اجی مجی، لا ترجی؟! جادوی رولینگ تمام شده!

به شخصه خیلی به داستان‌های فانتزی و علمی-تخیلی علاقه دارم. در واقع هر داستانی که با دنیای واقعی و روزمره ما فاصله داشته باشد را دوست دارم. به همین دلیل فیلم‌ها، کتاب‌ها و بازی‌های فانتزی را خیلی دنبال می‌کنم. من عاشق مجموعه‌ بازی‌های Mass Effect هستم و علاقه‌ی زیادی به مجموعه‌ی زلدا دارم. کتاب‌ها و فیلم‌های ارباب حلقه‌ها، بازی تاج و تخت و هری پاتر هم به نظر من بهترین داستان‌های فانتزی را دارند؛ اما در بین این‌ها فضای هری پاتر و دنیای جادویی عجیب و غریب و دوست داشتنی‌اش من‌را مجذوب خودش کرده. اتفاقی که خیلی سال پیش افتاد. درست زمانی که کتاب هری پاتر و سنگ جادو آمده بود به همراه یکی از دوستا‌نم دو نفری یک جلد آن را خریدیم و با هم آن را می‌خواندیم. دنیای هری پاتر برای نوجوانان چند سال پیش واقعا عالی بود. تب هری پاتر همه را گرفته بود و با تمام کردن یک کتاب برای خواندن کتاب بعدی لحظه شماری می‌کردیم. هنوز یادم نمی‌رود تا دیر وقت کتاب می‌خواندم و وقتی هم که می‌خوابیدم، خواب آن‌ها را می‌دیدم.

هری پاتر خیلی خوب شروع شد و خیلی هم خوب تمام شد. داستانی جذاب که ما را از دنیای واقعی جدا و در سرزمینی رویایی رها می‌کرد. علاقه‌ی من به داستان‌های فانتزی در چند سال گذشته کم نشد و مجموعه بازی تاج و تخت و چند مجموعه‌ی دیگر نشان دادند که همچنان علاقه‌ی خاصی به این سبک دارم؛ اما همچنان هری پاتر برای من چیز دیگری بود. خبر کتاب هشتم این مجموعه هم من را حسابی غافلگیر کرد. رولینگ ماجراهای یکی از بهترین جهان‌های فانتزی من را ادامه می‌داد و خیلی هیجان داشتم که ببینیم این کتاب چه چیزهایی برای گفتن دارد و چه چیزهای جدیدی به این دنیای جادویی اضافه می‌کند.

همین چند ماه پیش که کتاب در ایران منتشر شد، جزو اولین‌هایی بودم که آن را خریدم؛ اما کافی بود تنها چند ساعت از کتاب هری پاتر و فرزند نفرین شده را بخوانم تا متوجه شوم که چیز جدیدی برای گفتن ندارد. درست است که ماجراهای آن چندین سال پس از کتاب هفتم است و هری صاحب خانواده و فرزند شده؛ اما کتاب هیچ نکته‌ی هیجان‌انگیزی ندارد. همان داستانی که در هفت جلد قبلی روایت شده بود، این‌بار به روشی بد بازهم بازگو می‌شود. در حالی که هری توانسته بود ولدرمورت را برای همیشه از بین ببرد، ماجراهای کتاب جدید به شکلی دیگر به بازگشت او اشاره می‌کند. بار دیگر هری درگیر یکسری اتفاقات می‌شود که گرچه کمی جالب هستند و یکسری احتمالات را نشان می‌دهند؛ اما در آخر می‌توانم بگویم کتاب هشتم تمام ماجراهای قسمت‌های قبلی را مرور می‌کند و لا به لای آن‌ها یکسری اتفاقات جدید هم پیش روی خواننده می‌گذارد.

دنیای هری پاتر در همان هفت کتاب قبلی به پایان رسیده بود. رولینگ هر چقدر تلاش کرد به دنیایی که خلق کرده بود شاخ و برگ‌های بیشتری ببخشد، نتوانست آن تاثیر کتاب‌های قبلی را بگذارد. هنوز یادم نمی‌رود که هری پاتر و جام آتش یا هری پاتر و محفل ققنوس چقدر خوب بودند و چه هیجانی داشتند. چیزی که در کتاب هشتم اصلا وجود نداشت. هری پاتر و فرزند نفرین شده واقعا نفرینی بود که نه تنها جادوی رولینگ را تمام کرد، بلکه دنیای فانتزی ما را هم از بین برد. در واقع بهتر است بعضی وقت‌ها یکسری چیزها همان‌طور که هستند باقی بمانند. اگر کتاب هشتم را هنوز نخوانده‌اید، پیشنهاد می‌کنم که این کار را نکنید. با نخواندنش چیزی از دست نمی‌دهید؛ اما با خواندنش تمام دنیای فانتزی هری پاتری خودتان را خراب می‌کنید.