آغاز فصل گرما و شروع مجدد تجربههای تلخ آتشسوزی در ایران
با فرا رسیدن فصل گرما، دورههای پر افت و خیز آتشسوزی نیز در بسیاری از کشورها از جمله در ایران آغاز میشود. ظرف ده سال گذشته، دانشمندان به یک درک کلی از فاکتورهای موثر بر آتشسوزی رسیدهاند بعنوان مثال اصلاح سقف بنا، مسدود کردن ورودیهای خطرناک، هرس شاخههای خشک، چمنزنی و برداشت علفهای هرز بالاخص در زمینهای بایر، حمل و نقل به موقع زباله و کاشت درختان با رعایت فواصل ایمنی از جمله مواردی است که از میزان خطر میکاهد. نکته مهم این است که نجات یک خانه از آتشسوزی بسیار راحتتر از مهار یک آتشسوزی بزرگ در جنگل یا ساخت تجهیزات غیرقابل اشتعال جهت پوشش یک زمین وسیع است چرا که تنها با انجام یکسری اصلاحات ساده میتوان خانهها را از آتشسوزی نجات داد اما کوچکترین سهلانگاری در طبیعت فاجعهای تمام عیار را رقم خواهد زد.
آتشسوزیهای بزرگ در آمریکا بالاخص ایالت کالیفرنیا پدیدهای نادر نیست. در اوایل بهار سال ۲۰۱۵ یک آتشسوزی مهیب قریب ۸۰۹.۳۷۱۳ هکتار از زمینهای تپهماهوری شمال سنتدیهگو ایالت کالیفرنیا را طعمه حریق کرد. کارشناسان ردپای بجا مانده از این تخریب نادر را شبیه به صفحهای شطرنجی توصیف کردند چرا که در محدوده متاثر از آتشسوزی، خانههایی قابل رویت است که جز تلی خاکستر از آنها باقی نمانده اما در مقابل خانههایی نیز هستند که تنها پوشش علفی یا حداکثر درختان جلوی حیاط منزلشان سوخته و آسیبی جدی به خود بنا وارد نشده است.
مشابه چنین آتشسوزیهایی در عرصههای طبیعی ایران نیز مشاهده شده است به عنوان مثال نخستین پارک ملی ایران، گلستان در ظرف سالهای اخیر بارها و بارها شاهد آتشسوزیهای مهیب بوده است.
جدال نابرابر نخستین پارک ملی ایران با آتش
تاریخچه آتشسوزیهای گلستان آنطور که باید شناخته شده نیست. بر اساس گزارشهای سالهای ۱۳۳۶ الی ۱۳۷۶ حدود ۶۷ آتشسوزی در این پارک اتفاق افتاده. در سال ۱۳۸۴ تاثیرات آتشسوزیها بر مرغزارهای پارک ملی گلستان به صورت علمی مورد مطالعه قرار گرفت. در این تحقیقات بر چند پارامتر مختلف از جمله درصد پوشش گیاهی، تنوع و بیومس فرازمینی (مجموع وزن یا جرم کلیه موجودات زنده بر روی سطح خاک شامل تنه، کنده، شاخهها، پوسته، دانهها، شاخ و برگ درختان) تاکید گردید. نتایج حاکی از آن بود که پس از هر بار آتشسوزی در این منطقه به دلیل کاهش گونههای چوبی و افزایش تعداد گیاهان علفی بوتهای بالاخص گونههای یک ساله، در عمل شرایطی مشابه بازگشت به مراحل پایینتر توالی اکولوژیکی اتفاق میافتد یعنی وقوع آتشسوزی در مرغزاهای پارک ملی گلستان نهتنها باعث میشود که مرغزارهایی که رو به سوی مراحل نهایی و پایدار توالی اکوسیستم دارند، چند پله به عقب برگردند بلکه در عین حال خود آتشسوزی نیز یک عامل بازدارنده است. متاسفانه آمارهای تلفات آتشسوزی در این منطقه هر سال قابلتعمقتر میشود.
تنها در مهرماه سال گذشته حدود ۵۰ هکتار از عرصههای جنگلی این پارک ملی در آتش سوخت و خاکستر شد در حالی که این منطقه بعنوان قدیمیترین پارک ملی ثبت شده در کشور ایران و پناهگاهی کمنظیر برای حیاتوحش شناخته شده است. پارک ملی گلستان با وسعت تقریبی ۹۲ هزار هکتار حدود ۱۳۵۰ گونه گیاهی و ۳۰۲ گونه جانوری از جمله نیمی از گونههای پستانداران ایران را در خود جای داده است و در ضمن این پارک به عنوان ذخیرهگاه زیستکره در میراث جهانی یونسکو نیز به ثبت رسیده. وقوع آتشسوزیهای مداوم در این پارک به نوعی اهمیت جهانی آن را در معرض خطر قرار خواهد داد لذا در حال حاضر تنها راه ممانعت از وقوع آتشسوزیهای مداوم و گسترده در این پهنه ارزشمند اعم از آتشسوزیهای عمدی و غیرعمدی توسط مسافران، گردشگران، گلهداران و شکارچیان؛ مدیریت صحیح و نظارت دائمی بر محیط است.
آتشسوزیها در سایر نقاط جهان چگونه مدیریت میشوند؟
میکله استینبرگ (Michele Steinberg) از انجمن ملی حفاظت از آتشسوزی آمریکا درباره راهحلهای مهار آتشسوزی در ابنیه به بخش خبری نشنال جئوگرافی اینطور میگوید: «در واقع مجموع کارهایی که برای حفاظت بنا از آتشسوزی باید انجام شود، خیلی کم است اما همین کارهای ناچیز بسیار تاثیرگذار است.» استینبرگ یکی از متخصصینی است که در برنامه فایروایز (Fire-Wise) برای آموزش مالکین فعالیت میکند، وی درباره سرمایهگذاریهای کلان برای مهار آتش میگوید: «همچنانکه آتشسوزیها بزرگتر و شدیدتر میشوند، سرمایهگذاریها برای مهار آنها نیز بیشتر میشود اما دانش نوین مبارزه با حریق، متخصصین برجستهای را پرورش داده که معتقدند آژانسهای فدرال، ایالتی و محلی بجای مهار آتش میبایست بیشتر بر روی مدیریت و ساخت بناهای کمخطرتر تاکید کنند.»
یکی از ایدههای نوین اطفای حریق در سال ۲۰۰۳ میلادی (۱۳۸۲ ه.ش.) در ذهن استیو کوارلس (Steve Quarles) شکل گرفت. در آن زمان بزرگترین آتشسوزی در تاریخ ایالت کالیفرنیا با مرگ ۱۵ نفر و نابودی ۲.۲۰۰ خانه رقم خورد. کوارلس یکی از اعضای تیم تخصصی مهار آتش موسوم به سِدار فایر (Cedar Fire) بود. وی متوجه شد که آتش گاهی به محض رسیدن به برخی بوتههای سبز و شکوفههای گل فروکش میکند و اصطلاحاً از قوت اولیه آن کاسته میشود. پرسشی که در ذهن وی شکل گرفت، این بود که آتش چگونه میتواند از چنین الگوی نامتعارفی تبعیت کند؟ نتیجه بررسیهای آتی وی، کشف عملکرد «خاکه زغالهای نیمسوز کوچک» را به دنبال داشت. خاکه زغالهای نیمسوز کوچک همان چیزی است که متخصصان اطفای حریق امروزه از آن تحت عنوان «آتش نیمسوز» یاد میکنند. آتش نیمسوز همان قطعه کوچکی از چوب در حال نیم سوختن است که در هنگام آتشسوزیهای مهیب، میتواند همراه با وزش بادهای موافق نقشی اساسی در گسترش آتش داشته باشد.
اگر خاکه زغالهای نیمسوز کوچک در نقاط قابل اشتعال جمع شوند، میتوانند مولد حریقی مهارناپذیر باشند. اما نقاط قابل اشتعال دقیقاً کجاست؟ برگهای سوزنی خشک شده درختان کاج که در راه آب فاضلاب گیر کرده باشند یا هواکش بازی که به اطاقهای زیرشیروانی و انباریها ختم شود یا حتی سطلهای زباله فاقد درب همگی میتوانند به خوبی نقش نقاط قابلاشتعال را داشته باشند و دامنه آتشسوزی را گسترش دهند.
در گذشته این فرضیه وجود داشت که تنها مکانهای نزدیک به یک منبع آتش پایدار میتوانند در خطر باشند اما امروز این جمعبندی حاصل شده که اگر یک مکان واجد نقاط قابلاشتعال باشد و خاکه زغالهای نیمسوز و سبک در اثر وزش باد به آن برسند، بحران میتواند به راحتی آنهم در جایی دورتر از کانون اصلی احتراق شکل بگیرد.
استیو کوارلس در حال حاضر بعنوان محقق ارشد تقویت ابنیه آسیبپذیر، مشغول مطالعات تازهای در یک آزمایشگاه تخصصی در جنوب کالیفرنیا است. هدف وی شناسایی بخشهایی است که بیشترین میزان آسیبپذیری از خاکه زغالهای نیمسوز را دارند.
آتش، از نابودی تا اثربخشی
آتشسوزی یک پروسه طبیعی است که برای هزاران سال جزئی از محیط زیست بوده و خواهد بود. از آنجایی که تاثیرات آتشسوزی در محیط پیچیده است لذا هر آتشسوزی میتواند عوارض منفی و حتی مثبتی داشته باشد. فصل آتشسوزی، تناوب آن، نوع آتشسوزی و بالاخص شدت آن از جمله عوامل تعیینکننده در میزان اثربخشی آتشسوزیهاست. بعضی آتشسوزیها هستند که میتوانند در کاهش آفات از جمله قارچها و حشرات موذی موثر باشند اما بعضی آتشسوزیهای غیرطبیعی بشدت مشکلساز هستند. جاده مشهور پارک ملی گلستان هر ساله تنها در شهریور ماه، شاهد گذر صدها هزار خودرو است. اگر از این تعداد ۰.۰۱ درصد توقف کنند و ۰.۰۰۱ درصد هم آتش روشن کنند، فاجعههای بزرگی اتفاق خواهد افتاد که نمونههای آن نیز در سالهای گذشته بارها رخ داده است.
یکی از مهمترین فاکتورها در هر آتشسوزی، حفظ زیستگاه گونههای مختلف گیاهی و جانوری است. تحقیقات پژوهشگرانی همچون لونت (Levant) و مورگان(Morgan) در سال ۱۹۹۹م. (۱۳۷۸ ه.ش.) نشان داد که آتشسوزیهای مداوم طبیعی گاه نهتنها مرغزارهای بومی منطقه و تنوع گونهای آنها را بهبود خواهند بخشید بلکه حتی تا حد زیادی از شیوع آفاتی همچون علفهای هرز نیز جلوگیری میکنند اما وضعیت در اکوسیستمهایی نظیر گلستان که در مراحل نهایی و پایدار توالی اکولوژیکی هستند، بشدت متفاوت است چرا که در چنین اکوسیستمهایی، آتشسوزی بالعکس کل اکوسیستم را یک مرتبه تغییر میدهد و این تغییر در اغلب موارد مطلوب نیست.
راهکارهای پیشنهادی برای دفع آتشسوزیهای گلستان به ترتیب عبارت است از خروج جاده از پارک ملی گلستان، نصب گارد در حاشیه جاده فعلی تا زمان خروج کامل جاده به منظور جلوگیری از توقف خودروها در تمامی طول مسیر، ایجاد ایستگاه و مهمتر از همه استفاده از امکانات ویژه اطفاء حریق در پارک که بتواند مانع بروز آتشسوزی و علاوه بر آن کاهش خسارات در این زیستگاه طبیعی ارزشمند شود.
آتش را باد نزنید
تازهترین تجارب جهانی در مورد آتشسوزی نتایج خارقالعادهای را نیز به همراه داشته، بعنوان مثال اکنون دیگر متخصصان میدانند که انواع خاصی از مالچها یا مواد آلی قیرمانند حاصل از برگهای مرده و کاه که به منظور جلوگیری از تبخیر یا فرسایش بر روی سطح خاک پخش میشوند، میتوانند اشتعال سریعتر خاکه زغالهای نیمسوز را به دنبال داشته باشند. این بدان معناست که اگر شما از مواد نادرست جهت مهار آتش استفاده کنید، نهتنها جواب نمیگیرید بلکه حتی مشکل را دوچندان میکنید. علاوه بر این تحقیقات نشان میدهد که اجرای یکسری طرحهای ساده، تاثیری چشمگیر در کاهش احتمال آتشسوزی دارد. فرضاً کاربرد موانع فلزی مانند توریهای فلزی اغلب در مهار آتش موثر است چرا که مانع از اثربخشی خاکه زغالهای نیمسوز میشود.
جو استاتلر (Joe Statler) یک آتشنشان با سابقه با بیش از سه دهه همکاری در آژانسهای اطفای حریق معتقد است که کاربرد سنگفرشهای سنگی، بستن راهآبها با تورهای فلزی به منظور ممانعت از ورود اجزای خشک و قابلاحتراق گیاهان، استفاده از سقفهای مخصوص ضدحریق و استفاده هر چه بیشتر از مصالح سنگی به جای مصالح چوبی بالاخص در خروجیهای منازل میتواند تاثیر بسزایی در مهار آتشسوزی محیطهای شهری داشته باشد. استاتلر میگوید که هرس به موقع گیاهان، حذف علفهای هرز و ممانعت از رشد بیرویه آنها بالاخص در عرصههای طبیعی وسیع و مستعد، حذف شاخههای خشک و پایینتر درختان همیشه سبز راهکارهای سادهای است که میتواند مانع مهمی بر سر راه شعلههای آتش باشد.
جنگ با آتش
در سال ۲۰۱۳م. اداره جنگلبانی آمریکا بیش از ۱.۳ میلیارد دلار بر روی مهار آتش سرمایهگذاری کرد. حدود ۲.۶ میلیون دلار از این پول صرف کمک به جوامع محلی برای سازگاری با آتش شد. دانشمندانی نظیر جک کوهن (Jack Kohen) اعتقاد دارند که دیگر زمان آن رسیده که بشر اعتراف کند، برخی از آتشسوزیها مهارناپذیر هستند و تنها راه مقابله سازگاری و مدیریت صحیح آنها است. نظر به اینکه اکوسیستمهای جنگلی در حدود ۳.۸۶۶ میلیون هکتار از مساحت این کره خاکی یعنی چیزی معادل یک سوم خشکیها را اشغال کردهاند لذا دانش هر چه بیشتر در زمینه مدیریت آتشسوزی میتواند این عرصههای محدود اما کمنظیر را نجات دهد. فراموش نکنید که قدمت برخی از جنگلها بالغ بر ۸ هزار سال است، بعنوان مثال منطقه اکولوژیکی جنگلهای هیرکانی که بخشی از آن در پارک ملی گلستان قرار دارد، بازمانده جنگلهای پهنبرگ دوران سوم زمینشناسی است که عمر متوسط آن را بیشتر از یک میلیون سال تخمین زدهاند.
کارشناسان باور دارند که مدیریت صحیح آتشسوزی بالاخص در نزدیکی شهرها و حتی خانههای مسکونی پراکنده در قلب جنگلها میتواند بهترین راهحل جهت اعمال طرحهای حفاظتی باشد چرا که در نهایت شناخت و مدیریت آتش باعث تنظیم چرخه طبیعی آب، حفظ مواد غذایی و تنوعزیستی میشود. از لحاظ اقتصادی نیز تاثیر آتشسوزیهای بزرگ در بخشهای عمده اقتصادی منعکس خواهد شد. تازهترین آمارها حاکی از آن است که بازسازی یک هکتار جنگل سوخته مستلزم هزینهای در حدود ۳۰۰۰ یورو است و همین رقم بخوبی نشان میدهد که چرا ارتقاء دانش مدیریت آتشسوزی مسالهای است که میبایست جدیتر بدان پرداخته شود.
اثرات اکولوژیکی آتشسوزیها
از مهمترین اثرات اکولوژیکی آتشسوزیها میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
- اثر بر خاک: از دست رفتن موادغذایی، نابودی میکروفونها اعم از باکتریها و قارچها و کاهش نفوذپذیری سطحی خاک. اگر چنانچه نفوذپذیری کم شود احتمال افزایش رواناب و در نهایت سیل وجود دارد.
- اثر بر پوشش گیاهی: نابودی بخش عظیمی از سرمایههای جنگلی، افزایش علفهای هرز و آفات گیاهی
- اثر بر راه آبهها: فرسایش، آلودگی آبهای سطحی و تغییر در نظام هیدرولوژیکی
- اثر بر تنوعزیستی: تخریب و یا دگرگونی زیستگاههای طبیعی، انقراض گونههای گیاهی و جانوری و نهایتاً بر هم خوردن زنجیره غذایی
- اثر بر منظر: افزایش خطر بیابانزایی، تکهتکه شدن زیستگاهها و در نهایت از دست رفتن ارزشهای تفریحی و بصری
- اثر بر اقلیم: انتشار هرچه بیشتر دیاکسیدکربن، تغییر در شرایط میکروکلیما، کاهش میزان دسترسی به اکسیژن و در نهایت تغییر در رژیم بادی منطقه
فاجعه اونجاست که عده ایی عمدن جنگل رو به آتش می کشن تا از فضای بدون درخت ایجاده شده در جنگل برای زمین خواری و ویلا سازی ستفاده کنن!!!