یک وعده اینستاگرام کافیست
اینستاگرام پلتفرمی جذاب برای بسیاری از کاربران است. اما این منبع عکس و ویدیو، در حال بلعیدن بخش قابلتوجهی از وقت، تمرکز و انگیزهی ماست و شاید وقتش رسیده که آن را تحت کنترل خود درآوریم. در ادامه با ما همراه باشید.
اینستاگرام به عنوان بستری برای انتشار عکس و ویدیو، همانقدر که جذاب است، میتواند خطرناک باشد. این شبکهی اجتماعی شاید بیشتر از هر نمونهای در این حوزه، ما را به تغییر سبک زندگی شخصی و حرفهایمان ترغیب میکند؛ تغییری که در واقع میتوان آن را تقلیدی کورکورانه از زندگی دیگران بهحساب آورد.
البته حس خواستن تمام یا بخشی از زندگی دیگران، برای ما انسانها چیز تازهای نیست. این حسی غریزی است که بشر از قرنها پیش داشته. شاید دلیل جذابیت مطالب نشریات زرد هم همین باشد؛ علاقه به آگاهی از جزییترین بخشهای زندگی خصوصی و حرفهای افراد مشهور تقریبا در همهی ما وجود دارد. دانستن اینکه آنها چطور زندگی میکنند، چطور از زندگیشان لذت میبرند، چطور با اتفاقات خوب و بد برخورد میکنند و نهایتا نسبت به بقیه چقدر بهتر یا بدتر عمل میکنند، برای اغلب ما جالب و برای برخی مهم است.
حالا پس از ظهور شبکههای اجتماعی، همین مساله باعث شده تودههای عظیمی از افراد، به دنبالکنندههای ستارههای سینما، فوتبالیستها، تاجران مشهور یا چهرههای شاخص تبدیل شوند.
واقعیت این است که تودههایی که مشغول دنبال کردن این افراد مشهور یا موفق در اینستاگرام هستند، روزانه خود را تحت فشاری ناخودآگاه برای بودن، پوشیدن، خوردن، لذتبردن، کار کردن، تلاش کردن و موفق بودن و مثل آنها میگذارند. افراد موفق هم بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم با نمایش جلوههای زندگیشان از طریق پنجرهی اینستاگرام، تودههای بیشتری را مشغول خود میکنند و همه میدانیم که بهندرت پیش میآید که کسی، نقاط منفی زندگیاش را هم در اینستاگرام بازتاب دهد.
عموم افراد در فانتزیِ داشتن یک زندگی رویایی و دستنیافتنی، خود و تواناییهایشان را از یاد میبرند؛ خود واقعیای که شاید واقعا بتواند بدون تحمل فشارهای یاد شده، این فانتزیها را به واقعیت تبدیل کند، در تصویرهای جذابی که روزانه چندین ساعت وقت برای تماشایشان میگذارد، فراموش میشود. درحالیکه اگر این افراد واقعا خود را در مسیر موفقیت قرار دهند، روزها و هفتهها را با تماشای تصاویر اینستاگرامی نمیگذرانند.
اگر شما هم یکی از این افراد هستید، بدانید که اینستاگرامگردی با این نگاه، جایگاه واقعی شما را هم برای خودتان در زندگی بیارزش میکند. مقایسهی هر روزهی زندگی شما با زندگی سایر افراد و خصوصا کسانی که موفقیت، ثروت و دستاوردهای بیشتری در مقایسه با شما دارند، میتواند شکافی عمیق در زندگیتان ایجاد کند.
برای اینکه از خودتان متنفر شوید، هیچ راهی بهتر از این نیست که توجهتان را به [زندگی] کسی جلب کنید که آن را حتی کمی بیشتر از [زندگی] خود دوست دارید.
این اتفاقی خودآگاه نیست، اما واقعیت این است که بسیاری از ما مشغول انجامش هستیم. اگر نسبت به تصاویر کسی که بدن خوشفرم یا زندگی به ظاهر جذابتری دارد یا شادتر، باحالتر، پولدارتر و خوشپوشتر از شماست، غبطه میخورید، در واقع در ناخودآگاه خود، از خودتان بیشتر و بیشتر متنفر میشوید و این اتفاق هر روز و هر ساعت میافتد. با این روش، اعتمادبهنفس، مسوولیتپذیری، خودباوری و بخش عمدهی وقت خود را از بین میبرید.
با وجود تمام این مباحث، اینستاگرام میتواند مفید هم باشد. اگر در استفاده از آن زیادهروی نکنید، میتواند برای شما منبعی از هنر و خلاقیت و مرجعی برای الهام و ایدههای نو باشد؛ میتواند به لب شما خنده بیاورد و حتی در شما انگیزهای قوی برای انجام یک کار مهم ایجاد کند. اما این اتفاقات بدون استفادهی منطقی و بدون افراط تقریبا ناممکن است.
تصمیم با شماست. هیچ روش یا راهکار خاصی وجود ندارد که بتواند راهنمای شما در استفادهی معقولانه از اینستاگرام باشد. هیچ شخص یا گروهی هم نمیتواند شما را مجبور به اجرای این محدودیت کند. بحث بر سر ایجاد محدودیتی خودخواسته از سوی شما است. شرایط، درست شبیه اوقاتی است که میخواهید یک عادت بد مانند سیگار کشیدن، پرخوری یا دیر از خواب برخاستن را ترک کرده یا تغییر دهید. هیچ روش جادوییای برای اعمال این تغییر وجود ندارد و ترک چنین عادتی هم آسان نیست.
اگر موفق به ترک افراط در استفاده از اینستاگرام شوید، شرایط به طرز محسوسی برای شما تغییر میکند. روند امور بهسرعت در جهت بهبود تغییر میکند. بهواسطهی وقت بیشتری که دارید، کارهای مفید بیشتری انجام میدهید و بهخاطر انجام کارهای مفید بیشتر، احساس رضایت بیشتری خواهید داشت.
نظر شما چیست؟ آیا قصد ایجاد تحولی مثبت را دارید؟
منبع: Medium
سلام خیلی ممنونم از اقای صادق پور واقعا عالی بود
خوشبختانه من به این کار ادت نکردم و با خودن این مقاله هم هرگز به سمت این عادت نمیرم
ممنون خیلی جالب بود
احسنت
درود …. از بابته مقاله خوبتون شما متشکرم … اگر همواره ابتدا فرهنگ استفاده از یک محصول رو یادبگیریم و بعد ازش استفاده کنیم مسلما کارایی بهتری پیدا خواهد کرد …. بخصوص محصولاتی که در سطح اجتماع به طور گسترده کاربرد دارند … حالا از وسیله نقلیه عمومی، ماشین و موتور و …. گرفته تا نرم افزار های اجتماعی و هر چیز دیگه.