آیا باغوحشها در حفاظت از حیاتوحش نقش دارند؟
در حال حاضر باغوحشهای دنیا به همراه دانشگاههای مرتبط، دپارتمانهای حیاتوحش دولتی و سازمانهای حفاظتی از بیش از ۵۰۰ هزار مهرهداران خشکیزی نگهداری میکنند. این رقم چیزی در حدود ۸ هزار گونه و زیرگونه از پستانداران، پرندگان، خزندگان و دوزیستان را شامل میشود.
باوجود اینکه این تعداد حیوان وحشی در اسارت ممکن است به نظر خیلی زیاد باشد اما در مقایسه با تعداد حیوانات اهلی مثل گربه، سگ و ماهی که اغلب مردم از آنها به عنوان حیوان خانگی نگهداری میکنند، عملا کمتر است. باغوحشها اگر بخش عمده تلاشهای خودشان را بر روی گونههای با جثه کوچکتر مثل حشرات، دوزیستان و خزندگان متمرکز کنند، میتوانند در راستای تشکیل کلونیهای زادآور نقش بسیار موثری ایفا کنند چرا که هزینه نگهداری از این گونهها بالطبع خیلی کمتر از پستانداران درشتجثه است.
حضور تاثیرگذار در پروژههای حفاظتی
در حقیقت باغوحشها میبایست میان نمایش حیوانات بزرگ و درشتجثه که البته اغلب هم عامل جذب بازدیدکنندگان هستند و نمایش حیوانات کوچکتر و کمتر شناخته شده که کمتر نیز مورد توجه عموم قرار میگیرند اما در مقابل سهم بزرگتری از تنوعزیستی جهان را به خود اختصاص دادهاند، نوعی تعادل ایجاد کنند. باغوحشها اگر به صورت موثر و کارآمد با یکدیگر همکاری داشته باشند، میتوانند در امر حفاظت از گونهها بالاخص گونههای کوچکتر نقش به سزایی داشته باشند.
به عنوان مثال، هفت باغوحش آمریکای شمالی در حال حاضر با دانشگاههای معتبر و مراکز حمایت از حیاتوحش معتبر این کشور به شکلی پیوند خوردهاند که میتوانند در پروژههای مهمی مثل تشکیل کلونیهای زادآور گونههای مهم در معرض خطر دوزیستان همکاری داشته باشند و در اصل جزئی از پروژه حفاظت و نجات دوزیستان پاناما باشند (www.aza.org). در جدول ذیل میتوانید تعداد مهرهداران خشکی را که در حال حاضر در باغوحشها نگهداری میشوند، مشاهده کنید. (منبع سیستم اطلاعات گونههای جهانی International Species Information System )
محل | پستانداران | پرندگان | خزندگان | دوزیستان | کل |
اروپا | ۹۳.۴۸۲ | ۱۰۹.۹۰۳ | ۲۶.۷۷۸ | ۱۳.۶۶۱ | ۲۴۳.۸۲۴ |
شمال آمریکا | ۵۴.۳۹۳ | ۵۷.۶۶۸ | ۲۹.۹۶۷ | ۲۵.۲۰۸ | ۱۶۷.۲۳۶ |
آمریکای مرکزی | ۱۱.۶۳۰ | ۴۱۷۵ | ۱۱۹۵ | ۶۵ | ۱۷.۰۶۵ |
آمریکای جنوبی | ۲۳۷۲ | ۳۹۲۷ | ۱۶۸۲ | ۱۷۷ | ۸۱۵۸ |
آسیا | ۸۴۳۷ | ۲۲.۶۲۴ | ۳۶۳۷ | ۵۲۹ | ۳۵.۱۳۷ |
استرالیا | ۶۲۶۶ | ۸۶۲۹ | ۳۱۸۸ | ۱۲۸۸ | ۱۹.۳۷۱ |
آفریقا | ۶۲۳۵ | ۱۵.۰۱۸ | ۱۲۷۸ | ۲۹۳ | ۲۲.۸۲۴ |
کل | |||||
همه گونهها | ۱۸۲.۷۲۵ | ۲۲۱.۹۴۴ | ۶۷.۷۲۵ | ۴۱.۲۲۱ | ۵۱۳.۶۱۵ |
منابع: دادهها برگرفته از سیستم اطلاعات گونههای جهانی در فوریه سال ۲۰۰۹م.، تهیه و تنظیم: لاوری بینگامن لکی
کارهای حفاظتی خارج از زیستگاه تا حد زیادی معطوف به حفاظت از گونههای بیمهره در معرض خطر مثل پروانهها، سوسکها، سنجاقکها، عنکبوتها و صدفها شده است. هدف کنونی اغلب باغوحشهای مهم نیز این است که بتوانند در طولانیمدت زمینه تشکیل جمعیتهای زیستپذیر را از گونههای نادر و در معرض خطر فراهم سازند.
در حوزه کارهای حفاظتی خارج از زیستگاه، تلاشهای معدودی هم در راستای زادآوری حیوانات اهلی که جوامع انسانی برای تامین پروتئین حیوانی، فرآوردههای روزانه، چرم، پشم، فعالیتهای کشاورزی، حمل و نقل و تفرج به آنها نیاز دارند، صورت گرفته است. جمعیتهای حفاظتشدهای که حاصل این نوع زادآوریها هستند، در عین حال پتانسیل آن را دارند که به عنوان ذخایر ژنتیکی در آینده امکان بهبود و سلامت بلندمدت منابع غذایی ما را که از دامها، مرغ و جوجه، گوسفند و سایر حیوانات اهلی تامین میشود، فراهم سازند.
استراتژی حفاظت باغوحشهای دنیا
باغوحشها به طور سنتی و معمول بر نگهداری مهرهداران بزرگ به ویژه پستانداران و پرندگان، تمرکز دارند چرا که این گونهها از بیشترین اقبال برای جذب عموم بازدیدکنندگان به عنوان مهمترین مرجع تامینکننده بودجه باغوحشها برخوردارند. حیواناتی که در جایی خارج از زیستگاه طبیعیشان نگهداری میشوند، به نوعی سفیرانی هستند که قرار است ناجی همنوعان آزاد خودشان باشند. بیش از ۹۰ درصد خانوادهها از مشاهده تنوعزیستی در باغوحشها و آکواریومها لذت میبرند و باور دارند که این مکانها میتوانند به کودکانشان درباره حفاظت از گونهها و زیستگاهها آموزش دهند(www.aza.org).
تحقیقات نشان داده که این قبیل گونهها که دارای وجهه کاریزماتیک هستند، بر دیدگاه عموم نسبت به مساله حفاظت به شکل مطلوبی تاثیرگذارند. راهکاری به نام «استراتژی حفاظت باغوحشهای دنیا» وجود دارد که درصدد است تا برنامههای باغوحشها را با تلاشهای حفاظت در حیاتوحش به نوعی پیوند بزند. مجموع قریب ۲ هزار باغوحش و آکواریومی که در کل دنیا وجود دارند، به شکل فزایندهای در تلاش هستند که به هر شکل ممکن با مباحث اکولوژیکی و برنامههای تحقیقاتی مشارکت کرده و تهدیدات پیشروی گونههای در معرض خطری را که از آنها در باغوحشهایشان نگهداری میکنند، به عموم مردم نشان دهند.
باغوحشها نقش بسیار مهمی در آموزش عموم نسبت به لزوم حفاظت از گونههای در معرض خطر در طبیعت دارند. تعداد افرادی که از باغوحشها دیدن میکنند، بسیار زیاد است. تنها در ایالات متحده آمریکا بالغ بر ۱۲۰ میلیون نفر هر ساله به باغوحشها میروند در حالیکه این رقم در کل دنیا در حدود ۶۰۰ میلیون نفر در سال است. وجوهی که بازدیدکنندگان به عنوان ورودی به باغوحشها میپردازند، دائما در حال افزایش است و بدیهی است که این وجوه و سایر برنامههایی از این دست میتوانند به طور مستقیم نقش به سزایی در فعالیتهای حفاظت از حیاتوحش حتی در زیستگاههای اصلی داشته باشند.
باغوحشها بیتردید دانش لازم و تجربه کافی برای مراقبت از حیوانات، دامپزشکی، رفتارشناسی حیوانات، زیستشناسی، زادآوری و ژنتیک را دارند که بتوانند از آن برای تکثیر جمعیتهای گونههای در معرض خطر حیوانات در اسارت استفاده کنند. باغوحشها و سازمانهای حفاظتی مرتبط، تسهیلات و فناوریهای لازم برای نگهداری جمعیتهای در اسارت را فراهم ساختهاند و در عین حال روشها و برنامههای حفاظت و معرفی گونههای وحشی را توسعه دادهاند. برخی از این تسهیلات مانند «بنیاد درنای بینالمللی» ویسکانسن در تلاش هستند تا کلونیهای تکثیر شده در اسارت درناها را در زیستگاه طبیعیشان رهاسازی و امکان استقرار آنها را فراهم سازند. در حال حاضر تنها در حدود ۱۰ درصد از مهرهداران خشکی که در باغوحشها نگهداری میشوند، جزو آن حیواناتی هستند که از طبیعت گرفته شدهاند و همچنانکه باغوحشها تجربه بیشتری در زمینه تکثیر در اسارت به دست میآورند، این تعداد نیز رو به کاهش میرود.
نمونه موردی حفاظت در چین
پاندای بزرگ چین یکی از جذابترین حیوانات دنیا است که به نماد مبارزه برای حفظ گونههای در معرض خطر تبدیل شده است. ذخیرهگاه ملی ولونگ و سایر بخشهای تسهیلاتی مرتبط در چین موفقیت شایانی در تکثیر این گونه با استفاده از روش لقاح مصنوعی و پرورش دستی بدست آوردهاند. ذخیرهگاه ملی ولونگ یک برنامه معرفی مجدد را پایهریزی کرده اما واقعیت این است که تخریب زیستگاه و نداشتن مهارتهای رفتاری لازم افراد پرورشیافته در اسارت، احتمال بقای آنها را در صورت معرفی مجدد به زیستگاهشان با مشکل مواجه خواهد کرد.
نقش مراکز تخصصی
موفقیت برنامههای تکثیر در اسارت تا حد زیادی مرهون تلاشهایی است که باغوحشهای جهان در راستای کسب دانش و تجربه انجام دادهاند. سازمانهایی مانند گروه تخصصی زادآوری زیرمجموعه کمیسیون بقای گونهها، اتحادیه باغوحشها و آکواریومهای آمریکا و اتحادیه باغوحشها و آکواریومهای اروپا از جمله مراکزی هستند که اطلاعاتی درباره شیوه مراقبت صحیح و مدیریت گونههای در معرض خطر و به علاوه تازهترین اطلاعات رفتاری حیوانات وحشی در اختیار باغوحشها میگذارند (www.aza.org). اطلاعاتی درباره نیازهای تغذیهای، تکنیکهای بیهوشی جهت مقیدسازی حیوانات و کاهش استرس در خلال جابجایی، روشهای درمانی، بهترین شرایط سکنیدهی، واکسیناسیون و دادن آنتیبیوتیکها به منظور جلوگیری از گسترش بیماری و ثبت اطلاعات زادآوری همه از جمله مواردی است که در این زیرمجموعهها قرار میگیرد.
پایگاه داده مرکزی موسوم به «سیستم مدیریت اطلاعات جانورشناسی» در تحقق این امور نقش به سزایی دارد، در ضمن «سیستم اطلاعاتی گونههای جهانی» نیز وظیفه پیگیری اطلاعات مرتبط با ۲ میلیون حیوان متعلق به ۱۰ هزار گونه را که در ۸۲۵ موسسه متعلق به ۷۶ کشور جهان نگهداری میشوند، برعهده دارد. نباید از یاد برد که باغوحشها اغلب آخرین و به روزترین روشهای دامپزشکی را برای تشکیل کلونیهای تکثیر یافته سالم از گونههای در معرض خطر به کار میگیرند.
بیشتر گونههای در اسارتی که در شرایط خوب نگهداری میشوند، به راحتی زادآوری میکنند به طوری که راهکارهایی مانند استفاده از وسایل ضدباروری و یا سایر برنامههای مدیریتی به منظور کنترل جمعیت آنها ضرورت پیدا میکند. (یادآوری: شیرها و ببرها از جمله حیواناتی هستند که در اسارت به سرعت تکثیر میشوند.) با این وجود برخی گونههای نادر جانوری هم هستند که نمیتوانند خودشان را با شرایط در اسارت تطبیق دهند و بالطبع زادآوری چندانی هم ندارند. باغوحشها پژوهشهای گستردهای را در راستای مدیریت و غلبه بر چنین مشکلاتی و به منظور تولیدمثل موفق با استفاده از گزینش زوجهای مناسب از نظر ژنتیکی انجام دادهاند.
پیادهسازی روشهای مدرن
برخی شیوههای مدیریتی مستقیما بر به کار بردن داروهای دامپزشکی و دخالت انسان تاکید دارد در حالی که سایر روشهای جدیدی که موسساتی مانند «موسسه بیولوژی حفاظتی اسمیتسونین» و «بخش تحقیقات حفاظتی باغوحش سنتدیهگو» به کار میگیرند، بیشتر بر مبنای تحقیقات است و بر اساس آن تحقیقات میبایست یکسری تسهیلات خاص را در اختیار یک گونه منحصربه فرد قرار داد. پرستاری متقابل یکی از این روشها است که در این شیوه، گونههای معمولی مسوولیت پرورش و بزرگ کردن فرزندان گونههای کمیاب را برعهده میگیرند. از جمله سایر روشها میتوان به این موارد نیز اشاره کرد:
الف) پرورش مصنوعی ب) لقاح مصنوعی یعنی زمانی که افراد بالغ اشتیاقی به جفتگیری از خود نشان نمیدهند یا در مناطقی جدا و دور از یکدیگر زندگی میکنند و ج) انتقال جنین که شامل کاشت تخمهای بارور گونههای نادر به مادران جایگزین از گونههای معمولی است. یکی از غیرمعمولترین شیوهها نیز استفاده از یک بانک ذخیره ژنوم است که در اصل شامل فریز کردن (DNA) خالص، تخمها، اسپرم، جنین و سایر بافتهای یک گونه میشود. از این موارد میتوان در آینده در برنامههای تکثیر، حفظ تنوع ژنتیکی و احتمالا حتی برای تشکیل مجدد یک گونه منقرضشده، استفاده کرد. با این وجود، اغلب این روشها گران و برای گونههای خاص کاملا اختصاصی هستند. در این موارد هم عملا باید برنامه جایگزین و حفاظتی داخل زیستگاهی وجود داشته باشد که بتواند متضمن حفظ روابط اکولوژیکی و رفتارهایی که لازمه بقای یک گونه در طبیعت هستند، باشد. همزمانی این برنامهها میتواند به شدت در حفاظت از یک گونه تاثیرگذار باشد.
سوالات رایج درباره باغوحشها
پرورش حیوانات در اسارت یکی از روشهایی است که میتواند به دلیل زیر سوال بردن ارزشهای حفاظت از حیوانات، تاحدودی محدودیتهایی را به همراه داشته باشد. حیواناتی که در اسارت تکثیر میشوند، ممکن است که آن رفتارهایی را که لازمهی بقا در طبیعت است، نداشته باشند. علاوه بر این، جمعیتهایی که در اسارت پرورش مییابند، ممکن است که دستخوش پارهای تغییرات ژنتیکی، فیزیولوژیکی و مورفولوژیکی شوند که خود این مساله باعث میشود که آنها در صورت بازگشت به طبیعت، کمتر قادر به تحمل محیطزیست طبیعی باشند. در نتیجه زمانی که محققان استفاده از برنامه حفاظت در خارج از زیستگاه را جهت حفاظت یک گونه در اولویت قرار میدهند، لازم است که به یکسری از سوالات که البته بیشتر جنبه اخلاقی دارد، پاسخ دهند:
- یک جمعیت حفاظتشده در خارج از زیستگاه، چگونه قرار است که به حال جمعیت وحشی مفید واقع شود؟
- آیا بهتر نیست که به آن تعداد معدود از یک گونه خاص اجازه داده شود که مدت زمان باقیمانده را در طبیعت به سر ببرند یا اینکه بهتر است که با تکثیر جمعیتهای در اسارت حتی با احتمال اینکه قادر به سازگاری با شرایط طبیعی نخواهند بود، آن جمعیت را حفظ کرد؟
- آیا یک جمعیت از یک گونه نادر که در اسارت رشد کرده و نمیداند که چطور در محیط طبیعی باید به بقای خودش ادامه دهد، واقعا میتواند نشانگر موفقیت حفظ یک گونه باشد؟
- آیا آن افراد گونههای نادر که در اسارت نگهداری میشوند، در وهله نخست سودی برای خود یا کل آن گونه به همراه دارند یا صرفا برای منفعت اقتصادی باغوحشها یا حتی برای خوشایند بازدیدکنندگان قرار است که حفظ شوند؟
- آیا حیواناتی که در اسارت هستند از بهترین مراقبتها بر اساس نیازهای زیستیشان منتفع میشوند؟
- آیا تلاش کافی برای آموزش همگانی نسبت به مباحث حفاظتی صورت گرفته است؟
منبع: A primer of conservation biology, Penned by Richard B. Primack, printed in China 2012، Essential Environmental Science, Edward Keller, Wiley, 2007
آدم ها فقط کارشون اسارت هست اونم مردم آسیا !!
از ازون پرنده های بیچاره که توی قفس حبسشون میکنن که مثلا بعضی وقتا خوششون بیاد نگاش کنند یا بفروشن به خریداری که ۲ روز دیگه دلشو میزنه یا تو قفس از گشنگی میمیره به نظر من تجارت خیلی کثیفی هست . حیوانات هم تو قفس باغ وحش حبس میکنن که مثلا یه روز یکی بیاد بخنده و یه لحظه خوشش بیاد !
در صورتی که باید این کار هارو با خود ادم ها و انسان ها کرد که ببینند چه حسی داره !!
پرندگان توی طبیعت هستند و نیاز به زندگی جمعی و طبیعی و پروار دارند که ادم های جنایت کار برای پول زندگی اونارو میگیرن و تو قفس کوچک حبسشون میکنن و حق پرواز که اصلی ترین حق طبیعی آن هاست رو ازشون میگیرند . حیوانات هم توی جنگل و زیستگاهشون هستند که ادم ها به اونا هم رحم نمیکنند یا زیستگاهشون رو خراب میکنن یا شکار میکنن یا میارنشون تو باغ وحش تو زندان ! به نظر من باید قوانین حقوق حیوانات مانند حقوق بشر وضع بشه و به همه ی این جنایات و سودجویی های الکی پایان داده بشه هرچه زودتر