ایران خودرو جون عزیزت به من ماشین بفروش!

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۵ دقیقه

کمی بیشتر از دو ماه پیش، پول‌هایم را جمع کردم و تصمیم گرفتم خودرویی تهیه کنم. بعد از کلی تحقیق و پرس وجو از دوست و آشنا، دست عیال را گرفتم و رفتم به یکی از نمایندگی‌های ایران خودرو تا ماشین مورد نظرم را سفارش دهم. پس از ثبت نام، برگه‌ای تحویل گرفتم که رویش نوشته شده بود: زمان تحویل ۳۰ روز کاری. بعد ۲۵ روز با نمایندگی تماس گرفتم تا زمان تحویل را جویا شوم. اما خانمی که پشت تلفن نشسته بودند، با حالت خاصی گفتند که منظورشان ۳۰ روز کاری بوده و قبل از اینکه من ادامه سوالم را بپرسم، ادامه دادند که به غیر از جمعه‌ها، پنجشنبه هم جز روزهای تعطیل ایران خودرو محسوب می‌شود و به طبع، روزکاری نیست. من که تا فرق سر قانع شده بودم، تلفن را قطع کردم. بعد از ۳۸ روز (دقیقا بعد از ۳۸ روز) تماس گرفتم و با جوابی عجیب‌تر از جواب قبل روبرو شدم: “آقای محترم! ما یک هفته تعطیلات تابستانی داشتیم که باز هم جز روزهای کاری محسوب نمی‌شود! در ادامه تاریخی را از توی سیستم برایم خواندند و گفتند “زمان تعیین شده برای تحویل خودروی شما، این تاریخ است”. تاریخی که با احتساب روزهای تعطیل رسمی و غیر رسمی و تعطیلات تابستانی و چه و چه، باز هم بیشتر از چیزی بود که باید می‌بود. حسابی کفری شده‌بودم؛ پول ماشین را تمام و کمال پرداخته بودم و حالا باید چنین جوابی می‌شنیدم. از این طرف و آن‌طرف نصیحت می‌شنیدم که مبادا با مسئولان فروش بدرفتاری کنی و خدای نکرده حرف ناسزایی بزنی که احتمال دارد لج کنند و ماشین ناقص یا معیوب تحویلت بدهند! بگذریم… باز هم قطع کردم. در موعد تحویل رسمی اعلام شده از طرف آن خانم، مجددا تماس گرفتم:

  • خانوم این ماشین ما رو نمیخواین تحویل بدین؟ دیگه وقتش شده‌ها!
  • تحویل ماشین شما تاخیر خورده آقای محترم!
  • چی؟ تاخیر واسه چی؟ مگه خودتون نگفتین تو تاریخ فلان تحویل می‌دین؟
  • این تاخیر از طرف شرکته و ما توش نقشی نداریم. شرکت برای این تاخیر به شما خسارت پرداخت میکنه!
  • خانوم من خسارت نمی‌خوام. ماشینو کی تحویل می‌دین؟

این خانم وقتی با اصرار من روبرو شد و دید زیادی دارم پاپِی می‌شوم، آخرین راهکاری که یاد گرفته بود را رو کرد:

  • شما اگه زیاد اصرار دارین و می‌خواین زودتر ماشینو تحویل بگیرید، می‌تونید شخصا برین کارخونه پیش آقای فلانی و بگید که ماشین رو براتون فاکتور کنه. توی حالت عادی امکان داره خیلی طول بکشه!
  • چی؟! خودم برم در کارخونه؟ مگه بی‌کارم؟ شما پس واسه چی اونجا نشستین؟ مگه من ماشینمو از شما نخریدم؟ شما چیکاره‌این پس؟

این دفعه تلفن را با قدرت بیشتری قطع کردم. چند روز منتظر نشستم و دیدم واقعا انگار نه انگار! ایران خودرویی‌ها اصلا به روی خودشان هم نمی‌آورند که روی قول‌شان نمانده‌اند و دارند بر خلاف ساده‌ترین اصل مشتری‌مداری رفتار می‌کنند. برایم واقعا عجیب بود که آیا سیاست‌های مثل “مشتری همیشه در اولویت است” و “باید مشتری را به هر قیمتی راضی نگه داشت” و مواردی از این دست، واقعا در شاکله‌ی ایران‌ خودرو جایی ندارند؟ پس این کسب و کار چطور این همه سال سرپا مانده؟ چطور است که قانون اگر مشتری ناراضی باشد، بیزینس شما محکوم به شکست است به همین سادگی در ایران نقض می‌شود و در عین حال، هر روز بر داغی تنور کسب و کار ایران خودرو افزوده می‌شود؟ واقعا چطور ممکن است؟

به قول معروف حسابی کاردی بودم و واقعا نمی‌دانستم دیگر چکار باید بکنم. دل را به دریا زدم و یک نصفه روز مرخصی گرفتم تا بروم از خود کارخانه پیگیری کنم و ببینم کجای کار مشکل دارد. صحنه‌ای که در واحد فروش و بازاریابی ایران‌خودرو با آن مواجه شدم، برق از سرم پراند: تعداد افرادی که دقیقا مشکل من را داشتند و با بدقولی‌های چندماهه‌ی ایران خودرو مواجه شده‌بودند، بسیار زیاد بود. خیلی‌ها بودند که نه فقط از تهران و حومه، که از جای جای این مملکت به کارخانه‌ی اصلی ایران خودرو مراجعه کرده‌بودند. این همه بی‌نظمی مگر یک‌جا جمع می‌شود؟! باز بگذریم… گیرِ کار اینجا بود که باید کاغذی را از آقای x می‌گرفتی و به آقای y می‌دادی و دوباره و سه‌باره برعکس این روال را تکرار می‌کردی. پنج شش باری که بین دو باجه‌ی ثابت پاس‌کاری‌ می‌شدی، اگر برگه‌ها را به درستی جابجا کرده بودی به واحد تخصیص خودرو ارجاعت می‌دادند. در همین حال که به سمت واحد تخصیص می‌رفتم، یک مسئول حاضر در کارخانه از فرد شاکی می‌پرسید: “ماشینت از همین دنا تاخیری هاست؟!”

در واحد تخصیص، یک آقای متصدی نشسته بود که با چند کلیک، یکی از ماشین‌های پارک‌شده در انبار ایران خودرو را به ردیف قراردادتان اختصاص می‌داد و می‌گفت برو حسابداری! کارمندان داخل کارخانه در تمام این مدت مثل کارمندان بی‌حوصله‌ی بانک‌ها رفتار می‌کردند و به سختی جواب می‌دادند؛ گویا برای کاری به غیر از این پشت میز نشسته بودند و رغبتی به انجام این کار نداشتند. خلاصه رفتم حسابداری و پس از مشخص شدن اینکه بدهی و معوقه و از این چیزها ندارم، گفتند کار شما تمام شده و می‌توانید فردا ماشین را از نمایندگی تحویل بگیرید. من هم خوشحال از اینکه توانسته‌ام به سرپنجه‌ی تدبیر خودم گره از این مشکل بازکنم، برگشتم و راهی محل کار شدم.

فردا که تماس گرفتم تا ماشینم را تحویل بگیرم، همان خانم متصدی قبلی با حالتی شاکی گفتند: “آقای محترم! هر وقت ماشین‌تون اومد، خودمون باهاتون تماس می‌گیریم!” یعنی لطفا دیگه تماس نگیرید! تا حالا کلاه به این گشادی سرم نرفته بود و تا به حال برای دریافت چیزی که نقدا پولش را داده بودم، تا این اندازه منت سرم نگذاشته بودند. سرتان را درد نیاورم؛ فردا و پس فردای آن روز هم تماس گرفتم و باز خبری از ماشین نبود که نبود. دیگر بی‌خیال شدم. مسافرتی را برنامه‌ریزی کرده‌بودم و ساده‌لوحانه انتظار داشتم بتوانم سفرم را با ماشین جدید انجام دهم! بی‌خیال شدم و با اتوبوس به مسافرت رفتیم. روز دوم سفر بود که زحمت کشیدند و از نمایندگی تماس گرفتند تا اعلام کنند ماشین‌مان رسیده و می‌توانیم برای تحویل گرفتن مراجعه کنیم. اما هنوز دو روز دیگر از سفرمان باقی مانده بود. هنگامی که از سفر برگشتیم و برای تحویل گرفتن ماشین به نمایندگی ایران خودرو رفتیم، گفتند ماشین شما دو شب در پارکینگ نمایندگی مانده و باید به ازای هر شب، ۱۰ هزار تومان پرداخت کنید! واقعا تا این حد؟ خانم من تلفن نمایندگی شما را بس که تماس گرفتم سوزانده‌ام! حالا باید دو شب پول پارکینگ هم بدهم؟ بله!

در هیچ جای دنیا، این اندازه ول‌انگاری و بی‌توجهی را تحمل نمی‌کنند. آقایان محترم! از متانت و صبوری مردم ما سواستفاده نکنید. اگر واقعا نمی‌توانید روی قول‌تان بمانید، خب… چه می‌دانم… قولی بدهید که بتوانید سرش بمانید! باور کنید مردم ما با این تفکر که “جون مادرت به من ماشین بفروش” به نمایندگی‌های فروش شما سر نمی‌زنند. تو را به خدا نگویید خسارت تاخیر را می‌دهیم. همه‌چیز با پول جبران نمی‌شود؛ چیز مهم‌تری به نام وقت هم وجود دارد.

telegram_ad2_1



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

۲۵۱ دیدگاه
  1. مهندس

    آقای سماک یاد شعری از استاد مشیری افتادم:
    …در میان مردمی با این مصیبت ها صبور
    صحبت از مرگ محبت مرگ عشق
    گفتگو از مرگ انسانیت است…

  2. علی

    واقعا آدم نمیدونه چی بگه:/
    متاسفم

  3. محسن فیروزی کیان

    باید مردم ایران واقع بین باشن و این کارخونه های ماشین سازی رو تحریم کنن

  4. رضا

    متاسفانه این موضوع عین واقعیت است
    من تجربه مشابه ای با شرکت سایپا داشتم ، دقیقا رفتار آنها هم به همین نحو زننده و غیردوستانه بود
    مجبوریم محصولات دوران ماقبل تاریخ را با قیمتی بالاتر از مدرن ترین خودروهای روز از آقایان بخریم آن هم با این نحو برخورد

  5. محمد

    😉

  6. محمد

    آقا مبارکه ایشالا چرخش بچرخه .

  7. جلال

    از اصل اشتباه کار این بود که فکر خرید از ایرادخودرو به ذهن مبارکتان خطور کرد… تازگیا همین خطور هم مالیات داره و کلیم داستان داره…
    وقتی رقابتی نیست انسانیت دوستان کلا زیر سواله مشتری مداری که هیچ…

  8. محمد حسن مهرابی

    درود بر شما

    درود و درود

    من هم یک جک j5 خریدم پارسال چند ماه تاخیر داشتند و گفتند خسارت تحویل می دهیم
    n درصد

    ما هم که بی ماشین نبودیم گفتیم عیبی ندارد دیگه ایران است

    متاسفانه ماشین ما را بعد از چند ماه تحویل دادند در صورتی که کل پول را گرفته بودند و کلا یک میلیون خسارت تحویل دادند
    رفتم نمایندگی گفتم شما که گفتید n درصد خسارت می دهیدو این n تقسیم بر دو هم نیست

    گفتند شما برای خودت داری حساب میکنی روزهای تعطیل جز روز های تاخیر تحویل نیسسسسسست
    یعنی پولتان در روزهای تعطیل راکد بوده تو کارخانه و مال همین سود نمی دهیم بابتش

    گفتم خب باشه اگه ۵ شنبه و جمعه ها را کم کنید که بازم بیشتر میشه!!!

    گفتند نه باز هم اشتباه میکنید
    تا ۱۵ روزش که طبیعی است و اون ۱۵ روز اولش که تاخیر نی

    خلاصه گفتم بازم درست نشد و باز هم طلب کار میشوم

    گفتن اگه اینجوریه نامه بدید بفرستیم شرکت اونها بررسی کنند مجدد

    الان ۲ ساله منتظرم یکی بهم زنگ بزنه!!!!

    به نظرتون یعنی میزنن؟؟؟

    1. علیرضا

      شک نکنید – الان نامه را با اسب یا شتر از راه ابریشم فرستادن به چین – ده سالی طول میکشه تا نامه برسه و جواب برگرده.
      من نمیدانم این شرکتهای چینی در دیگر کشورها هم جرات چنین برخوردی با مخاطبشان را دارند؟

  9. سینا

    سلام و درود بر شما اقای سماک ، اولین باره که نظر میزارم و بسیار از متن شما لذت بردم ، درد خیلیا رو گفتید ، البته ما که مدت هاست تصمیم گرفتیم از این غول از خود راضیه بی کیفیت خرید نکنیم .

  10. هادی

    دوست عزیز ۲۰ ساله ایرانخودرو کارش اینه این مردم شکایتی نکردن
    داری کی رو از چی می ترسونی یا چی رو از کی !!!
    این شرکت خیالش راحته این مردم هیچ کاری نمی کنن هیچی هم نمی گن فقط سوار میشن و غر می زنن کاری نمی کنند
    ماشین صفر رو می بره تعمیرگاه مشکل برطرف کنه ماشین صفر رو – اون وقت شما فکر تحویلی مومن
    این شرکت اگر مشتری مداری می دونست وضع ماشین هاش این نبود
    بعد از این همه منت تازه آشقال تحویل می دن
    فقط به اسم حمایت از این خودروهای بی استفاده و کهنه و به اسم تولید داخل
    ماشین با امنیت و با کیفیت کشور های دیگه رو اینجا باید با چند برابر قیمت بخریم
    تازه ماشین خودمون رو هم باید با همون چند برابر قیمت بخریم
    ماشین ایران مال خارجی ها ارزونه مالی ایرانی ها گرونه
    نمی دونم والا اگر کسی به جواب رسید بگه همه خوشحال بشن

  11. abed

    واقعا همینطوره . تنها راهش اینه که دو سه سالی مردم ماشین از نمایندگی ها نخرند ببینم التماس نمیکنن ماشین با زیر قیمت بیاین بخرین ولی متاسفانه ملت ما ترسو تشریف دارن تا یک میلیون گرون میکنن از ترس اینکه مبادا قیمت ماشین گرونتره شه سریع اقدام به خرید میکنن . عامل تمامی این بدبختی ها برمیگرده به خود مردم که با هم متهد نیستن .

  12. امیر

    گوشه کسی به این حرفا بده کار نیست!
    وقتی هزینه ی گمرک بالاست وقتی رقیبی درکار نیس این میشه دیگه!!!!…

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما
X