برای واقعیت افزوده صوتی آماده هستید؟
واقعیت افزوده یا همان Augmented Reality را تا به امروز در جاهای مختلفی دیدهایم. از بازی مشهور Pokemon Go گرفته تا استفاده از این تکنولوژی توسط شرکتهای فعال در حوزه مد مثل زارا و پوما. این روزها هرکسی سعی میکند به نحوی از این تکنولوژی استفاده کند. اما حالا باید منتظر فراگیرشدن تکنولوژی جدیدی در این حوزه باشیم که واقعیت افزوده صوتی یا Audio Augmented Reality نام دارد.
اگر کمی دقیقتر شویم، چیزی که امروز به نام واقعیت افزوده میشناسیم، بیشتر آنها شامل «محتوای بصری» میشود. تقریبا تمام اپلیکیشنهای AR هم از دوربین گوشیها و تبلتها استفاده میکنند تا دنیای دیجیتال و دنیای واقعی را با یکدیگر پیوند بزنند. این اپلیکیشنها از چیزی که شما میبینید استفاده میکنند تا بتوانند بازیها را به دنیای واقعی بیاورند یا اطلاعات اضافی را در اختیار شما قرار دهند.
اما به طور کلی، تعریف AR به این صورت است که: «شامل یک تجربه تعاملی از دنیای واقعی». در واقعیت افزوده، چیزهایی که اطراف شما هستند «توسط اطلاعات ساخته شده توسط کامپیوتر» تکمیل میشوند. اما در حالی که تا به حال هرچیزی که در این زمینه دیدهایم بصری بوده، دنیای واقعی بیشتر از چیزهای بصری است و شامل موارد دیگری مثل رایحهها، نواها، نویزها، بافتها و موارد دیگر هم میشود.
به این دلیل است که برخی کسبوکارها، سازمانها و شرکتهای توسعه دهنده جاوا، سعی دارند تا AR را به حسهای بیشتری بیاورند. یکی از حسهایی که حالا بیشتر به آن توجه میشود، حس شنیداری است. چندین سال است که هدفونها به صورت انبوه در اختیار مردم هستند و بیشتر کاربران نیز از هدفونها برای گوش دادن به صدا یا موسیقی توسط گوشی خود استفاده میکنند. بنابراین استفاده از هدفونها و البته صدا، برای فاز بعدی واقعیت افزوده، طبیعی به نظر میرسد.
حالا نوبت به واقعیت افزوده صوتی رسیده است
وقتی شرکت بوز هدفون/عینک Bose Frames را سال گذشته معرفی کرد، توانست لقب اولین محصول حوزه واقعیت افزوده صوتی یا AAR را به خود اختصاص دهد. بسیاری از کابران در ابتدا تصور میکردند که این محصول هم سرنوشتی شبیه به گوگل گلس خواهد داشت. اما در نهایت دیدیم که در بسیاری از نقدها، از عینک/هدفون Bose Frames تعریف هم شد. درواقع نکته مهم در رابطه با این محصول این است که با عینک آفتابی جذابی روبرو هستیم که تنها به یک اپلیکیشن در موبایل کاربر نیاز دارد تا بتوان با آن به سادگی تعامل کرد. با استفاده از مواردی مثل تکان دادن سر، صحبت کردن و لمس کردن دستههای این عینک، میتوان با آن تعامل داشت که در نهایت تجربه کاربری خیلی خوبی را هم به همراه دارد.
این عینک از سنسورهای مختلفی استفاده میکند و تا تشخیص دهد که شما در چه محلی قرار دارید و چه اطلاعاتی باید به شما بازگو کند. مثلا شما میتوانید به یک رستوران نگاه کنید و اطلاعاتی مرتبط بشنوید یا در خیابان راه بروید و اطلاعات مرتبط با خیابان بشنوید. این عینک پتانسیلهای بالایی دارد. برای مثال تصور کنید درحال مسیریابی هستید و نقشه از طریق بلندگوهای عینک، به شما بگوید که به کدام خیابان بپیچید. یا مثلا در حال پخت غذا باشید و عینک به شما کمک کند تا چیزی را از قلم نیندازید. حتی چنین عینکهایی میتوانند برای بازگوکردن اخبار مهم روز به شما کاربردی باشند.
تمام این ویژگیها جذاب هستند، مگر نه؟ اما چرا عینکهایی مثل بوز فریمز میتوانند موفق باشند و عینکی مثل گوگل گلس نه؟ همه چیز بستگی به زمان دارد. وقتی گوگل گلس عرضه شد، بسیاری از مردم نه انتظار چنین محصولی را داشتند و نه علاقهای برای استفاده از عینکی بزرگ و زمخت روی صورت خود. واقعیت افزوده نیز در آن سالها چیزی ناشناخته بود و قیمت زیاد گوگل گلس هم علت دیگری بود تا این محصول موفق نباشد.
امروز اما مردم در صحبت کردن با دستیارهای صوتی گوشیهای خود خو گرفتهاند. دستیارهای صوتی مختلفی مثل گوگل اسیستنت، سیری و الکسا هم در دسترس بیشتر مردم قرار دارند و کمک شایانی کردهاند تا واقعیت افزوده صوتی را به بخشی جدانشدنی از زندگی افراد بدل کنند. جدا از اینها، AAR آنقدرها که تصور میشود نیز به دستگاههای اختصاصی نیاز نخواهد داشت.
اما همچنان ما به عینکها و گجتهای پوشیدنی وابسته هستیم و آینده نیز با نسخه هوشمند شده آنها همراه است. همچنین هدفونها نیز میتوانند به گونهای توسعه پیدا کنند تا عینکهای هوشمند تبدیل به گجتهایی نخواستنی تبدیل شوند. برای مثال هدفونهای اپل ایرپادز یا گوگل پیکسل بادز، همین حالا هم به واسطه آسان کردن ارتباط با سیری و گوگل اسیستنت، نشان دادهاند که چقدر هدفونها نیز میتوانند هوشمند شوند. نسخههای بعدی این هدفونها نیز میتوانند به سنسورهای جدید مجهز شوند تا در زمینه واقعیت افزوده صوتی کاربردهای بسیار بیشتری داشته باشند.
چالش واقعیت افزوده صوتی
اگرچه ایده استفاده از گجتهای واقعیت افزوده صوتی بسیار هیجان انگیز هستند اما یک مشکل بزرگ و البته کلاسیک و قدیمی دارند که از زمان ظهور واکمنها، مورد توجه بودهاند. این مشکل این است که این دستگاهها میتوانند مردم را در جامعه به افرادی منزوی و متکی به گجتهای خودشان بدل کنند. تصور کنید در شهری راه میروید که هر کسی یک جور هدفون هوشمند با AAR در گوشش دارد. این نگرانی بزرگ را احتمالا در فیلم هالیوودی Her هم دیدهاید که چطور هدفونهای واقعیت افزوده صوتی میتوانند زندگی هر فرد را اشغال کرده و او را از جامعه دور کنند.
نگرانی بعدی، در مورد آسیب رسیدن به شنوایی است. استفاده طولانی مدت از هدفونها میتواند اثر مخربی روی گوش شما داشته و از وزوز کردن گرفته تا حتی از دست دادن شنوایی را به همراه داشته باشد. از آنجایی که محصولات حوزه AAR قرار است مدام در گوش شما قرار داشته باشند و درواقع از حس شنوایی شما استفاده کنند، ممکن است شما در تمام طول روز هدفونهای مخصوص را در گوش خود داشته باشید بدون آنکه دیگر متوجه حضور آنها شوید و این مسئلهای خطرناک برای سلامت شنوایی شما خواهد بود.
همچنین، نگرانی بزرگ آخر که توسعهدهندگان این تکنولوژی را درگیر خود میکند، این است که هیچ بعید نیست تبلیغات هم راه خود را به سرعت به سمت این تکنولوژی باز کند. درواقع راهیابی تبلیغات به این حوزه، امری اجتناب ناپذیر است. دستگاهی که از AAR استفاده میکند و به سنسورهایی مثل GPS مجهز شده و اپلیکیشنهای اختصاصی هم برای آن طراحی شده، بیش از همه میتواند صنعت تبلیغات را به خود جذب کند تا بتوانند تبلیغات مرتبط را در هر مکانی به گوش شما برسانند. فرض کنید در جلوی یک مغازه ایستادهاید و ناگهان هدفون هوشمند شما شروع به تبلیغ تخفیفهای مرتبط با اجناس آن مغازه میکند!
مشکل آخر که گفتیم این نیست که آیا امکان تبلیغات هدفمند در چنین محصولاتی وجود خواهد داشت یا خیر (که البته فکر میکنیم کاملا امکانپذیر است). بلکه مشکل اینجاست که AAR یک تکنولوژی نو و کم سن و سال است و در این شرایط، با سرعت بالا و بدون هیچ نظارتی در حال رشد است. این یعنی احتمال اینکه این تکنولوژی به مسیر اشتباه کشیده شود، زیاد خواهد بود که در نهایت به نفع هیچ کسی نیست.
جمع بندی
با خواندن این مقاله احتمالا به این نتیجه رسیدهاید که AAR قطعا در آینده اتفاق خواهد افتاد و تنها زمان، مانع از رسیدن ما به آن آینده است. قطعا هم همینطور است که این را مدیون تکنولوژیهای جدید کنونی هستیم که بخشی از آینده AAR را برای ما به ارمغان آوردهاند. اما در نهایت، هنوز جای زیادی برای پیشرفت AAR وجود دارد و قطعا این تکنولوژی هنوز به بلوغ نرسیده است. در همین راستا هم فکر میکنیم موفقیت این تکنولوژی تضمین شده نیست و ممکن است شاهد شکست آن باشیم.
لازمه پیشرفت AAR این است که شرکتهای بزرگ، سازمانها و توسعه دهندگان جاوا، همگی برای ساخت اپلیکیشنهای بیشتر و بهبود تجربه کاربری AAR تلاش کنند تا به سرنوشت محصولی مثل گوگل گلس ختم نشود. جامعه کاربران امروزی به نظر مشتاق چنین تکنولوژی هستند و آزمایشهایی که در این زمینه صورت گرفته نیز امیدوارکننده هستند. اما باز هم موفقیت این فناوری مدیون یک تلاش جمعی خواهد بود و قرار نیست با محصولاتی که ظاهر جذابی دارند، بتوانیم AAR را وارد زندگی مردم کنیم.
منبع: I4U