گلکسی فولد سامسونگ؛ گجتی کاربردی یا صرفا پر زرقوبرق؟
گوشی تاشو گلکسی فولد به نوعی گوگل گلسِ سامسونگ محسوب میشود؛ یک گجت نوآورانه جذاب که زودتر از موعد روانهی بازار میشود و به همین خاطر کل گجتهای مشابه را در معرض خطر قرار میدهد.
چنین اظهارنظری بسیار بدبینانه است ولی باید بگوییم بارها شاهد تکرار این روند بودهایم. بهعنوان مثال میتوانیم به اولین گوشیهای مجهز به دوربین سهبعدی اشاره کنیم (مانند HTC EVO 3D) و در رابطه با گوشیهای ماژولار (پروژه شکست خورده Ara) هم این موضوع تکرار شده و در نهایت حتی میتوانیم به پلتفرم Android Wear را هم مثال بزنیم که ساعتهای هوشمند مبتنی بر آن همچنان حرف چندانی برای گفتن ندارند. این چرخه شکستخورده ساختار یکسانی دارد؛ بر اساس یک تکنولوژی نوآورانه و هیجانانگیز، چند مدل اولیه ساخته میشود و در مرحلهای که محصولات مذکور ظاهر مناسبی داشته باشند، روانهی بازار میشوند تا مورد توجه کاربران مشتاق قرار بگیرند. بعد از آن، با کشف ضعفها و مشکلات متعدد، شکست اجتنابناپذیر فرا میرسد و گجتی که در ابتدا از آن بهعنوان محصول نوآورانه یاد میشد، به نمادی از بیکفایتی شرکت سازنده بدل میشود.
البته باید اذعان کنیم که قیمت ۱۹۸۰ دلاری گلکسی فولد باعث میشود این گوشی به بازار عمومی عرضه نشود و سامسونگ با این کار فقط کاربران خاصی را مورد توجه قرار داده است. چنین اقدامی منطقی محسوب میشود. زیرا کاربری که یک گجت نوآورانه ۲۰۰۰ دلاری را خریداری میکند، احتمالا به چشم یک گجت کاربردی برای وظایف روزمره به آن نگاه نمیکند. بخش عمده کاربران موردنظر سامسونگ برای گلکسی فولد، طرفداران پروپاقرص محصولات این شرکت و افرادی هستند که چنین محصولاتی را صرفاً برای منزلت اجتماعی که برای آنها به ارمغان میآورد، خریداری میکنند. سامسونگ با این کار، نسل اول گجت تاشو خود را در اختیار گروه محدودی قرار میدهد و این افراد به نوعی به کاربران آزمایشی بدل میشوند و میتوانند به سامسونگ در راستای بهبود گلکسی فولد کمک کنند.
با وجود تمام موارد ذکر شده، گلکسی فولد قرار بود یک محصول پر سروصدا و شاخص برای سامسونگ باشد اما حالا بیش از هر چیزی یک محصول آزمایشی محسوب میشود. این دو موضوع سنخیت چندانی با یکدیگر ندارند. در همین زمینه میتوانیم به گجتهای بسیار گرانقیمت برخی از شرکتها اشاره کنیم که اگرچه برای بسیاری از کاربران دستنیافتنی محسوب میشوند، ولی در زمینهی کاری جزو بهترینها هستند. کاربری که مبلغ زیادی برای خرید یک گجت پرداخت میکند، انتظار عملکرد قابل توجهی دارد.
اما در مورد گلکسی فولد سامسونگ، کاربران مبلغ زیادی را برای دستیابی به یک محصول اولیه پرداخت میکنند. اگرچه هنوز رسانهها به این گجت دسترسی ندارند، ولی با توجه به نمایش مختصر آن، میتوانیم به برخی از ضعفهای آن اشاره کنیم. اول از همه، نمایشگر انعطافپذیر این گوشی ظاهراً هیچوقت نمیتواند کاملاً تخت شود. در تصاویر ثبت شده، میتوانیم برآمدگی موجود در میان نمایشگر را مشاهده کنیم. همچنین سمت راست و چپ نمایشگر، نور را در زوایای مختلفی بازتاب میدهند. با توجه به تجربه به دست آمده از گوشی تاشو Royole Flexpai، بهخوبی میدانیم که ترکیب انعطافپذیری و تخت شدن نمایشگر بسیار سخت است. برای نظر نهایی، باید این گوشی از نزدیک مورد بررسی قرار بگیرد ولی با توجه به همین نمایش محدود هم، چندان نمیتوان به عملکرد بینقص نمایشگر انعطافپذیر ۷.۳ اینچی امیدوار بود.
در بخش بیرونی گلکسی فولد، سامسونگ نمایشگر ۴.۶ اینچی تعبیه کرده است. با توجه به استاندارد گوشیهای هوشمند امروزی، این اندازه بسیار کم به حساب میآید و چنین نمایشگری نافی ماهیت اصلی این محصول بهعنوان یک گوشی-تبلت است. اساساً، نمایشگر تعبیه شده در بخش بیرونی برای خالی نبودن عرضه تعبیه شده است. با توجه به ضخامت گلکسی فولد که تقریباً برابر با ضخامت ۲ گوشی گلکسی اس است، نمیتوان بر روی این گجت بهعنوان یک گوشی که میتواند به تبلت هم تبدیل شود، حساب کرد. این نمایشگر کوچک برای مواردی مانند نمایش نوتیفیکیشنها و انجام کارهای سادهای مانند جستجو در اینترنت میتواند مورد استفاده قرار بگیرد ولی برای کارهای جدیتر، کاربر بهناچار باید آن را باز کند.
به نظر میرسد یکی از بخشهایی که سامسونگ موفق ظاهر شده، پیوستگی روان اپلیکیشنها بین نمایشگر کوچکتر و نمایشگر اصلی است. یکی از مهمترین چالشهای پیش روی شرکتهای سازنده گوشیهای تاشو، بحث بهینهسازی نرمافزاری است و با توجه به ویدیوهای به نمایش درآمده از گلکسی فولد، در رابطه با موفقیت سامسونگ در این زمینه باید شک و تردیدهایی را مطرح کنیم. چیزی که سامسونگ از آن تحت عنوان اجرای همزمان سه اپلیکیشن یاد میکند، یک نوع مشخصه سرهمبندی شده به نظر میرسد. بهعنوان مثال، در تصویر بالا میتوانید اپلیکیشن یوتیوب را ببینید که بیش از نیمی از نمایشگر افقی را اشغال کرده و در سمت راست بخش جستجو گوگل و اپلیکیشن واتساپ در پنجرههای کوچکی قرار گرفتهاند و مقیاس آنها برای این پنجرههای کوچک بهینهسازی نشده است. چنین چینش و ترکیبی نمیتواند کارایی کاربر را به طور قابل توجهی افزایش دهد و با توجه به همین مشخصه، میتوانیم بگوییم که سامسونگ برای بهینهسازی نرمافزاری آن باید تا حد زیادی تلاش کند.
اگرچه گوشیهای تاشو گجتهای جذابی هستند که میتوانند هوای تازهای را برای این صنعت به ارمغان بیاورند، اما از طرفی دیگر باید خاطرنشان کنیم که یک محصول زمانی باید روانهی بازار شود، که آمادگی حضور در چنین فضایی را داشته باشد. به همین خاطر است که مثلاً شرکتی مانند الجی که رقابت آن با سامسونگ در زمینهی فناوریهای پیشرفته بر کسی پوشیده نیست، اعلام کرده تا اطلاع ثانوی گوشی تاشو خود را روانهی بازار نمیکند.
نخستین گوشی تاشو حقیقی یعنی Royole Flexpai حرفی برای گفتن ندارد. گلکسی فولد سامسونگ در مقایسه با آن از ظرافت بسیار بیشتری بهره میبرد اما این گوشی هم دارای نمایشگر انعطافپذیر ایدهآلی نیست و در ضمن ۱۹۸۰ دلار هم قیمت دارد. در صنعت گوشیهای هوشمند، برخی کاربران بهعنوان پذیرندگان اولیه محسوب میشوند که به خرید و استفاده از جدیدترین محصولات علاقهی زیادی دارند. اما در رابطه با این محصول، کاربران باید مبلغ بسیار هنگفتی را برای خرید یک گجت نهچندان مطلوب بپردازند به این امید که شاید در آینده از لحاظ تجربه کاربری بهبود پیدا کند.
همانند محصول شکستخورده هدست Gear VR سامسونگ، گلکسی فولد هم احتمالاً درسهای سودمند زیادی برای این نوع گجتها ارائه خواهد داد. تلاش سامسونگ برای ارائهی یک گجت نوآورانه و فاصله گرفتن از رویکرد محافظهکارانه، واقعاً تحسینبرانگیز است ولی با توجه به نوع تبلیغات، برندینگ و حتی تنوع رنگ این گجت، کاملاً مشخص است که سامسونگ قصد دارد گلکسی فولد را بهعنوان یک محصول مناسب استفاده روزمره و نه یک مدل اولیه مناسب کاربران خوره تکنولوژی، روانهی بازار کند و چنین رویکردی عواقبی به همراه دارد. گلکسی فولد شکاف بین انتظارات وعده داده شده و واقعیت یک مدل اولیه را از خود به جا میگذارد و چنین شکافی منجر به ناامیدی مصرفکنندگان میشود.
منبع: The Verge
The Verge
سایتی که کلا دیجی کالا که حالا محصولات سامسونگ رو نمیفروشه برای خراب کردن سامسونگ ازش استفاده میکنه تا بگه فقط خودش اینطوری فکر نمیکنه
همین کارو برای سونی هم انجام میداد قبلا
کلا به نظر من این کارا بیشتر اعتبار دیجی کالا مگ رو مخدوش میکنه تا این که فروش دیجی کالا رو زیاد کنه.
یه زمانی این سایت اونقدر بازدید کننده داشت که زیر اکثر مقاله هاش حد اقل یه صفحه کامنت گذاشته میشد.
همیشه پیشرفت به سمت آینده با پیروزی همراه نیست، و مثل همه پژوهش ها حتی جواب نگرفتن و شکست هم چیزی از ارزش کار کم نمیکنه، در ضمن شاید این گوشی سازنده آینده باشه، به قول معروف who knows!!
تا جایی که من میدونم- قول معروف- نبود