پرفروشترین کتابهای هفته در فیدیبو؛ از راهنمای خودشناسی تا پدر پولدار
کتاب های پرفروش علاوه بر جذابیت محتوایی، معمولا ویژگیهای مشترکی دارند که به خاطر آنها با اقبال عمومی مواجه میشوند. کتابهای پرفروش اغلب به موضوعاتی پرداختهاند که در سطح جامعه از اهمیت بالایی برخوردار است، نثر روانی دارند و خواندن آنها برای طیف وسیعی از مخاطبان آسان است و قیمت مناسبی هم دارند. بسیاری از مواقع فهرست کتابهای پرفروش یکی از چیزهایی است که آدمها میتوانند به آنها مراجعه کنند و کتابی که میخواهند بخوانند را انتخاب کنند. با ما همراه باشید تا مروری داشته باشیم بر پر فروشترین کتابهای فیدیبو در هفتهای که گذشت.
راهنمای خودشناسی
ذهن شما، سازنده تمام اتفاقاتی است که در زندگیتان رخ میدهد. شاید این حرف به نظر مسخره باشد اما چه خوشتان بیاید چه نه، تنها حقیقت موجود در زندگی است. هر اتفاقی که تا امروز تجربه کردید، مسئولش خودتان هستید. بله شما خواستید تا آنها اتفاق بیوفتند. در واقع شما در ذهنتان آنها را ساختهاید. در میکروکتاب راهنمای خودشناسی با ۳ ایده کلی، نویسنده تلاش میکند تا شما را با ذهنتان آشنا کند. چون وقتی شما بتوانید ذهنتان را کنترل و به سمتی که بخواهید ببرید، در مسیر موفقیت قرار میگیرید.
به انجام رساندن کارها
آیا احساس میکنید به قدری کارهای مختلف برای انجام دادن دارید که نمیدانید از کجا شروع کنید؟ با آنکه میدانید باید به شکل کارآمد فعالیت کنید تا مطمئن باشید همهی کارها به انجام میرسند، اما این احساس میتواند فلجکننده باشد و بهرهوری شما را کاهش دهد. چگونه میتوانید از این چرخه خارج شده و شروع به کار کنید؟ کتاب به انجام رساندن کارها با تأکید بر اصول مدیریت زمان آغاز میشود: نحوهی پیگیری، اولویتبندی، و ثبت کارهایتان به شکلی که بتوانید تشخیص دهید در چه بخشهایی ناکارآمدی وجود دارد و اهدافتان در چه بخشهایی برآورده نمیشوند. سپس به شما نشان میدهد چگونه وظایف خود را زمانبندی کنید و فهرستهای مفیدی از کارهایی که باید انجام دهید تهیه کنید، فضای مجازی و حقیقی پیرامونتان را سازماندهی کنید تا به تمرکز بهتری دست یابید، خود را در عادات و روتینهای بهتر آموزش دهید، و همکاری کارآمدتری با دیگران داشته باشید.
کتاب صوتی پدر پولدار پدر فقیر
در میکروکتاب پدر پولدار پدر فقیر «رابرت کیوساکی» دربارهی روشهای زندگی افراد پولدار و افراد طبقه متوسط صحبت میکند. کیوساکی میگوید: یکی از پدرانم برای به دست آوردن چند دلار جان میکند و دیگری مشت مشت پول درمیآورد. یکی از پدرانم به من یاد میداد که سوابق تحصیلی و کارم را چه طور بنویسم که بتوانم شغل خوبی به دست آورم و دیگری به من میآموخت که چه طور طرحهای قوی مالی و بازرگانی را خلق کنم، تا بتوانم برای دیگران شغل ایجاد کنم. فرزند دو پدر قوی بودن این امکان را برای من فراهم آورد تا با مقایسه آرای آنها با یکدیگر تأثیر تفکراتشان را بر زندگیشان بررسی کنم، در این جریان فهمیدم که انسانها زندگیشان را براساس افکارشان تنظیم میکنند. پدر فقیرم دائماً میگفت: من هیچ وقت پولدار نمیشوم و این پیشگویی واقعیت یافت، ولی پدر پولدارم معتقد بود که آدم پولداریست، حتی یک بار پس از ورشکستگیی که افسردهاش کرده بود، باز ادعا کرد آدم ثروتمندی است و میگفت بین فقیر بودن و ورشکسته بودن یک اختلاف بزرگ است و آن این که ورشکستگی موقتی، ولی فقر دائمی است.