فیلمهای پرفروش منتخب منتقدان در شش ماه اول ۲۰۱۸
بهار و تابستان امسال سینمای جهان هم از نظر مالی وضعیت خوبی را تجربه کرد و هم به لحاظ کیفیت سینمایی. هرچند فصل جوایز تازه در راه است و فیلمهای مهم از هفته آینده قرار است به نوبت روی پرده سینماها بروند اما واقعیت این است که نیمه اول امسال هم فیلمهای مهمی داشتیم که امتیازهای خوبی از منتقدان گرفتند. فیلمهای پرفروش معمولا نیمه اول سال اکران میشوند و فیلمهای محبوب منتقدان نیمه دوم. امسال ولی فیلمهای پرفروش نیمه اول کارهای خوبی از کار درآمدند که منتقدان هم دوستشان داشتند. البته تعداد فیلمهایی که امتیازشان بالای هفتاد است به ده تا نمیرسد. فیلم دهم جدول یعنی «تایتانهای جوان به سینما میروند» (Teen Titans Go! To the Movies) امتیاز ۶۹ از ۱۰۰ را از منتقدان دریافت کرده است. این فیلم با فروش ۴۸.۲ میلیون دلار در رده شصت و سوم جدول فروش قرار دارد که ۱۹۲ فیلم در آن به چشم میخورند. فیلمهای «فارنهایت ۱۱.۹» مستند مایکل مور و «انت من و زنبورک» (مرد مورچهای و زنبورک) هم امتیاز ۷۰ از ۱۰۰ گرفتهاند و در مرز قرار دارند. فیلم ابرقهرمانی «انت من» با فروش بالای ۶۱۷ میلیون دلار در رده هفتم پرفروشها قرار دارد و نهمین فیلم محبوب منتقدان در نیمه اول سال هم هست.
کلاس هشتم (Eighth Grade)
- کارگردان: بو برنهام
- امتیاز متاکریتیک: ۹۰ از ۱۰۰
- فروش: ۱۳.۵ میلیون دلار
کایلا دی دانشآموز کلاس هشتم است و آخرین هفته تحصیلش را در مدرسه راهنمایی نیویورک میگذراند. سرگرمیاش این است که روی یوتیوب ویدیوهایی برانگیزانندهای درباره اعتماد به نفس و تصویر شخصی منتشر میکند که تقریبا هیچ بازدیدی نمیگیرد. در حالی که در چالش برای پیدا کردن دوست در مدرسه است همکلاسیهایش به او جایزه ساکتترین آدم کلاس را میدهند. مارک، پدرش هم در تلاش است که با او و شبکههای اجتماعی ارتباط برقرار کند.
منتقدان درباره فیلم نوشتهاند: «در هر چالشی بازیگر نقش کایلا دی، فیشر، صادق است و نسبت به اتفاقات آغوشاش را باز نگهمیدارد. تا شما را به نقطهای میرساند که حس میکنید داستان زندگی خودش را جلوی دوربین بازی میکند. این فیلمی است که شما را با همه واقعیتهای ترسناک مربوط به بزرگ شدن با اینترنت و حضور یک دوربین کنارتان در همه اوقات آشنا میکند. فیلمی که شیرین و در عین حال هوشمندانه است. فیلم گاهی حتی به طرز دردناکی رئال میشود.»
این اولین فیلم کارگردان جوان، بو برنهام است که تازه ۲۸ سال دارد.
ماموریت: غیرممکن-فال اوت (Mission: Impossible – Fallout)
- کارگردان: کریستوفر مککوآری
- امتیاز متاکریتیک: ۸۶ از ۱۰۰
- فروش: ۷۶۵.۸ میلیون دلار
دو سال بعد از دستگیری سولومون لین، باقیمانده سازمان او تحت عنوان «سندیکا» تبدیل به یک گروه تروریستی با نام «حواریون» شده است. اتان هانت ماموریت پیدا میکند که جلوی سه هسته پلاتینیومی دزدیده شده در برلین را بگیرد تا دست این گروه تروریستی به آنها نرسد. بنجی و لوتر برای این ماموریت به او میپیوندند اما وقتی لوتر گروگان گرفته میشود آنها شکست میخورند. چون الویت اتان نجات جان اوست. اما درنهایت آنها باید ماموریت شکستخورده را به ثمر برسانند.
دوباره یک «ماموریت: غیرممکن» جدید با یک تام کروز که انگار قرار نیست پیر بشود و هنوز هم سرحال در شمایل یک ستاره نقش جیمز باند آمریکاییها را بازی میکند. منتقدان درباره فیلم نوشتند: «این فیلم یکجور سرگرمی خالص مربوط به فرهنگ عامه است که نه تنها در طول فیلم نفستان را حبس نگه میدارد که باعث میشود اگر در اعتمادتان نسبت به بلاکباسترهای تابستانی متزلزل شده بودید، دوباره به آنها ایمان بیاورید. مککواری شاید به اندازه دیپالما دقیق یا به اندازه جان وو دیوانه نباشد اما طراحی استادانهای دارد که کافی است تا فیلمش تبدیل به بهترین بلاکباستر تابستان شود.»
بلککلنزمن (BlacKkKlansman)
- کارگردان: اسپایک لی
- امتیاز متاکریتیک: ۸۳ از ۱۰۰
- فروش: ۷۳.۱ میلیون دلار
اسپایک لی کارگردان محبوب من نیست. به جز «کار درست را انجام بده» و «مالکوم ایکس» کارنامه تکاندهندهای ندارد منتها به عنوان یکی از کارگردانان فعال سیاهپوست همیشه در معرض توجه بوده و گویا این فیلم آخرش قرار است نقطه عطفی در کارنامهاش باشد. داستان فیلم اوایل دهه ۷۰ اتفاق میافتد. ران استالورث اولین افسر پلیس سیاهپوستی است که در نیروی پلیس کلرادو استخدام میشود. همکارانش با او بدرفتاری میکنند و تبعیض نژادی در فضای نیروی پلیس بیداد میکند. استالورث نمیتواند طاقت بیاورد و درخواست میدهد که او را به عنوان نیروی نفوذی به خیابانها بفرستند. او موفق میشود به درون سازمان کوکلوکسکلان نفوذ کند و به تدریج رییس یکی از محلهها شود.
جان دیوید واشنگتن بازیگر نقش اول فیلم تا امروز هیچوقت موردتوجه نبوده اما منتقدان بازیاش را بسیار تحسین کردهاند. آنها نوشتهاند: «این فیلمی است که هم بامزه از کار درآمده و هم با سلیقه زیادی کارگردانی شده است. و اگر قبل از نوامبر ۲۰۱۶ به نمایش درآمده بود میشد گفت که یک فیلم هشداردهنده نسبت به وضع تبعیضنژادی کنونی در آمریکاست. این فیلمی عصبانی و به همان اندازه سرگرمکننده است.»
ببخشید مزاحمتون شدم (Sorry to Bother You)
- کارگردان: بوتس رایلی
- امتیاز متاکریتیک: ۸۱ از ۱۰۰
- فروش: ۱۷.۴ میلیون دلار
فیلمی که با بودجه ۳ میلیون دلاری ساخته شده بود توانست حیرت منتقدان و مخاطبان را برانگیزد. این فیلم جزو آن دسته از فیلمهای اکران شده شش ماه اول سال است که منتقدان برچسب «حتما ببینید» را برایش زدهاند. آخرین فیلمی که امتیاز آن بالای ۸۰ است. این کمدی ابزورد علمی-تخیلی اولین ساخته کارگردانش است. در نسخه دیگری از این روزگار در شهر اوکلند تبلیغات شرکتی به نام وری فری به مشتریانش زندگی بدون صورتحساب و به همراه غذا و مکان رایگان پیشنهاد میدهد اما هزینه آن قراردادی برای یک عمر کار است که بیشباهت به بردهداری نیست. یک گروه تندرو به نام «چشم چپ» با این گروه مخالفت میکنند و آگهیهای تبلیغاتی آنها را نابود میکنند.
فیلمی در نقد جهان مصرفگرای مدرن که منتقدان دربارهاش نوشتهاند: «فیلمی طرفدار اتحادیهها و مخالف با شرکتهای بزرگ و داستان سفر یک مرد در کابوس کاپیتالیسم و سرمایهداری. اینکه فیلم تا کجا میتواند پیش برود باعث میشود مغزتان سوت بکشد. شوخطبعی فیلم خیلی ملایم است و داستانکهای زیادی دارد با جزییات ارزشمند که شبیه یک مستند اجتماعی الهامبخش از کار درمیآید.»
شگفتانگیزان ۲ (incredibles 2)
- کارگردان: برد بیرد
- امتیاز متاکریتیک: ۸۰ از ۱۰۰
- فروش: یک میلیارد و ۱۸۴ میلیون دلار
قسمت دوم یکی از موفقترین انیمیشنهای پیکسار که ماموریت خودشان را به شکل زیرزمینی انجام میدهند و دنبال گروهی از دزدان هستند که از یک بانک سرقت کردهاند. دولت نگران خرابکاریهای بیشتر است درنتیجه خانواده پار بدون دریافت کمک مالی به ماموریت میروند. فرزند کوچک آنها در حین ماموریت متوجه هویت ابرقهرمانیاش میشود. مصیبت جدید این است که آقای پار، رییس خاندان شگفتانگیزان در خانه باید بماند و از بچهها مراقبت کند در حالی که همسرش هلن برای نجات جهان میرود. خانواده شگفتانگیزان باید اعتماد مردم به ابرقهرمانان را دوباره برگردانند.
این انیمیشن کامپیوتری ۱۴ سال بعد از قسمت اول آن ساخته شد. بیرد تولید قسمت دوم را عقب انداخت و در این مدت کارهای دیگری ساخت چون میخواست فیلمها و سریالهای ابرقهرمانی بیشتری ببیند و بیشتر روی قدرتهای ابرقهرمانی این خانواده تمرکز کند. منتقدان هر چند فیلم را تحسین کردند اما معتقد بودند که همچنان به پای قسمت اول نمیرسد هر چند موفق میشود آبروی نام این سری انیمیشن را حفظ کند و حتی منتظر ساخته شدن قسمت بعدیاش هم باشیم. آنها نوشتند: «تفکر پیشرفته برد بیرد باعث میشود آنچه غالبا در دنبالهها اتفاق میافتد، اینجا شاهدش نباشیم. پر از ایدههای سرگرمکننده و انرژیبخش است. یک کمدی خانوادگی درجه یک که بسیار هم زیباییشناسی در آن رعایت شده. درضمن میان صداپیشگان باید از ساموئل ال.جکسون تشکر ویژه کرد.»
آسیاییهای ثروتمند دیوانه (Crazy Rich Asians)
- کارگردان: جان ام.چو
- امتیاز متاکریتیک: ۷۴ از ۱۰۰
- فروش: ۱۹۳.۳ میلیون دلار
چه کسی فکرش را میکرد یک کمدی رومانتیک کم هزینه با بودجه ۳۰ میلیون دلاری به چنین فروش فوقالعادهای برسد در حالی که نه کارگردان و نه بازیگرانش هیچکدام از چهرههای مطرح هالیوود نیستند و منتقدان هم تا این حد تحویلش بگیرند؟فیلم داستان یک استاد دانشگاه دورگه آمریکایی-چینی است که برای ملاقات با خانواده نامزدش به سنگاپور میرود و آنجا وقتی کشف میکند که آنها از ثروتمندترین خانوادههای سنگاپور هستند، شگفتزده میشود.
فیلم اقتباسی از کتابی به همین نام است که سال ۲۰۱۳ منتشر شده و بلافاصله بعد از انتشارش حق اقتباس آن را خریدند. منتقدان درباره فیلم مینویسند: «با گروه بازیگران فوقالعاده و صحنههای پرزرق و برق فیلم قدم راضیکنندهای برمیدارد و تبدیل به یک کمدی-رمانتیک با مایههای کلاسیک میشود که تاثیرگذار هم هست. فیلمی روشن، سبکبار و بامزه با اجراهای خیلی خوب. تم فیلم با «چهار عروسی و یک تشییع جنازه» قابل مقایسه است. فیلم از لحاظ احساسی چند لایه است. فیلم حتی نیاز پیدا نمیکند کلیشههای آشنایش را بشکند. برای اینکه مهم نیست کلیشهها ما را به کجا میبرند آنها جوری روایت میشوند که تا به حال اینطوری نشنیدیمشان.»
جستوجو (Searching)
- کارگردان: انیش چاگانتی
- امتیاز متاکریتیک: ۷۱ از ۱۰۰
- فروش: ۴۷.۹ میلیون دلار
در کالیفرنیا، دیوید کیم داخل ویدیوهای قدیمی دخترش، مارگو و همسر سابقش را جستوجو میکند. همسر سابق او از بیماری سرطان فوت کرده و رابطه میان دیوید با مارگو چندان خوب نیست. یک شب مارگو برای درس خواندن پیش دوستانش میرود. صبح که دیوید بیدار میشود میبیند که سه تماس از دست رفته از طرف مارگو دارد اما مارگو دیگر در دسترس نیست و ناپدید شده.
فیلم بداعت فوقالعادهای دارد و همه فیلم از زاویه نمای نقطه نظر گوشیهای هوشمند و صفحه کامپیوتر دیده میشود. منتقدان دربارهاش گفتهاند: «فیلم در برداشت و ساختارش از روایت بسیار هوشمندانه عمل میکند. با گروه بازیگران فوقالعاده و درامی پرتعلیق. حتی اگر استفاده ویژه آن از تکنولوژی شما را تحتتاثیر قرار ندهد هسته اصلی داستان و فیلمنامه چاگانتی باز هم آنقدر احساس برانگیز هست که مخاطب را برانگیخته کند.»