لوک بسون با فیلم آنا خودش را تکرار کرد

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۷ دقیقه
فیلم آنا

کم‌کم فیلم‌های مهم روانه‌ی پرده‌ی سینماها می‌شوند. فیلم‌هایی که ارزشش را دارند درباره‌ی جزئیاتشان بدانیم؛ فارغ از این که امتیاز خوبی بگیرند یا نه یا در فصل جوایز سینمایی موفق ظاهر شوند یا شکست بخورند. فیلم آنا (Anna) ساخته‌ی لوک بسون کارگردان مشهور به تازگی روی پرده‌ی سینماها رفته است. فیلمی که اهمیتش به خاطر مردی است که پشت دوربین قرار گرفته و فیلم را ساخته. لوک بسون یکی از مشهورترین کارگردانان فرانسه است که سینمادوستان در ایران و سرتاسر جهان او را با فیلم «لئون: حرفه‌ای» به یاد می‌آورند. فیلمی که هر جا حرفی از ادای دین به سینما باشد اسمش می‌آید. ناتالی پورتمن با فیلم «لئون: حرفه‌ای» به سینما معرفی شد و ژان رنو هم در فیلم درخشید.

فیلم «آنا» تازه از دیروز در سینماهای جهان به نمایش درآمده است.

معرفی فیلم آنا

فیلم آنای لوک بسون

چون سازنده‌اش لوک بسون است در توضیحات فیلم آمده که یک تریلر-اکشن فرانسوی به زبان انگلیسی است. لوک بسون علاوه بر کارگردانی تهیه‌کننده‌ی فیلم هم بوده است. قهرمان فیلم زنی است به نام آنا پولیاتووا که زیر ظاهر زیبای فریبنده‌اش رازی نهفته است که قدرت غیرقابل انکار او را آزاد می‌کند و تبدیل به یکی از ترسناک‌ترین آدمکش‌های دولت می‌شود.

تماشاگران فیلم در imdb به آن امتیاز ۶.۹ از ۱۰ را داده‌اند که چندان امتیاز چشمگیری نیست و به نظر می‌رسد نتوانسته نظر مخاطبان را جلب کند.

البته فیلم قبلی لوک بسون یعنی «والرین و شهر هزار سیاره» هم امتیازش در همین حد و حتی پایین‌تر بود و به نظر می‌رسد که مدتی است لوک بسون جادویش را برای مخاطبانش از دست داده است.

ساشا لوس نقش قاتلی را بازی می‌کند که اسمش روی فیلم آمده است. لوک ایوانز و هلن میرن بقیه‌ی بازیگران فیلم هستند به علاوه الکساندر پتروف که این اولین نقش‌اش در یک فیلم انگلیسی‌زبان است.

اکتبر سال ۲۰۱۷ بود که لوک بسون اعلام کرد فیلم بعدی‌اش «آنا» خواهد بود و یک ستاره تازه‌وارد به اسم ساشا لوس هم در آن بازی می‌کند. فیلمبرداری فیلم نوامبر همان سال شروع شد.

احتمالا از بدشانسی لوک بسون است که اکران فیلمش همزمان با «داستان اسباب بازی ۴» شده است. فیلم در اولین شب اکرانش ۳۲۵ هزار دلار فروخت.

منتقدان در سایت متاکریتیک امتیاز ۴۰ از ۱۰۰ را به فیلم داده‌اند و در بهترین حالت نقدها روی فیلم متوسط بوده است. فیلم «آنا» با بودجه ۳۰ میلیون دلاری ساخته شده است.

نقدهای فیلم آنا

پیتر دبروج منتقد ارشد ورایتی درباره فیلم «آنا» نوشته است: فیلمبرداری فیلم «آنا» دسامبر ۲۰۱۷ تمام شد. کمتر از سه ماه بعد، کمپانی فاکس فیلم «پرستوی قرمز» را روانه پرده سینماها کرد. یک تریلر جنگ سرد به شدت یخ درباره بالرین روسی که نقش‌اش را جنیفر لارنس بازی می‌کرد و توسط سازمان جاسوسی شوروی تعلیمش می‌دهند تا تبدیل به یک آدمکش و جاسوس شود. او یاد می‌گیرد که چطور از جذابیت‌های ظاهری‌اش به عنوان سلاح استفاده کند و هوش‌اش تبدیل به اهرم قدرتش می‌شود تا مربیانش را فریب دهد.

روز افتتاحیه این فیلم احتمالا برای لوک بسون روز خیلی بدی بوده است چون آن فیلم در اصل نسخه هوشمندانه‌تر و پیچیده‌تر از داستانی بود که بسون برای فیلم «آنا» در نظر گرفته بود. فیلمی که ساشا لوس مدل سابق که حالا بازیگر شده در آن نقش آدمکشی را بازی می‌کند که تبدیل به مدل شده تا بین کارهای مدلینگ کارهای مربوط به کا.گ.ب را به سرانجام برساند.

حالا شما تصویری از این فیلم در ذهن دارید. این را هم اضافه کنید که خود فیلم «پرستوی قرمز» تکرار مکررات بود.

یک سال قبل‌تر از این‌ها هم چارلیز ترون در فیلم «بلوند اتمی» نقش مشابهی داشت.

همه این‌ها باعث می‌شود فکر کنیم که لوک بسون باید از این پروژه کنار می‌کشید به خصوص که خودش ۱۷ سال قبل‌تر از همه در سال ۱۹۹۰ فیلم «زنی به نام نیکیتا» (La femme Nikita) را ساخته بود که نسخه اصلی همه‌ی این فیلم‌ها محسوب می‌شود.

حالا فلاش فورواردی به امسال بزنیم. دو دهه بعد بسون که کارنامه‌اش پر از فیلم‌هایی با قهرمانان زن قوی است، نمونه‌هایش «لوسی»، «بانو»، «پیام‌آور: داستان ژاندارک»، فیلم‌هایی که میلیاردها دلار در گیشه فروش کردند، متهم به بدرفتاری با حداقل نه زن است.

«آنا» بازتاب سبک فیلمسازی بسون است که اتفاقات فیلم را از طریق نامش منتقل می‌کند. نامی که از روی کاراکترش برداشته شده. شخصیتی بیش از حد صبور که شبیه تردستی‌های یک هنرمند می‌تواند پنج حرکت جلوتر از بقیه باشد و صحنه‌های خاص را جوری بازی کند و دوباره تکرارشان کند که مخاطب دائم باید ارزیابی کند که کنترل اوضاع در آن صحنه دست چه کسی است.

این که کاراکتری را بنویسی که از هر کس دیگری در اتاق باهوش‌تر و بااستعدادتر باشد یک چیز است و این که در زندگی واقعی چنین کاراکتری باورپذیر از کار دربیاید به کلی مساله‌ی دیگری است. بسون مثل پل ورهوفن کارگردان هلندی نشان داده که استعداد اثبات‌ شده‌ای در ساخت فیلم‌های ژانر دارد که به نظر می‌رسد مناسب مخاطبان مذکر ۱۳ ساله هستند!

در شرایطی متفاوت «آنا» می‌توانست کار یک بلاک‌باستر را انجام بدهد و یک اتفاق در کارنامه‌ی لوس باشد. به جایش بیشتر فیلمی شده در باب ظاهر زنان تا قدرتمند بودن‌شان.

نیم ساعتی می‌گذرد تا شخصیت آنا برای مخاطب جالب شود. فیلمنامه بسون خیلی ابتدایی است. آیا چیزی در فیلم «آنا» وجود دارد که مخاطبش را به شگفتی وادارد؟ نه واقعا.

منتقد درپ هم نقدش را با نوعی تمسخر آغاز می‌کند: فیلم «آنا»، تریلر جدیدی درباره یک سوپرمدل که در حقیقت قاتل روس هم محسوب می‌شود، فیلمی است پر از کلاه‌گیس. کلاه‌گیس‌های بلند، کوتاه، قرمز، نقره‌ای. ستاره فیلم ساشا لوس آن‌قدر در طول فیلم کلاه‌گیس‌های مختلف سرش می‌کند که مشتاق می‌شوید تعدادشان را بشمارید. این احتمالا سرگرم‌کننده‌ترین قسمت فیلمی است که نسخه سست و بیمزه «زنی به نام نیکیتا» به شمار می‌رود.

فهرست شباهت‌های این فیلم با «زنی به نام نیکیتا» زیاد است. یک زن جوان مشکل‌دار، معتاد به مواد و به طرزی باورنکردنی خشن که وارد جهان جاسوسی می‌شود. این شباهت‌های بیشتر هم می‌شود و بسون فقط کمی پیچش‌های داستانی به آن اضافه کرده که البته به خاطر ساختار فیلم همه‌شان در فلاش‌بک‌ها لو می‌روند. در نتیجه دیدن فیلم «آنا» شبیه یک آشناپنداری (دژاوو) است.

بقیه منتقدان هم معتقدند که فیلم خسته‌کننده است. و تقریبا همگی متفق‌القول هستند که فیلم انگار از روی دست بهترین کارهای خود بسون ساخته شده است.

درباره لوک بسون کارگردان فیلم آنا

لوک بسون

لوک بسون، کارگردان، فیلمنامه‌نویس و تهیه‌کننده متولد ۱۹۵۹ در پاریس است. این فیلمساز ۶۰ ساله از نوجوانی به سینما علاقمند شد. منتقدان او را شمایل محوری و اساسی جنبش سینما-نگاه (cinema du look) می‌دانند. جنبشی که در دهه هشتاد در فرانسه آغاز شد و سبک‌محور بود. کارگردانان این جنبش از جمله بسون بیشتر روی جوانان مانور می‌دادند و سبک برایشان ارجح بر محتواست و فضای بصری فیلم اهمیت بیشتری از قصه دارد.

بسون فیلمسازی را با ساخت فیلم کوتاه از اوایل دهه هشتاد شروع کرد و اولین فیلم بلندش را به نام «آخرین نبرد» سال ۱۹۸۳ ساخت اما اواخر دهه هشتاد و با فیلم «آبی بزرگ» بود که به شهرت رسید. فیلم «زنی به نام نیکیتا» محصول ۱۹۹۰ و «لئون: حرفه‌ای» ۱۹۹۴ مهر تاییدی بر کارنامه او بودند. با شروع قرن بیست و یکم اما فیلم‌هایش دیگر نه از لحاظ قصه و نه حتی بصری که این دومی شاخصه کارنامه‌اش بود، آثار به یادماندنی نشدند.

فیلم‌های لوک بسون بیشتر از آن که مورد توجه منتقدان قرار بگیرند معمولا مخاطب‌پسند هستند. او را هالیوودی‌ترین فیلمساز فرانسه می‌دانند. در نتیجه با آن که فیلمی مثل «لئون» تبدیل به یک کالت میان سینمادوستان شده است، اما نام بسون را در جشنواره‌های معتبر و جوایز بزرگ سینمایی نمی‌بینید.

درباره ستاره‌های فیلم

ستاره های فیلم

ساشا لوس متولد ۱۹۹۲ نقش قهرمان فیلم را بازی می‌کند. او یک مدل روس است که برای برندهای مطرحی مثل والنتینو و دیور و شنل کار کرده است. لوس در چند آگهی تبلیغاتی هم جلوی دوربین رفته بود تا سرانجام سال ۲۰۱۷ لوک بسون برای بازی در فیلم «والرین و شهر هزار سیاره» او را انتخاب کرد و بعد هم بازیگر نقش اصلی فیلم بعدی بسون یعنی «آنا» شد. او در این فیلم نقش جاسوسی را دارد که در جلد یک مدل فرو می‌رود.

هلن میرن که عنوان افتخاری بانو را از ملکه انگلستان دریافت کرده است بازیگر ۷۳ ساله انگلیسی است. او سال ۱۹۶۷ در کمپانی سلطنتی شکسپیر بازیگری را شروع کرد و یکی از معدود بازیگرانی است که توانسته تاج جایزه بازیگری در سه مدیوم تئاتر و سینما و تلویزیون را روی سری بگذارد. جایزه اسکار بهترین بازیگر زن را برای ایفای نقش ملکه الیزابت در فیلم «ملکه» برد. جایزه تونی برای یک نمایش و جایزه الیویه برای یک نقش تلویزیونی فهرست موفقیت‌هایش را تکمیل کردند. هلن میرن در فیلم «آنا» نقش اولگا را دارد.

و درنهایت لوک ایوانز بازیگر ۴۰ ساله ولزی هم در فیلم لوک بسون جلوی دوربین رفته است و از این نظر می‌شود گفت که فیلم یک تولید بین‌المللی است و کارگردان فرانسوی بازیگرانی از کشورهای مختلف را دور هم جمع کرده است. اسم کاراکتری که لوک ایوانز نقش‌اش را بازی می‌کند الکس تچنکوف است.

درجه‌بندی فیلم آنا

فیلم به دلیل صحنه‌های خشونت‌آمیز و زبان و برخی صحنه‌های نامناسب درجه R گرفته است به این معنا که فیلم برای نوجوانان زیر ۱۷ سال محدودیت‌هایی گذاشته است و باید به همراه والدین یا یک بزرگسال به تماشای فیلم بنشینند. البته اگر همان‌طور که منتقدان گفته‌اند نمونه خوبش قرار است فیلم «پرستوی قرمز» باشد توصیه می‌کنیم که بزرگترها هم فیلم را نبینند چون به شدت بی‌مزه و خسته‌کننده است.

بیشتر بخوانید: محبوب‌ترین داستان جهان؛ درباره سری فیلم‌های داستان اسباب بازی



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

یک دیدگاه
  1. حامد

    “البته اگر همان‌طور که منتقدان گفته‌اند نمونه خوبش قرار است فیلم «پرستوی قرمز» باشد توصیه می‌کنیم که بزرگترها هم فیلم را نبینند چون به شدت بی‌مزه و خسته‌کننده است.”…. ??????
    یعنی چی این حرف؟ً!!! یعنی جون یه منتقد گفته فیلم ِ یخ و بی روح پرستوی سرخ تازه از آنا بهتره شما نتیجه گرفتی که آنا هم بی مزه و خسته کننده س؟!!!… چقدر پرمغز و مستدل!!!!

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما
X