باکس آفیس نباشیم بسیار زیاد است. جدیدترین فیلم کوئنتین تارانتینو در خارج از خاک ایالات متحده هم فروش چشمگیری نداشته و تا این لحظه تنها موفق شده است ۱۷.۴ میلیون دلار بیرون از آمریکا بفروشد. مطمئنا یکی از دلایل کمتر فروختن The Hateful Eight در مقایسه با سایر فیلمهای حاضر در جدول، به بیرون درز کردن نسخهی آمادهی پخشاش بوده. حدود دو ماه پیش هکرها موفق شدند به این نسخهی فیلم دست پیدا کنند و با آپلودش در فضای اینترنت، بهنحوی فروش فیلم را نابود کردند. تکثیر شدن نسخهی غیرقانونی The Hateful Eight یکی از عمده دلایل استقبال کمتر سینما دوستان از آن بوده. بماند که چند هفته بعد از این انتشار غیرقانونی خود هکرها بیانهای صادر کردند و از تارانتینو بابت این شبه جنایت هنری(!) عذرخواهی کردند.
فیلم سینمایی The Hateful Eight در آمار و ارقام هفتهای هم عملکرد خیلی خوبی از خودش بهنمایش نگذاشته و به رکوردهایی که پیشتر ثبت شده، حتی نزدیک هم نشده است. جدیدترین ساختهی تارانتینو، فیلمساز مولف این سالهای هالیوود در میان تمام فیلمهایی که در ژانر وسترن ساخته شدهاند از حیث فروش رتبهی هفدهم را بهخودش اختصاص داده است. این فیلم در میان سایر عناوینی هم که هفتهی اول اکرانشان را بهصورت محدود آغاز کردهاند، رتبهی نوزدهم را در اختیار دارد. جدیدترین ساختهی تارانتینو توانسته نظر مساعد سینما دوستان را به خودش جلب کند و از کاربران سایت IMDB نمرهی میانگین ۸ از ۱۰ را بهخودش اختصاص بدهد. اما منتقدان سینما آنجور که شایستهی یکی از فیلمهای تارانتینو باشد The Hateful Eight را تحویل نگرفتهاند و بهطور میانگین نمرهی ۷.۵ از ۱۰ را برایاش ثبت کردهاند.
۹- Sisters
هفتههای اکران: ۵/ فروش هفتهی گذشته: ۴.۷ میلیون دلار/ مجموع فروش ۵ هفتهی گذشته: ۸۲.۱ میلیون دلار
فیلم سینمایی Sisters یکی از آن عناوین طنز نهچندان تراز اول است که توانسته بهخوبی از بههم خوردن تعادل جدول اکران فیلمها بهنحو خودش استفاده کند و برای ۵ هفته خودش را در میان ۱۰ فیلم برتر جدول باکس آفیس، جا کند. شاید برایتان جالب باشد که بدانید Sisters که در رتبهی نهم جدول برترینهای باکس آفیس قرار گرفته، جای کدام فیلم را گرفته است. هفتهی پیش در همین رتبهی نهم فیلم سینمایی Joy قرار گرفته بود. فیلم سینمایی Joy، جدیدترین ساختهی «دیوید او. راسل» مولف است که انتظار میرفت هم فیلم خوبی از آب دربیاید و هم گیشه را بترکاند! حتما میپرسید چرا؟ او. راسل برای ساخت این فیلم از فرمول امتحان پس دادهی خودش استفاده کرده بود و انتظار میرفت این فرمول طلایی که شامل کنار هم قرار دادن «جنیفر لارنس» و «بردلی کوپر» بههمراه قصهای شبه مستند میشد، این دفعه هم جواب بدهد. اما نمرات فیلم و عملکرد گیشه نشان میدهد او. راسل باید تکانی به سبک و سیاق سینمایاش بدهد تا در سالهای آینده مثل دو سه سال پیش حرفهای جدیدی برای گفتن داشته باشد. فیلم Joy با کاهش فروش ۳۴ درصدی در هفتهی پیش مواجه بود تا به رتبهی یازدهم جدول باکس آفیس قناعت کند. جوی تا این لحظه در خاک ایالات متحده ۵۲ میلیون دلار فروخته و در خارج از خانه هم فروشاش به ۳۱ میلیون دلار رسیده است.
اما بپردازیم به فیلم سینمایی Sisters، جدیدترین ساختهی «جیسون مور» (Jason Moore). همانطور که در هفتهی پیش هم اشاره کردیم، یکی از عمده دلایل استقبال سینما دوستان از این فیلم کمدی، هنرپیشههای شناخته شده و کار درستاش است. در فیلم سینمایی Sisters، «تینا فی» و «امی پولر» برای چندمین بار با هم همبازی شدهاند. تجربه هم نشان داده وقتی این دو در کنار هم قرار بگیرند، نتیجهی کار شاید خیلی خوب نباشد، اما قطعا میتواند سرگرمکننده از آب دربیاید. زوج فی و پولر آنقدر کارشان را خوب بلدند که حتی بارها از آنها برای اجرا در مراسمهای زنده، دعوت به عمل آمده است.
اما ماجراهای فیلم دربارهی خرده دعواهای دو خواهر است که از نظر شخصیتی و سبک زندگی کمترین شباهتی به هم ندارند. شخصیت «الیس» که در این فیلم نقشاش را امی پولر بازی میکند، ناگهان تصمیم میگیرد خانهی پدریاش را که به او واگذار شده، به بالاترین پیشنهاد ممکن بفروشد. الیس دست تنهاست و بههمین خاطر برای کمک مجبور میشود با والدیناش تماس بگیرد تا به او در جمعآوری وسایل منزل کمک کنند. والدین الیس هم که خبر دارند او مدتهاست از خواهرش بیخبر است، از او میخواهند با «کیت» (تینا فی) تماس بگیرد و از او هم بخواهد تا برای کمک به اورلاندو بیاید. ورود کیت که هیچ رقم با الیس توافق نظر ندارد پیرنگ اصلی قصهی کمدی Sisters را سروشکل میدهد که قرار است بینندهها را بخنداند و آنها را سرحال بیاورد. در مجموع اگر بدتان نمیآید هر از چندگاهی فیلمهای کمدی معمولی ببینید، تجربهی Sisters توصیه میشود. فیلم سینمایی Sisters از کاربران سایت IMDB نمرهی میانهی ۶.۵ را دریافت کرده و منتقدان هم برایاش نمرهی ۶۰ از ۱۰۰ را درنظر گرفتهاند.
۸. The Big Short
هفتههای اکران: ۶/ فروش هفتهی گذشته: ۵.۳ میلیون دلار/ مجموع فروش ۶ هفتهی گذشته: ۵۰.۶ میلیون دلار
رتبهی هشتم جدول این هفتهی برترینهای باکس آفیس یکی از آن فیلمهای کاردرست است که تجربهاش به تمام سینما دوستان توصیه میشود. جدیدترین ساختهی «آدام مککی» (Adam McKay) از نخستین هفتهی اکراناش مورد توجه منتقدان و سینما دوستان قرار گرفت. البته پیش از اینکه فیلم به مرحلهی اکران برسد هم کلی سروصدا کرده بود. دلیل اصلی اینهمه توجه به فیلم سینمایی The Big Short هم استفاده از هنرپیشههای کاربلدی مثل «برد پیت»، «رایان گاسلینگ»، «کریستین بیل» و «استیو کارل» در کنار هم است. آن دسته از خوانندههایی که طرفدار پروپاقرص سینما هستند، حتما میدانند این چهار هنرپیشه هرکدامشان آنقدر پرطرفدار و محبوب هستند که بهتنهایی میتواند بار یک فیلم هالیوودی درست و درمان را به دوش بکشد. حالا چرا فیلم در نخستین هفتهی اکراناش مورد توجه قرار گرفت؟ چون با اینکه در تعدادی انگشت شمار سالن سینما اکران شده بود، باز هم موفق شد در همان تعداد سینما آنقدر بفروشد که به جمع پانزده فیلم برتر جدول پرفروشهای باکس آفیس راه پیدا کند.
اما در هفتهای که گذشت، با اینکه The Big Short ششمین هفتهی اکراناش را پشتسر میگذاشت، تنها ۱۴.۲ کمتر فروخت تا سقوطش به یک سکو پایینتر محدود شود. این در حالی است که جدیدترین ساختهی آدام مککی تنها در عرض یک هفته ۷۶۴ سالن سینما را هم از داده است که از این حیث در میان ۱۰ فیلم برتر جدول باکس آفیس رکورددار بهحساب میآید. فیلم سینمایی The Big Short بیش از ۲۵ درصد از فروش کلاش را در خارج از سینماهای آمریکا انجام داده است. این فیلم تا این لحظه موفق شده در خاک آمریکا ۵۱.۷ میلیون دلار بفروشد. فروش خارج از خانهی The Big Short هم به ۱۸ میلیون دلار بالغ میشود تا فروش کلی فیلم به ۶۹.۷ میلیون دلار برسد. احتمالا پیش خودتان فکر میکنید برای جمع کردن این همه هنرپیشهی درست و درمان باید کلی هزینه شده باشد؛ اما حتما برایتان جالب خواهد بود اگر بدانید برای ساخت The Big Short پر ستاره تنها ۲۸ میلیون دلار هزینه شده و همین حالا فروش فیلم کل هزینههایاش را برگردانده است. فیلم سینمایی The Big Short موفق شده است از کاربران سایت IMDB بهطور میانگین نمرهی ۸ از ۱۰ را بگیرد که کاملا قابل قبول است. منتقدان فیلم هم نگاه مثبتی به بیگ شورت داشتهاند و برایاش بهطور میانگین نمرهی ۸۷ از ۱۰۰ را درنظر گرفتهاند.
۷. The Forest
هفتههای اکران: ۲/ فروش هفتهی گذشته: ۶ میلیون دلار/ مجموع فروش ۲ هفتهی گذشته: ۲۱.۳ میلیون دلار
فیلم سینمایی The Forest، ساختهی «جیسون زادا»، فیلمساز و نویسندهی آمریکایی، تنها تازه وارد هفتهی گذشته جدول برترینهای باکس آفیس بود. این تازه وارد بودن هم حسابی به نفع فیلم تمام شد و چون برای سالنهای سینما حسابی جدید بود موفق شد ۱۲.۷ میلیون دلار تنها در نخستین هفتهی اکراناش بفروشد. اما همانطور که هفتهی پیش هم پیشبینی کرده بودیم این استقبال دیری نپایید و The Forest در دومین هفتهی اکراناش از جایگاه چهارم تا هفتم سقوط آزاد کرده است. نکتهی خیلی جالب اینکه فیلم در یک هفتهای که گذشته هیچ سالن سینمایی را از دست نداده و حتی به تعداد سالنهای نمایش دهندهاش ۵۸ تا هم اضافه شده است تا مجموع سالنهای نمایش دهندهاش به ۲۵۰۹ برسد. اما با این وجود فیلم آنقدر بد است که از هیچکدام از این ابزارها نتوانسته برای حفظ فروشاش استفاده کند. حتما میخواهید بدانید چرا فیلم سینمایی The Forest را جزو عناوین بد طبقهبندی کردهایم؟ پیش از هرچیز بد نیست نیم نگاهی بیاندازیم به داستان و قصهی فیلم که تا دلتان بخواهد سطحی و دم دستی نگاشته شده است.
فیلم سینمایی The Forest در ژانر ترس و وحشت ساخته شده است. ژانری که این روزها مشتری ندارد. همانطور که پیشتر بارها گفته بودیم سینمای کشورهای مختلف، خصوصا کشورهای اروپایی و آمریکایی کاملا متاثر از مناسبتها است و بهتناسب هر مناسبت، فروششان فیلمها تغییر میکند. شاید اگر فیلم سینمایی The Forest در شبهای منتهی به هالووین اکران میشد، وضعیتاش خیلی بهتر از چیزی بود که الان مشاهده میکنیم. همانطور که از نام فیلم برمیآید، اکثر اتفاقاتی که قرار است در جریاناش شاهدشان باشیم در جنگل «آئوکیگاهارا» میافتند. حالا این آئوکیگاهارا کجاست؟ جنگلی در دامنهی شمال غربی کوه فوجی، واقع در کشور ژاپن. همانقدر که نام این کوه برای مخاطبان عادی بیمعنی و نامانوس است، برای ساکنان منطقه ترسناک بهنظر میرسد. از قدیم رسم بوده که ژاپنیها برای خودکشی که یکی از آداب اجتماعی سختگیرانهشان بهشمار میرود، به این جنگل میرفتند و کار خودشان را تمام میکردند! قصه و ماجراهای The Forest هم قرار است در این جنگل جریان داشته باشد. به «سارا پرایس»، هنرپیشهی نقش اصلی زن فیلم که ساکن ایالات متحده است خبر میدهند که جسد خواهرش در این جنگل پیدا شده. سارا هم بدون توجه به نظر منفی نامزدش بار سفر میبندد و خودش را به ژاپن میرساند تا شاهد ماجراهای عجیب و غریب و مرموز جنگل آئوکیگاهارا باشد.
همانطور که هفتهی پیش هم اشاره کردیم، حضور «ناتالی دورمر» که با بازی در مجموعه سریالهای «بازی تاج و تخت» در نقش «مارجری تایرل» به شهرت رسیده، در هرچه مورد توجه قرار گرفته شدن فیلم سینمایی The Forest تاثیر داشته است. اما منتقدان و آن دسته از سینما دوستانی که فیلم را دیدهاند، حسابی از خجالتاش درآمدهاند و با درنظر گرفتن نمرات پایین به بقیه گوشزد کردهاند که دیدن این فیلم خیلی ارزش ندارد و همین هم باعث شده تا The Forest در دومین هفتهی اکران کاهش فروش چشمگیری را تجربه کند. فیلم از کاربران سایت IMDB بهطور میانگین نمرهی نهچندان جالب ۵.۳ از ۱۰ را دریافت کرده است. اما منتقدان حسابی فیلم را مورد عنایتشان قرار دادهاند و نمرهی افتضاح ۱۲ از ۱۰۰ را برایاش درنظر گرفتهاند!
۶. Norm of the North
هفتههای اکران: ۱/ فروش هفتهی گذشته: ۶.۸ میلیون دلار
میرسیم به اولین تازه وارد جدول این هفتهی برترینهای باکس آفیس و تنها انیمیشن حاضر در میان ۱۰ فیلم برتر جدول پرفروشترینها. انیمیشن Norm of the North یک بار دیگر قانون طلایی فروش انیمیشنها در سینماهای ایالات متحده را یادآوری میکند. این قانون طلایی که در چند هفتهی گذشته بارها و بارها امتحاناش را پس داده، میگوید که در میان آمریکاییها و آنهایی که طرفدار فیلم دیدن هستند، همیشه تعداد قابل توجهی هم پیدا میشوند که بههر دلیلی فقط برای دیدن انیمیشنها راهی سینما میشوند. فرقی هم نمیکند که این انیمیشن بد باشد یا عالی و استثنایی. برای همین هم کمتر دیده شده که این دسته از سینما دوستان از دو انیمیشن بهطور همزمان استقبال کنند و صرفا ترجیح میدهند یکی از آنها را انتخاب و به تماشایاش بنشینند. نکتهی جالبتر اینکه این فرمول در مورد انیمیشنها خیلی بد هم جواب میدهد و اگر بهطور اتفاقی یک انیمیشن تقریبا افتضاح اکران بشود، اما عنوانی درخور بهعنوان رقیب پیشرویاش احساس نکند، حداقل برای یکی دو هفته از آن استقبال میشود و حتی میتواند خودش را در میان ۱۰ فیلم برتر و پرفروش جدول باکس آفیس هم ببیند.
این دقیقا اتفاقی است که برای انیمیشن Norm of the North، جدیدترین ساختهی «ترور وال» افتاده است. بیخودی هم نام ترور وال را در اینترنت جستجو نکنید که تا دلتان بخواهد بی اسم و رسم است و در کارنامهی فیلم و انیمیشنسازیاش هیچ عنوان درست و درمانی دیده نمیشود. قصهی انیمیشن Norm of the North هم کاملا سردستی و تکراری است و نمونهاش را بارها در انیمیشنهای دیگر دیدهاید.
یک خرس قطبی به نام «نورم» توانایی شکار کردند ندارد یا بهتر بگوییم با اینکه حسابی بزرگ شده اما هنوز نتوانسته شکار کردن بیاموزد. اما در عوض نورم میتواند با انسانها صحبت کند که این قابلیت ویژهی اوست. تا اینجای کار قصه آنقدر تکراری بهنظر میرسد که حق میدهیم رغبت نداشته باشید، بقیهی قصه را بخوانید! مجموعه اتفاقاتی برای نورم میافتد که او را مجبور میکند از قطب سفر کرده و یک راست عازم نیویورک بشود و ادامهی ماجرای کلیشهای Norm of the North! حتی استفاده از چنتایی صداپیشهی درست و درمان مثل «راب اشنایدر» و «هدر گراهام» هم باعث نشده تا فیلم اندکی قابل تحمل بشود. این انیمیشن تازه اکران از کاربران سایت IMDB بهطور میانگین نمرهی خیلی خیلی بد ۲.۳ از ۱۰ را دریافت کرده است. اوضاع آنقدر دربارهی این انیمیشن بد است که نقد کارشناسانی که آن را بررسی کردهاند به حد نصاب درج نمرهی میانگین در سایت Rotten Tomatoes نرسیده است!
۵. Daddy’s Home
هفتههای اکران: ۴/ فروش هفتهی گذشته: ۹.۵ میلیون دلار/ مجموع فروش ۴ هفتهی گذشته: ۱۲۹.۴ میلیون دلار
رتبهی پنجم جدول برترین و پرفروشترین فیلمهای سینماهای ایالات متحده، چهارمین هفتهی اکراناش را پشتسر میگذارد و میتوان آن را یکی از موفقترین فیلمهای بد در فصل اکران تعطیلات سال نو دانست! فیلم سینمایی Daddy’s Home، جدیدترین ساختهی «شان آندرس»، فیلمساز آمریکایی است. هرچقدر که آندرس در میان سینما دوستان نام شناخته شدهای نیست، اما در عوض تا دلتان بخواهد باهوش است و با استفاده از همین هوشاش هم موفق شده یک فیلم پولساز در یکی از رقابتیترین فصلهای اکران سینماهای آمریکا بسازد. هفتهی پیش در مورد فرمولی که برای ساخت این فیلم استفاده شده است، سخن گفتیم. اما برای آن دسته از خوانندههایی که موفق نشدهاند مقالهی بررسی برترینهای باکس آفیس هفتهی پیش را مطالعه کنند، دوباره دربارهی دلایل فروش بالای Daddy’s Home میگوییم. معمولا در هفتهی بعد از پایان تعطیلات سال نو میلادی، تعداد فیلمهای طنز تازه اکران کمتر میشود. چون معمولا در شبهای منتهی به تعطیلات سال نو میلادی همه دوست دارند فیلم طنز ببینند و معمولا تهیهکنندهها، اکران فیلمهای طنز جدیدشان را برای روزهای منتهی به شب سال نو برنامهریزی میکنند. بههمین خاطر هم اگر جوری برنامه ریزی کنی که فیلمات درست بعد از تحویل سال اکران بشود، بهاحتمال زیاد در خلا حضور فیلمهای طنز جدید از آن استقبال خواهد شد.
البته آنچه در بالا گفته شد تنها بخشی از دلیل فروش بالای Daddy’s Home است. دلیل اصلی فروش بالای فیلم استفاده از فرمولهای امتحان پس داده است. در فیلم سینمایی Daddy’s Home، «ویل فرل» و «مارک والبرگ» که پیشتر بارها با هم همبازی شدهاند و نتیجهاش فیلمهای طنز درست و درمان بوده، یک بار دیگر در کنار هم قرار گرفتهاند. البته قرار است فرل و والبرگ کلی باهم تنش داشته باشند و همین موضوع هم قصه و روایت فیلم را سروشکل داده است. «برد» که نقشاش را ویل فرل بازی میکند اخیرا ازدواج کرده. همسر برد از ازدواج قبلیاش یک پسر دارد. برد هم که از آن دسته مردان تر و تمیز و سختکوش است، تمام تلاشاش را بهکار میبندد تا با پسر میانهی خوبی برقرار کند و اعتمادش را هم جلب کند. همه چیز بهخوبی پیش میرود تا سر وکلهی «داستی» با بازی مارک والبرگ که پدر واقعی پسربچه است، پیدا میشود. ادامهی ماجراها را هم که احتمالا خودتان میتوانید حدس بزنید. دعوا و کتککاری میان برد و داستی و اینکه کدامشان میتواند پدر بهتری برای پسربچه باشد.
فیلم سینمایی Daddy’s Home در چهار هفتهای که از اکراناش میگذرد، آنقدر خوب فروخته که در جدول پرفروشترین فیلمهای نخستین روز سال میلادی در طول تاریخ باکس آفیس، رتبهی سوم را بهخودش اختصاص داده. تنها دو فیلم در این روز از Daddy’s Home بیشتر فروختهاند. یکی Les Miserables محصول سال ۲۰۱۲ میلادی و دیگری فیلم سینمایی بلند «شرلوک هلمز» (Sherlock Holmes) که در سال ۲۰۰۹ میلادی اکران شده بود. فیلمس سینمایی Daddy’s Home از کاربران سایت IMDB بهطور میانگین نمرهی ۶.۵ از ۱۰ را دریافت کرده است. البته منتقدان اصلا از فیلم خوششان نیامده و برای نمرهی میانگین پایین ۳۰ از ۱۰۰ را ثبت کردهاند.
۴. Thirteen Hours: The Secret Soldiers of Benghazi
هفتههای اکران: ۱/ فروش هفتهی گذشته: ۱۶.۲
میرسیم به دومین تازهوارد جدول این هفتهی برترینهای فروش باکس آفیس. فیلم سینمایی «۱۳ ساعت: سربازان مخفی بنغازی» از آن دسته عناوین مورد انتظاری بود که حرف و حدیثهای زیادی پیش از اکراناش و در سال گذشته بهراه افتاده بود. حتما میخواهید بدانید این فیلم چرا میتواند برای سینما دوستان و اصحاب رسانه از اهمیت زیادی برخوردار باشد؟ دلیل اول به قصه و اتفاقات فیلم برمیگردد که از روی ماجراهای واقعی و جنگ نیروهای آمریکایی در خارج از خاک این کشور اقتباس شده است. تجربه نشان داده در چند سال گذشته فیلمسازها در ساخت فیلمهای ژانر مستند جنگی به چنان بلوغی رسیدهاند که بینندهها هم به آنها اعتماد میکنند و همهی اینها فروش بالاتر فیلمها را بههمراه دارد. اما دلیل دوم از اولی به مراتب مهمتر است.
حتما با «مایکل بی»، چهرهی شناخته شدهی سینما در ژانر اکشن آشنایی دارید. بی با ساخت فیلم «صخره» (The Rock) در سال ۱۹۹۶ میلادی برای خودش اسم و رسمی بههم زد و از آن زمان به بعد هم با دیگر فیلمهای اکشناش مثل «پرل هاربر» و Armageddon سینمای اکشن را تحت تاثیر قرار داد. همهی اینها بهکنار شاید عمده شهرت بی بهخاطر ساخت مجموعه فیلمهای «تبدیلشوندگان» (Transformers) باشد که تا کنون چهار قسمت از آن ساخته شده است. حالا بی بعد از حدود دو سال که از اکران «عصر انقراض»، جدیدترین و بهنوعی آخرین قسمت از مجموعه فیلمهای تبدیلشوندگان میگذرد، با فیلم سینمایی جدیدش دوباره به سالنهای سنما برگشته. همین فیلم سینمایی ۱۳ ساعت: سربازان مخفی بنغازی که قصد دارد ماجرایی واقعی را برای بینندهها روایت کند.
داستان فیلم از روی کتاب «۱۳ ساعت»، اثر «میشل زاکوف» اقتباس شده است و در آن به حملهی گروههای شورشی و تروریستی به سفارت ایالات متحده در شهر بنغازی، پایتخت کشور لیبی پرداخته میشود. در جریان این حمله سفیر وقت آمریکا جاناش را از دست میدهد؛ اما عدهای از نیروهای ویژهی ارتش آمریکا تمام تلاششان را بهکار میبندند تا بازماندههای این حملهی تروریستی را نجات بدهند. گفته میشود در جریان این حمله ۴ آمریکایی و بیش از ۱۰۰ مهاجم کشته شدهاند.
همانطور که گفته شد فیلم سینمایی ۱۳ ساعت: سربازان مخفی بنغازی بازگشت مجدد مایکل بی به سینما و کارگردانی فیلمهای جدید است و از این حیث میتواند برای طرفداران فیلمهایاش از اهمیت ویژهای برخوردار باشد. فیلم مورد توجه سینمادوستان قرار گرفته و تا این لحظه نمرهی میانگین ۷.۵ از ۱۰ را از کاربران سایت IMDB دریافت کرده است. البته درنظر داشته باشید که منتقدان برای این فیلم نمرهی ۵۹ از ۱۰۰ را درنظر گرفتهاند.
۳. Star Wars: The Force Awakens
هفتههای اکران: ۵/ فروش هفتهی گذشته: ۲۶.۳ میلیون دلار/ مجموع فروش ۵ هفتهی گذشته: ۸۵۲.۳ میلیون دلار
شاید جالبترین رتبهی جدول پرفروشترین فیلمهای باکس آفیس هفتهی گذشته همین سکوی سوم باشد. در پنج هفتهی گذشته عادت کرده بودیم همیشه نام جدیدترین قسمت از مجموعه فیلمهای «جنگ ستارگان» (Star Wars) را روی سکوی نخست ببینیم. «نیرو برمیخیزد» (The Force Awakens) هفتمین و جدیدترین قسمت از مجموعه فیلمهای جنگ ستارگان از نخستین هفتهی اکراناش آنقدر خوب فروخته و برای خودش یکی بعد از دیگری رکورد شکسته که حتی تصور پایین آمدن از جایگاه نخست جدول پرفروشترینها را دربارهی آن نمیتوان کرد. اما در هفتهای که گذشت عملا این اتفاق افتاد و جدیدترین شاهکار «جی. جی. آبرامز»، فیلمساز مولف آمریکایی در عرض یک هفته سقوطی ۲ پلهای را تجربه کرد. نکتهی جالبتر ماجرا همین سقوط دو پلهای است. یعنی فیلم جدیدی که آمده بهکنار، جدیدترین قسمت از مجموعه فیلمهای جنگ ستارگان در برابر The Revenant هم نتوانسته مقاومت کند و تا رتبهی سوم پایین آمده. بیایید اندکی به دلایل این سقوط دو پلهای بپردازیم. پیش از هرچیز بد نیست نیم نگاهی به سالنهای سینما بیاندازیم. نیرو برمیخیزدی که برای ساختاش بیش از ۲۰۰ میلیون دلار هزینه شده است، در هفتهای که گذشت ۳۱۲ سالن سینما را از دست داده است. همان سالهایی که برای نمایش فیلمهای جدیدتر از آنها استفاده شده است.
البته در نظر داشته باشید همین حالا نیرو برمیخیزد ۳۸۲۲ سالن سینما را در اختیار دارد. این تعداد در میان تمام فیلمهایی که در حال پخش هستند یک رکورد بهحساب میآید و حتی فیلمهای رتبههای دوم و سوم هم این تعداد سالن نمایش در اختیار ندارند. همانطور که در آمار مختصر ابتدای این متن هم اشاره کردیم، نیرو برمیخیزد تا این لحظه در سینماهای ایالات متحدهی آمریکا ۸۵۸ میلیون دلار فروخته است. البته فروش هفتمین قسمت از مجموعه فیلمهای جنگ ستارگان در سطح جهانی خیلی بیشتر از این حرفهاست و به ۱ میلیارد و ۱۲ میلیون دلار بالغ میشود. با این حساب فروش جهانی نیرو برمیخیزد تا این لحظه به چیزی نزدیک به ۱ میلیارد و ۸۷۱ میلیون دلار رسیده است. حتما بهتر از ما میدانید که در کل طول تاریخ سینما تنها دو فیلم موفق شدهاند از این مقدار بیشتر بفروشند. نخست فیلم سینمایی آواتار که در سال ۲۰۰۹ میلادی اکران شده بود و موفق شد در مجموع هفتههای اکراناش ۲ میلیارد و ۷۸۸ میلیون دلار بفروشد. در رتبهی دوم هم فیلم سینمایی تایتانیک قرار دارد که ۲ میلیارد و ۱۸۶ میلیون دلار فروخته است.
در هفتههای گذشته در خصوص جزییات فیلم سینمایی نیرو برمیخیزد به حد کافی سخن گفتیم و نیازی به تکرار مکررات نیست. فقط همینقدر بدانید که آبرامز کار بلد برای ساخت اپرای فضایی جدیدش از هنرپیشههای جدید در کنار بازیگران قدیمی و کهنهکار استفاده کرده است. به این ترتیب هم موفق شده تا فروش فیلماش را تضمین کند. چون تعداد بسیار زیادی از سینما دوستان صرفا برای تجدید دیدار با هنرپیشههای محبوب قدیمیشان از نیرو برمیخیزد، استقبال کردهاند؛ هنرپیشههایی مثل «جان بویگا»، «دیسی ریدلی»، «آدام درایور»، «اسکار آیزاک»، «اندی سرکیس»، «دامنل گیلسون»، «مکس فون سیدو»، «هریسون فورد»، «کری فیشر»، «مارک همیل»، «آنتونی دنیلز»، «پتر مایو» و «کنی بیکر» این فیلم زیبا و تاریخساز را رقم زدهاند.
کاربران سایت IMDB برای جدیدترین قسمت از مجموعه فیلمهای جنگ ستارگان نمرهی میانگین ۸.۴ از ۱۰ را در نظر گرفتهاند. منتقدان هم تا دلتان بخواهد این فیلم را تحویل گرفتهاند و برایاش نمرهی ۹۳ از ۱۰۰ را درنظر گرفتهاند.
۲. The Revenant
هفتههای اکران: ۳/ فروش هفتهی گذشته: ۳۱.۸ میلیون دلار/ مجموع فروش ۳ هفتهی گذشته: ۸۹.۹ میلیون دلار
رتبهی دوم جدول باکس آفیس این هفته تنها عنوانی است که در مقایسه با هفتهی پیش از آن هیچ تغییر نکرده است و همچنان سرجای خودش باقی مانده. فیلم سینمایی The Revenant جدیدترین ساختهی «الخاندرو گونسالس اینیاریتو»، فیلمساز مشهور مکزیکی که در چند هفتهای که از اکراناش میگذرد و حتی پیش از آن، کلی سروصدا به راه انداخته است. فیلم سینمایی The Revenant تا همین حالا توانسته حسابی جوایز مراسمهای مختلف را درو کند. بهعنوان مثال این فیلم موفق شد هفتهی پیش جایزهی گلدن گلوب را در بخشهای بهترین فیلم ژانر درام، بهترین کارگردانی و بهترین هنرپیشهی نقش اول مرد (ژانر درام) بهخودش اختصاص بدهد. حتی این فیلم مورد توجه انجمن منتقدان فیلم آمریکا هم قرار گرفته است و موفق شده نشان بهترین بازیگر نقش اول مرد و بهترین فیلمبرداری را بهخودش اختصاص بدهد. البته اینطور که انتخابهای داوران انجمن منتقدان فیلم برمیآید، آنها حسابی از فیلم سینمایی «مد مکس: جادهی خشم» خوششان آمده و نیم دو جین جایزهی مختلف هم برایاش درنظر گرفتند. اما فیلم سینمایی The Revenant واقعا چه داشته که تا این حد مورد استقبال سینما دوستان و منتقدان فیلم قرار گرفته است؟
پیش از هر چیز باید نیم نگاهی به سبک خاص و منحصربفرد کارگردانی الخاندرو گونسالس اینیاریتو داشته باشید. اینیاریتو که پیش از این با فیلمهای سینمایی «۲۱ گرم»، «بابل»، «زیبا» و «مرد پرندهای» یا «یا فضیلت غیرمنتظره جهل» به شهرتی جهانی دست پیدا کرده، پیش از این نشان داده که فیلمسازی مولف است و ساختههایاش اثر و امضای خاص و منحصربفرد خودش را دارند. اینطور که از نظرات آنهایی که فیلم را دیدهاند برمیآید، اینیاریتو در The Revenant هم همان سبک خاصاش را پیش گرفته و در این راه تکنیک متد بازیگری لئوناردو دیکاپریو هم در هرچه پررنگتر شدن این شیوهی منحصربفرد تاثیر گذاشته است. بسیاری معتقدند سبک بازیگری دیکاپریو در The Revenant آنقدر تمیز و حساب شده از آب درآمده که میتواند برای او اولین اسکار طول حرفهی بازیگریاش را به ارمغان بیاورد.
الخاندرو گونسالس اینیاریتو برای ساخت جدیدترین فیلماش بجز لئوناردو دیکاپریو سراغ هنرپیشههای کاردرست دیگری مثل «تام هاردی»، «ویل پولتر» و «دامنل گیلسون» رفته است. قصه و ماجراهای فیلم هم در اوایل قرن هجدهم میلادی جریان دارد. در جریان فیلم یک خرس گریزلی غولپیکر به گروهی شکارچی حمله میکند. یکی از اعضای گروه که «هوگ گلاس» نام دارد و نقشاش را دیکاپریو بازی میکند در اثر حملهی خرس بهشدت مصدوم میشود، اما در نهایت میتواند جان سالم بهدر ببرد. بعد از ماجرای تبدیل شدن شکار به شکارچی تعدادی راهزن هم به هوگ حمله کرده و قصد جاناش را میکنند؛ اما او باز هم میتواند زنده از این ماجرا بیرون بیاید. بقیهی فیلم هم به انتقام شخصیت هوگ گلاس از کسانی میگذرد که ضربهی سختی به زندگی شخصی او زدهاند.
فیلم سینمایی The Revenant که از بختهای اصلی کسب جایزهی اسکار بهترین فیلم سال هم بهشمار میرود تا این لحظه موفق شده است از کاربران سایت IMDB نمرهی میانگین ۸.۳ از ۱۰ را دریافت کند. کارشناسان و منتقدان فیلم هم The Revenant را حسابی تحویل گرفتهاند و برایاش نمره ی میانگین ۸۲ از ۱۰۰ را درنظر گرفتهاند.
۱. Ride Along 2
هفتههای اکران: ۱/ فروش هفتهی گذشته: ۳۵.۳ میلیون دلار
اما در انتها میرسیم به آخرین فیلم تازهوارد جدول برترینهای باکس آفیس هفتهی گذشته که هنوز از راه نرسیده موفق شده است بالاتر از فیلمهای بزرگی مثل نیرو برمیخیزد و The Revenant قرار بگیرد. قسمت دوم فیلم سینمایی Ride Along رتبهی نخست جدول برترین و پرفروشترین فیلمهای باکس آفیس را در اختیار دارد. اگر اهل دیدن همه مدل فیلم، خصوصا فیلمهای طنز معمولی باشید، احتمالا فیلم سینمایی Ride Along را حتی بهصورت گذری دیدهاید. ماجراهای قسمت اول فیلم در مورد دو پلیس با نامهای جیمز و بن بود که مجبور میشوند در یک گشتزنی ۲۴ ساعته همراه هم باشند. از قضا کاشف بهعمل میآید جیمز برادر نامزد بن است و همین هم اوضاع و ماجراهای فیلم را پیچیدهتر میکند. فیلم سینمایی Ride Along در زمان اکراناش حسابی مورد توجه علاقهمندان سینمای طنز قرار گرفت و با اینکه در سال ۲۰۱۴ تنها ۲۵ میلیون دلار صرف تهیهی این فیلم شده بود، Ride Along موفق شد تنها در خاک ایالات متحده ۱۵۴.۵ میلیون دلار بفروشد.
اما اینکه از قسمت دوم فیلم تا این حد استقبال شده، صرفا به محبوبیت قسمت اول ارتباطی ندارد. شاید برایتان جالب باشد که بدانید نقش جیمز را در هر دو فیلم «آیس کیوب» بازی میکند. آیس کیوب برای سینما دوستان بهجز یک هنرپیشهی طنز نسبتا معمولی که همیشه چهرهای عصبی و خشن دارد، آنچنان شناخته شده نیست. اما اگر بدانید همین آیس کیوب از اعضای اصلی گروه موسیقی N.W.A بوده و از سال ۱۹۸۶ تا ۸۹ در آن بهشکل جدی فعالیت میکرده، ماجرا جالبتتر میشود. N.W.A همان گروهی است که ماجرای شکلگیریاش در فیلم «بچه ناف کامپتون» (Straight Outta Compton) تصویر شده است. این فیلم که در سال ۲۰۱۵ میلادی اکران شد، مورد توجه سینما دوستان و منتقدان فیلم قرار گرفت و در همان بدو روی پرده رفتناش کلی سر و صدا به پا کرد. سرو صدایی که بچه ناف کامپتون ایجاد کرد یک بار دیگر ترانههای گروه N.W.A را در مرکز توجهها قرار داد و رسانهها هم بهشکل خاص به اعضای این گروه که آیس کیوب هم یکی از آنها بود پرداختند. گرد و خاک رسانهای که پیرامون بچه ناف کامپتون راه افتاده هنوز هم ادامه دارد و در چنین شرایطی جدیدترین فیلم آیس کیوب روی پرده رفته است.
بدون شک روی بورس بودن بچه ناف کامپتون و آیس کیوب تاثیر مستقیم روی فروش بیشتر Ride Along 2 داشته است. البته اینجور که از نمرات و نقدهای فیلم برمیآید، Ride Along 2 ابدا به مذاق بینندهها و منتقداناش خوش نیامده. کاربران سایت IMDB بهطور میانگین برایاش نمرهی ۵.۸ از ۱۰ را درنظر گرفتهاند. منتقدان هم که اصلا از فیلم خوششان نیامده برایاش نمرهی ۱۳ از ۱۰۰ را ثبت کردهاند.
سلام من که لذت بردم از نگارش و تحلیل فیلمها . خسته نباشید.
همونطور که قبلا هم گفته بودم یکی از بهترین و قویترین بخشهای Mag همین باکس آفیسه .
بازم ممنون از نگارنده .
با سلام و تشکر از گزارش خوبتان از باکس افیس
امید وارم در هفته های آینده هم با قدرت ادامه دهید
ایده بررسی باکس آفیس خوب بوده، اما متاسفانه، قلم نویسنده چندان جالب نیست. اگر کسی مقالات رو به طور پیوسته بخونه، متوجه تکراری بودن بخش زیادی از مطالب (در حد کپی و پیست) میشه. شاید دلیل اولش این باشه که هر هفته خیلی از فیلمهای هفته قبل دوباره دارن بررسی میشن، و نویسنده حرف جدیدی نداره برای اون فیلم بزنه پس مجبوره حرف تکراری رو بزنه. و این باعث میشه کسی که هفته پیش این مقاله رو خونده حوصله اش سر بره! و به اول یه پاراگراف که برسه تا آخرش رو بتونه حدس بزنه. شاید بهتر باشه نویسنده این بخش یه هفته در میون عوض بشه یا شاید هم باید برای هر فیلم یه صفحه باز کنید که خواننده به اونجا ارجاع داده بشه،که توضیحات فیلم اونجا باشه . در ضمن نویسنده باید بی طرف باشه و نظر شخیصشو اعمال نکنه، این که یه فیم “کار درسته” یا یه انیمیشن “درست و درمان” آز آب در نیامده، قضاوتش به عهده ببینده است و نویسنده فقط باید نتایج آمار و امتیازات کسب شده رو انتقال بده، و از روی این آمار نتیجه گیری کنه. نه اینکه اول بگه فیلم خیلی بده،شاهد این مدعای من هم اینه که منتقدان هم اون رو تحویل نگرفتن!
حالا آقای نویسنده شما به دل نگیر، انتقاد بود، برای بهتر شدن. احتمالا شما هم چند تا ایده برای بهتر شدن دارید.
عرض ادب
نویسنده در هر جایی میتونه نظر شخصیش رو هم در متن بیاره
مگر غیر از اینه که نویسنده، خودش هم بیننده ست؟
مجید عزیز، واقعا ممنونم از اینکه پیام گذاشتی و از کار انتقاد کردی. این جنس از نوشتهی سینما تقریبا تابحال کار نشده و برای اینکه به بلوغ برسه به بازخوردهای شما نیاز داره.
ما برای باکسآفیس یک الگوی مشخص داریم. پیش از هرچیز باید دربارهی فروش فیلم در خاک آمریکا، در خارج از آمریکا، عوامل تاثیرگذار هفتگی در فروش فیلمها و پیش بینی فروش فیلمها صحبت کنیم. این موارد ذات باکسآفیس هستند و هر هفته بروز رسانی میشن. به همین خاطر هم هیچ عنصر تکراری که حالت کپی پیستی مد نظر رو داشته باشه، در این قسمت دیده نمیشه.
اما بخاطر درخواست دوستان دیگه، ما بخشی از قصهی فیلمها، شخصیت پردازی و مواردی کلی در مورد فیلمها رو هم بازگو میکنیم. این قسمت باید جوری تنظیم بشه که هیچ بخشی از فیلم لوث نشه. برای همین هم نمیشه به چند مدل و شیوه در مورد این قسمت سخن گفت. این همون جاییه که بنظرت تکراری رسیده و حق هم داری. اما شما میتونی این قسمت از متن رو نخونی و به پاراگراف بعدی مراجعه کنی. در عین حال خیلیها هم هستند که مطالب هفتههای پیش رو نخوندن و مطالعهی این قسمتها براشون جالب بنظر میرسه.
در مطلبی مثل باکسآفیس که در مورد تحلیل بازار سخن گفته میشه بی طرفی نویسنده معنی نداره. ما اینجا در مورد آمار و ارقام صحبت میکنیم و یک سری المانهای فرعی مثل همین نظر منتقدان که روی فروش فیلمها تاثیر گذار هستند. فرمولی که جواب داده هم جای چونه زدن نداره. فیلمی که میانگین نمرات منتقدان بهش از ۱۰ زیر ۲ ثبت شده قطعا فیلم خوش ساختی نیست و ما اینجا به این موضوع اشاره میکنیم تا برای کسانی که مهمه، سراغ این فیلمها نرن. اما یک عده دوست دارن برخلاف نظر عمومی و کارشناسی حرکت کنند که قطعا میتونن برن و هر فیلمی که دوست دارند رو ببینند.
باز هم تشکر میکنم که انتقاد کردی و اگر فرم مناسب تری برای نوشتن یک مقاله جامع باکس آفیس بنظرت رسید حتما باهامون درمیون بزار.
خیلی ممنون عالی بود
خواهشا هر هفته فروش ۱۰ فیلم برتر باکس افیسو بزارید
در فیلم (The Hateful Eight) یا «هشت نفرتانگیز» سناریو یک داستان ساده رو بازگو میکنه اما از جایی که بیننده وارد داستان میشه فیلم رو جذاب میکنه، این جدابیت با ادامه روند فیلم هم بیشتر میشه، من فیلمهای وسترن زیاد نگاه نمیکردم و دوست نداشتنم اما با دیدن این فیلم واقعا لذت بردم، بهخصوص بازی زیبای «ساموئل ال. جکسون» تحسین برانگیزه.
سلام
خسته نباشید
آقا این مقالات باکس آفیس با قلم شیوا و رسای شما رو که آدم مطالعه می کنه خیلی خیلی لذت می بره
تشکر از شما