مردن به زبان مادری در روز جهانی زبان مادری

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۲ دقیقه
کتاب مردن به زبان مادری

مردم دنیا از هر تیره و قبیله‌ای که باشند و به هر چند زبانی که سخن بگویند، زبان مادری برای آنان در درجه نخست اهمیت قرار دارد. زبان مادری تنها زبانی‌ است که با احساس فرا میگیریم. زبان جزء جدایی ناپذیر زندگی است. از زمانی که متولد می‌شویم همراه ماست و همیشه یکی از اصلی‌ترین شاخص‌های فرهنگی به حساب می‌آید.

زبان مادری نخستین زبانی است که نوزاد از بدو تولد با آن سروکار دارد و وقتی که در آغوش پر مهر و محبت مادر شیر می‌خورد آن  را می‌شنود. دقیقاً به همین دلیل عنوان «زبان مادری» به خود گرفته است. این زبان اولین زبانی است که هر انسان در دوران زندگی خود یاد می‌گیرد. زبان مادری هویت انسان را شکل می‌دهد و حامل فرهنگ گذشته و گذشتگان به ما و ما به آینده و آیندگان است.

عواطف و احساسات، اندیشه‌ها، ارزش‌ها و نگرش‌ها به بهترین شکل و با خلوص کامل توسط زبان مادری به هر فرد منتقل و در بسیاری از موارد زبان مادری تنها ابزار موجود برای انتقال مفاهیم است، به همین دلیل است که نیـچـه فیلسوف آلمانی گفته است که «ترجمه لفظ به لفظ زبان خیانت است».

همینطور یک ضرب المثل فرانسوی در رابطه با زبان مادری می‌گوید:

«زبان مادری با شیر مادر در جان شده و با مرگ از تن بیرون می‌رود و تحمیل زبان دیگر به کودکی که تازه شروع به حرف زدن نموده جنایت محسوب می‌شود».

دوم اسفند روز جهانی زبان مادری است که به همین مناسبت به معرفی مجموعه شعر «مردن به زبان مادری» می‌پردازیم.

کتاب مردن به زبان مادری

مجموعه شعر «مردن به زبان مادری» نسبت به مجموعه‌های دیگر روجا چمنکار به تکنیک و فرم گرایش بیشتری نشان داده و ساخت و بیان شعری‌اش کمی متفاوت‌تر است که به اعتقاد من توانسته زیبایی بیان و حس موجود در مجموعه‌های قبلی را نیز حفظ نماید به‌دلیل دید سینمایی شاعر آن المآن‌های روایی بسیاری دارد و زبان کتاب همچون سایر کتاب‌های منتشر شده در دهه‌هشتاد از سادگی برخوردار است اما سادگی درعین مفهوم‌سازی.

چند شعر از مجموعه مردن به زبان مادری را با هم می‌خوانیم:

«در یک قاب بسته اتفاق می‌افتد/ با بوی سیر و سبزی و پیاز/ و مخلفات اتفاق در آشپزخانه/ چشم که می‌بندم/ از انکار اولین کلمات می‌آیی/ از انکار آب و آتش و درختان بلوط/ و میوه‌های سوخته در پیراهنم»

«تمام راه‌ها به رویم بسته‌اند/ از مژه‌هایت بالا آمده‌ام/ چشم‌هایت را نبند»

«جلبلک‌ها را پرورش داده‌اند/ برای قطعه کوچکی از زندگی/ برای شکل تازه‌ای از جنگیدن جنگیدن جنگیدن/ تا کدام پیروزی»

«اتاق را تاریک کن/ چشمانت را ببند/ و صدایم را از پشت جهان بشنو/ که مار دوش‌هایش بر دریا چنبره زده‌اند».

کتاب حاضر را نشر «چشمه» منتشر کرده است.

درباره نویسنده

روجا چمنکار متولد سال ۱۳۶۰، شاعری که در استان بوشهر شهرستان برازجان متولد شد. او تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته سینما در دانشگاه هنر تهران آغاز کرد، در دوره کارشناسی ارشد به تحصیل در رشته ادبیات نمایشی در همان دانشگاه پرداخت و سپس به فرانسه رفت و به تحصیل در رشته­ زبان‌های شرق (ادبیات معاصر فارسی) در مقطع دکترا ادامه داد. او جوایز متعددی در حوزه شعر دارد که از آن‌ها می‌توان به جایزه قیصر امین‌پور و جایزه شعر زنان خورشید نام برد.

دانلود کتاب از فیدیبو

 

راهنمای خرید کتاب


برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

یک دیدگاه
  1. ایمان حاتمی

    خیلی قشنگ نوشته شده. مرسی ازتون

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما