فیلمهای مرد عنکبوتی از بدترین تا بهترین
مردعنکبوتی یکی از محبوبترین چهرههای ابرقهرمانی است به شکلی که اگر بتمن را نادیده بگیریم میشود ادعا کرد در میان شخصیتهای ابرقهرمانی شاخص بیشترین تعداد فیلم سینمایی براساس شخصیت مرد عنکبوتی ساخته شده است. همچنین باید به این نکته نیز اشاره کنیم که شخصیت اسپایدرمن و فیلمهای مرد عنکبوتی همواره نقش پررنگی در جهان سینمایی مارول داشته است. مرد عنکبوتی چه پیتر پارکر باشد چه مایلز مورالز ذاتا کودکی است که لقمههای بزرگتر از دهانش برمیدارد و مجبور است مسئولیتی بزرگ را برعهده بگیرد.
شخصیت اسپایدرمن در سال ۱۹۷۷ برای اولین بار در فیلمی تلویزیونی به همین نام ظاهر شد. در اواسط دهه هشتاد حقوق سینمایی مربوط به این شخصیت خریداری شد و در نهایت در گذر زمان در حالی که میان چندین شرکت فیلمسازی دست به دست شد به سونی پیکچرز رسید. سونی سم ریمی را استخدام کرد تا در سالهای ۲۰۰۲، ۲۰۰۴ و ۲۰۰۷ به ترتیب فیلمهای «مرد عنکبوتی»، «مرد عنکبوتی ۲» و «مرد عنکبوتی ۳» را کارگردانی کند. در این آثار توبی مگوایر ایفای نقش پیتر پارکر را برعهده داشت.
اما سال ۲۰۱۰ سونی تصمیم گرفت این مجموعه سینمایی را دوباره از نو راه بیاندازد و برای این کار مارک وب را به استخدام خود درآورد. این بار وب در حالی که نقش اصلی فیلم را به اندرو گارفیلد سپرده بود برای سونی دو فیلم «مرد عنکبوتی شگفتانگیز» و «مرد عنکبوتی شگفتانگیز ۲» را به ترتیب در سالهای ۲۰۱۲ و ۲۰۱۴ ساخت.
در ادامه مسیر فیلمهای مرد عنکبوتی در سال ۲۰۱۵ استودیوهای مارول (شرکت دیزنی) و سونی طبق قراردادی این شخصیت را وارد جهان سینمایی مارول کردند. براساس این قرارداد در فیلمهای مشترک، سونی تصمیمات نهایی را درباره آثاری میگرفت که اسپایدرمن شخصیت مرکزی بود و مارول هم تصمیمات اساسی را در فیلمهایی اتخاذ میکرد که این شخصیت از جمله شخصیتهای فیلم بود اما نقش مرکزی برعهده نداشت.
این قرارداد به ساخت مجموعهای از آثار سینمایی جدید منجر شد که در همه آنها شخصیت مرد عنکبوتی اینبار با بازی تام هالند حضور داشت؛ «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی» در سال ۲۰۱۶، «مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه» در سال ۲۰۱۷، «انتقامجویان: جنگ ابدیت» در سال ۲۰۱۸، «انتقامجویان: پایان بازی» در سال ۲۰۱۹ و «مرد عنکبوتی: دور از خانه» در سال ۲۰۱۹ از جمله این آثار بودند. در میان این آثار دو فیلم بازگشت به خانه و دور از خانه با محوریت شخصیت اسپایدرمن تولید شدند.
در نهایت باید به این نکته هم اشاره کنیم که سونی سال ۲۰۱۵ تصمیم به تولید یک انیمیشن گرفت؛ این انیمیشن «مرد عنکبوتی: به درون دنیای عنکبوتی» نام داشت که سال ۲۰۱۸ اکران شد و عملکرد کاملا موفقیتآمیزی داشت. در ادامه ۸ فیلم سینمایی را که در آن اسپایدرمن نقش مرکزی دارد به ترتیب از بدترین به بهترین فهرست کردهایم.
۸- مرد عنکبوتی شگفتانگیز ۲ (The Amazing Spider-Man 2)
دومین فیلم از مجموعه فیلمهای مرد عنکبوتی نوعی فاجعه در تولید یک اثر سینمایی محسوب میشود؛ فاجعهای تمامعیار. در فیلم سینمایی «مرد عنکبوتی شگفتانگیز ۲» محصول سال ۲۰۱۴ قرار نیست با داستان پیش برویم و پیتر پارکر (با بازی اندرو گارفیلد) به عنوان یک شخصیت پخته در نظر بیننده شکل بگیرد، بلکه فیلم صرفا ساخته شده تا دنباله دیگری از یک مجموعه باشد و جهان گستردهای از اسپینآفها را بسازد. به دلیل عدم موفقیت مرد عنکبوتی شگفتانگیز ۲ از نگاه منتقدان تمام برنامههایی که برای ادامه این مجموعه وجود داشت متوقف شد و ادامه کار بار دیگر در جهان سینمایی مارول از سر گرفته شد.
فیلم گرههای مختلفی دارد که اساسا قادر نیست به درستی آنها را پیش ببرد و در نهایت بگشاید. تدوین بسیار آشفته است و به شکلی انجام شده که امکان تمرکز بر خط داستانی را کاملا از مخاطب گرفته است؛ در واقع با این شیوه تدوین نمیشود روی هیچکدام از شخصیتهای فیلم متمرکز شد.
اما شاید شکست اصلی اسپایدرمن شگفتانگیز ۲، شکست در ساخت شخصیتهای منفی فیلم بود. این اثر سینمایی با وجود در اختیار داشتن سه بازیگر مطرح حتی از پس ساختن شخصیتهای شرور خود برنیامد و نتوانست شخصیتهایی بسازد که برای پیتر پارکر تهدید قانعکنندهای باشند. دین دیهان در نقش هری آزبورن تلاش خود را کرده تا از پس کار بربیاید اما رابطهاش با پیتر خوب از آب در نیامده است و از سوی دیگر تبدیل هری به گابلین سبز بسیار ناگهانی و عجولانه اتفاق میافتد. جیمی فاکس در نقش الکترو و پل جیاماتی در نقش راینو هم با نقشآفرینیهای پوچ و سطحی ابدا بهتر از دین دیهان عمل نکردهاند.
درحالیکه رابطه بین اندرو گارفیلد و اما استون در اولین قسمت از مرد عنکبوتی شگفتانگیز از نقاط قوت فیلم محسوب میشد اما در دومین قسمت این مجموعه به این رابطه کم پرداخته شده است و در واقع میشود ادعا کرد که رابطه آن شور و بازیگوشی قسمت قبل را ندارد. فیلم صحنههای اکشن متعددی دارد اما با وجود تعدد هیچکدام آنها آنقدر تاثیرگذار نیستند که در خاطر بمانند. موسیقی هم آنطور که باید خوب عمل نکرده و در مجموع بیکیفیت است. صحنه آخر فیلم که در آن مرد عنکبوتی، پسربچهای که لباس مرد عنکبوتی را پوشیده از دست راینو نجات میدهد به قدری بد نوشته و بد تصویرپردازی شده است که هنگام دیدنش با خودتان میگویید واقعا چطور ممکن است چنین چیزی به ذهن یک نفر برسد و جلوی دوربین برود.
میتوان گفت مرد عنکبوتی شگفتانگیز ۲ – با بازیهای ضعیف، شخصیتهایی که به درستی پرداخته نشدهاند، لحنی که ثبات ندارد و صرفا تلاش برای ساختن بستری که بشود روی آن فیلمهای آینده مجموعه را ساخت – با قاطعیت بدترین فیلم از مجموعه فیلمهای مرد عنکبوتی تا به امروز است.
مرد عنکبوتی شگفتانگیز ۲ از هر ۶ فیلم سینمایی دیگر مجموعه در آمریکا عملکرد تجاری ضعیفتری نشان داد و صرفا از انیمیشن مرد عنکبوتی: به درون دنیای عنکبوتی بیشتر فروخت.
۷- مرد عنکبوتی ۳ (Spider-Man 3)
مرد عنکبوتی ۳ هم مانند مردعنکبوتی ۲ از دخالتهای استودیویی آسیب زیای دید. کارگردان فیلم سم ریمی مجبور بود شخصیتهای دیگری را به مجموعه اضافه کند. ادی براک/ ونوم ( با بازی توفر گریس) و گوئن استیسی (با بازی برایس دالاس هاوارد) دو نمونه از شخصیتهایی هستند که برخلاف میل کارگردان به سومین فیلم سهگانه مرد عنکبوتی اضافه شدند. در نتیجه همین موضوع و فراوانی بیش از حد شخصیتها فیلم قادر نیست عملکرد موفقی از خود نشان دهد؛ در واقع آنقدر دستمایه به فیلم اضافه شده که کارگردان قادر به استفاده و پردازش درست همه آنها نیست. اما با وجود نکات مطرحشده مرد عنکبوتی ۳ توانسته حساسیتهای سبک سم ریمی را که همان شوخطبعیهای منحصر به فرد اوست تا حدودی حفظ کند در حالی که مرد عنکبوتی شگفتانگیز ۲ صرفا یک تولید بیکیفیت استودیویی بود.
در واقع حتی مضحکترین صحنههای فیلم مرد عنکبوتی ۳ که ممکن است بیفایده و بیتاثیر به نظر برسند (مثل سکانسهای رقص پیتر پارکر) دست کم تلاشی هستند برای انتقال همان لحنی که در دو فیلم اول مجموعه وجود داشت.
درست مثل فیلم شماره ۸ این لیست، سومین فیلم از مجموعه ابرقهرمانی مرد عنکبوتی هم با شخصیتهای شرور زیادی پر شده است اما اتفاقا بعضی از این شخصیتها خوب از آب در آمدهاند. توماس هیدن چرچ در نقش فلینت مارکو خیلی خوب از پس ایفای نقشش برآمده است. دزدی که سعی میکند زندگی دخترش را نجات دهد و به مردشنی تبدیل میشود. تنزل شخصیت مارکو به شخصیتی که کارهای شرورانه میکند و همچنین تصمیم پیتر برای به فراموشی سپردن وی در انتهای فیلم بسیار تاثربرانگیز است. با این حال توفر ریس در نقش ادی براک پختگی لازم را ندارد و انگار در پایان کار به شکلی کاملا تصنعی به فیلم اضافه شده است؛ به همین دلیل بوضوح احساس میشود که این شخصیت خام و قلابی است.
در عین حال تبدیل هری آزبورن (با بازی جیمز فرانکو) به گابلین جدید هم سرهمبندی شده و عجولانه به نظر میرسد. از طرف دیگر مثلثهای مختلف عشقی بین پیتر، هری، ماریجین، گوئن استیسی و ادی براک کمکم خستهکننده شده و فضای فیلم مدام مابین یک کمدی سرگرمکننده و یک ملودرام عبوس جابهجا میشود بیآنکه بتواند واقعا به یکی از آنها وفاداری کاملش را حفظ کند.
همچنین این ایده که پیتر پارکر تحت تاثیر سیمبیوت فاسد شود و وجه تاریکش را نشان دهد شاید روی کاغذ خوب عمل کند اما در واقع درون فیلم خندهدار به نظر میرسد و کارآیی لازم را نداشته است. در نهایت باید گفت گرچه مرد عنکبوتی ۳ آنقدرها هم که گفته میشود فیلم بدی نیست و به هر حال نقاط قابل توجهی هم دارد اما این اثر سینمایی واقعا پایان ناامیدکنندهای است بر یک سهگانه ابرقهرمانی که میشد کاملا بینقص و بسیار باکیفیت تمام شود.
مرد عنکبوتی ۳ چهارمین فیلم پرفروش از مجموعه مرد عنکبوتی در ایالات متحده آمریکا بود. این فیلم درون آمریکا نسبت به دو قسمت قبلی سهگانه کمتر فروخت اما به دلیل بزرگترشدن بازار جهانی در مجموع فروش سراسری خود رقم نهایی بزرگتری را به ثبت رساند.
۶- مرد عنکبوتی شگفتانگیز (The Amazing Spider-Man)
در یک قضاوت کلی میشود ادعا کرد فیلم سینمایی «مرد عنکبوتی شگفتانگیز» به کارگردانی مارک وب فیلم خوبی است. در واقع بهتر است بگوییم این اثر سینمایی نه فیلم خیلی بدی است و نه یک فیلم بسیار باکیفیت است.
اما نقطه ضعف اصلی فیلم کجاست؟ میشود گفت چیزی که در مورد فیلم ناامیدکننده به نظر میرسد به درگیری کلیشهای آن با فرمولهای مجموعه مرد عنکبوتی ساخته سم ریمی مربوط است. فیلم همواره تلاش میکند که بر اساس همان ایدههای سهگانه قبلی پیش رود و همین موضوع هم باعث شده نتواند برای خود یک هویت مستقل ایجاد کند.
در واقع تماشای فیلمی با همان داستان نسخه اصلی که چیز جدیدی برای گفتن ندارد بسیار خستهکننده است. بعضی از لحظات کلیدی فیلم مثل صحنه سخنرانی عمو بن برای پیتر کاملا تکراری است با این تفاوت که از سبک منحصر به فرد سم ریمی در بیان موقعیت هم بیبهره است. فیلمنامه به شخصیت شرور کرت کانرز/لیزارد با بازی ریس ایفانز انگیزههای کافی نداده تا مخاطب بتواند برنامههای شرارتآمیز عجیب و غریب او را باور کند. فیلم همچنین به شکلی افراطی به جستجوهای پیتر درباره خانوادهاش و سرنوشت آنها متکی است؛ مرد عنکبوتی شگفتانگیز با اینکه سعی دارد از طریق این مسیر یک ارتباط عاطفی ایجاد کند و برمخاطب اثر بگذارد اما در رسیدن به این هدف از پیش شکست خورده است.
اندرو گارفیلد بازی متفاوتی را در نقش پیتر پارکر ارائه داده است. اگرچه به نظر میرسد تفسیر مدرنتر او از نقش یک نوجوان گوشهگیر با ریشههای فکری پیشتر شناختهشده مرد عنکبوتی نامتجانس است اما در نهایت گارفیلد روی پرده بسیار کاریزماتیک و جذاب به نظر میرسد به خصوص وقتی در لباس مرد عنکبوتی به صحنه میآید. ارتباطی که بین پیتر و گوئن استیسی (با بازی اما استون) شکل میگیرد بسیار تماشایی و دوستداشتنی است، همچنین دنیس لری در نقش جورج استیسی پدر گوئن بسیار قوی ظاهر میشود. جورج استیسی یک افسر پلیس است، پلیسی که دشمن مرد عنکبوتی است و به نوعی برای پیتر در شمایل یک پدر قرار میگیرد.
در نهایت باید اشاره کنیم که سکانسهای اکشن فیلم بسیار خلاقانه و هیجانانگیز هستند به خصوص سومین مواجهه مرد عنکبوتی و لیزارد. همانطور که در ابتدای متن نیز اشاره شد مرد عنکبوتی شگفتانگیز فیلم بدی نیست و دور از انصاف است اگر با قسمت دوم خود مقایسه یا یکیگرفته شود با این وجود از آن دست فیلمها هم نیست که در ذهنتان بماند.
این اثر سینمایی در اکران داخل آمریکا میان ۸ فیلم مورد بررسی این فهرست از نظر فروش در رتبه ششم میایستد. با این وجود اگر فروش جهانی فیلم را هم مورد توجه قرار دهیم باز هم مرد عنکبوتی شگفتانگیز قادر نیست رکورد سهگانه اولیه را بشکند.
۵- مرد عنکبوتی: دور از خانه (Spider-Man: Far From Home)
در ابتدا باید اشاره کنیم که از نظر کیفیت بین فیلم مرد عنکبوتی شگفت انگیز (فیلم ششم این فهرست) و فیلم سینمایی «مرد عنکبوتی: دور از خانه» (فیلم پنجم) فاصله بسیار زیادی وجود دارد. مرد عنکبوتی: دور از خانه کاملا سرگرمکننده است و خیلی حساب شده وارد جهان سینمایی مارول میشود. این فیلم ابرقهرمانی درست بعد از فیلم سینمایی انتقامجویان: پایان بازی به روایت جهان سینمایی مارول میپردازد و نشان میدهد که پیتر پارکر در سایه اتفاقات فیلم پایان بازی حال باید چه فشارهایی را تحمل کند و از سر بگذراند.
مرد عنکبوتی: دور از خانه مثل فیلم سینمایی «مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه» یک کمدی دبیرستانی فرحبخش است که بین ابرقهرمانها اتفاق میافتد و بهترین قسمتهای فیلم قطعا شکل روابط پیتر با دوستانش در طول تعطیلاتشان در اروپا است بویژه هنگامی که پیتر پارکر تلاش میکند عشقش را به مری جین نشان دهد. همچنین تلاش پیتر برای برقراری تعادل زندگیاش در درون و بیرون از لباس مرد عنکبوتی به نوعی تجسمی عالی از اسطوره مرد عنکبوتی است.
اما مشکلات فیلم کجاست؟ وضعیتهای کمیکی که پیتر در روابطش با آن درگیر میشود که با بهرهگیری از هر موقعیت خجالتآوری که ممکن بوده ساخته شده و همچنین اتکای بیش از حد فیلم به جهان سینمایی مارول به این اثر ابرقهرمانی آسیبهایی میزند. به نظر میرسد فیلمنامهنویسان باید فکری اساسیتر درباره ارتباط شخصیت مرد عنکبوتی با جهان سینمایی مارول بکنند؛ اینکه دقیقا پیتر قرار است چه مفهومی برای این جهان سینمایی داشته باشد؛ آیا او از پس اتفاقات فیلم پایان بازی همچون یک میراثدار عمل میکند یا حضورش در این جهان معنای متفاوتی دارد؟ اینها سوالاتی است که در لایهای عمیقتر ایجاد میشود و فیلم به خوبی از پس پاسخدادن به آنها برنیامده.
به عنوان یک نقد دیگر این نکته هم مطرح شده که انگیزههای شخصیت میستریو (با بازی جیک جیلنهال) در فیلمنامه ضعیف است و اساسا پیچش فیلمنامه در رابطه با او بسیار رو و خامدستانه طراحی شده اما در کل با وجود آنکه شخصیتپردازی میستریو غنی نیست اما جیک جینهال موفقشده با بازی عجیب و خاصی که ارائه میدهد تا حدودی نواقص را جبران کرده و از طرفی هم در جایگاه پدر غایب پیتر قرار بگیرد.
در نهایت با اشاره به سکانسهای اکشن فیلم باید اشاره کرد که آنها چندان به یادماندنی نیستند اما به هر حال در عموم صحنهها احساسات شخصیتها تاثیر خود را روی مخاطب میگذراند؛ مثلا وقتی هویت واقعی پیتر برای مری جین روشن میشود. میتوان ادعا کرد مرد عنکبوتی: دور از خانه هم در قالب سری فیلمهای مرد عنکبوتی و هم در قالب فیلمی متعلق به سینمای مارول عملکرد قابل قبولی ارایه کرده است اما هنوز هم در هیچکدام از این مجموعهها در میان بهترین آثار ساختهشده جا ندارد.
۴- مرد عنکبوتی (Spider-Man)
فیلم سینمایی «مرد عنکبوتی» محصول سال ۲۰۰۲ به کارگردانی سم ریمی فیلمی است که دنیای ابرقهرمانها را تغییر داد. درحالیکه فیلمهایی مثل تیغه و مردان ایکس در بین مردم محبوب بودند مرد عنکبوتی شور و شوق تماشای فیلمهای ابرقهرمانی را دوچندان کرد؛ تغییر محسوسی که تا امروز هم ادامه دارد. این اثر سینمایی بر پایه کتابی با همین نام به نویسندگی استن لی و استیو دیتکو ساخته شده است.
سم ریمی انتخاب خوبی برای کارگردانی این اثر سینمایی بود. این کارگردان با توجه به سابقه ساخت مجموعه مرده شیطانی، برای خلق اثری مبتکرانه و طنزآمیز گزینه مناسبی به نظر میرسید و گمان میرفت آمادگی ساختن اثری متفاوت و بزرگ را دارد. مهمتر از همه اینکه ریمی احساسات و ویژگیهایی به فیلم اضافه کرد که کاملا در راستای شخصیتپردازیهای استن لی در کتاب مرد عنکبوتی بود. در واقع ریمی اصالت محصولی که استن لی خلق کرده بود را حفظ کرد و در عین حال چیزهای مختصری به آن افزود که کاملا با سرنخهای اصلی شخصیت همراستا بود. ریمی در عین حال از اینکه شخصیتهایش در فیلم کمی هم شوخطبعی و حماقت را چاشنی کار کنند واهمهای نداشت.
داستان اصلی پیتر پارکر روایت یک ماجراجویی قهرمانانه است و به خاطر بازی خاص توبی مگوایر به سمت و سوی کند پیشرفتن و خستهکنندهشدن نمیرود. در حالیکه رابطه عاشقانه پیتر پارکر و مری جین (با بازی کیرستن دانست) می تواند کمی آزاردهنده شوند اما در کل تمام روابطی که پیتر در زندگی خود تجربه میکند مثل رابطهاش با عمو بن (با بازی کلیف رابرتسون) شالوده تبدیل شدن او به یک ابرقهرمان را فراهم میکند. گرچه صحنه سخنرانی « قدرت زیاد با خود مسئولیت زیادی به همراه میآورد» از زمان انتشار فیلم تا امروز بارها به شوخی یا جدی تکرار شده اما واقعا نباید فراموش کرد که یک لحظه مهم سینمایی باقی مانده و به نوعی مظهر همه چیزهایی است که برای پردازش یک شخصیت ابرقهرمانی ضروری به نظر میرسد.
از سوی دیگر میتوان ادعا کرد ویلم دفو در نقش نورمن آزبورن/گرین گابلین به عنوان اولین شخصیت منفی برجسته در مجموعه فیلمهای مرد عنکبوتی آنقدر خوب ظاهر شد که میتوان از او همچون رقیبی قدر برای بازی آلفرد مولینا در نقش دکتر اختاپوس در مرد عنکبوتی ۲ یاد کرد. دفو به خوبی از پس سختیهای این نقش بر میآید و صحنه گرفتار شدن هری آزبورن ( با بازی جیمز فرانکو) پسر نورمن و بهترین دوست پیتر، بین پدرش و دوستش از بهترین صحنههای داستان در سهگانه مرد عنکبوتی است.
شاید اگر امروز دوباره به دیدن مرد عنکبوتی که محصول سال ۲۰۰۲ است بروید به نظرتان برسد بعضی صحنهها جذابیتشان را حذف نکردهاند اما با نگاهی کلی نقطه قوت مرد عنکبوتی به عنوان نسخه اصلی از این مجموعه بزرگ این بود که نشان داد میشود یک بلاکباستر ابرقهرمانی واجد شوخطبعی و انسانیت ساخت که میتواند قلب مخاطبانش را تسخیر کند.
گرچه مرد عنکبوتی از نظر فروش در سراسر جهان به پای بعضی از فیلمهای جدید مجموعه نمیرسد اما هنوز هم پس از گذر ۱۸ سال پرفروشترین فیلم این مجموعه سینمایی در ایالات متحده آمریکا به حساب میآید. اسپایدرمن همچنین سال ۲۰۰۲ پرفروشترین فیلم سینمایی در آمریکا لقب گرفت.
۳- مرد عنکبوتی: به درون دنیای عنکبوتی (Spider-Man: Into the Spider-Verse)
فیلم سینمایی «مرد عنکبوتی: به درون دنیای عنکبوتی» از بزرگترین شگفتیهای این دهه به حساب میآید. یک دستاورد خلاقانه و جسورانه از مجموعه مرد عنکبوتی که به سرعت به عنوان یکی از بهترین انیمیشنهای سالیان اخیر مطرح شد. در واقع داستان این فیلم را تنها از طریق انیمیشن میتوان روایت کرد و به همین دلیل هم به درون دنیای عنکبوتی به کارگردانی باب پرسیچتی، پیتر رمزی و رودنی روثمن به گونهای ساخته شده که مخاطب احساس میکند گویی صفحات یک کتاب کمیک را ورق میزند.
در این اثر سینمایی مایلز مورالز (با بازی شمیک مور) تیم پیتر پارکر (با بازی جیک جانسون) را دیده – یعنی خوک عنکبوتی (با بازی جان مولانی)، مرد عنکبوتی نوآر (با بازی نیکلاس کیج)، زن عنکبوتی (با بازی هیلی استاینفلد) و پنی پارکر (باب ازی کیمیگو گلن) – و یک سفر پرماجرا شکل میگیرد که در آن مایلز به دنبال کشف واقعیت و هویت خود است. بسیاری از فیلمهای ابرقهرمانی با این پیام درونی که «هر کس میتواند نقاب به چهره بزند» ساخته میشوند اما فیلم به درون دنیای عنکبوتی به شکلی قانعکننده این مضمون مرکزی را القا میکند.
فیلم همچنین یک اثر سینمایی با ارجاعات مختلف، شوخطبعیهای بصری و شیرینکاریهای دیدنی است و طرفداران مرد عنکبوتی قطعا از دیدن دوباره و جستجوی جزئیات بیشتر فیلم لذت بردهاند. رابطه مایلز و پیتر یکی از هیجانانگیزترین رابطههای قهرمان/مربی است که اخیرا دیدهایم چرا که هر دو شخصیت به اندازهای مساوی از یدیگر میآموزند و تحت تاثیر قرار میگیرند.
بزرگی فیلم مرد عنکبوتی: به درون دنیای عنکبوتی به وسعت جهان کتابهای کمیک است اما در عین حال توانسته ماهیت داستان اصلی را حفظ کند و از ریشههای خود دور نشود. به درون دنیای عنکبوتی به شکلی موفقتآمیز دل مخاطبان و منتقدان را به دست آورد و در حالی که چندین برابر هزینه تولیدش فروخت موفق شد در مراسم اسکار جایزه بهترین انیمیشن سال را تصاحب کند. تقریبا اغلب منتقدان آمریکایی از این اثر رضایت داشتند و نمیتوان در هر فهرستی که قرار باشد با محوریت شخصیت اسپایدرمن نوشته شود از این انیمیشن غفلت کرد.
۲- مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه (Spider-Man: Homecoming)
فیلم سینمایی «مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه» یادآور کمدیهای دبیرستانی جان هیوز است. هیوز تعدادی از بهترین کمدیهای دهههای ۸۰ و ۹۰ میلادی را کارگردانی کرده است و اساسا بابت رویکرد خاصش به نوجوانان و مسائل آنها در سینمای آمریکا مطرح شد. حال میشود ادعا کرد مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه نوعی برداشت مدرن از همان مدل کمدیهای هیوز را در خود دارد.
اساسا بهترین آثار در مجموعه فیلمهای مرد عنکبوتی آنهایی هستند که به پردازش مضامین مربوط به نوجوانی شخصیتها وفادارند. پیتر پارکر همیشه پسربچهای غیرعادی بوده،کسی که رفتارهایی فراتر از سن و جایگاه رسمیاش دارد و بازگشت به خانه ناامنیهایی که او به عنوان یک نوجوان بیشتر از گذشته احساس میکند را به تصویر میکشد. پیتر در مدرسه احساس بیگانگی میکند و نمیداند چگونه با بقیه بچهها ارتباط برقرار کند. از سوی دیگر او به عنوان یک اونجر نیز پذیرفته نمیشود و برای تهدیدهایی که در محیط اطرافش وجود دارند آنچنان آمادگی ندارد. این رویکرد به مرد عنکبوتی در جهان سینمایی مارول جایگاه مشخصی میدهد و جای پای منازعات درونی همیشگی شخصیت مرد عنکبوتی را هم محکمتر میکند.
تام هالند ثابت میکند که انتخاب خوبی برای ایفای نقش پیتر پارکر است و تمام جذابیتهایی که این نقش دارد را به خوبی به تصویر کشیده. از سوی دیگر فیلم انتخاب هوشمندانهای هم در سطح فیلمنامه داشته؛ اینکه پارکر راز خود را با دوستش ند (با بازی جیکوب باتالون) در میان بگذارد. این تصمیم درست باعث میشود شوخطبعیهای متناسبی هم به فیلم وارد شود و این امکان را به پیتر میدهد که اضطرابها و تشویشهای درونی خود را با حضور ند تخلیه کند. رابرت داونی جونیور هم در این اثر ابرقهرمانی به عنوان مربی پیتر به ایفای نقش میپردازد. او حضوری درست و بهاندازه دارد، به گونهای که ماجراجویی پیتر را تحتالشعاع قرار نداده و پیتر را برای ارتباط با دنیایی بزرگتر تحت فشار قرار نمیدهد.
مایکل کیتون با بازی در نقش کرکس در این اثر سینمایی ثابت کرد که یکی از بهترین شخصیتهای شرور فیلمهای ابرقهرمانی است. او آنقدرها هم با پیتر متفاوت نیست و درست شبیه به او با شرایطی روبروست که آمادگی رویارویی با آن را ندارد اما با این وجود در چنین موقعیتهایی تحت فشار قرار میگیرد. برخی از صحنههای فیلم حقیقتا بسیار غافلگیرکننده و غیرمنتظره از آب درآمدهاند و گرهها و پیچشهای فیلمنامه کاملا موثر و کارا هستند. مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه بدون آنکه مجبور باشد داستان اصلی مرد عنکبوتی را پی بگیرد داستان مبتکرانهای را ارائه میکند و از طرف دیگر نشان میدهد تام هالند تاکنون بهترین انتخاب برای بازی در نقش مرد عنکبوتی بوده است.
۱- مرد عنکبوتی ۲ (Spider-Man 2)
بعد از گذشت بیشتر از ۱۶ سال هنوز هم اثری بهتر از فیلم سینمایی «مرد عنکبوتی ۲» محصول سال ۲۰۰۴ در مجموعه فیلمهای اسپایدرمن تولید نشده. مرد عنکبوتی ۲ به بهترین شکل ممکن مسائل پیتر پارکر را فشرده کرده و به مخاطب ارایه میکند. مبارزه او با موانعی که بر سر راهش قرار میگیرند برای پیدا کردن شغل، نادیده گرفته شدنش توسط مری جین و مبارزهاش برای حفظ ارتباطاتش با هری آزبورن – کسی که مرد عنکبوتی را مقصر مرگ پدرش میداند – همه و همه به بهترین نحو در این قسمت از مجموعه ساخته و پرداخته شدهاند. در مرد عنکبوتی ۲ پیتر پارکر با در نظر گرفتن همه آنچه پیش از این رخ داده و اساسا وضعیت کلی و نهچندان انگیزهبخشش به عنوان قهرمانی که چندان شناخته شده نیست تصمیم میگیرد دیگر مرد عنکبوتی نباشد و این لباس را دور بیاندازد. اما این اثر سینمایی به خوبی نشان میدهد که چرا و چگونه چنین ایدهای عملی نیست و نخواهد بود.
مرد عنکبوتی ۲ از جمله فیلمهای کمیاب ابرقهرمانی است که کاملا شخصیتمحور ساخته میشوند. سم ریمی کارگردان فیلم توانسته به همه شخصیتهای فیلم انگیزههای کافی را برای باورپذیر بودن بدهد؛ این کار آنقدر خوب انجام شده که میتوانیم با اغلب آنها به خوبی ارتباط برقرار کنیم. هری یک شخصیت مبارز و ناسازگار است که به دنبال یافتن حقیقت مرگ پدرش میگردد. مری جین نمیتواند عاشق پیتر باشد اگر او خودی نشان ندهد و زنعمو می باید در مورد مخفیکردن حقیقت مرگ عمو بن پیتر را ببخشد. در کل شخصیتها در فیلمنامه به بهترین شکل ممکن پرورده شدهاند؛ این موضوع را میتوان در شخصیت شرور دکتر اختاپوس (با بازی آلفرد مولینا) به وضوح مشاهده کرد. او شروری است که به همان اندازه قهرمان فیلم برای تماشاگران سمپاتیبرانگیز و جذاب است و تماشاگر کاملا با او همراه میشود.
حتی باید به این هم اشاره کرد که صحنه اکشن و نمادین قطار فقط یک صحنه هیجانانگیز نیست بلکه به تنهایی میتواند جمعبندی روابط مرد عنکبوتی با شهر نیویورک و واقعیت مفهوم قهرمانی این شخصیت باشد. در نهایت نتایجی که در رابطه پیتر پارکر با مری جین و ماجراهای مربوط به دکتر اختاپوس حاصل میشود این اثر ابرقهرمانی را به یک نقطه پایانی مناسب میرساند و از طرف دیگر این نتایج راه را برای ماجراجوییهای آینده باز میکند.
مرد عنکبوتی ۲ نه تنها یکی از بهترین فیلمهای ابرقهرمانی است که تاکنون ساخته شده بلکه از بهترین دنبالههایی است که برای یک مجموعه چند قسمتی تولید شده است. این اثر سینمایی در میان آثار مجموعه اسپایدرمن سومین فیلم پرفروش داخل ایالات متحده آمریکا بوده است.
به نظرم تو این نظرات و بحث هایی که کردین هیچ کدومش مهم نیست و به هیچئ دردی نمیخوره . پس الکی وقت خودتونو هدر ندین . الان دنیای سینما داره پیشرفت میکنه و بازیگرای جدید دارن وارد عرصه سینما میشن ، پس شخصیت های جدید و داستانای جدید و ادمای جدید دارن وارد سینما میشن . هر کی نظر خودشو داره و من به هیچکدوم بی احترامی نمیکنم . ولی اون کسی که میگه داستان و عوض کردن و اینطور بود تو اون ولی اون اتفاق تو این نیست و از این جور چیزا ، واقعا میدونی سینما چیه یا نه ، هستی یا نیستی😐
هر کی هر چی دلش میخواد بگه
حاج توبی کبیر بهترین اسپایدرمن تاریخه ، هیچی هم نمیتونه اینو عوض کنه
تامام
تام هالند فقط فقط قدرت چسبیدن داره تام هالند کلا مدیون لباس های تونی ولی توبی مگوایر قدرت واقعی مرد عنکبوتی رو نشون داد و راحت میتونست کاپیتان آمریکا رو له کنه
به نظرم هیچ اسپایدرمنی به اندازه توبی مگواییر نبود تام هالند واقعا مسخره بود اندرو گارفیلد هم بد نبود ای کاش دوباره توبی مگواییر به مرد عنکبوتی برگرده یه جا دیدم زده مرد عنکبوتی راهی به خانه نیست که هر سه اسپایدرمن توش بازی کردن با کریستن دانست
توبی بدترین بود چون اصلا یه نوجوون واقعی نبود که فقط نشان ضعف بازیگری و فیلمنامه است ولی تام هالند واقعا یه نوجوون هه به قول استنلی خالق اسپایدرمن تام هالند بهترین اسپایدرمن هه
تموم شد ؟ خیلی تاثیرگذار بود !
اصلا اسپایدرمن تو عمرت دیدی؟ اصلا سه گانه ریمی با فیلم های تام هالند و گارفیلد زمین تا آسمان فرق داره ! اسپایدرمن توبی با اختلاف فاحش بهترینه !
از نظر من رتبه بندیش باید اینجوری باشه :
Amazing 2 -> Amazing1 ->Homecoming -> Far from home -> Spider-man3 ->Spider-man1 -> Spider-man 2