از مگسهایی که به تهران حمله میکنند تا جنگ جهانی سوم؛ محیطزیست در هفتهای که گذشت
از این هفته قرار است که خانهتکانی اساسی در بخش مهمترین رویدادهای محیطزیست داشته باشیم. قرار است که کمی نمک ماجرا را زیاد کنیم و به سراغ خبرهایی برویم که شاید کمتر از آنها خوانده یا شنیدهاید.
چه کسانی جلوی جنگ جهانی سوم را در سال ۱۹۶۷ گرفتند؟
این هفته بخش خبری اسپیسودر(Space Weather) یک پرونده قدیمی اما جالب را بازگشایی کرد: یک رویداد کاملاً طبیعی در سال ۱۹۶۷ میلادی که منجر به اختلال گسترده در سیستم ناوبری آمریکا شد و اگر درست ریشهیابی نمیشد قطعاً جنگ جهانی سومی هم به راه افتاده بود. شروع داستان به این صورت بود که در ۲۳ ماه می سال ۱۹۶۷ رادارهای مرکز فرماندهی هوایی استراتژیک آمریکا که البته مقر آن در زیرزمین و جایی دورتر از شهر اوماها، نبراسکا بود؛ کلاً از کار افتادند. بازرسان تنها ۳۰ دقیقه زمان داشتند که بفهمند این نقص رادیویی و راداری جدی با عوامل طبیعی در ارتباط است یا اینکه در اصل بهانه شوروی برای سرپوش گذاشتن بر روی یک حمله اتمی است؟ در فضای سیاسی به شدت تنشآمیز آن زمان، تنها یک تلفن از رئیس جمهور آمریکا کافی بود تا شعلههای جنگ دیگری را روشن کند. اما چرا این اتفاق نیفتاد؟ دلورس کنیپ (Delores Knipp) یک فیزیکدان فضایی از دانشگاه کلرادو و کسی که کل این داستان را برای بخش خبری اسپیسودر موشکافی کرده میگوید: «در سال ۱۹۶۷ ما بزرگترین طوفان خورشیدی تاریخ را شاهد بودیم که دامنه آن حتی به نیومکزیکو هم رسید. طوفانهای خورشیدی درست زمانی اتفاق میافتند که خورشید ناگهان انرژی مغناطیسی فراتر از انتظاری را به جو تخلیه میکند. شدت این امواج الکترومغناطیس در بخشهایی از زمین به اندازهای زیاد است که میتواند به راحتی اختلالات رادیویی گستردهای را ایجاد کند. در آن زمان یک تیم از کارشناسان آمریکایی بودند که وضعیت خورشید را هر هفته رصد میکردند، ثبت دادههای آنها بود که باعث شد تا دنیا از یک خطر حتمی نجات پیدا کند.»
کوسههای ۲۷۲ ساله؛ کهنسالترین مهرهداران روی زمین
تاریخچه حضور کوسهها در آبهای جهان به بیش از ۴۵۰ میلیون سال قبل برمیگردد. بعنوان مثال کوسههای خلیج فارس را میتوان فسیلهای زنده نامید چرا که بر اساس مطالعات باستانشناسی در ابوظبی تاکنون نمونههای مختلفی از مهرهها و دندانهای کوسهها از سایتهای مختلف این منطقه کشف شده که تاریخچه برخی از آنها به حدود ۷ هزار سال پیش بازمیگردد. این مساله به خوبی نشان میدهد که سابقه شکار و البته بهرهکشی از کوسهها در این منطقه یک سنت قدیمی و بخشی از میراث فرهنگی جوامع گوناگونی بوده که در حاشیه خلیج فارس زندگی میکردهاند. در هفتهای که گذشت، خبر مربوط به طول عمر خیرهکننده کوسههای گرینلند شوکآور بود. این خبر که بر اساس مطالعات انجام شده با استفاده از سیستم تاریخنگاری کربنی بر روی ۲۸ نمونه از کوسهها تهیه شده، به این نکته اشاره داشت که کوسههای گرینلند تا حدود ۱۵۰ سالگی بالغ نمیشوند و میتوانند دستکم ۲۷۲ سال عمر کنند. این خبر حتی به طول عمر نزدیک به ۴۰۰ سال یک کوسه ماده نیز اشاره داشت. بازتاب این خبر شاید از جهاتی چندان هم جالب نباشد چرا که وضعیت جمعیتی این کوسهها و بسیاری دیگر از کوسههای روی کره زمین آنطور که باید شناخته شده نیست و این مساله میتواند تهدیدات پیش روی آنها را از جانب انسانها چند برابر کند.
خطری که شناگران و قایقرانهای المپیک را تهدید میکند
از دور که نگاه میکنید، ظاهراً همهچیز در ریو سر جای خودش است. اما وقتی به بخش مسابقات آبی و آبهای آزاد میرسیم، سوژه کمی فرق میکند. در حال حاضر نزدیک به ۱۶ میلیون نفر در حاشیه خلیج گوانابارا (Guanabara Bay) زندگی میکنند. این منطقه ساحلی یکی از پرجمعیتترین مناطق شهری در کل دنیا است. بسیاری از محلههای این شهر سیستم تصفیه بهداشتی فاضلاب ندارند و همین مساله باعث شده تا مشکلاتی مانند آب آشامیدنی بهداشتی، تخلیه فاضلاب خام به دریا و بیماریهای میکروارگانیسمی ناشی از آن از جمله دغدغههای جدی ساکنان این شهر باشد. اما حالا مساله دیگری هم چالش برانگیز شده است، در ظرف روزهای گذشته بسیاری از شناگران و قایقرانان المپیک از حضور زباله و آشغال در آب شکایت کردهاند، آنها گفتهاند که این آلودگی باعث خارشهای پوستی شدید، حساسیت و حتی در مواردی هم اسهال شده است. بعضی از تیمهای قایقرانی حتی آموزش میبینند که چطور پارو بزنند که آشغال را به سر و روی سایر ورزشکاران نپاشند، بعضیها هم تصفیهکنندههای دستی را با خودشان به قایق میآورند و همه اینها در نوع خود بسیار آزاردهنده است. البته این آلودگی آنقدرها هم که فکر میکنید، چیز جدیدی نیست چرا که سازمان ملل اعلام کرده کشورهای در حال توسعه بیش از ۹۰ درصد پسابهایشان را بدون هیچگونه تصفیهای وارد آبهای آزاد میکنند. تنها مسالهای که شاید مشکل را در خلیج گوانابارا بزرگ کرده، این است که المپیکی در این آبها جریان دارد وگرنه با کمال تاسف مرگ بسیاری از آبزیان، آسیب جدی به سلامت زنجیره غذایی و هزاران بیماری کوچک و بزرگی که در مقیاس کلان حتی سلامت انسانها را هم تهدید میکند، دیگر از نظر بسیاری از مردم شاید یک داستان تکراری زیستمحیطی شده باشد.
سفیدبالکها باز هم به تهران بازگشتند
حتماً شما هم در روزهای گذشته به کرات سفیدبالکها را در هوا، بر روی شیشه و صندلی تاکسیها و سایر وسایلنقلیه عمومی، روی درختان پارک و هزاران جای دیگر مشاهده کردید. این سومین سال متوالی است که سفیدبالکها در تهران قدرتنمایی میکنند و ظاهراً هم قرار نیست که به این زودیها تحقیقی بر روی آنها صورت بگیرد. سال گذشته رئیس سازمان پارکها و فضای سبز شهر تهران، آقای محمد مختاری اعلام کردند که با استفاده از روشهایی که برای کنترل این حشره در نظر گرفته شده، به احتمال زیاد امسال دیگر این حشره را در شهر نخواهیم دید. اما این وعده محقق نشد چرا که هنوز هم از وضعیت زیستی و چرایی حضور سفیدبالکها در شهر تهران اطلاعی در دست نیست. این حشره که نام علمی آن (Bemisia tabaci) است در اصل حشرهای با تنوع بالای درون گونهای است که بیوتایپهای مختلفی هم از آن در اقصی نقاط جهان وجود دارد. تیپ موسوم به (B) آنها که هماکنون در پایتخت به راحتی تکثیر شده، یکی از مضرترین این تیپها بوده و رژیم غذایی آن هم محصولات کشاورزی، گل و بسیاری از گیاهان عنوان شده است. متاسفانه در حال حاضر تحقیقی جامع بر روی آنها صورت نگرفته و بحثهایی هم که از دفع آنها توسط مواد شیمیایی عنوان میشود، میتواند بیشتر چالش برانگیز باشد تا دوای درد. از آنجایی که جمعیتهای اینچنین رشد تصاعدی دارند لذا تنها راه مهار آنها به گفته کارشناسان، انجام تحقیقات بیشتر و شناسایی کنترل کنندههای طبیعی جمعیتی است.
کشف سومین گونه ماهی کور غار در لرستان
از ماهیان کور غار، دو نمونه نادر در استان لرستان شناسایی شده بود که هر دو بومی کشور هستند. به تازگی سومین گونه این ماهی نیز در استان لرستان ثبت گردید. علت شهرت این ماهیان به کور غار، حضورشان در آبهای زیرزمینی و در تاریکی غارها است. این ماهیهای منحصربفرد در حفرههای آب زیرزمینی غارمانندی در شمال غربی روستای لون از توابع شهرستان خرمآباد زیست میکنند. گونه Iranocypris typhlops از خانواده کپورماهیان است و حداکثر ۴.۵ سانتیمتر طول دارد. از جمله کلیدهای شناسایی این ماهی میتوان به سر نسبتاً پهن و دو جفت سیبیلکهایش اشاره کرد که یک جفت آنها در بالای لب و جفت دیگر در کنار دهان دیده میشود. این گونه هماکنون در فهرست سرخ اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت و منابع طبیعی در رده آسیبپذیر جای دارد. گونه دوم Paracobitis smithi نیز به خانواده سگماهیان تعلق دارد و بومی ایران منطقه آبشار لوه است. این ماهی همانند گونه اول چشم ندارد و در عین حال آثاری از حضور رنگدانه و فلس هم در بدنش دیده نمیشود. این گونه برخلاف گونه اول سه جفت سیبیلک دارد که جفت دوم سیبیلکها به خوبی رشد کرده و به انتهای سومی میرسد. متوسط طول بدن این ماهی حدود ۴۵ میلیمتر است و از نظر ردهبندی نیز در رده آسیبپذیر جای گرفته است. سابقه آخرین ارزیابی اتحادیه جهانی حفاظت از محیطزیست و منابع طبیعی از این گونه نیز به سال ۱۳۷۵ برمیگردد و این در حالی است که لزوم مطالعات دقیقتر بر روی آن به شدت احساس میشود. وجود گونه سوم در این زیستگاه در سالهای اخیر مورد اختلاف نظر بین ماهیشناسان داخلی و خارجی بود، تا اینکه در فروردین ۱۳۹۵، گونه سوم توسط دو ماهی شناس ایرانی پس از یک سال و نیم کار تحقیقاتی مشترک، کشف و ثبت جهانی شد و به افتخار لرستان به نام Garra lorestanensis نامگذاری شد.
حدودا یک ماه پیش داخل بهبهان یک قنات قدیمی پیدا شده که این ماهی ها داخلش بودن
ضمن تشکر از مطالبتون
آمریکایی ها از اینکه خودشان یک جنگ دیگر راه بیاندازند دنیا را نجات دادند
اطلاعات کاملامفیدودرجه یکی بود/
مطالبی فوق العاده با ارزش…
خیلی عالی بود. بسیار کیف کردم از این مطلب!!!!