نگاهی به مزایا و معایب اپلیکیشنهای یادگیری زبان
اگر وعده و وعیدهای اپلیکیشنهای یادگیری زبان را باور کنیم، پس ظاهراً یادگیری زبان جدید هیچوقت بهسادگی الآن نبوده است. فقط کافیست روزی ۲۰ دقیقه وقت صرف یک اپلیکیشن کنید تا خیلی زود به یک زبان جدید مسلط شوید. اما واقعیت امر بسیار پیچیدهتر و البته ناامیدکنندهتر است.
اپلیکیشنهایی مانند Doulingo، Memrise و Babbel این وعده را میدهند که کاربران تنها با صرف وقت در گوشی خود میتوانند خواندن، نوشتن و صحبت کردن در زبانی جدید را یاد بگیرند. اگرچه مبنای آنها یکسان است، اما از لحاظ جزئیات تفاوتهای زیادی با یکدیگر دارند:
- دولینگو برای یادگیری زبان و ارائه کلمات و جملههای جدید، از روشهایی مانند تمرینهای شنیداری، فلشکارتها و سؤالات چند گزینهای استفاده میکند. بیشتر سؤالات حاوی بخش نظرات هم هستند که کاربران میتوانند در مورد آن سؤال به خصوص با یکدیگر بحث کنند. در ضمن در این سرویس میتوانید با افرادی که مشغول یادگیری زبان موردنظر شما هستند، ارتباط برقرار کنید.
- Memrise هم تا حد زیادی مشابه دولینگو است و کلمات و عبارات جدید را از طریق فلشکارتها، تمرینهای شنیداری و دیگر موارد آموزش میدهد. با این حال، این اپلیکیشن از چند مشخصه منحصر به فرد بهره میبرد. بهعنوان مثال، برای کلمات یا عبارات جدید، میتوانید یادداشت بنویسید تا بتوانید آنها را بهتر به خاطر بسپارید و هنگام مرور دوباره این موارد، یادداشتهای ثبت شده را میتوانید مشاهده کنید. همچنین باید به قابلیت Learn With Locals هم اشاره کنیم که همراه با بسیاری از کلمات و عبارات، ویدیوهایی از تلفظ آن عبارات توسط افرادی که زبان مذکور زبان اصلی آنها به حساب میآید، ارائه میشود. همچنین در مقایسه با دولینگو، Memrise برای توضیح موضوعهای جدید یا پیچیده معمولاً کارتهای حاوی توضیحات بیشتری را ارائه میدهد.
- Babbel با دو گزینه دیگر فرق دارد. اگرچه این اپلیکیشن یادگیری زبان هم از تمرینهای شنیداری و سؤالات چند گزینهای استفاده میکند، اما برای یادگیری کلمات و عبارات جدید عمدتا از مثالهای مکالمهای استفاده میکند. همچنین هنگام انجام این تمرینها، با توجه به قابلیت تشخیص گفتاری که دارد، از کاربر میخواهد که وارد مکالمه شود. این موضوع به کاربر کمک میکند که تا حد زیادی تلفظ صحیح کلمات و جملهها را یاد بگیرد و تکرار کند.
علیرغم این تفاوتها، تمام این اپلیکیشنها یک هدف مشترک دارند و آن هم چیزی نیست جز یادگیری زبان از طریق تمرینهای روزانه. چنین وعدهای بهخصوص برای افرادی که به محیط موردنظر یا فضای آموزشی دسترسی ندارند، بسیار وسوسهانگیز است. اما سؤالی که مطرح میشود این است که آیا چنین روشی مؤثر واقع میشود؟ با توجه به بررسی گسترده این اپلیکیشنها-به خصوص دولینگو-میتوانیم بگوییم که از طریق بهرهگیری از آنها میتوانید «بخشهایی»از زبان خارجی را یاد بگیرید اما فارغ از تسلط کامل بر زبان، حتی اگر میخواهید قادر به انجام مکالمات بهصورت روان باشید، این اپلیکیشنها کافی نخواهند بود.
بیشتر بخوانید: بررسی اپلیکیشن Duolingo؛ یادگیری زبان با کمترین دردسر
اپلیکیشنهای یادگیری زبان عمدتا مناسب عبارات ابتدایی هستند
عبارت «یادگیری یک زبان»، پیچیدگی این موضوع را اصلا نشان نمیدهد. یک زبان یک بخش یکپارچه و مشخص نیست بلکه سیستمی پیچیده از اجزای مختلف به حساب میآید که برقراری ارتباط را امکانپذیر میکند. لغتنامه سرشار از کلمات مختلفی است که یادگیرندگان زبان جدید باید بسیاری از آنها را به خاطر بسپارند. دستور زبان یا گرامر هم اصولی هستند که به افراد اجازه میدهد لغتهای موردنظر را در جملههایی قرار دهند. در نهایت باید به خط اشاره کنیم که از حروف الفبا تشکیل میشوند و جلوهی بصری کلمات و عبارات به حساب میآیند.
چنین اپلیکیشنهایی برای زبانهایی مانند ژاپنی، روسی و کرهای که خط الفبایی مختلفی دارند، تا حد زیادی مثمر ثمر واقع میشوند. دولینگو و Memrise با بهرهگیری از فلش کارتها و تمرینهای مختلف به کاربران کمک میکنند که نشانههای مختلف را در خط جدید یاد بگیرند و اپلیکیشن Babbel هم در این زمینه فراتر میرود و توضیحات بیشتری ارائه میدهد.
بیشتر بخوانید: نقد و بررسی اپلیکیشن Memrise؛ دانشگاهی در جیب شما
بعد از چند هفته یا چند ماه تمرین، کاربر موردنظر دیگر با تمام نشانههای موجود در خط جدید آشنا میشود. اگرچه همچنان نمیتوانید تمام کلمات را بخوانید، ولی روی هم رفته یادگیری خواندن کلمات جدید بسیار سادهتر میشود. البته این فقط یک بخش بسیار ابتدایی یادگیری زبان جدید محسوب میشود.
مهمترین نکته قوت اپلیکیشنهای یادگیری زبان، در زمینهی آموزش عبارات ابتدایی است که بهخصوص در هنگام سفر مثمر ثمر واقع میشوند. زمانی که به کشور خارجی میروید، یادگیری عباراتی مانند «این جنس چه قیمتی دارد؟» کار شما را بسیار سادهتر میکند، ولی به چنین کاری «یادگیری» زبان خارجی نمیگویند زیرا صرفاً مشغول حفظ کردن عبارات به خصوصی هستید.
بهعنوان مثال، عبارت ایتالیایی Dov’è il bagno به معنای «دستشویی کجاست؟» است. حالا اگر شما هیچ آشنایی با زبان ایتالیایی نداشته باشید، آیا میدانید کدام بخش جمله به معنای دستشویی است؟ یا مثلاً میتوانید آن را طوری تغییر دهید که جمله به «هتل کجاست؟» تغییر پیدا کند؟ اپلیکیشنهای یادگیری زبان صرفاً کل جمله را آموزش نمیدهند، بلکه آنها این جملهها را به بخشهای مختلفی تقسیم میکنند و چند نمونه مختلف از یک جمله خاص را ارائه میدهند تا کاربران بتوانند بهراحتی با توجه به موقعیت خود، آنها را تغییر دهند.
اما از همه مهمتر، اپلیکیشن های یادگیری زبان مرتباً یادآوری میکنند که یادگیری زبان جدید کار نیمهوقتی نیست. نوتیفیکیشنهای دولینگو که شهرت زیادی دارند و دائماً یادگیری زبان را به کاربران خود یادآوری میکنند. البته این رویکرد تبدیل یادگیری به یک نوع بازی، میتواند جنبههای منفی هم داشته باشد و مثلاً به جای مراجعه به درسهای جدید، دوباره تمرینهای قدیمی را انجام دهیم تا همچنان رکورد خوبی در اپلیکیشن داشته باشیم. اما در نهایت باید به خاطر داشته باشیم که دور زدن یا به تعویق انداختن تمرینها، تنها به ضرر خود ما است.
مواردی که اپلیکیشنهای یادگیری زبان نمیتوانند آموزش دهند
همانطور که گفتیم، این اپلیکیشنها اگرچه برای آموزش خط الفبایی و جملات ساده بسیار مفید هستند، اما این موارد تنها بخش اندکی از یک زبان محسوب میشوند. از آنجایی که «روان بودن» در زبان جدید را بهراحتی نمیتوان توصیف کرد، برای این کار از استاندارد «چارچوب اروپایی مشترک مرجع برای زبانها» یا به اختصار «CEFR» استفاده میکنیم که یک استاندارد مشترک برای اندازهگیری مهارت و دانش زبانی افراد است.
در این استاندارد ۶ سطح مختلف وجود دارد که در ادامه بهصورت مختصر و مفید به آنها میپردازیم:
- در سطح A1، زبانآموز میتواند عبارات ساده را بفهمد، قادر به معرفی کردن خود است و سؤالات سادهای را میتواند بپرسد و اگر فرد مقابل به آرامی صحبت کند، میتواند در سطحی اولیه تعامل زبانی داشته باشد. سطح A2 شامل درک جملات پرکاربرد، برقراری ارتباط برای وظایف ساده و توصیف بخشهای ساده گذشته زندگی خود است. این دو سطح، بخش ابتدایی را تشکیل میدهند.
- در سطح B1 زبانآموز باید بتواند نظرات، علائق و آرزوهایش را شرح بدهد و هنگام مسافرت از پس موقعیتهای پیچیده بربیاید. در سطح B2 از زبانآموز انتظار میرود که بدون مشکل بتواند با یک فرد بومی صحبت کند و بتواند در مورد موضوعهای تخصصی بحثهای پیچیده داشته باشد. این دو سطح هم بخش مستقل را تشکیل میدهند.
- در نهایت، باید به سطح C1 اشاره کنیم که در چنین سطحی، زبانآموز باید بتواند از زبان بهصورت منعطف و کارآمد برای نیازهای اجتماعی، آکادمیک و تخصصی استفاده کند، طیف وسیعی از موضوعات مختلف و معانی تلویحی را درک کند.C2 که بالاترین سطح محسوب میشود، فرد موردنظر میتواند بهسادگی هر چیزی که میشنود یا میخواند را درک کند و اطلاعات دریافتی از منابع مختلف را بهصورت منسجم بیان کند. این دو سطح بخش پیشرفته را تشکیل میدهند.
کاملاً مشخص است که اپلیکیشنهای یادگیری زبان نمیتوانند کاربر موردنظر را به تنهایی به سطح پیشرفته نزدیک کنند. زیرا مثلاً در این اپلیکیشنها، درسهایی برای مکالمات بسیار پیچیده وجود ندارد و اگر صرفاً از آنها استفاده کنید، این یعنی با یک فرد دیگر ارتباطی ندارید و با توجه به استاندارد مطرح شده، در نهایت حتی نمیتوانید به سطح B2 برسید.
سرانجام شاید مهمترین ضعف اپلیکیشنهای یادگیری زبان این باشد که با افراد دیگر در ارتباط نیستید زیرا مهمترین هدف یادگیری زبان جدید، ارتباط برقرار کردن با افراد است. شما میتوانید مرتباً کلمات یا جملههای جدیدی یاد بگیرید، اما تا وقتی که درگیر مکالمات واقعی نشوید، نمیتوانید بهصورت روان از زبان موردنظر استفاده کنید یا بر اساس استاندارد CEFR، حتی به نیمه راه هم نمیرسید.
به خاطر همین موضوع هم که شده، یادگیری زبان از طریق اپلیکیشن باید یک نقطهی شروع باشد نه پایان. به همین خاطر اگر در چنین اپلیکیشنهایی تا سطح خوبی پیش رفتهاید، بهتر است برای ادامه به کلاسهای حضوری مراجعه کنید یا برای تمرین یک فرد بومی را پیدا کنید.
بیشتر بخوانید: ۵ اپلیکیشن برتر برای یادگیری زبان
منبع: New York Times
ممنون از مقاله خیلی خوبتون. ای کاش از اپلیکیشن های ایرانی هم صحبت میکردید.
اپلیکیشن آموزش زبان ریمرسی به نظرم واقعا عالیه. میشه با پارتنر زبان تمرین کرد و ویدیوهای آموزشی زیادی هم داره.