معرفی فیلم نبراسکا؛ یک رابطه پدر و پسری مرغوب و درجه یک
الکساندر پین در فیلم نبراسکا یک رابطه پدر و پسری درجه یک ارائه میکند. بازی درخشان بروس درن در نقش وودی گرنت برایش نامزدی اسکار به ارمغان آورد.
داستان پدری که اصرار دارد پولی در نبراسکا گیرش میآید و میخواهد حتی شده با پای پیاده به آنجا برود. درنهایت پسر مرد و همسرش با او همراه میشوند.
چیزی که در مورد زوج وودی و دیوید دوستداشتنی میشود این است که در رابطه آنها از هیچجور آنارشیگری و نفرتی که قرار است در طول سفر تبدیل به عشق شود، خبری نیست. دعوایی هم اگر باشد کاملا خانوادگی است. اتفاقا بنظر میرسد دیوید خیلی هم پدرش را دوست دارد. تنها اتفاقی که در طول این سفر میافتد بلوغ خود دیوید است.
در کنار رابطه پدر و پسری، زوج زن و شوهر وودی و کیت(با بازی بامزه و دلنشین جون اسکوییب) هم جذاب و شیرین است و هم خیلی رئالیستی. پیرمرد و پیرزنی که سالها کنار یکدیگر زندگی کردهاند و زن با همه خوب و بد مردش ساخته و حالا از دست خل و چل بازیهای مرد رو به جنون است. فریاد میزند. تهدیدش میکند اما دست آخر قدرت خانواده از همه اینها بالاتر است. وقتی مادر و پسر بزرگتر پیش وودی و دیوید میآیند و چهارتایی شهر را میگردند و کیت از خاطراتش میگوید، حتی وودی سرگشته هم بنظر میرسد حالش بهتر است.
الکساندر پین جسورانه فیلمش را به شیوه سیاه و سفید فیلمبرداری کرده. او پیش از «نبراسکا» با فیلمهای «راههای جانبی» و «نوادگان» و حتی کمدی «درباره اشمیت» ثابت کرده بود کارگردانی است که قدرت تصویر کردن کاراکترهای دوستداشتنی با احساسات پیچیده را دارد. فیلم نامزد شش جایزه اسکار شد که البته هیچکدام را به خانه نبرد.
پین موفق میشود در طول فیلم هم شوخطبعیاش را حفظ کند و هم حالت طبیعی فیلم را از بین نبرد. پین بیشتر از هر فیلم دیگری اجازه میدهد که کاراکترهایش دست به کارهای جنون آمیز بزنند و به مخاطبش لذت تماشای این آدمهای عجیب و غریب را میدهد.