نقد فیلم قصیده‌ گاو سفید؛ چطور با یک پایان عجیب رشته‌هایتان را پنبه کنید

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۳ دقیقه
نقد فیلم قصیده گاو سفید
در نقد فیلم قصیده گاو سفید خطر اسپویل وجود دارد.

بهتاش صناعی‌ها کارگردانی است که هنوز بهترین فیلمش را نساخته اما به وضوح نگاه جسورانه‌ای به سینما دارد. فیلم قبلی‌اش «احتمال باران اسیدی» فضایی متفاوت با بقیه‌ی آثار سینمای ایران داشت. جهان خودش را خیلی خوب ساخته بود. به عبارتی فیلم خودبسنده‌ای بود که می‌توانستید جهان کاراکترش را با بازی دیدنی شمس لنگرودی درک کنید. «قصیده گاو سفید» قرار است فیلم اجتماعی‌تری باشد. هر چند کارگردان باز هم تلاش می‌کند فضای شخصی خودش را داشته باشد اما به هر حال متاثر از یکی از مهم‌ترین بحث‌های این‌ سال‌ها یعنی قصاص است.

«قصیده گاو سفید» یکی از جسورانه‌ترین فیلم‌های سال‌های اخیر است. داستانش پیرامون یک قصاص اشتباه روایت می‌شود بدون آن که به صورت مستقیم در مدح یا ذم قصاص داستان‌سرایی کند. با دو بازی خوب از مریم مقدم و علیرضا ثانی‌فر که باعث می‌شود هر چند فیلم ریتم کندی دارد و کشدار است اما بتوانید با کاراکترها و احساسات‌شان همراه شوید.

مشکل از جایی شروع می‌شود که صناعی‌ها در دل جهان خودش می‌خواهد یک درام اجتماعی واقع‌گرایانه داشته باشد و نمی‌تواند در روایتش تعادل را رعایت کند. به نظر می‌رسد بعضی از کاراکترهایش را نمی‌شناسد و در نتیجه شخصیت‌پردازی‌هایش با نقص روبه‌رو هستند. آن بخش‌هایی از فیلم که به رابطه‌ی میان زن و مرد می‌پردازد جذاب از کار درآمده اما سکانس‌هایی که کاراکتر مرد محور فیلم می‌شود که در حقیقت مربوط به بخش اعتراضی قضیه به یک سوژه‌ی اجتماعی است فیلم از دست می‌رود.

آن قسمتی از ایده‌ای را که در ذهن صناعی‌ها بوده و تبدیل به اسم فیلم و حضور نمادین آن گاو سفید در محوطه‌ی زندان شده، درک نمی‌کنم. آن قاب چیزی بیشتر از یک قاب صرف اهمیت دارد چون گاو و شیر و پایان‌بندی آخر که فیلم را خراب می‌کند همه به یکدیگر مربوط هستند.

اعتبار فیلم «قصیده گاو سفید» به سوژه‌اش برمی‌گردد و بازی بازیگرانش و شیوه‌ی نمایش رابطه‌ی میان زن و مرد. به این که سردی و کندی فیلم صناعی‌ها، حتی اگر دوستش نداشته باشید تحمیلی نیست.

نقطه ضعفش این جاست که به نظرم کارگردان تصور غلطی از کاراکتر مردش دارد. در نتیجه تقابل‌های درونی و بیرونی کاراکتر مرد با خودش و دیگران گاهی مضحک می‌شود. مثل واکنشی که به سگ همسایه نشان می‌دهد یا این که در زندگی‌اش انگار اسم گوگوش را نشنیده و ولنتاین هم برایش یک واژه‌ی خارجی است که معنایی ندارد.

خیلی از سکانس‌های مرد گل درشت برگزار می‌شود مثل دیالوگ با همکارش درباره‌ی تشکیک در مساله‌ی قصاص یا سکانسی که مرد نشسته و کارگر سطل آب را زیر پایش خالی می‌کند که نشان می‌دهد مرد چه مشتاق است گناهانش شسته شود.

ما خیلی زود به عنوان ناظر مرد را می‌شناسیم اما سوال این جاست که چه‌طور زن او را نمی‌شناسد؟ سوالی که یک سوم فیلم ذهن مخاطب را درگیر می‌کند و در نهایت با یک دیالوگ سرسری که مرد دو روزی مریض بوده و فقط برادرشوهر زن را دیده سر و تهش را هم می‌آورند. رابطه‌ی زن و مرد هر چند در رفتار زن نمودهای جذابی پیدا می‌کند، که البته خیلی از آن‌ها مثل رژ لب زدن جلوی آینه کلیشه شده ولی همچنان کارکرد خودش را دارد، اما برای شروع رابطه‌ی آن‌ها منطق چندانی از سمت زن وجود ندارد.

کلیشه‌ها گاهی آزاردهنده می‌شوند مثل حضور برادرشوهری که به نظر می‌رسد به شیوه‌ی فیلم‌ «واکنش پنجم» تهمینه میلانی انتظار می‌رود سرپرست زن باشد وگرنه خانواده‌ی شوهرش چشم به حضانت بچه دارند.

همه‌ی این نقاط ضعف می‌توانست قابل بخشش باشد اگر فیلم جایی تمام می‌شد که به قرینه‌ی صحنه‌ی ابتدایی با گریه‌ی زن در ماشین تمام شود اما بهتاش صناعی‌ها دور از ذهن‌ترین پایان را برای قهرمانش رقم می‌زند تا کل فیلم را با آن بر باد دهد. پایانی که هیچ منطقی برایش متصور نیست و انگار از جهان دیگری آمده و به جهان آرام فیلم تحمیل شده است.

درام آرام و درونگرایانه ناگهان تبدیل به یک تریلر جنایی می‌شود و بدتر از آن گذاشتن سکانسی است که نمی‌شود فهمید آن چه اتفاق می‌افتد در ذهن زن گذشته یا واقعیت است. انگار خود فیلمساز هم نمی‌توانسته تصمیم بگیرد که قهرمانش باید چه‌طور دست به انتقام بزند.

به این ترتیب کارگردان جهانی را که خلق کرده با دست خودش، با کلیشه‌های گل درشت میانه‌ی فیلم و پایان‌بندی نچسب و غیرمنطقی، خراب می‌کند.

«قصیده‌ گاو سفید» فیلمی جسورانه است که جسارت‌هایش ممکن است زمان اکران کار درستش بدهد اما به صرف جسورانه بودن نمی‌شود آن را فیلم خوبی دانست.

ارزشگذاری فیلم از چهار ستاره: یک و نیم ستاره

نقد فیلم قصیده گاو سفید بازتاب دیدگاه‌های شخصی نویسنده است و لزوما موضع دیجی‌کالا مگ نیست.
آخرین اخبار و اطلاعات درباره‌ی فیلم‌های مختلف جشنواره را در صفحه‌ی ویژه‌ی جشنواره فیلم فجر ۹۸ بخوانید.

بیشتر بخوانید:
در روزهای جشنواره‌ی فیلم فجر ۹۸ نویسنده‌ی دیجی کالا مگ بشوید



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

۶ دیدگاه
  1. سارا

    آقای کارگردان بیننده رو چی فرض کردی؟دو تا سوال از یه قاضی میپرسیدی حداقل

  2. نادا

    دوباره ….! 😐

    خیلی ایراد داشت ، دم دستی بچم میگه بریم سینما ، بریم سرخاک ، یه تخت آماده تو پذیرایی برا مهمون ، نرفتن دنبال جنازه بچش تا چند روز و صبر کردن تا بیارن ، قاضی مریض بوده و ….
    فقط سکوت و فیلم برداری خوب و فضای خوب ..

  3. Fati

    مریم مقدم عالی بازی کرد کلا بازی دو بازیگر عالیبود… اینکه مینا با این حجم از قصاوت رضا رو نمیکشه شکی درش نیست ولی بعنوان بیننده واقعا اذیت شدم… چرا کارگردان گمان میکند ممکن است بیننده گول بخورد؟ عشق مینا به رضا خیلی فراتر ازین حرفها بود که حتی بیرون رفتن مینا رو انتظار نداشتم… رضا میبایست چقدر تقاص پس بدهد؟ ایا ظلمی که در حقش روا شد خیلی بیشتر از سهمش از اشتباه در داوری اش نبود؟ دیگر قاضی ها که هیج عذاب وجدانی نداشتن کجا بودن چرا مینا از قصور همگی با هم مطلع نشد

  4. مانیا

    فیلم خوبی بود، ارزش دیدن را دارد.

  5. محمد

    فیلم خوبی نبود،فقط با احساس بازی کرد.

  6. آرام

    من هم در ابتدا با پایان فیلم مساله داشتم اما دوباره که فیلم را دید به نظرم آمد صحنه قبل از خروج مینا از خانه جایگزین مکالمات تلخ تر از زهری است که با رضا دارد.

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما