۶ راه برای اینکه کارهای امروز را پشت گوش نیندازید!
از مهمترین عوامل کاهش سرعت رشد و پیشرفت، به تعویق انداختن کارهای مهم است. عقب انداختن کارها در قالبهای متفاوتی ظاهر میشود. شاید انجام یک کار برای ما ساده باشد، اما در عین حال، به دنبال پیشپاافتادهترین بهانهها برای موکول کردنش به آینده هستیم. حتی شاید اولویتبندی کارها هم رسیدگی به برنامهها و وظایف آسان را هم برای ما سخت و پیچیده جلوه دهد. بدینترتیب ما هر روز احساس میکنیم که روزهای پرمشغلهای را میگذرانیم در حالیکه در انتهای روز بسیاری از وظایف قبل را به روزهای آتی موکول کردهایم. این مساله نهتنها کمکی به ما نمیکند بلکه احساس ناامیدی را هم در ما تقویت میکند. این مشکل از آنجا نشات میگیرد که مغز ما برای به تعویقاندازی برنامهریزی شده است. به طور کلی همهی ما به صورت ناخودآگاه به تقابل با انجام به موقع وظایف تعریفشدهمان تمایل داریم و سعی میکنیم به جای تلاش برای انجامشان آنها را به تعویق بیاندازیم. علت آنجاست که پردازش پروسههای تعریفشده نسبت به روبرو شدن با چیزهای تازه و پیچیده برای مغز ما آسانتر است؛ بدینترتیب سختیِ انجام امور پیچیده در قیاس با موقعیتهای نامعلوم و نامشخصی که در آینده حاصل میشود ملموستر و سختتر خواهد بود. پس اثر خوشایند کوتاهمدت (به تعویق انداختن) به راحتی بر اثر بلندمدت، پیروز میشود. اما چگونه میتوان از شر این کوتهبینی ناخودآگاه خلاص شد؟ راهحل در ایجاد تعادل در تحلیل هزینه-فایدههاست؛ سعی کنید فایده انجام وظایف را برای خود بیش از هزینهی انجامش، جلوه دهید. یکی از بهترین راهها برای این کار، قرار دادن پاداش برای انجام فوری وظایف است. بدینترتیب دریافت پاداش، علاوه بر ایجاد انگیزه میتواند حس بد پرداختن به کار را کاهش دهد. اما پاداش دادن به خود، تنها راه مقابله با موکول کردن وظایف نیست.
۱. آینده را طوری تصویرسازی کنید که کارها را انجام دادهاید
در تحقیقی، به افراد داوطلب تصویر خودشان را که به صورت دیجیتال مُسنتر جلوه داده شده بود، نشان دادند؛ در نتیجهی این عمل، مشخص شد افرادی که این تصاویر را از آیندهی خودشان دیده بودند تمایل بیشتری به تلاش برای ساختن آینده خود انجام دادهاند. دلیل آن ایجاد یک تصویر واقعی از آیندهشان بوده و همین مساله تلاش بیشتر برای داشتن دوران بازنشستگی بهتر را نتیجه داده است. با همین تکنیک میتوان برای هر وظیفهی سادهای که از زیر انجام دادنش در میروید، یک تصویر ذهنی ساده ایجاد کنید و نتایج مثبت انجامش را متصور شوید. همین میتواند عامل انگیزشی کافی برای انجام آن کار را در شما ایجاد کند. بنابراین اگر باید با کسی تماس بگیرید یا ایمیلی برای مدیرتان بفرستید، لحظهای به نتایج مثبت انجام این کارها فکر کنید و سپس نسبت به انجامش اقدام کنید. بدینترتیب با احساس رضایت نسبت به انجام وظیفهی خود اقدام کرده و آن را به انجام میرسانید.
۲. دیگران را در جریان کار قرار دهید
یکی از بهترین راههای به انجام رساندن یک کار، این است که در مورد انجامش به شخصی قول دهید. مغز اغلب ما نسبت به مسوولیتهای اجتماعی بسیار فعال عمل میکند؛ با قول انجام یک وظیفه تا موعدی مشخص، سطح عملگرایی افزایش میابد و احتمال اینکه وظیفه مورد نظر به تعویق بیفتد، به حداقل میرسد. نتایج تحقیقات نشان میدهد احترام ما به سایرین -و حتی غریبهها- میتواند عامل مهمی در بهبود عملکردمان باشد. چرا که ما علاقهای نداریم که به نظر سایر افراد، بدقول یا تنبل به نظر برسیم. بنابراین وقتی به کسی میگوییم که «ایمیل را تا شب میفرستم.»، مسوولیتی برای خود تعریف کردهایم که عدم انجامش حس خوشایندی ایجاد نمیکند.
۳. با انفعال مقابله کنید
نتایج مطالعات نشان داده که ما به صورت ناخودآگاه با ارزیابی صحیح وضعیتی که در آن هستیم، مشکل داریم. زمانی که ما مشغول سنجش مزایا و معایب انجام یک وظیفهی تازه هستیم، بیشتر مشغول ارزیابی مزایا و معایب انجام ندادن آن وظیفهایم! این پدیده با عنوان ‘تمایل به غفلت’ شناخته می شود که ما را به سمت نادیده گرفتن چیزهایی مثل مزایای آشکار انجام یک وظیفه سوق میدهد. هر چه وظایفی هیجانانگیزتر به عهده بگیریم، وسوسه و عطش بیشتری برای انجام دادنش داریم؛ با این وجود همین وسوسه میتواند عاملی باشد که انجام آن را عقب بیاندازیم. اگر به خودمان بقبولانیم که فردا برای انجام یک کار دیر است و احتمالا نمیتوان آن را به انجام رساند، حتما شانس بیشتری برای انجام آن در سر وقت وجود خواهد داشت و در این زمان است که چرخدندهها به کار میافتند و کار پیش میرود.
۴. قدم اول را بشناسید
گاهی اوقات دلیل اجتناب از انجام به موقع کارها، ترس از انجامشان است. برای اینکه دید بهتری نسبت به کل مجموعه داشته باشیم بهتر است قدم اول را بشناسیم. برای مثال اگر کاری که برای خود تعریف کردهایم ‘یادگیری زبان فرانسه’ باشد، میتوانیم با دوستی که قبلا یادگیری فرانسه را شروع کرده تماس بگیریم و از او راهنماییهایی در خصوص آغاز کار بخواهیم. اینکه از کجا شروع کنیم؟ چه کتابها و ابزارهایی را استفاده کنیم؟ و چگونه هدفگذاری کنیم؟ بدین ترتیب انگیزه کافی و مسیر روشنی برای حرکت داریم و قدمهای بعدی را بهتر و مشخصتر برمیداریم. نتیجه کاهش اجتناب به واسطهی ترس از مهارتهای پایین در این زبان -در ابتدای کار- است.
۵. در قدم اول یک تهدید بالقوه که میتواند مانع باشد را شناسایی و مرتفع کنید
با شناسایی قدم اولیه و ارتباط دادنش به چیزهایی که باید انجام دهیم، نگرانی از انجام کل کار را به شدت کاهش خواهیم داد. به زبان سادهتر باید بخشی از مسیر را که از آن دوری میکنیم به چیزی که نگرانیای بابت انجامش نداریم، گره بزنیم. برای مثال اگر ممکن است چیزی مثل مطالعهی مجله یا کتاب را در زمانی که در باشگاه مشغول انجام دوچرخهسواری هستید، وصل کنید. بدینترتیب در کوتاه مدت هزینه-فایدهی تمرینهای بدنی برای شما تعریف متفاوتی خواهد داشت. در مثالی دیگر میتوانید قول یکی از نوشیدنیهای مورد علاقهتان در کافه را به خود بدهید، در صورتی که کار مهمی که باید را در موعد مقرر به انجام رسانید.
۶. موانع مخفی را از سر راه خود بردارید
گاهی اوقات ممکن است به جای برداشتن قدم اول در یک کار تازه، به انجام مکرر یک کار بیهوده بازگردیم. احتمالا چیزی مثل «آره؛ عجب ایدهی معرکهای… ولی.. نه! نمیشه» در سرتان فریاد میزند؛ در این مواقع باید سوالهایی را از خود بپرسیم تا دید بهتری نسبت به چیزی که مانع عملگرایی و حرکت در مسیر اصلیست، پیدا کنیم. با صبر و حوصله از خود چند سوال با «چرا» بپرسید. ‘چرا انجام این کار به نظر سخت میآید؟’ و اصولا ‘چرا این کار!؟’ و سوالات مشابه. چنین سوالاتی به شما کمک میکند موانع را به سرعت شناسایی کنید. اغلب مواقع یک ایراد کوچک در مسیر است که مانع اصلی برانگیخته شدن انگیزه کافی در شما شده است. برای مثال تصور کنید قصد دارید صبحها یک ساعت زودتر از معمول بیدار شوید. پرسش چند «چرا» و پاسخ به آنها میتواند شما را در چالشی بیاندازد که دلیل این تصمیمگیری برایتان روشنتر شود و انگیزه قویتری برای جدی گرفتن این تصمیم و انجامش در خود ایجاد کنید. دلایلی مثل خوردن یک صبحانه کامل با خانواده، ورزش و دوش برای سلامتی، شادابی و بازدهی بیشتر در ابتدای روز و چیزهای مشابه میتوانند دلایل خوبی باشند. کافیست تنها یک بار دلایل تصمیمگیری را با خود هجی کنید. بدین ترتیب قدم گذاشتن در مسیر مثبت برای انجام کاری که قولش را به خود دادهاید، سادهتر میشود. البته شاید بهتر باشد هر شب این دلایل را با خود مرور کنید تا انگیزه بیشتر و بیشتر شود. شناسایی نیازهای مغز و ذهن، کمک میکند که کمتر دچار کژبینی و کژفهمی شده و بهتر عمل کنیم. امید میرود با توضیحات بالا، دفعهی بعد که ناتوانی برای انجام کارهای مهم را در خود احساس کردید، بتوانید با خود مهربانتر باشید و به جای موکول کردن وظایفتان به آینده، بهینهتر عمل کنید. سعی کنید حداقل یک قدم را برای حرکت در مسیرهایی که میدانید برای شما موثر هستند، بردارید تا نتیجه مثبت آن شما را هیجانزده کند.
منبع: hbr
عالی بود با تشکر
عالی بود استفاده کردم. متأسفانه منم تا حدودی این ویژگی را دارم. انشاء الله که برطرف گردد. با تشکر فراوان از شما!
این مطلب بی نهایت عالیه!
واقعا یکی از بزرگ ترین مشکلات زندگیه حداقل من همین تنبلی و بی حسیه!
خیلی عالیه این مطلبتون امیدوارم جزو مطالب منتخب سردبیر انتخاب بشه تا همه ببینن و استفاده کنن.
جامعه واقعا به یه همچین مطالب آموزنده و مفیدی احتیاج داره.
یه دنیا ممنون.