۹ باور نادرست دربارهی مدیران موفق
بسیاری از مطالبی که این روزها دربارهی ویژگیهای ثروتمندان دنیا مطرح میشود، به هیچ وجه در مورد همهی آنها صادق نیست. همهی ما دوست داریم ویژگیهایی که سبب موفقیت در حوزهی کسبوکار و فعالیتهای اقتصادی میشود را در خود پرورش دهیم. به همین دلیل، شاید الگو گرفتن از رفتار و زندگی مدیران و کارآفرینان بسیار موفق و برتر جهان، یکی از بهترین و مطمئنترین روشهای پیش روی ما باشد. در فضای مجازی، انبوهی از مطالب مختلف در خصوص ویژگیهای افراد موفق وجود دارد. مشکل اینجاست که بسیاری از این مطالب، گویای همهی واقعیت نیست و احتمالا فقط در مورد تعداد محدودی از آنها درست. بیایید با هم به بررسی برخی از باورهای رایج نادرست در مورد ویژگیهای مدیران و کارآفرینان موفق بپردازیم.
۱. مدیران موفق، افرادی برونگرا هستند
در دنیای امروز، افراد موفق زیادی نظیر «لری پیج» (بنیانگذار گوگل)، «بیل گیتس» (بنیانگذار مایکروسافت) «وارن بافت» و یا «چارلز شواب» (هر دو از مشهورترین سرمایهداران آمریکایی) وجود دارند که به هیچ وجه نمیتوان آنها را جزو افراد برونگرا به حساب آورد. سبک شخصیتی این افراد که همگی از ثروتمندترین مردان روزگار ما هستند، این باور رایج که «رهبران و مدیران بزرگ، برونگرا هستند» را به کلی زیر سئوال میبرد.
۲. مدیران موفق، موقعیتهایی ممتاز داشتهاند
واقعیت این است که کمتر مدیر موفقی را می توانید بیابید که از همان آغاز، کار خود را از پشت میز ریاست آغاز کرده باشد. درست است که ثروت خانوادگی، زمینهساز موفقیت برای بعضیها بوده است، اما این مساله به هیچ وجه شامل همهی مدیران موفق نمیشود. حتی جالب است بدانید بسیاری از افراد بسیار موفق، دوره کودکی و نوجوانی سختی را پشت سر گذاشتهاند. در حقیقت شاید حتی بتوان گفت که بزرگ شدن همراه با مشکلات مالی، به دلایلی مختلف حتی میتواند به پیشرفت بیشتر فرد در آینده کمک کند.
۳. مدیران موفق، در شبکههای اجتماعی زیاد فعالیت میکنند
بیشتر مدیران عامل شرکتهای حاضر در فهرست پانصد شرکت برتر آمریکا یا همان «فورچن ۵۰۰» (Fortune 500) اصلا در شبکههای اجتماعی حضور ندارند و آنهایی هم که در این شبکهها عضو هستند، فعالیت چندانی در این رسانهها ندارند. شاید این افراد آنقدر مشلغهی کاری دارند که دیگر فرصتی برای وقت گذاشتن بر سر فعالیت در شبکههای اجتماعی ندارند.
۴. مدیران موفق، افرادی همه فن حریف هستند
اگر به بررسی دقیق سابقهکاری کارآفرینان بسیار موفق بپردازیم، میبینیم که آنها فقط در یک حوزهی مشخص عملکردی بسیار برجسته دارند. برای نمونه «مارک زاکربرگ» و «بیل گیتس»، هر دو برنامه نویس بودند. همچنین «وارن بافت» و «چارلز شواب» نیز در زمینه مشاوره مالی تخصص دارند. البته تردیدی نیست که همه این افراد از شم اقتصادی بالایی در تحلیل نیاز بازار برخوردارند.
۵. مدیران موفق، هوش هیجانی زیادی دارند
شاید رایجترین باور در مورد رهبران برجسته این باشد که همهی آنها هوش هیجانی بسیار زیادی دارند. واقعیت این است که نه تنها این مساله از سوی پژوهشگران زیر سئوال رفته است، بلکه حتی هنوز مشخص نیست که آیا آزمونهای هوش هیجانی میتوانند به درستی مشخص کنندهی هوش هیجانی یک فرد باشند یا خیر.
۶. مدیران موفق، کتابهای مرتبط با مدیریت بسیاری خواندهاند
درست است که کارآفرینان موفق انبوهی از کتابهای مرتبط با کسبوکار را میخوانند، اما بیتردید کتابهای عامه پسند و بازاری که این روزها بسیار پرطرفدار هستند جزو گزینههای آنها به شمار نمیروند. رهبران موفق بیشتر به مطالعهی ادبیات کلاسیک، داستانهای علمی تخیلی، فلسفه و نیز تاریخچهی شرکتها و داستان زندگی افراد گرایش دارند.
۷. مدیران موفق، مثبتاندیش هستند
بررسیها نشان میدهد که مدیران عامل موفق ممکن است خوشبین، بدبین و یا طیف میان خوشبین و بدبین باشند. با این حال بیشتر این افراد، واقعگرا هستند. یکی از نکات جالب دربارهی این مردان موفق این است که آنها بیش از اندازه به قدرت منطق و تفکر خود اتکا نمیکنند و گاهی اوقات به ندای درونی و احساس قلبی خود توجه میکنند. اتفاقا همین رویکرد به تصمیمگیریهای هوشمندانهی آنها کمک میکند. با وجود اینکه تمرکز بر روی امور مثبت میتواند گهگاه سودمند باشد، اما فقط توجه کردن به موارد مثبت در دنیای بیرونی میتواند ما را به رویاپردازی و رها شدن از واقعیتها ببرد.
۸. مدیران موفق، عادتهای شخصی خیلی خوبی دارند
هر یک از مدیران عامل موفق، شیوهی خاص خود برای انجام کارها دارند. در حقیقت روش انجام کارهای هیچ مدیری شبیه به دیگری نیست. اما آنچه در این میان اهمیت دارد، توانایی چشمگیر این افراد برای اولویتبندی کارهایی که باید انجام دهند و به انجام رساندن امور مهم و با اولویت بالاست. خلاصه اینکه عادتهای شخصی سبب موفقیت مدیران عامل برتر دنیا نمیشود، بلکه انجام کارها به شکلی هوشمندانه است که به پیشتازی آنها در دنیای کسبوکار میانجامد.
۹. مهارت زیادی در برقراری ارتباط با دیگران دارند
برخی از مدیران عامل تا حد امکان از برقراری ارتباط با دیگران پرهیز میکنند و برخی دیگر نیز حجم قابل توجهی از وقت خود را به این کار اختصاص میدهند. اما نکتهی مهم اینجاست که مدیران عامل موفقی که به شکل موثری ارتباط برقرار میکنند، دایرهی مخاطبان خود را تا حد امکان بسته نگاه داشته و آن را به کارکنان، مشتریان و سرمایه گذاران محدود میکنند. بیتردید پاسخ دادن به همهی ایمیلها و شرکت در همهی جلسات مجازی، کاری فراتر از زمان محدود این افراد است و انجام این کارها بیش از آنکه سودمند باشد، به زیان آنها زیان میرساند.
منبع: Entrepreneur
بسیار استفاده کردم.
با تشکر
با سپاس و قدردانی فراوان مطلب مفید و ارزنده ای بود موفق و پیروز باشید
بسیار عالی و مفید ممنون از سایت خوبتون
بسیار مقاله منطقی و بدون جهت گیری خاص
متشکرم