آیا باهوش بودن به ‌معنای موفق بودن است ؟

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۴ دقیقه

چند روز پیش مطلبی با عنوان آیا ایرانی‌ها باهوش‌ترین مردم دنیا هستند؟ از سوی یکی از همکارانم  منتشر شد که بهانه‌ای برای نوشتن این یادداشت شد. از ابتدای پیدایش روانشناسی، هوش همواره یکی از مباحث چالش‌برانگیز این حیطه بوده است. چه در تعریف هوش و چه در تعیین عوامل اثرگذار بر هوش اختلاف‌نظرهای متعددی وجود داشته و بیش از هر موضوع دیگری در روانشناسی در مورد هوش صحبت شده است.

نظریه‌های مختلفی در مورد هوش وجود دارد. از نظریه‌ی اولیه‌ی اسپیرمن و ترستون گرفته تا نظریه‌ی هوش‌های چندگانه‌ی گاردنر که پا را از حیطه‌ی عامل عمومی هوش فراتر گذاشته و قائل به مستعد بودن انسان در حوزه‌های مختلف است. گاردنر معتقد است افراد چندین هوش متمایز از هم دارند و لزوما موفق نشدن در زمینه‌ای مانند ریاضی دلیلی بر شکست خوردن در حیطه‌ی موسیقی نیست. در این یادداشت فرصت پرداختن به تمام این مباحث که خود صدها جلد کتاب است وجود ندارد. این مباحث محدود به متخصصان نشده و به‌مرور زمان واژه‌ی هوش به‌عنوان یکی از مفاهیم جذاب در میان عامه‌ی مردم نیز مطرح شده است.

باهوش بودن یعنی چه؟

تصور عمومی بر این است که باهوش بودن، ویژگی بسیار خوبی است و افراد باهوش زندگی موفق‌تری از دیگران دارند. اما سؤال اصلی این است که باهوش بودن یعنی چه و اساسا رفتار هوشمندانه چه رفتاری است؟ توانایی حل یک مساله‌ی ریاضی؟ نوشتن یک برنامه‌ی کامپیوتری؟ داشتن حافظه‌ی قوی؟ دقت بالا و یادگیری سریع؟

می‌توان هرکدام از این توانایی‌ها را مصداقی از هوش دانست، اگر فقط منظور ما از هوش، هوش شناختی باشد. وقتی واژه «هوش» را می‌شنویم معمولاً مفهوم ضریب‌هوشی (IQ) به ذهن‌مان متبادر می‌شود؛ عددی که به ما می‌گوید آیا ما فرد باهوشی هستیم یا نه؟ آی‌کیو، هوش شناختی افراد را می‌سنجد که قطعا ویژگی بسیار مهمی در پیشرفت و موفقیت فرد است و آرزوی بسیاری از افراد داشتن بهره‌ی هوشی بالا است.  واقعیت این است که رفتار هوشمندانه چیزی فراتر از حل کردن یک مساله‌ی مشکل ریاضی است و داشتن بهره‌ی هوشی ۱۳۰ شرط کافی برای هوشمندانه رفتارکردن نیست. درواقع «اگر هوش‌بهر ۱۳۰، آنگاه رفتار هوشمندانه»، نمی‌تواند گزاره‌ی درستی باشد!

این همان دلیلی است که روانشناسان را به این نتیجه رسانده در کنار هوش شناختی بالا باید عوامل دیگری مکمل این هوش باشد، عواملی که نبود آن‌ها باعث بروز مشکلاتی برای فرد می‌شود. هوش هیجانی یکی از مهم‌ترین این عوامل است. هرچند در کارهای روون بار-اُن ، سالوی و مایر به این نوع هوش اشاره شده است اما برای اولین بار دانیل گولمن در کتاب هوش هیجانی به تفصیل به این موضوع پرداخت. گولمن هوش هیجانی را مجموعه‌ای از توانایی‌ها برای شناخت، فهم، مدیریت و استفاده‌ی صحیح از احساس و هیجان‌های خود برای سازگاری روانی- اجتماعی بهتر می‌داند. خودآگاهی و کنترل، تکانش‌گری، پایداری، اشتیاق و انگیزش، همدلی و مهارت‌های اجتماعی مولفه‌های هوش هیجانی را تشکیل می‌دهند.

دانیل گولمن کتاب هوش هیجانی را با این جمله از ارسطو شروع می‌کند؛“عصبانی شدن آسان است.  همه می‌توانند عصبانی شوند، اما عصبانی شدن در برابر شخصِ مناسب، به میزان مناسب، در زمان مناسب ، به دلیل مناسب و به روش مناسب، آسان نیست!”

جمله‌ای که می‌توان گفت چکیده‌ی هوش هیجانی را در خود دارد. در برابر چه کسی؟ به چه میزان؟ چه زمانی؟ به چه دلیلی؟ و به چه روشی؟ این سئوالاتی است که در هر لحظه از زندگی قبل از انجام هر رفتاری می‌توانیم از خود بپرسیم تا آن رفتار ما تبدیل به رفتاری هوشمندانه شود. بسیاری از رفتارهای روزانه‌ی ما بیشتر از اینکه تحت تاثیر هوش شناختی باشند از هوش هیجانی ما تاثیر می‌گیرند. احتمالا برای هرکدام از ما پیش آمده که در محیط‌های فامیلی، کار، دانشگاه و… با افرادی روبرو شویم که به نظرمان رفتاری غلط و دور از آداب و هنجار دارند. یک شوخی نامناسب، حرف نسنجیده، درک نکردن شرایط افراد، تحقیر و تنش مداوم با دیگران و … همگی ریشه در این مساله دارند.

ترکیب هوش هیجانی پایین و هوش شناختی بالا در خنثی‌ترین حالت انسانی با مشکلات بین فردی است اما در بدترین حالت فردی با هوش شناختی بالا و هوش هیجانی پایین می‌تواند زمینه‌ساز کارهای ضداجتماعی شود. همدلی یکی از مولفه‌های هوش هیجانی است که فقدان آن باعث می‌شود افراد در رفتار خود هیچ شفقت و ملاحظه‌ای نسبت به دیگران نداشته باشند.

گولمن این ادعا را مطرح می‌کند که هوش هیجانی در مقایسه با هوش شناختی پیش‌بینی‌کننده‌ی بهتری برای موفقیت در زندگی اجتماعی است. نتایج تحقیقات مختلف ارتباط معناداری بین این دو هوش را نشان نداده‌اند و درواقع داشتن هوش شناختی بالا لزوما منجر به داشتن هوش هیجانی نمی‌شود و این دو متغیرهایی مستقل از هم هستند.  هوش هیجانی برخلاف هوش شناختی که ویژگی‌ای کمابیش ثابت است قابلیت  ارتقای زیادی دارد و در سنین مختلف به‌خصوص در کودکی می‌توان مولفه‌ّهای اساسی هوش هیجانی را افرایش داد. اهمیت هوش هیجانی به قدری زیاد شده که دامنه‌ی کاربرد آن از فرزندپروری تا مباحث مدیریتی گسترده است. ارتقاء هوش هیجانی به ویژه مهارت‌های مدیریت استرس، مدیریت خلق، و مهارت‌های سازگاری نه‌تنها باعث افزایش سلامت روانی فرد می‌شود بلکه باعث موفقیت بیشتر فرد در زندگی می‌شود.

احتمالا فردی با آی‌کیو ۱۰۰ و هوش هیجانی بالا در زندگی موفق‌تر از کسی با آی‌کیوی ۱۳۰ و هوش هیجانی پایین خواهد بود. سخن پایانی اینکه فرقی نمی‌کند که ایرانیان باهوش‌ترین مردم جهان باشند یا نه، زندگی کردن در جامعه‌‌ی پیچیده امروزی بیشتر از اینکه نیاز به هوش‌بهر ۱۳۰ داشته باشد نیاز به مدیریت استرس و هوش هیجانی بالا دارد.

 

telegram_ad2_1



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

۱۲ دیدگاه
  1. محمدمهدی

    شاید باهوش ها و نابغه ها همیشه موفق نشن ولی کم هوش ها اصلا موفق نمیشن
    (البته موفقیت با معیار بالا،اگه بقالی شدن از نظر شما موفقیت هست این جمله براتون صدق نمیکنه 🙂

  2. مهدی

    “ترکیب هوش هیجانی پایین و هوش شناختی بالا در خنثی‌ترین حالت انسانی با مشکلات بین فردی است ؛ اما در بدترین حالت فردی با هوش شناختی بالا و هوش هیجانی پایین می‌تواند زمینه‌ساز کارهای ضداجتماعی شود.”

    دو جمله ای رو که در بالا ذکر کردید از لحاظ قیاس هم تراز هستند اما با مفهوم های متفاوت :
    هوش هیجانی پایین + هوش شناختی بالا = مشکلات فردی
    هوش هیجانی پایین + هوش شناختی بالا = کار های ضد اجتماعی

    در این مورد بیشتر توضیح میدهید ، لطفا !!!

  3. احسان

    چجوری میشه تست آی کیو داد؟

    1. اگر منظورتون تست هوش هیجانیه که می‌تونید به یکی از مراکز روان‌سنجی مراجعه کنید و پرسشنامه‌ی هوش هیجانی بار-آن (EQ) رو پر کنید یا تو اینترنت جستجو کنید ببینید کجا تست آنلاین اون وجود داره. اگر منظورتون هوش شناختیه که اونم باز تست‌های وکسلر یا IQ رو می‌تونید تو مراکز روان‌سنجی انجام بدید.

  4. روف گاردن بام سبز

    مطلب بسیار عالی بود! روشنگر و مفید.

  5. حسن ر.

    مقاله‌ی بسیار جالبی بود. من یادم نمیاد کجا، ولی یه جایی خونده بودم که هوش بیش از ۱۲۰ حتی می‌تونه تاثیر منفی در موفقیت آدمها بذاره؛احتمالا به‌خاطر انزوای آنها به‌علت عدم درک آنها توسط دیگران.

  6. سمیرا

    سلام آقای خوگر خیلی ممنون از این مطلبتون راستش بنده یک فرد خیلی کم سوادی هستم ولی در همان موقع یادگیری همین سواد کم وقتی معلم با مادرم صحبت میکرد همیشه میگفت بچه شما خیلی باهوشه ولی خیلی بازیگوشه و این باعث نمرات بدش شده ولی فکر کنم این حرفو معلما به همه پدر مادرا میزدن در هر صورت بنده الان یک فرد عقب مانده از جامعه هستم ولی در مورد اینکه نوشتین اشخاصی هستن که نسنجیده صحبت میکنن و گاهی باعث رنجش فرد گوش کننده میشن اینو واقعا در مورد همه رعایت میکنم ولی نمیدونم چرا اون اشخاص اینو در مورد خود بنده رعایت نمیکنن و همیشه در ارتباط با دیگران اشتیاقی ندارم و تنهایی را ترجیح میدم البته فکر میکنم یک مشکل بزرگ دارم که حتما باید با یک روانشناس یا روانپزشک صحبت کنم,موفق باشید

    1. سلام. راستش نمی‌دونم منظورتون از کم‌سوادی چیه. حداقل، چیزی که من در این متن ِ شما می‌بینم اینه که از خیلی از کسانی که هکسره رو رعایت نمی‌کنند جلوترید! در مورد اون نسنجیده صحبت کردن این به خودی خود نشانه‌ی خاصی نیست. کما اینکه همه‌ی ما یک‌زمانی ممکنه اینطوری صحبت کنیم. بحث در مورد زمانیه که این شدت و تکرار زیادی داره و عمدا برای تحقیر دیگران استفاده میشه. ترجیح شما به تنهایی ممکنه دلایل زیادی داشته باشه و لزوما نشانه‌ی یک اختلال یا مشکل نیست. همونطور که خودتونم گفتید می‌تونید به یه روانشناس مراجعه کنید تا ببینید دلیل این رفتارتون چیه. موفق باشید

  7. محمدعلي بهراميان

    خب الان دیگه دنیا روی افراد تیزهوش خیلی سرمایه گذاری نمیکنن
    دقیقا همین مشکل داره واسه افراد باهوش هم بوجود میاد
    الان دیگه عصر تلاشه
    شاید یه تیزهوش کاری او تو ده دقیقه انجام بده
    که شش تا سختکوش همون کارو تو یک سال انجام میدن !
    ولی خب چون عامه ی مردم دیگه عادی هستن و نه باهوش و تیزهوش بیشتر حرف همو درک می کنن و نوع زندگیشون یکیه و به هم عادت دارن و بیشتر روی خودشون حساب باز می کنن
    با این حال کیفیت کاری که باهوشا و تیزهوشا دارن با اختلاف فاحشی از مردم عادی بهتر در میاد ولی متاسفانه اونا نوع زندگیشون با بقیه فرق داره !
    هزاران انیشتین بودن که در سنین کم مردن ! چون هیچکس حرفشونو نفهمید !

  8. سروش

    مطلب بسیار آموزنده و زیبایی بود خیلی استفاده کردم ممنون از نگارنده ی محترم

  9. آقای خاص

    خیلی خوب بود ممنون

  10. حامد.م

    از آقای انصار خوگر کمال تشکر رابابت این مطلب دارم.

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما
X