نوکیا ۵۸۰۰؛ اولین گوشی لمسی سری ۶۰ نوکیا!
ما در دیجیکالا مگ به اولینها علاقهی خاصی داریم. به همین دلیل به عنوان مهمان این بار موزه گجتهای رترو سراغ یکی از گوشیهایی رفتهایم که یک لقب اولین را به خود اختصاص داده است: نوکیا ۵۸۰۰ اکسپرسمیوزیک که اولین گوشی لمسی سری ۶۰ نوکیا بود.
البته نمیدانیم واقعا اعطا کردن لقب لمسی به این گوشی کار صحیحی است یا نه! تا جایی که به یاد داریم از پنل لمسی مقاومتی ۵۸۰۰ میشد بهعنوان یک وسیلهی بدنسازی استفاده کرد. نوکیا ۵۸۰۰ اکسپرسمیوزیک برای بهداشت عمومی هم چندان مفید نبود؛ چرا که افراد را تشویق میکرد برای راحتتر و دقیقتر شدن عملیات تاچ کردن ناخنهایشان را بلند نگهدارند! البته نوکیا که خود میدانسته چه وسیلهای تولید کرده است برای کمتر شدن دشواریهای کاربران دو وسیلهی کمکی را همراه با ۵۸۰۰ عرضه میکرد. یک قلم و یک پیک. پیشنهاد میکنیم ویدیوی زیر را ببینید تا خاطرهی نوکیا ۵۸۰۰ بهتر برایتان زنده شود.
البته قلم نوکیا ۵۸۰۰ را نباید با قلمهای لمسی امروزی اشتباه بگیرید. قلم این گوشی که همان کار فشار ناخن را انجام میداد بیشتر شبیه نیزهای بود که با آن صفحهنمایش را به تاچ کردن تهدید میکردیم. پیک یا مضراب هم که اساسا قرار است کار ناخن را انجام دهد. با تمام این اوصاف شاید نوکیا قصد داشته ۵۸۰۰ را بهطور اختصاصی برای گیتاریستها تولید کند. حتی اگر اینطور هم نبوده باید بپذیریم که آویزان بودن یک پیک از گوشی برای علاقهمندان موسیقی ژست جذابی محسوب میشود.
نوکیا ۵۸۰۰ اکسپرسمیوزیک از نظر نرمافزاری هم مشکلات زیادی داشت. از کندی اعصابخوردکن سیستمعامل سیبمیان که بگذریم، کاملا مشخص بود که نوکیا به زور رابط کاربری را وادار به پشتیبانی از ورودی لمسی کرده است. نقصهای رابط کاربری ۵۸۰۰ آنقدر زیاد بود که اضافه شدن پیمایش حرکتی یا Kinetic Scrolling به آن یک اتفاق بزرگ محسوب میشد. با تمام این اوضاع گوشی ۵۸۰۰ برای نوکیا یک موفقیت تجاری همراه داشت. نوکیا ۵۸۰۰ را در سال ۲۰۰۸ معرفی و روانهی بازار کرد و موفق شد تا پایان ماه نوامبر سال ۲۰۰۹ بیش از ۸ میلیون دستگاه از آن را به فروش برساند. موفقیت تجاری ۵۸۰۰ تا حد زیادی مدیون تبلیغات گستردهای بود که نوکیا برای آن تدارک دید. یکی از مهمترین نمونههای این تبلیغات حضور نمونهی اولیهی ۵۸۰۰ در سکانسی از فیلم «بتمن شوالیه تاریکی» است. بعدها نوکیا تریلر این فیلم را روی نسخههای نهایی ۵۸۰۰ هم قرار داده بود.
من یه خط ۹۳۶ و گوشی ۵۸۰۰ باهم خریدم در بهار ۸۷ و تا الان دارمشون ۵۸۰۰ بهترینه
هرکی تو دنیا۵۸۰۰ داره دمش گرمه عالی ترینه همچنان
با سلام
جناب چینه کش واقعا نسبت به ۵۸۰۰ بیچاره کم لطفی کردی فک کنم با گوشی های امروزی مقایسه کردیش الان بعد ۷ -۸ سال باز واسم کار میکنه بدون ایراد اینو میگن کیفیت
اشتباه میکنی عزیزم اولین گوشی لمسی نوکیا ۵۸۰۰ نبود و سالها قبل از اون یه مدل لمسی صفحه بزرگ لمسی نوکیاوجود داشت که خودم اونو داشتم nokia 7710
با سلام و عرض احترام
بهتره به مسائلی توجه کنید ، احتمالا اگر جزو آن دسته از افرادی باشید که از گوشی های هوشمند اولیه تا گوشی های هوشمند حال حاضر استفاده کرده باشید ، تلاشهای نوکیا رو در این عرصه قدر میدونستید ، لازم به ذکر است نوکیا 5800Xpress Music یکی از کم هنگ ترین گوشی های هوشمند بود ، البته اگه دیگران بلد بودن گوشی هوشمند بسازن ، در وحله دوم نرمافزارهای سیمبیان کمترین کرش رو داشت و تو ورژن ۵ فوق العاده شده بود ، مانیتور این دستگاه با نصب نرم افزار مولتی تاچ و چند لمسه میشد و قابلیت حساسیت به میزان فشار از بزرگترین ویژگی های برنامه های نقاشی تو این گوشی بود ، دوربین ۳.۲ با لنز کارل زایس فلاش دوگانه با برد ۱۰ متر لرزشگیر اپتیکال ، اسپیکرهای استریو قدرتمند و با وضوح فوق العاده و کیفیت صدای عالی مکالمه ، کنتراست و رنج کنتراستی فوق العاده مانیتور که در زیر نور خورشید براحتی میشد خونده بشه ، قابلیت گلنس ، مانیتوره Clear Black ، دوربین مکالمه ویدئویی ، جی پی اس فوق العاده و رایگان با قابلیت آفلاین و آنتن دهی فوق العاده ، شاسی داخلی فلزی ، قابلیت تشخیص دست خط ، فرمان صوتی فوق العاده ، تایپ صوتی ، قابلیت تبدیل شدن به مودم 3G و …
واقعا بی انصاف هستید که این موارد رو نادیده میگیرید
و بدی هایی مثل مدیا پلیر مزخرف – پر شدن حافظه داخلی بی دلیل و … که با در نظر گرفتن موارد بالا و مسائلی از قبیل 365MHZ پردازنده و ۸۵ MB رام خیلی یادآوری بی انصافانه ایی کردید .
من روی ماه بی سفینه ماندم!
تاریخ دقیقش را یادم نیست ولی اواخر شهرویر ماه بود و این گوشی هنوز راهش را به فروشگاه های تهران باز نکرده بود. یک ماه تمام در جزیره کیش کار کرده بودیم و بعد از گرفتن دستمزد (همره با نا رضایتی و یاس از نگرفتن مبلغی که انتظارش را داشتیم) به یکی از بازارهای کیش رفتیم. من این موجود دلفریب را در یکی از مغازه های دیدم و بعد از کلی تردید و وسواس خریدم اش. دستمزد یک ماه کارم شده بود سیصد هزار تومان و اگر درست یادم باشد قیمت گوشی شد سیصد و بیست هزار تومان! القصه دلفریب جان را دست گرفتیم و با پیک آبی دلفریب ترش پز دادیم و به تهران آمدیم و خوش بودیم و گل گفتیم و در سفتیم. اینتر نت روی گوشی! برای ما که با سه فرزند نوجوان در خانه یک کامپیوتر بیشتر نداشتیم و بر خلاف خیلی ها که دیگر نسل نوین اینترنت های خانگی را ابتیاع فرموده بودند، هنوز مشتاقانه پای قژ قژ اتصال دایال می نشستیم، چنین پدیده ای از فرود انسان بر ماه شگفت انگیز تر بود. اینتر نت روی گوشی و تعلل دوستان در اجرای فیلترینگ برای این نوع از اتصال به شبکه جهانی لذتی داشت که در شرح نگنجد و در وصف نیاید. سر شما را چرا درد بیاورم؟ سه ماهی از این فرود در ماه نگذشته بود که یکی از روزهای آخر پاییز که با جمعی از اصحاب به بام تهران رفته بودیم وقتی برای ثبت تصویری بسیار با کیفیت (!) گوشی را از جیبم در آوردم و دکمه روشن شدن صفحه را فشردم دیدم خطوط خاکستری لرزانی بر صفحه دلفریب می رقصند. کاخ رویاهایتان آباد و مستدام باد ولی دیدم که سفینه مان کج شده است و هر آن ممکن است شانه به شانه خاک ماه بزند. دکمه را بار دیگر فشردم. در بار دوم مشکل حل شده بود. شاید باور نکنید ولی تا چند روز درگیر این فکر بودم که حتما کابوس کوچکی در بیداری دیده ام! مثل یک بیماری اما دیدن خاکستری های لرزان بیشتر و بیشتر شد تا اینکه بعد از گذشت یک ماه دیگر نمی شد دلفریب را در دست گرفت و دلبری کرد. یادتان هست گفتم گوشی را سیصد و بیست هزار تومان خریدم. آقای با انصافِ فروشنده آن بیست هزار تومان اضافی را به خاطر یک کارت طلایی رنگ ضمانت به مبلغ گوشی افزوده بود. با شماره کارت تماس گرفتم و راهی مرکز خدمات شدم. مرکز خدمات یک واحد ۶۰ متری دلگیر و درب و داغان بود در طبقه سوم یک ساختمان قدیمی بالاتر از تقاطع امیرآباد و فاطمی. کل مرکز خدمات را یک مرد ژولیده بی حوصله اداره می کرد. گوشی را که دید گفت باید بماند اگر فلان و فلانش سوخته باشد (یادم نیست کجایش را گفت) هزینه اش زیاد می شود. اگر هزینه اش زیاد شد قبل از تعمیر زنگ می زنم. و قبل از تعمیر زنگ زد. چند روز بعد و گفت که فلان و فلانش سوخته است و گفت که حاضر است گوشی را به قیمت یک صد هزار تومان بخرد. و من دلفریب را فروختم. کاخ رویاهایتان آباد و مستدام باد ولی یک پسر بیست و چند ساله به خاطر یک گوشی موبایل گریه کرد. یک ماه کار در گرمای کیش و سه ماه دلبری با دلفریب و چند قطره اشک و صد هزار تومان وجه نقد!
تایپ کردن دو دستی با ۵۸۰۰ یکی از لذت بخشترین کارها بود
من که جرات ندارم نقشه های GPS وبرنامه های ۵۸۰۰ رو از هارد پاک کنم احتمالا برای آخرالزمان بدون اینترنت بدرد بخوره …
سلام دوست عزیز
یه سوال داشتم ازتون اسم ماشین بازی که رو خود گوشی نصب بود چی بوود؟
من هم یک ۵۸۰۰ ای هستم / ۶ ساله که همراه منه
قبل از اون سرو کله اندروید هم پیدا شده بود که گوشیها با هزینه کمتر امکانات بهتری به همراه داشتند .
اون موقع تا اون جایی که یادم میاد فقط ویندوز فون بود ای اواس بود و سیمبین فکر نکنم خبری از اندروید بود.
گوشی نوکیا فقط 5700XpressMusic. بعد از ۹ سال استفاده هنوز دارمش. اونم فقط بخاطر کیفیت فوق العاده صداش.
با سلام و درود
یادش بخیر بندش یه تیکه پلاستیکی داشت و روش نوکیا نوشته بود ، چه لاوهایی که میترکوندیم ….
اکسپرس موزیک بود و صدای بلندی داشت . دوربین خیلی خوب و واقعا لمسی بودنش حالی وصف ناپذیر بود حالا اولین گوشی لمسی بود یا نه ؟ دقیقاً نمیتونم نظر بدم اما درسالهای ۸۸ یا ۸۹ اولین هم نبوده باشه جز اولین ها بوده . اوایل خیلی سخت لمس میگرفت و بعدا درست درست شد . بجز لمسی بودن و امکانات بالا ، تا حدودی ضدضربه هم بود . چند بار وحشتناک از دستم افتاد اما هیچی نشدش . تا چند سال دستم بود که بعدا نوت یک سامسونگ رو گرفتم و از آن موقع فقط نوت به نوت بروزرسانی کردم …. یادش بخیر و ممنون مگ عزیز برای این خاطره بازی شیرین
پیروز باشید . کاشکی خاطرات باعث شیرینی روزمان باشند نه حسرتش
منم استفاده کردم ولی یکم کند بود ولی می ارزید به گوشی های چینی الان، من بازم نوکیا استفاده میکنم به امید روزی که نوکیا گوشی هوشمند اندرویدی شو معرفی کنه ،الان یه آشا۳۰۹ دارم که چهار ساله استفاده میکنم.
سلام من یه گوشی نوکیا 5800xpressmusicدارم از سال ۱۳۵۸که خریدمش الان هم دارم ازش استفاده میکنم گوشی بسیار خوبیه.درجه یکه
من الان که سامسونگ نوت ۵دارم فکر میکنم ۵۸۰۰خیلی بهتر از سامسونگ هست.
فعلا از نوت ۵به عنوان یه تبلت استفاده میکنم.