یوزها چگونه تکامل پیدا کردند؟
در سال ۲۰۰۸ میلادی، یک جمجمه تقریبا کامل و دستنخورده از یک یوز اولیه در کشور چین به دست آمد که دانشمندان قدمت آن را بیش از ۲ میلیون سال پیش تخمین زدند. بررسی بیشتر این جمجمه نشان داد که خاستگاه این گربهسان چالاک را قبل از آمریکا باید در برّ قدیم (آسیا، آفریقا و اروپا) جستجو کرد.
داستان یک جمجمه اسرارآمیز
این جمجمه جنجالی که در ایالت گانسو (Gansu Province) کشور چین کشف شد، در اصل معرف گونهای جدید بود که در تاکسونومی (ردهبندی) از آن با عنوان (Acinonyx kurteni) یاد میشود. پر کریستینسن (Per Christiansen) از موزه جانورشناسی دانمارک محققی بود که بر روی فسیل این جمجمه مطالعه و تحقیق کرد. کریستینسن قدمت این جمجمه را بین ۲.۲ میلیون تا ۲.۵ میلیون سال پیش برآورد کرد. وی معتقد است که این نمونه در اصل قدیمیترین فسیل مرتبط با یوزپلنگها است که تا به امروز در دنیا شناسایی شده.
لوک هانتر (Luke Hunter) مدیر اجرایی موسسه پانترا (Panthera)، یکی از شناختهشدهترین موسسات دستاندرکار حفاظت از گربهسانان وحشی جهان، در آن زمان نمونه به دست آمده را فوقالعاده اعجابانگیز توصیف کرد. هانتر در این زمینه به خبرنگار لیوساینس (LiveScience) گفت: «واقعیت این است که ما درباره تاریخچه تکامل اغلب گربهسانان درشت جثه خیلی کم میدانیم و بدونتردید یوزها اولین و شاید بهترین نمونه از این عدم اطلاع ما هستند چرا که فسیلهایی که ما پیش از این در اختیار داشتهایم، شباهت خیلی زیادی با یوزهای عصر حاضر دارند.»
توم روثول (Tom Rothwell) از بیمارستان تخصصی گربههای پاریس هیل (Paris Hill Cat Hospital) در شهر نیویورک (New York) یک کارشناس است که در زمینه گربهها و سگهای باستانی مطالعه و تحقیق میکند. وی با وجود اینکه این جمجمه را یک یافته مهم تلقی میکند اما باور دارد که در اطلاق عنوان یک گونه جدید به آن باید بسیار محتاط عمل کرد. روثول به عنوان یک دامپزشک و در عین حال یک دیرینهشناس عقیده متفاوتی دارد: « از سایر نمونهها، دادههای کافی در دست نیست بنابراین استفاده از واژه نمونه منحصر به فرد و جدید برای این مورد خاص میتواند چندان درست نباشد.»
تاریخ درباره یوزها چه میگوید؟
در گذشته یوزپلنگها را جزء زیرخانواده ((Acinonychinae طبقهبندی میکردند اما مطالعات مولکولی امروز آنها را همراه با پوما (شیرکوهی آمریکایی) و جگواروندی (گربهسانی کوچک جثه و بومی آمریکای جنوبی و مرکزی) در یک تبار موسوم به ((Acinonychini قرار داده است. واژه (Acinonyx) به معنی ثابت پنجه که در نام علمی این حیوان هم به چشم میخورد، اشاره به یک ویژگی کاملا منحصر به فرد یعنی عدم توانایی در جمع کردن ناخنها دارد که سبب میشود تا یوزپلنگ در سرعتهای خیلی بالا (۱۱۰ کیلومتر در ساعت) توانایی مهارش را همچنان حفظ کند.
عدهای از دانشمندان معتقد هستند که در دوران عصر یخبندان یعنی ۲ الی ۳ میلیون سال پیش، برخی از گربهسانان خود را به آمریکای جنوبی رساندند. اما در اواخر این دوره که بین ۱۰ الی ۱۲ هزار سال پیش رخ داد، انقراض بزرگ عصر پلیستوسن رخ داد که به واسطه آن حیواناتی مانند یوزها ناگهان از شمال آمریکا برای همیشه ناپدید شدند. این دانشمندان بر این باور هستند که یوزها پیش از این دوران به دلیل پایین بودن آب دریاها توانستهاند خود را به آسیا و آفریقا برسانند. نکته جالب این نظریه این است که بر این اساس پوماها که جزو همتباران یوزها هستند، خود را مجدد به آمریکا رساندند اما یوزها بازنگشتند بلکه سالها بعد انسانها بودند که تعدادی از یوزهای آفریقایی در اسارت را به آمریکا و موسسه اسمیتسونین (Smithsonian’s National Zoo) بردند و این یوزها توانستند اطلاعات بسیار ارزشمندی را در اختیار محققان قرار دهند.
دکتر باقر نظامی، عضو هیئت علمی دانشکده محیطزیست در کتاب یوز آسیایی که البته هنوز به چاپ نرسیده است؛ به مواردی نظیر از دست رفتن بیش از نیمی از آللهای جمعیت، افزایش بسامد ژنهای معیوب، فراهم شدن فرصت ظهور آنها در جمعیت، آسیبپذیری در مقابل بیماریها و مهمتر از همه افزایش درصد مرگ و میر به عنوان هزینههایی اشاره میکند که یوزها ما به ازای فرار از انقراض آن دوران پرداختهاند.
دانشمندان سالهاست که درباره تاریخ تکامل یوزها بحث و گفتگو دارند. تنها یاریرسان آنها نیز در این وادی فسیلها بودهاند، بر مبنای فسیلهای موجود میتوان دو گونه را در طول تاریخ شناسایی کرد: یکی فسیلهایی که در اروپا به دست آمد و نشان داد گونهای با نام علمی (Acinonyx pardinensis) در حدود ۲.۲ میلیون سال پیش ظاهر شده و یکی دیگر فسیلهایی که در شمال آفریقا به دست آمد و بر مبنای آنها گونه (Acinonyx aicha) در حدود ۲.۵ میلیون سال پیش شناسایی شد.
یکی از عجیبترین فسیلها در این زمینه در آمریکای شمالی به دست آمده که در اصل به گربههایی شبیه یوزپلنگ تعلق دارد و به آنها یوزهای آمریکایی از جنس (Miracinonyx) گفته میشود. لوک هانتر معتقد بود که فسیلی که در سال ۲۰۰۸ به دست آمد، آن قدر قدمت دارد که میتوان آن را از فسیلهای پیشین قدیمیتر دانست. به گفته وی یک نکته متمایز درباره این فسیل این است که مجموعهای از خصوصیاتی را دارد که میتوان آن را به نوعی نیای یوزها قلمداد کرد و بر اساس آن میتوان حتی تسلسل تکاملی یوزها را هم در دورههای خیلی قبلتر حدس زد.
راز و رمزهای فسیل چینی
گربهها یک ویژگی منحصر به فرد دارند و آن هم این است که سینوسهای بزرگی دارند که به آنها اجازه میدهد تا در حین دویدن سریع به اندازه کافی هوا را وارد ششها کنند و این مساله طبیعتا در مورد یوزها هم مصداق دارد. نکته جالب در فسیل چینی به دست آمده، دندانهای این فسیل است. چنانچه به گفته کریستینسن سینوسهای بزرگ این فسیل باعث شدهاند که پیشانی جمجمه این حیوان متورم به نظر برسد. کریستینسن میگوید: «اگر شما به جمجمه یک یوز نگاه کنید، متوجه میشوید که به شکل ملموسی بلند است و در مقایسه با سایر خویشاوندان نزدیک یوزها از جمله حتی پوما، جمجمه یوز به نوعی شکل گنبدی دارد و این حالت گنبدی را بیشتر میتوان در قسمت بالای بینی مشاهده کرد.»
به گفته این محقق دانمارکی بینی متورم و سینوسهای بزرگتر از جمله بارزترین ویژگیهای این فسیل هستند، بنابراین میتوان این طور نتیجهگیری کرد که در این فسیل نخستین نشانههای تکامل یک دونده سریع شکل گرفته است. گام بعدی تغییر نیز در دندانها قابلرویت است. بنابراین این فسیل آن قدری ارزش داشته و دارد که هنوز رقیبی برای آن پیدا نشده است.
لوک هانتر در مصاحبه با لیوساینس به این نکته هم اشاره کرده که از آنجا که قدمت این جمجمه از کلیه نمونههای به دست آمده مربوط به یوزها و گربههای (Miracinonyx) قدیمیتر است بنابراین ثابت میکند که خاستگاه کل گروه گربههای این جنس را باید در اجداد اوراسیایی و آفریقایی که بعدها به آمریکا رفتهاند، جستجو کرد. هانتر میگوید: «این فسیل نشان میدهد که گربههای سریعالسیر، گربهسانانی شکننده هستند که حتی در برابر وقایع طبیعی هم مستعد انقراض میباشند. با توجه به این مساله مشخص میشود که یوزهای امروزی در برابر تهدید بزرگی همچون انسان تا چه اندازه در معرض خطر قرار دارند. واقعیت این است که از دست دادن یوز به معنای پایان تبار منحصر به فردترین و اعجابانگیزترین گربههای سریعالسیر جهان است.»
تازهترین تحقیقات
تازهترین مقاله در این زمینه در سال جاری و در مجله ژنوم بیولوژی (Genome Biology) چاپ شده است. بر اساس این مقاله میتوان گفت که یوزها، این شکارچیان خارقالعاده گذشتهای سخت را پشت سر گذاشتهاند. بررسیها نشان میدهد که در ظرف بیش از ۱۰۰ هزار سال اخیر یعنی درست از زمانی که یوزها از آمریکای شمالی مهاجرت کردهاند تا به امروز، بخش اعظم تنوع ژنتیکی آنها از دست رفته است.
محققان دانشگاه ایالتی سنتپترزبورگ با تمرکز بر روی تاریخچه ژنتیکی یوزها به این جمعبندی رسیدهاند که یوزها دقیقا در دو برهه زمانی مختلف دستخوش کاهش جدی جمعیت شدهاند: این اتفاق نخستینبار در دوران پلیستوسن یعنی در حدود ۱۰۰ هزار سال پیش رخ داده است. اما یوزها حدود ۱۲ هزار سال پیش هم دوران سختی را پشت سر گذاشتهاند و این مساله در آن زمان به دلیل تغییرات آب و هوایی سریع بوده است.
تحقیقات نشان میدهد که ۱۸ ژن یوزها در طول تاریخ متحمل جهشهای آسیبرسان جدی شده که از میان آنها یک ژن به نام AKAP4 عملا موتاسیون بیشتری داشته و همین اتفاق بوده که اسپرم یوزها را ضعیف کرده است. چنانچه میدانید یکی از معضلات زادآوری یوزها این است که اسپرمهای نرها اغلب از قابلیت باروری مناسب برخوردار نیست. آمارها نشان میدهد که ۹۰ درصد تولههای یوز پیش از رسیدن به دوران بلوغ تلف میشوند و دانشمندان باور دارند که نقش این ژن معیوب در این مساله قابل ردیابی است.
در خاتمه لازم به ذکر است که تنوع ژنتیکی یوزهای امروزی به هر شکل بسیار ناچیز است. این تنوع ژنتیکی ناچیز به حدی آسیبپذیر است که به گفته محققان حتی از سگها و گربههایی هم که درونآمیزی میکنند، آن را باید شکنندهتر فرض کرد. محققان دانشگاه سنتپترزبورگ یادآور شدهاند که ۹۹ درصد تنوع ژنتیکی یوزها در طول تاریخ از دست رفته و این مساله میتواند مسیر آنها را به سمت گرداب انقراض پرشتابتر کند.
منبع: livescience، iflscience، cheetah