چطور احساس غم و اندوه را مدیریت کنیم؟

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۶ دقیقه
احساس غم و افسردگی

همه ما همانطور که می‌توانیم خوشحالی، عصبانیت، غرور یا احساسات دیگر را تجربه می‌کنیم، ممکن است گاهی غمگین شویم و احساس غم و اندوه را تجربه کنیم. به زبان دیگر ما احساسات مختلفی داریم و این احساسات همیشه در حال تغییر هستند. گاهی حس می‌کنیم شاد هستیم، مثل وقت‌هایی که به ما خوش می‌گذرد، و گاهی احساس ناراحتی و اندوه می‌کنیم مثل وقتی که عزیزی را از دست می‌دهیم. تمام این احساسات واقعی هستند و بخشی از زندگی ما محسوب می‌شوند.

احساسات منفی حتی ممکن است گاهی به شما کمک کنند. اکثر مردم روی خوشحالی تمرکز می‌کنند و احساس غم و اندوه را یک حس بی‌مصرف و غیر ضروری می‌دانند. اما غم می‌تواند با ایجاد مانع در راه شما، سرعت شما را کم کند و با این کار کمک کند که در مورد زندگی‌اتان، احساساتتان و افرادی که در اطراف شما هستند، بیشتر فکر کنید و نگاه بهتری به روابط و رویاهای خود داشته باشید.

به زبان دیگر این که شما غمگین هستید به این معنی نیست که با مشکل دست و پنجه نرم نمی‌کنید، بلکه احساس غم و اندوه کمک می‌کند با شرایط کنار بیایید و از آن عبور کنید. غم احساس بسیار مهمی است که به شما کمک می‌کند عادت کنید، بپذیرید، تمرکز کنید، مداومت داشته باشید و در نهایت رشد کنید.

اما خبر بهتر این است که شما می‌توانید یاد بگیرید چگونه باید احساس غم و اندوه خود را مدیریت کنید.

احساس غم و اندوه چیست؟

مبارزه با غم شدید

برای توصیف غم ممکن است از کلمات متفاوتی استفاده کنیم. کلماتی مثل درد، اندوه، دل شکستگی، غصه، افسردگی، رنج، غربت، پریشانی و نارضایتی و ناراحتی همگی عکس‌العمل‌های ما به موقعیتی منفی و ناخوشایند هستند.

حتی ممکن است غم نتیجه‌ی احساسات دیگری مثل خشم، استرس، عذاب وجدان، رنج، اضطراب یا ناامیدی باشد. گاهی برخی احساسات آنقدر قوی هستند که ما نمی‌توانیم تشخیص دهیم در واقع غمگین هستیم.

احساس غم در افراد مختلف متغیر است. ممکن است احساس غم از نظر فیزیکی هم روی شما تاثیر بگذارد و دچار معده درد، سر درد یا حتی بی‌خوابی شوید. همچنین ممکن است روحیه‌ی شما را به طور کل تغییر دهد؛ طوری که بدخلق، کسل یا بی‌انگیزه شوید، بخواهید گریه کنید یا از دیگران فاصله بگیرید.

تشخیص این که غمگین هستید و درک این موضوع که غمگین بودن بد نیست، نشان‌دهنده‌ی پایداری سلامت ذهنی است.

احساس غم و اندوه می‌تواند دلایل زیادی داشته باشد

زندگی سرشار از موقعیت‌هایی است که باعث می‌شود افراد غمگین شوند.

  • مشکل در خانه؛ مثل دعواهای خانوادگی یا خشونت در خانه.
  • مشکل یا احساس فشار روانی در مدرسه یا محل کار.
  • تغییر محل زندگی.
  • از دست دادن عزیزان یا دوستان.
  • بیماری یا نگهداری از فرد بیمار.
  • تغییرات هورمونی یا شیمیایی در بدن مثل بلوغ یا بودن تحت درمان دارویی.
  • تغییر در افکار (مثل عادت کردن به افکار ناسالمی که خود انتقادی هستند یا مواجه شدن با اطلاعات جدید درباره‌ی موضوعاتی مانند فقر و جنگ).

هنگام روبه‌رو شدن با این شرایط معمولا افکار منفی در مورد احساسات خود دارید و این افکار می‌توانند  حال شما را بدتر کنند. بنابراین بهتر است رویکرد دیگری اتخاذ کنید؛ غم و شرایطی که باعث این غم شده را بپذیرید و به خودتان زمان بدهید تا با مشکل کنار بیایید و آرام شوید. همچنین شاید بد نباشد با افرادی مثل خانواده، دوستان، روانشناس یا متخصصان دیگر که می‌توانند به شما کمک کنند ملاقات کنید.

احساس غم و اندوه گذرا است

احساس غم و اندوه

روند بهتر شدن ممکن است سریع یا کند اتفاق بیفتد. اما به یاد داشته باشید احساسات گذرا هستند و احساس غم و ناراحتی شما رفته رفته از بین می‌رود و جای خود را به احساسات مثبت می‌دهد.

ابتدا بپذیرید که غمگین و ناراحت هستید، سپس نگاهی به راه‌های کنار آمدن با احساس غم بیندازید. بهتر است برخی از روش‌های زیر را امتحان کنید.

  • با خود و اطرافیانتان صادق باشید و با کسی حرف بزنید که به او اعتماد دارید.
  • از افراد متخصص مثل روانکاو یا روانشناس کمک بگیرید؛ ممکن است نیاز به حمایت یا راهنمایی داشته باشید.
  • به الگوی خواب و خوراک خود دقت کنید و مطمئن شوید که از الگوی صحیحی پیروی می‌کنید.
  • به فرد دیگری که شرایط سختی را سپری می‌کند کمک کنید. کمک کردن به دیگران در زندگی یا داشتن چنین روابط اجتماعی می‌تواند در بهبود روحیه‌ی شما موثر باشد.
  • در پیدا کردن راهی برای ابراز غم و اندوه خود خلاق باشید. برای مثال نوشتن افکار یا خاطرات می‌تواند در پیدا کردن چشم‌اندازی جدید به شما کمک کند.
  • مطمئن شوید که در وضعیت امنی قرار گرفته‌اید. اگر فکر می‌کنید ممکن است در این شرایط به خودتان آسیب برسانید، فورا این موضوع را با کسی درمیان بگذارید.
  • در صورتی که فکر می‌کنید مصرف دارو می‌تواند به شما کمک کند، این موضوع را با پزشک خود در میان بگذارید و قبل از مصرف هر نوع دارو با پزشکتان مشورت کنید. از مصرف هر گونه دارو به صورت سرخود خودداری کنید.
  • به دنبال راهی برای لذت‌بخش‌تر کردن زندگی خودتان باشید. سعی کنید کارهایی انجام دهید که از انجام آن‌ها لذت می‌برید و برای شما مفید هستند؛ کارهایی مثل گوش دادن به موسیقی مورد علاقه، پیاده‌روی، کتاب خواندن، سریال دیدن یا تماس گرفتن با یک دوست.
  • در لحظه فقط روی یک مشکل تمرکز کنید. این که با مشکل بزرگ‌تر شروع کنید یا مشکل کوچک‌تر اصلا مهم نیست؛ یک لیست از مشکلات خود تهیه و یکی را برای شروع انتخاب کنید.
  • اعتماد به نفس داشته باشید. باور کنید که اوضاع بهتر می‌شود و احساسات منفی با گذر زمان کمتر خواهند شد.

بیشتر بخوانید:
۱۰ فایده شگفت انگیز موسیقی از نظر علم روانشناسی

حمایت کردن از فرد دیگری که غمگین است

غم از دست دادن

شاید کسی را در اطرافیان یا نزدیکان خود بشناسید که به دلیلی غمگین است. حمایت کردن همیشه ساده نیست، چون پیدا کردن علت ناراحتی دیگران و این که چطور با این شرایط کنار خواهد آمد سخت است. در ادامه می‌توانید چهار نکته‌ی اساسی برای برخورد با این شرایط را بخوانید.

  1. از او در مورد حالش بپرسید. پرس‌وجو باعث می‌‌شود احساس کند شما به او اهمیت می‌دهید.
  2. حرف‌های او را بدون قضاوت گوش کنید.
  3. در صورتی که او میلی به کمک گرفتن نداشت، مثلا میل به حرف زدن با مشاور مدرسه، نماینده‌ی منابع انسانی شرکت یا حتی مشاور یا روانکاو خود نداشت، می‌توانید به او پیشنهاد دهید که او را همراهی کنید، برایش آدرس یا شماره تلفن فردی دیگر را پیدا کنید یا حتی منبع اطلاعاتی جدیدی به او معرفی کنید که بتواند مشاور مورد نظر خود را در آن پیدا کند.
  4. به او قوت قلب بدهید که احساس غم و اندوه یک احساس طبیعی است و می‌توان به آن غلبه کرد.

احساس غم با افسردگی تفاوت دارد

تفاوت غم و افسردگی

غمگین بودن به معنی افسرده بودن نیست، اما اگر وضعیت روحی شما زندگی‌اتان را مختل کرده است و روی عملکرد شما تاثیر منفی گذاشته، ممکن است دچار افسردگی شده باشید.

تفاوت‌های اصلی غمگین بودن با اختلال افسردگی به علت ایجاد تغییر در روحیه و مدت زمان آن برمی‌گردد.

در صورتی که حال بد شما مربوط به اتفاقی اخیر، مثل به هم خوردن یک رابطه است، احتمالا غمگین هستید. اما اگر ماه‌ها پیش رابطه‌ی شما به هم خورده بوده است یا دلیلی برای تغییر روحیه‌ی خود نمی‌بینید، ممکن است افسرده شده باشید و بهتر است با یک دکتر درباره‌ی آن صحبت کنید.

بیشتر بخوانید:
۱۵ روش موثر برای داشتن یک زندگی آرام

مهم‌ترین تفاوت‌ها بین غم و افسردگی به شرح زیر است.

علائم غم:

  • بخشی از بالا و پایین‌های زندگی است ولی همیشگی نیست.
  • واکنشی معمول به شکست و برخورد با موانع است و معمولا باعث نگرانی نمی‌شود.
  • خندیدن و اتفاق‌های خوشحال‌کننده می‌تواند در آن وقفه ایجاد کند.
  • احساسی است که با افکار منفی همراه می‌شود اما معمولا با فکر خودکشی همراه نیست.

علائم افسردگی:

  • احساس طولانی‌تری از غم شدید است (بیش از ۲ هفته) که با برخی علائم دیگر مانند بی‌خوابی، انرژی کم، عدم تمرکز، بدبینی، ناامیدی، تمایل به خودکشی و اختلال در اشتها همراه می‌شود.
  • دلایل پیچیده‌ای دارد که ممکن است ژنتیک و عوامل بیولوژیکی را شامل شود. فرد ممکن است یک تروما (ضربه‌ی روحی) یا فشار روانی شدید را تجربه کرده باشد.
  • می‌تواند منجر به تغییر وزن قابل توجه یا اختلالات خواب شود.
  • از نظر ذهنی برای فرد بسیار دردناک است و می‌تواند زندگی او را تغییر دهد.

به یاد داشته باشید

درمان غم و افسردگی

  • هر کسی ممکن است گاهی غم و ناراحتی را تجربه کند.
  • می‌‌توانید یاد بگیرید که چطور غم خود را مدیریت کنید.
  • غمگین بودن به معنی افسرده بودن نیست.
  • اگر برای مدت طولانی‌تر از ۲ هفته احساس غم و ناراحتی را تجربه کردید، یا اگر احساس می‌کنید علاقه‌ خودتان را نسبت به اکثر فعالیت‌های معمولی از دست داده‌اید، ممکن است دچار افسردگی شده‌ باشید. در این صورت نیاز به کمک حرفه‌ای یک متخصص دارید.

منبع: Better Health



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

۶ دیدگاه
  1. منم خسته ام

    توی این کشور همه افسرده ایم. کاش دنیا در عرض یه چشم بهم زدن واسه همیشه تموم بشه. اونوقت دیگه درد ، رنج ، غم ، افسردگی و بی عدالتی هم تموم میشد. نمره این دنیا صفر بود.

  2. شیدا

    بنظر من بهترین خبر ممکن اینِ که بشنویم کل هستی تا ۲۴ ساعت آینده ساقط میشه
    دیگه تموم.. میدونی این یه تموم واقعیه نه موقتی
    تموم شدن کل دردها، رنج‌ها، دلتنگی‌ها، آشفتگی و پریشونی‌ها..
    نه خون، نه جنازه، نه ترس، نه درد جانکاهی که نمیکشتت..

  3. mohammad javad

    دلداری خوبی بود ولی برای من تقریبا مفید بود ولی من به شخصه یک قوانینی دارم دوست ندارم ثل رباط عمل کنم چون خون در بدنم جریانه اینو میفهمی

  4. سعید

    مشکل اینه که یه افسرده هیچوقت این مسئله رو با کسی درمیون نمیذاره

  5. محمد

    سلام
    در قسمتی که بیان کردید ” در این صورت نیاز به کمک حرفه‌ای یک متخصص دارید. ” فکر می کنم من و خیلی از دوستان نیاز به کمک یک اقتصاددان خبره را به شدت حس می کنیم، شاید مفیدتر از یک متخصص خبره روانپزشکی پاسخ حاصل شود.
    ولی مطلب تان کاملا مفید و جالب بود، سپاس گزار…

    1. داود رحمتی

      با تشکر از شما دوست عزیز
      از ابتدای مطلب که شروع به خوندن کردم ، دقیقا همین نظر شما تو ذهنم اومد !
      و وقتی به انتها و دیدگاه شما رسیدم حس یک بحران جمعی بهم دست داد !
      کجای راه رو اشتباه رفتیم … !؟
      به امید اینکه صبح بشه این شب …

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما