سه قانون طلایی برای آنکه بیشتر کتاب بخوانید
حتما شما هم تا به حال بسیاری از کتابها را به دست گرفتهاید و در حالی که میل زیادی به خواندشان داشتهاید، آنها را نیمهکاره یا حتی نخوانده، رها کردهاید. احتمالا بسیاری از شما دوست دارید یک روز بتوانید «در جستجوی زمان از دست رفته»، رمان مفصل پروست را بخوانید. شاید تا به حال شاهکار تولستوی، «جنگ و صلح» را ورق زده و حتما نیمنگاهی به رمان «جننامه» داشتهاید و احتمالا به خواندن آنها تا خط آخر فکر کردهاید.
اما چه کنیم که خواندن کتاب آن هم از نوع قطورش، از یک آرزوی درونی تبدیل به یک واقعیت شود؟
قانون اول: کتابهایی را انتخاب کنید که موضوعاتشان را دوست دارید
بسیاری از کتابها در زمینههای مختلف موجود است که نخواندنشان، ممکن است یک پرستیژ منفی داشته باشد. بسیاری از افراد با این فکر کتابی را خریده، اما هنوز به سراغ آن نرفتهاند. مهمترین دلیل این نکته این است که آنها به موضوع کتاب علاقهمند نیستند، اما نمیخواهند این را بپذیرند.
پس وقت و پول خود را برای خرید کتابهایی که با موضوعشان ارتباط نمیگیرید، هدر ندهید. این کار ممکن است دانش شما را افزایش دهد؛ اما شما را کتابخوانتر نمیکند.
قانون دوم: کتابها را مال خود کنید
یک قانون ساده برای خواندن بیشتر کتاب این است که کتابهایی را که به آنها علاقهمندید، بخرید. این کار به شما قدرت انتخاب بیشتری برای انتخاب کتاب از کتابخانهی شخصیتان میدهد. «شان پاریش» بهعنوان روزنامهنگار در این مورد مینویسد: «قبلا از رفتن به کتابخانه خیلی خوشم میآمد، الان هم بدم نمیآید. اما در گذر زمان متوجه شدم که اگر میخواهی کتابی را از نظر ذهنی، مال خود بدانی، باید آن کتاب بیصاحاب شده را بخری و ببری خانه!»
البته این کار لزوما به خواندن منجر نمیشود. بسیاری از کتابهای قطور بعد از خرید اگر تبدیل به پایهی نگهدارندهی مانیتور نشوند، سالها در کتابخانهها خاک میخورند! با این حال این راهکار باعث میشود کتابهایی که به آنها علاقهمندید، همیشه در دسترستان باشد و این عامل احتمال خواندنشان را افزایش میدهد.
اگر هرروز اندازه زمان خوردن یک وعده غذا (!) کتاب بخوانید؛ هنوز به نیمه سال نرسیده، مفصلترین شاهکار جهان یعنی رمان هفت جلدی «در جستجوی زمان از دست رفته» را خواندهاید!
قانون سوم: میل دارید روزی چند کلمه، کتاب بخوانید ؟
اجازه بدهید از کلمات شروع کنیم. در حالت استاندارد در هر صفحهی کتاب چاپی، حدود ۲۵۰ تا ۳۰۰ کلمه جا میگیرد. سرعت خواندن هم در پایینترین حالت ممکن به چیزی حدود ۱۸۰ کلمه در دقیقه میرسد. یعنی در سادهترین حالت ممکن، در یک ساعت میتوانید ۴۳ صفحه کتاب بخوانید خب بیایید فرض کنیم هر شخص میخواهد در روز تنها یک ساعت مطالعه کند. در این صورت او در یک هفته میتواند یک کتاب سیصد صفحهای را به پایان برساند.
بسیاری ممکن است این محاسبه را ساده انگارانه قلمداد کنند. مثلا بگویند تمام کتابها را نمیتوان با یک سرعت خواند (مثل کتابهای علمی و یا فلسفی) یا اینکه در تمام روزهای هفته، نمیتوان حتی یک ساعت هم به مطالعه پرداخت. قبول است. بیایید بازهم فرمول راحتتری را پیشنهاد بدهیم.
اگر بهجای ۴۳ صفحه در روز شما فقط ۳۰ صفحه مطالعه کنید و از طرفی دو روز هم در هفته اصلا دلتان نخواهد، حتی یک صفحه کتاب هم ورق بزنید با این روش باز هم ماهانه ۶۰۰ صفحه کتاب مطالعه کردهاید. ۶۰۰ صفحه یعنی حدود یک تا دو کتاب با حجم متوسط در ماه. ششصد صفحه یعنی حجمی بیشتر از حجم بسیاری از کتابهای پرفروش دیجیکالا مثل: «نبرد من»، ««امپراطوری اپ»، «صدسال تنهایی»، «جهانهای موازی» و…
حال اگر همینطور آهسته اما پیوسته و مستمر بهپیش بروید، این آمار در سال چیزی حدود ۷۲۰۰ صفحه میرسد. یعنی اگر با ریتمی اندازه زمانی که برای خوردن یک وعده غذا (!) در روز سپری میکنید، کتاب بخوانید؛ هنوز به نیمه سال نرسیده، مفصلترین شاهکار رمان جهان یعنی دورهی هفت جلدی «در جستجوی زمان از دست رفته» را خواندهاید!
با این محاسبات ساده، فکر کنید چند کتاب میشناسید که هنوز سراغشان نرفتهاید؟
من کتاب های فلسفی میخونم که بی شک نسبت به کتاب های دیگر سخت تر خواهند بود.نکته نویسی و نکته برداری میکنم و آکادمیک تر برخورد میکنم و نمیشه که در یک ساعت ۳۰ صفحه خوند.
اما این بی شک درست هست چون کتاب های دیگر هم میخونم و تقریبا در هر چهل دقیقه حدود بیست و چند صفحه میخونم
نود درصد خانم ها نویسنده شدند اونم با خواندن یک کتاب، بابا ول کنید ادبیات را ،نابودش کردید.بالای پروفایل اینستاگرام همه نوشته نویسنده
اینو دیگه تو نمیتونی تعیین کنی یعنی کسی واسه حرف تو تره خورد نمیکنه. ادبیات ارث پدرت نیس که بگی زن ها نمیتونن واردش بشن. چه تو و امثالت دوست داشته باشید چه نداشته باشید هر کی که بخواد و پذیرفته بشه وارد هر عرصه ای میشه. همون کشور رو شما مردها نابود کردید مگه ول میکنید؟ توصیه میکنم حسادت رو بذاری کنار و به جای غصه خوردن برای موفقیت دیگران برای موفقیت خودت تلاش کنی
مرسی از محتوای مفید
من با قانون سوم امروز آشنا شدم و حتما سعی میکنم ۵ روز در هفته روزی یک ساعت کتاب بخونم
و حقیقتا هیچ چیز جای نسخه چاپی کتاب رو نمیگیره
خیلی زیبا…
لعنت به من که فقط الکی وقت تلف می کنم…
واقعا ممنون از مطلبتون… کمی تا قسمتی تکونمون داد!
با سلام
ممنون از شما بخاطراین مطلب،خیلی مفید بود بنظرم میشه تعمیم داد به بسیاری از کارهای عقب افتادمون.
با تشکر
کتاب خوندن به شکل سنتی بزرگترین آسیبی هست که انسانها به بهانه « با سواد بودن » به زمین وارد میکنن، اون هم توی عصر دیجیتال که هر دستگاهی یک صفحه نمایش داره…
حسین
بعضی از منابع جدید عنوان کردند که بازیافت وسایل الکترونیکی در پایان عمر مفیدشون خیلی هم کم دردسر نیست لذا احیای منظم جنگلها و استفاده اصولی از جنگها احتمالا” کم ضرر تر از استفاده بی رویه از وسایل الکترونیکی می باشد.
بذا واقع بین باشیم، تا الان بشر چی رو احیا کرده؟ بشر یه چیز رو انقدر مصرف میکنه تا اون چیز از بین بره و بعد براش یه جایگزین پیدا میکنه و اون رو از بین میبره. پس آلوده کردن محیط ، تا یه حدی ، به نظر من خیلی مناسب تره از مصرف منابع طبیعی تا مرز نابودی منبع، چون به هر حال چند میلیون سال بعد از انسانها، اون چیزی که تا مرز انقراض پیش رفته به خاطر فعالیت انسانی، میتونه خودش رو ترمیم کنه، ولی وقتی یه چیز منقرض بشه، مهم نیست چقدر بگذره، منقرض شده و دیگه نیست.
دوست عزیز
اگه دقت کرده باشی متوجه خواهید شد که خیلی از کشورهای پیشرفته دیگه خودشون وسایل الکترونیکی تولید نمیکنند آیا این نشون دهنده اینکه علم این کار رو ندارند یا منابع معدنی مورد نیاز برای ساخت اون وسایل رو در اختیار ندارند ( نخیر ) چون استخراج و خالص سازی اون مواد معدنی برای طبیعت کشورشون بسیار مضر است اون کار رو انجام نمیدن
در مورد احیاء منظم جنگلها و استفاده درست از منابع جنگلی هم من کشور آلمان و کانادا رو میتونم برای شما مثال بزنم که با توجه به استفاده از منابع جنگلهاشون به هیچ عنوان مثل کشور ما سطح جنگلهاشون در حال کم شدن و نابودی نیست.
من زیاد مطالعه میکنم هم از تو کامپیوتر و هم کتاب اما لذت و اثر گذاری که شما تو کتاب دارید و تو صفحه مکتوب بسیار بسیار بیشتر از صفحه گوشی است اصلا تو دانشگاه نظر سنجی داشتیم کم تر کسی پیدا میشد که PDF رو به کاغذ و کتاب ترجیه بده و حتی بچه ها حاضر بودن کلی پول خرج کنند و اون رو پرینت بگیرند تا روی صفحه بخونن این هم شخصی برام ثابت شده و هم طبق نظر اطرافیان و هم علمی استاما خوب فقط من نظر شخصی مو میگم کسی جبهه نگیره . البته موضوعی هم نیست که نیاز به جبهه گیری داشته باشه
روش سوم فوق العادست