۷ فیلم کالت محبوب تارانتینو؛ از جالوهای ایتالیایی تا کمدیهای والتر ماتئو
هر سن و سالی که میخواهید داشته باشید، برای همه پیش میآید که با فهرستی از فیلمهایی روبهرو شوند که هنوز کشفشان نکردهاند. با توجه به قدمت سینما تعداد شاهکارهایی که خلق شده و فراموش شدهاند به دلیل طبیعت فانی و ناپایدار زمان بیش از حد انتظار است. تعداد زیادی گنجینهی سینمایی داریم که از زیر گرد و خاک زمان بیرون آورده میشوند و بعضی از آنها در سکوت منتظر تحسین هستند. بعضی از آنها در آرشیوها هستند و باید دوباره احیایشان کرد. حتی در مورد فیلمهای معاصر زمان خودمان هم چالش فروتنانهای وجود دارد که خیلی از آنها از زیرزمین بیرون بیایند و اکران شوند. آنها بعد از نمایش با چالش بزرگتری هم روبهرو میشوند چون صنعت سینما روز به روز در حال توسعه است و هر روز هم شاهد تماشای بلاکباسترهای و فرنچایزهای موفق هستیم. در این اوضاع کوئنتین تارانتینو به عنوان یک کارگردان و فراتر از آن یک خورهی فیلم دست به معرفی فیلمهای محبوبش زده است. این فهرستی از فیلمهای کالت محبوب تارانتینو است که گاهی ردی از آنها در فیلمهایش هم یافت میشود.
طبعا امکان ندارد هر فیلم خوبی را نگاه کنیم چون الگوریتم اکران فیلمهای خیلی ماشینی است و به بعضی از فیلمها حتی فرصت اکران هم داده نمیشود. چه کسی میتواند منجی آن فیلمها باشد؟ این جاست که پای خورهی فیلمها وسط میآید که این آثار را از فراموش شدن نجات بدهند. به خصوص خورهی فیلمهایی که سلیقه و دیدگاه پالودهای دارند چون در هنر فیلمسازی خودشان متخصص هستند. ما دربارهی امثال مارتین اسکورسیزی و کوئنتین تارانتینو صحبت میکنیم. کسانی که میتوانند با کشفهای وسواسگونهشان از فیلمهای بزرگ دیده نشده که نیازمند تماشاگران بیشتری هستند، راه را برای ما روشن کنند. فیلمهای کالتی که سالها بعد از ساخته شدنشان میتوانند تبدیل به آثار کلاسیک شوند. فیلمهای کالت آثاری هستند که عموما ربطی به جریان اصلی سینما ندارند اما در زمان اکران یا حتی سالها بعد از نمایششان به دلایل مختلف هواداران پروپاقرص خودشان را پیدا میکنند. بدون هیچ حرفی برویم سراغ فیلمهای کالت محبوب تارانتینو.
Rolling Thunder
کارگردان: جان فلین
بازیگران: ویلیام دیوین، تامی لی جونز
امتیاز متاکریتیک: ۶۶ از ۱۰۰
محصول ۱۹۷۷
برچسب فیلم کالت متاسفانه همیشه تداعیکنندهی خشونت و سینمای درجه دو است که فقط برای گروه خاصی از مخاطبان خلق شده. البته این گزاره برای بسیاری از فیلمهای کالت درست است اما فیلمهای زیادی هم وجود دارند که از کیفیت خوبی بهره میبرند و موقع تماشایشان باید حواستان کاملا جمع باشد. برخی از آنها جزو بهترین فیلمهای ژانرشان میتوانند باشند.
اما « Rolling Thunder» جزو این دسته از فیلمها نیست اما اسم زیبای آن به نتیجهای مشابه اشاره میکند. فیلمنامهی فیلم را پل شریدر نوشته که یکی از بزرگان سینمای «تیره و تار» است و سال ۱۹۷۷ هم ساخته شده و کاملا حس و حال فیلم عظیم «راننده تاکسی» را دارد. فیلمی که به اندازه سرد است تا با بهترین فیلمهای نوآر و نئونوآر رقابت کند. فیلم در زمان خودش به دلیل فضای وحشی و خونیناش محل منازعه و بحث و جدل بود اما واقعیت این جاست که وقتی به گذشته نگاه میکنیم تماشاگرانش را بیشتر از آن که معذب کند سرگرم کرده است.
جان فلین خیلی خوب تنش را کارگردانی کرده و طرح داستانی را به نتیجه رسانده است. به علاوه از بازیگرانش بازیهای فوقالعادهای گرفته است. این فیلم بررسی عمیق یک ذهن آسیبدیده است و به ما دربارهی جنگ و بدترین نتایج شخصی آن هشدار میدهد و اتمسفر سیاسی استبدادی را امروز را تصویر میکند. کوئنتین تارانتینو آنقدر فیلم را دوست دارد که نام دفتر پخش فیلمسازیاش را از روی آن گذاشته است.
فیلم داستان سرباز کهنهکاری است که از جنگ برگشته و خانوادهاش را در یک هجوم خشن از دست میدهد. او تصمیم میگیرد دنبال مسببان این حمله بگردد و از آنها انتقام بگیرد.
The Bad News Bears
کارگردان: مایکل ریچی
بازیگران: والتر ماتئو، تاتوم اونیل
امتیاز متاکریتیک: ۸۴ از ۱۰۰
محصول ۱۹۷۶
عشق ظریف و مطلق تارانتینو به سینما را میشود در سوژهی فیلمهایی که انتخاب میکند، دید. از کمدی تا درام و از تریلر تا وحشت، تارانتینو برای همه پیشنهادهای سینمایی دارد. « The Bad News Bears» از آن کمدیهای کمیابی است که در آن خندهها به صورت بداهه و بیاختیار هستند و به نظر نمیرسد برنامهریزی شده باشند و شما را مجبور به خنده کنند.
مایکل ریچی با این فیلم اغلب اوقات تماشاگرش را رنجیده میکند چون داستان یک تیم در لیگی کوچک است و این که بدون تظاهر و ادعا سرشار از نکات عامیانه است. رقابت غیر سالم آمریکایی ماهرانه در فیلم دست انداخته میشود و به شدت فیلم سرگرمکنندهای از کار درآمده است. فیلم از ژانر درامهای ورزشی میآید که میتواند به راحتی برای تماشاگران خستهکننده باشد.
ساختن یک فیلم بیسبالی سرگرمکننده برای کسانی که طرفدار این بازی نباشند کار سادهای نیست، و «The Bad News Bears» موفق میشود به دلیل کمدی خندهداری که دارد از این ورطه خودش را بیرون بکشد. این یکی از آن جواهرات کمیابی است که باید خیلی زود توسط تماشاگران عاشق سینما در سرتاسر جهان دیده شود.
داستان یک مربی پا به سن گذاشتهی که یک تیم از بچههای ناجور را برای لیگ کوچک کالیفرنیا هدایت میکند.
King Boxer
کارگردان: چانگ هوا جیونگ
بازیگران: پینگ وانگ، لیه لو
امتیاز متاکریتیک: –
محصول ۱۹۷۲
این فیلم که به نام «پنج انگشت مرگ» هم به نمایش درآمده است یک فیلم رزمی است که برای دوستداران سینمای چین نامی آشناست. عنوان فیلم تقریبا لو میدهد که با چه مدل فیلمی طرف هستیم. فیلم درست پیش از آن که پدیدهی بروس لی جهان را تسخیر کند و بین مخاطبان بینالمللی به موفقیت دست پیدا کند به نمایش درآمد. فیلمی که طراحی هنرهای رزمیاش فوقالعاده است و البته بسیار خشن و پر از خون و خونریزی است به همین دلیل میشود گفت همهی ویژگیهایی که بتواند کوئنتین تارانتینو را جذب کند در این فیلم وجود دارد. قبل از موفقیت فوقالعادهای فیلم «اژدها وارد میشود» در آمریکا، فیلم «King Boxer» حسابی در گیشهی سینماها موفق ظاهر شد. فیلم البته مشکل دوبله داشت اما سکانسهای اکشن در این مدل فیلمها اهمیت دارند و کارگردان فیلم هم به خوبی به این موضوع واقف بود.
در واقع کل فیلمنامهی «King Boxer» بهانهای است برای این که سکانسهای اکشن، گروتسک و کشت و کشتار بیشتری وارد فیلم شود. باید اعتراف کنیم که فیلم در این زمینه به موفقیت کامل دست پیدا میکند. وقتی پایان تراژیک و خونین فیلم را میبینیم، برای همیشه روی ذهن تماشاگر تاثیرش را باقی خواهد گذاشت.
فیلم داستان دو مدرسهی رزمی است که برای یک سری مسابقات مهم خودشان را آماده میکنند.
Master of the Flying Guillotine
کارگردان: جیمی وانگ یو
بازیگران: جیمی وانگ یو، کانگ چین
امتیاز متاکریتیک: ۵۷ از ۱۰۰
محصول ۱۹۷۶
یک فیلم رزمی چینی دیگر که در میان کالتهای محبوب تارانتینو قرار دارد. این یکی از تاثیرگذارترین فیلمهای دهه هفتادی هنگکنگی است که به موج فیلمهای مربوط به هنرهای رزمی تعلق دارد. فیلمی که در زمان اکرانش به همان اندازه که میان منتقدان توفیق پیدا کرد به لحاظ تجاری و فروش هم موفق بود. این فیلم در حقیقت دنبالهی فیلم «بوکسور یک دست» بود که دربارهی یک استاد یوگاست و یک بوکسور تایلندی که شخصیت عجیب و غریبی دارد به علاوهی تعداد زیادی کاراکترهای دیگر که آش شله قلمکاری را تشکیل میدهند و به راحتی میشود انتظار داشت که فیلم بامزهی سرگرمکنندهای در انتظارمان باشد که واقعا هم همینطور است.
استانداردهای فیلمهای هنرهای رزمی معمولا بالا و پایین زیاد دارد اما فیلم « Master of the Flying Guillotine» واقعا به لحاظ ساختار فیلم قابل توجهی است و موفق میشود آدرنالین خونتان را در اوج نگهدارد. این فیلم اکشن که با بوجهی کم هم ساخته شده بود موسیقی متن درجه یکی دارد که با سینتیسایزر اجرا میشود و در پیشبرد فیلم نقش مشخص و متمایزی دارد از جمله استفاده از یکی از آلبومهای گروه معروف تنجرین دریمز. ساوندترک این فیلم تارانتینو را بسیار تحتتاثیر قرار داده است. آنقدر که در فیلم «بیل را بکش» به آن ادای دین کرده است. کاراکتر آدمکش فیلم آنقدر خارقالعاده است که در تاریخ هم سینما و هم بازیهای ویدیویی بارها به آن ارجاع شده است.
داستان یک معلم نابینای کونگ فو که بعد از کشته شدن شاگردانش به دهکدهای سفر میکند که در آن مسابقات رزمی برگزار میشود و سوگند میخورد که سر همهی قاتلان شاگردانش را از بدن جدا کند.
The Psychic
کارگردان: لوچو فولچی
بازیگران: جنیفر اونیل، گابریل فرزتی
امتیاز متاکریتیک: –
محصول ۱۹۷۷
با اسم اصلی «هفت نت سیاه رنگ» یک فیلم جالوی ایتالیایی است. فیلم جالو به آثار اسرارآمیز ترسناک ایتالیایی گفته میشود. فیلمهایی که معمولا شامل ژانر اسلشر و وحشت روانشناسانه میشدند. این جالوی ایتالیایی فیلمی پیچیده اما در اجرا دیوانهوار است. قصهای پر از پیچشهای داستانی. تریلری مجذوبکننده و دلخراش. این فیلمی است که وحشت را به مخاطبش القا میکند. یکی از سایتهای آمریکایی آن را جزو ده فیلم برتر دست کم گرفته شدهی ژانر وحشت گذاشته است. استفادهی مدیر فیلمبرداری فیلم، سرجیو سالوات، از رنگها فوقالعاده است و تصاویر فیلم وهمانگیز و رویاگونه هستند که با روایت جذاب فیلم متناسباند.
تمرکز روی داستان در طول فیلم کمرنگ نمیشود. این فیلم پازلی است که با وسواس چیده شده. گروه بازیگران کار خارقالعادهای انجام میدهند و همهی این عوامل کنار هم باعث شده شاهد فیلم کلاسیکی باشیم که در طول زمان رنگ نباخته است. به علاوه این فیلمی است که در آن چند ژانر از وحشت گفته تا تریلر و پلیسی با هم ترکیب شدهاند. فولچی فیلمش را آرام پیش میبرد. این فیلم حتی بعد از این که تمام میشود تا چند روز مخاطبش را مسحور نگه میدارد و این نه فقط به خاطر چرخشهای داستانی که بیشتر به دلیل دستکاریهای ظریف روانی است. یکی از هدایای بزرگ تارانتینو برای عشاق سینماست.
داستان زنی که در دیوارهای خانهی شوهرش یک اسکلت کشف میکند و میخواهد به راز آن پی ببرد.
Cactus Flower
کارگردان: جن ساکس
بازیگران: گلدی هاون، والتر ماتئو، اینگرید برگمن
امتیاز متاکریتیک: ۶۷ از ۱۰۰
محصول ۱۹۶۹
زیبایی و تواناییهای بازیگری اینگرید برگمن نقل محافل سینمایی است اما چند نفر پیش از اکران فیلم «گل کاکتوس» میدانستند که او استعداد کمدی هم دارد؟ این فیلم کمدی اسلپ استیکی است که تواناییهای کمدی برگمن را به نمایش میگذارد.
فیلم از روی یکی از نمایشنامههای برادوی به همین نام اقتباس شده است. کاراکتر تومی سیمونز شخصیت محوری فیلم است. رقص اینگرید برگمن در این فیلم یکی از ویدیو کلیپهای سینمایی است که در اینترنت زیاد جستوجو میشود. جای تاسف دارد که این فیلم را افراد زیادی ندیدهاند.
داستان یک دندانپزشک که وانمود میکند ازدواج کرده تا از تعهد فرار کند. اما وقتی عاشق زنی میشود و به او پیشنهاد ازدواج میدهد باید از منشیاش که از قضا عاشق اوست بخواهد نقش همسرش را بازی کند که دروغش برملا نشود.
فیلم برای گلدی هاون اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن را به ارمغان آورد.
City of the Living Dead
کارگردان: لوچو فولچی
بازیگران: کریستوفر جورج، کاتریونا مککول
امتیاز متاکریتیک: –
محصول ۱۹۸۰
اسم انتخابی دیگر فیلم «دروازههای جهنم» بود. هر دو اسم هم کاملا به فیلم میخورند. فیلم یکجور وحشت جهنمی به مخاطبش وارد میکند. این دومین فیلم از این جالوساز ایتالیایی در این فهرست است. در این یکی فیلم طرح داستانی از قبلی شلوغتر است اما اتمسفر ترسناکش در تمام طول فیلم حفظ میشود. بعد از دیدن این فیلم خیلیها با معصومیت در چشم دوستانشان نگاه میکنند.
داستان یک گزارشگر و یک بیمار روانی که بعد از خودکشی یک کشیش که باعث شده درهای جهنم باز شود برای زودتر رسیدن به در جهنم با هم وارد مسابقه میشوند و به مردگان اجازه میدهند که از گورهایشان برخیزند.
منبع: tasteofcinema