نیل سایمون، سلطان کمدی و از غولهای دنیای نمایش و سینما درگذشت
نیل سایمون یکی از نمایشنامهنویسان درجه یک اواخر قرن بیستم که برای نوشتن نمایشنامههایی مثل «زوج ناجور» (The Odd Couple) و «پابرهنه در پارک» (Barefoot in the Park) اسمش به عنوان یک برند محبوب و مشهور ثبت شده بود، روز یکشنبه چهارم شهریور ماه در سن ۹۱ سالگی درگذشت. این نمایشنامهنویس، فیلمنامهنویس و نویسنده آمریکایی متولد سال ۱۹۲۷ بود. او بیش از ۳۰ نمایشنامه در کارنامهاش دارد و تقریبا به همین اندازه هم برای سینما فیلمنامه نوشته است. فیلمنامههایی که البته بیشترشان اقتباس از نمایشنامههای خودش بودند.
سایمون به گفته خودش نویسنده منظم و با دیسیپلینی بود. برای هشت ساعت پشت ماشین تحریرش مینشست و شروع به تایپ میکرد. گاهی حتی فقط کلمات نامفهوم و قلنبه سلمبه مینوشت اما میگفت که نیاز به نوشتن مدام دارد.
نیل سایمون برنده جایزه پولیتزر و نامزد چهار جایزه اسکار در بیمارستانی در شهر نیویورک چشم از جهان فرو بست. دلیل مرگ او ذاتالریه عنوان شده است. همسر و دخترانش، الین جویس سایمون و نانسی و الن موقع مرگ او کنارش بودند. تعداد نامزدیهای نیل سایمون برای جایزه تونی به عدد حیرتانگیز ۱۷ میرسد. کارهای سایمون که کاراکتر محور بودند برای بازیگرانش بیش از ۵۰ نامزدی جایزه تونی به ارمغان آوردند. جایزه تونی، اسکار تئاتریهاست. از میان کارهایش نمایشنامههای «زوج ناجور»، «Lost in Yonkers» و «Biloxi Blues» بیشترین تعداد نامزدی تونی را داشتند.
سایمون کارش را از اوایل دهه ۶۰ شروع کرد و نمایشهایی که براساس نمایشنامههای نوشته او در برادوی روی صحنه میرفتند فروشهای خوبی داشتند. کمتر نویسندهای مثل سایمون به چنین موفقیتی در تئاتر دست یافته است. بیش از ۳۰ نمایش برمبنای کارهای او در برادوی روی صحنه رفتند به طوری که سال ۱۹۶۶ چهار نمایش موفق همزمان از نیل سایمون روی صحنه بود: «چریتی شیرین»، «The Star-Spangled Girl»، «زوج ناجور» و «پابرهنه در پارک».
تعداد فیلمنامههایش هم زیاد است. برخی از آنها کاملا اریجینال هستند و برای پرده سینما نوشته شدهاند.
او یک سر و گردن از همه نمایشنامهنویسهای همدورهاش بالاتر بود. در دورانی که تئاتر در آمریکا رو به زوال میرفت سایمون یک تنه با آن کمدی روشنفکرانه ویژه ساحل شرقی که در کارهایش داشت نه تنها تئاتر آمریکا که جهان را تحت تاثیر خودش قرار دارد.
سایمون به گفته خودش نویسنده منظم و با دیسیپلینی بود. برای هشت ساعت پشت ماشین تحریرش مینشست و شروع به تایپ میکرد. گاهی حتی فقط کلمات نامفهوم و قلنبه سلمبه مینوشت اما میگفت که نیاز به نوشتن مدام دارد.
حتی منتقدانی که زبان او را زیادی سلیس و روان و نرم میدانستند و معتقد بودند که همه کارهایش مطابق یک فرموش جلو میرود نمیتوانستند استادی او را انکار کنند.
کمدی کارهایش ویژه خودش بود. نه مثل خیلی از همدورهایهایش زیادی تلخ و سیاه و نه آنقدر به که هجو و هزل طعنه بزند.
پیش از آنکه سراغ نمایشنامهنویسی برود کارمند اداره پست بود. از آنجا به دفتر برادران وارنر در منهتن رفت تا برای رادیو و تلویزیون متن بنویسد. اما همیشه نمایشنامه برایش در الویت بود. حتی با اینکه فیلمنامههای شاهکاری مثل «دختر خداحافظی» را اریجینال برای سینما نوشت، سینما برایش در وهله دوم قرار داشت. خودش میگفت: «وقتی نمایشنامه مینویسم بیشتر حس میکنم که نویسندهام. میخواهم داستانهایی درباره آدمهای واقعی روایت کنم. درنتیجه تقریبا همیشه (به جز چند استثنا) درامهایی نوشتهام که بامزه بودهاند. مثل خود زندگی که تلخ و شیرین است.»
سایمون جهانبینی فوقالعادهای نسبت به موقعیتها و آدمها داشت. میگوید: «هرگز نمیتوانم به یک موقعیت شوخطبعانه فکر کنم مگر اینکه مقداری درد هم چاشنیاش باشد. عادت داشتم از خودم بپرسم: موقعیت بامزه چیست؟ حالا ولی همیشه از خودم میپرسم: موقعیت غمگین چیست و چطور میتوانم آن را شوخطبعانه روایت کنم؟»
محوریت کارهایش چالش میان زوجها بود. آدمهایی واقعی که نقصهای خودشان را داشتند اما میخواستند زندگی کنند.
نیل سایمون چهار بار برای فیلمنامههای «سوییت کالیفرنیا» (۱۹۷۸)، «دختر خداحافظی» (۱۹۷۷)، «پسران آفتاب» (۱۹۷۵) و «زوج ناجور» (۱۹۶۸) نامزد دریافت جایزه اسکار شده بود.
دنیای سینما و نمایش یکی از نوابغ خودش را از دست داد.
منبع: variety