نقد قسمت اول سریال هیولا؛ مهران و مَردُم!
نوشتن درباره کار جدید مهران مدیری یعنی سریال هیولا برای هر منتقدی سخت است. وقتی اعلام شد پس از مدتها، مدیری و پیمان قاسمخانی، که مهمترین آثار کمدی تاریخ تلویزیون مثل «پاورچین»،« شبهای برره» و «مرد هزارچهره» را در کنار هم خلق کردهاند، بار دیگر برای ساخت هیولا با هم همکاری میکنند، همه انتظار داشتند که با محصولی عجیب و غریب و به شدت خندهدار مواجه شوند، اتفاقی که در هیولا حداقل تا اینجای کار نیافتاده. پیمان قاسمخانی پست عجیب طراح و سرپرست نویسندگان را در حالی بر عهده گرفت که «هیولا» تنها یک نویسنده داشت و آن امیر برادران بود و سرپرستی گروه نویسندگان یکنفره کار عجیبی به نظر میرسد. در فضای وب جز چند نقد در بلاگ خود نماوا (یکی از سرمایهگذاران اثر) نقد چندانی به چشم نمیخورد و اگر هم باشد، نقدهای منفی از جنس آن چیزی است که مسعود فراستی در هفت گفت: «هیولا نشانهای از سقوط مهران مدیری است. »
«هیولا» ماجرای یک دبیر ساده به نام شرافت (با بازی فرهاد اصلانی) است که باید در تهران امروز و زیر فشار اقتصادی شدید، بین حفظ اخلاق و شرافت و یا تندادن به رشوه و بیاخلاقی یکی را انتخاب کند. بحرانهایی مثل نبود دارو، گرانی اقلام خوراکی، صاحبخانه بد و از همه مهمتر اختلاس در صندوق فرهنگیان (با نام کنایی صندوق خاک پای فرهنگیان) مشکلاتی است که در این چند قسمت آقای شرافت باهاش درگیر میشود.
اگر بخواهیم خود «هیولا» را به عنوان یک اثر کمدی بررسی کنیم، بسیاری از انتقادها درست است؛ هیولا در بهترین حالت یک درام با لحظات شیرین است تا کمدی تمام عیار مانند آثار قبلی مدیری. در سه اپیزود اول جز چند لحظه خاص (از قبیل شوخی با خاوری) سریال لبخند چندانی بر روی لب مخاطب نمیآورد. در جنبه درام هم «هیولا» خیلی عادی پیش میرود: نه ریتم سریعی دارد و نه کار دراماتیک عجیبی میکند. شاید تنها تغییر نسبت به سریالهای قبلی اضافه شدن تیتراژ و فیلمبرداری با کیفیتی بالاتر از قبل باشد. به نظر میرسد که بررسی «هیولا» از این منظر درست نیست. اهمیت مهران مدیری در حوزه سرگرمی کشور، بهاندازهای هست که سریال لایق نگاهی دوباره باشد. ظاهرا اصلیترین نکته در خلق «هیولا» تلاش مدیری برای ساخت اثری درباره وضعیت مردم است.
از انتخاب بازیگران شروع کنیم، مدیری به جای انتخاب همیشگی کمدینهای دور و برش، این بار به سراغ فرهاد اصلانی رفته که با نقشهای دراماتیکش شناخته میشود. و در سه اپیزود اول، تعداد لحظات درماندگی آقای شرافت (که معمولا هم با موسیقی سوزناک همراه میشود) خیلی بیشتر از لحظات کمدی سریال است.
اگر درست یادتان باشد، مهران مدیری حدود یک سال پیش در «خندوانه» روبهروی رامبد جوان حاضر شد و در آنجا دوران فعلی را منحطترین دوران اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و… بشر خواند. وقتی در روز سیزدهبهدر مدیری بعد از مدتها دوباره به روی سن «دورهمی» آمد، اهمیت مونولوگ آغازیناش خیلی بیشتر از بامزه بامزگی آن بود؛ نقد تند و صریح به مسئولان کشور تا حدی که صدای مسئولین رده بالای کشور (به طور مثال وزیر کشور) هم درآمد.
با توجه به این مسائل میتوان گفت که «هیولا» محصول مهران مدیری جدیدی است که خیلی با آن بازیگری که نقش فرهاد برره را بازی میکرد تفاوت دارد. مهران مدیری تازهای که دیگر کمدین نیست، یا حداقل نمیخواهد فقط کمدین باشد. این مدیری جدید کاراکتری است که برایش حرف زدن از بحرانها و مشکلات اهمیت بیشتری از ساختن یک کمدی خوشریتم دارد. به کامنتهای سریال مدیری در شبکهای اجتماعی نگاه کنید، هرچند «هیولا» مردم را نخندانده، اما با آنها همدردی کرده. مردمی که در اوج بحرانهای اقتصادی هستند خود را در شخصیت شرافت میبینند. مردمی که میبینند روزبهروز بیاخلاقی و ظاهرسازی و ریاکاری بیشتر و بیشتر عامل موفقیت افراد میشود. و هر روز از جایی خبری از اختلاس و فساد مالی در اخبار دیده میشود، «هیولا» را نه برای خندیدن یا سرگرم شدن که برای حسی از شنیدهشدن میبینند. اینکه به نظر میرسد کسی حواسش به آنها هست.
مدیری حالا دیگر در زمین کمدی بازی نمیکند، او ترجیح میدهد که در حد توان خود بازتاب صدای مردم باشد. ترجیح میدهد دردمند باشد تا بامزه و از تلخی واقعی زندگی بگوید تا کمدی شیرین ولی الکی.
آیا این مسیر الزاما درست است؟ پاسخ این سوال را نمیشود به همین راحتی داد. باید نشست و دید که «هیولا» در ادامه راه به کجا میبرد. این را که مدیری خواسته در کارنامهاش تغییر لحنی اساسی بدهد، میشود کاملا احساس کرد. اما برای فهمیدن اینکه حرکتاش در ادامه سبب افزایش محبوبیت او در میان مردم میشود یا اینکه مردم همچنان مدیری قبلی را ترجیح میدهند، باید منتظر ادامه سریال و قضاوت مردم باشیم.
نسبت به کارهای قبلی آقای مدیری
مثل ساعت خوش، برره و قهوه تلخ متاسفانه سریالهای هیولا و درحاشیه و برنامه دورهمی به شدت تنها جنبه درآمد زایی دارند و نشانی از فاصله گرفتن از نگاه های عمیق تر و جون دارتر قبلی است.
سریال هیولا یه شاهکاره بین المللیه
باید به تک تک دیالوگ های سریال فکر کنید ، اندیشه کنید، تا بفهمید این بشر چی ساخته و چرا گفته این سریال خیلی مهمه
دلم میسوزه واسه آدمایی که فقر فرهنگی دارن و میگن نمیتونن باهاش ارتباط برقرار کنن
با سلام.
چرا و به چه دلیل سریال هیولا با برکینگ بد مقایسه می شود؟!به صرف اینکه بازیگر نقش اول هر دو سریال ،معلم شیمی بودند؟!
متاسفانه تمامی نقدهای سریال هیولا یا منبعث از شتابزدگی در اظهار فضل بوده و یا بیان مغرضانه.
سریال هیولا،سریال هیولاست.
اغلب کارهای ایرانی به صورت کپی برداری از کارهای خارجی و هالیوودی هستن که این سریال نیز از این قاعده مستثنی نیست که در آن معمولا نویسندگان با حفظ چارچوب تم و ظاهری متفاوت به فیلم میدن و در اصطلاح خودمونی یا همون ایرانیزش می کنن اما چارچوب وبیس کار همونه.
این سریال در واقع بر گرفته از سریال بسیار محشر و شاهکار بریکینگ بد هستش که در اون سیر صعودی درونی یک فرد را نشون میده حالا شاید از نظر ما به فساد کشده شدن به نظر بیاد اما در اصل خروج ذره ذره یک شخصیت از لاک محافظه کارانه و جسور شدن تدریجی رو به نمایش میزاره که البته نمی خوایم وارد جزییات و برداشت های متفاوت از این کار بشیم. اما در هر صورت این کار نیز یک کپی برداری محض تلقی میشه و جالب تر اینکه این معلم می تونست حتی یک معلم ریاضی یا فیزیک باشه اما همانند برکینگ بد یک معلم شیمی در نظر گرفته شده که مسیر فیلم با فرهنگ و مشکلات اجتماعی ما هم به خوبی در هم آمیخته شده.
درکل میشه گفت که از دو دهه بعد انقلاب ما واقعا فیلم ساز به تمام معنا نداشتیم و این مهم روز به روز شدیدتر خودشو جلوه میده.
تو برو همون بریکینگ بد و ببین چکارت به هیولا چرتو پرت میگی
بابا منتقد
تو خوبی
ما بدیم
کارگردان قرار نیست با طرز فکر تو کاراشو بسازه
مدیری زحمت کشیده تا به اینجا رسیده
گذشتشو نشنیدی چطوری زندگی میکرده
مصاحبشو ببین
پس درک داره که مردم عادی چطوری زندگی میکنن
الکی نظر میدی
به نظر من مثل خیلی سریالای موفق بین المللی که اول با ریتم کندی شروع میشن این سریالم ۳-۴ قسمت اولو به فضا سازی اختصاص داده و از قسمت ۵ ام به بعد ریتمش تند میشه
مهران مدیری واقعا یه هنرمند مولفه
بسیار سریال با کیفیتیه. از نظر نور و صدا و رنگ و متن و اجرا عالیه. روندش خیلی صعودیه یعنی هر قسمت از قسمت قبل بهتره. اینکه بعضی از افراد الزاما به هنرمند دیکته می کنن که باید اون جوری که ما میگیم بسازی درست نیست. مدیری شاید بخواد سبکش رو عوض کنه. تو سبک قبلی تا آخرش رفته و شاید اون سبک براش دیگه جذابیتی نداره. من مطئنم این کار مدیری تا یکی دو ماه دیگه جواب میده و همه به این طنز باکلاس عادت می کنن. این به نفع همه ست. هنر کشورمون در ژانر کمدی و طنز یه درجه بالاتر میره. دیگه هر مسخره بازی به عنوان کمدی به خوردمون نمیدن. این فقط از عهده ی هنرمندی مثل مدیری برمیاد. هنرمندی که با ساعت خوش هم همین کار رو کرد با پاورچین هم همین کار رو کرد.
بلعکس من و خونوادم خیلی با این طنز ارتباط برقرار کردیم کاملا سبک کار عوض شده ولی این اطمینانو به ادم میدد که داره یه طنز تلخ با کیفیت و تمیز میبینه چیزی ک اصلن تو ایران دیده نشده….
چند وقت پیش سریال برره رو دوباره دانلود کردم و دیدم واقعا به چچیزایی میخندیدم اصن انگار اون برره ایی نبود ک با اشتیاق میشستیم پای تلویزیون ک ببینیم تو اون روستای دور سر کامران چی میاد ن فقط من از بقیه هم پرسیدم نظرشون همین بود شاید مزاج ها تغییر کرده و وضعیت جامعه اینو میطلبه…
هیولا واقعا کار تمیزیه از تیتراژ گرفته تا طرز روایت داستان فقط امیدوارم قضیه ی قهوه تلخ براش پیش نیاد که بعید هم نیس و با همین کیفیت و قدرت ادامه بدد
آقای شرافت بههیچ وجه شریف نیست و شبیه مردم عادی نیست. آقای شرافت در سریال بهعنوان معلم مدارس استعدادهای درخشان (تیزهوشان) معرفی میشود. درحالیکه عوامل سریال هیچ تحقیقی دربارهٔ معلمها و مدارس تیزهوشان نداشتهاند و سریال پر از ایراد است.
آقای شرافت، و خاندانش بیشتر از اینکه شریف باشند، تو سَریخور معرفی میشوند. واضح است که مهران مدیری، که زندگی خصوصیاش سالهاست از مردم عادی فاصله گرفته است و در ناز و نعمت زندگی میکند، نمیتواند حرف مردم را بزند.
در همین سریال دقت کنید به صحنههایی که از خانهٔ پولدارها نشان داده میشود. (خانهٔ کامروا و چمچاره) این صحنهها چقدر خوب هستند؛ حرکت آرام دوربین، دکوراسیون عالی، رنگبندی زیبا و … خب! طبیعی هم هست! مهران مدیری که سالهاست در ناز و نعمت زندگی میکند، بهتر میتواند شخصیتهای پولدار را به تصویر بکشد…
بابا منتقد، اندیشمند، ستاره ی سینمای ایران، ما میگیم نره تو میگی بدوش؟!!
این صحنه هایی رو که تو با این دقت دیدی ما ندیدیم، دقیقا فیلم داره راجع به افرادی مثل شما حرف میزنه، باطن و ظاهر کاملا متفاوت، میشینین فیلمو نگاه میکنین، لذت میبرین، بعد میگین خیلی فیلم ضعیفی بود،که بگن شما فیلم بینی؟ منتقدی؟ مفسری؟ ول این حرفا کن برادر، این مدل حرف زدن کسی رو منحصر به فرد نمیکنه.
به شدت منتظر قسمت بعدیم، امیدوارم فصل های زیادی براش در نظر بگیرن.
تشکر از دیجی مگ
جسارتا این متن چیزی جز یه توجیه الکی نبود
…نمیخواد کمدی و طنز باشه ؟! خیلی هم عالی
…از همون اول ادعاش رو نداشته باشه ..در
پرداختش هم رئال تر باشه تا تاثیرش هم بیشتر
شه…بازی اگزجره ی امثال شبنم مقدمی و خیر اندیش و حتی خود فرهاد اصلانی رو نداشته باشه ..کادربندی شیک و مرتبط و کارت پستالی نداشته باشه …مثل سایر آثار اجتماعی که تو سینما ساخته میشه …این مردمی بودن فقط و فقط یه ادعاست..ادعای هواخواهان و تیم رسانه ای مدیری ..مثل همون ادعاهایی که در مورد طنز کار قبل از پخشش مطرح میشد …حالا که طنز کار در نیومده ، این یکی مطرح شده ..که حتی از اون یکی ادعا هم بی پایه و اساس تره…مدیری در کارهای اخیر به نظر میرسه به سمت طنز افرادی مثل وس اندرسون رفته …اشتباهش همین جاست ، جنس مدیری نیست..به گروه خونیش نمیخوره …باس بره سمت همون شوخی های کلامی و برره …