سریال «سرگذشت ندیمه»؛ ویرانشهری که دل منتقدان را ربود
سریال سرگذشت ندیمه (The Handmaid’s Tale) یک مجموعه تلویزیونی است که پخش آن از سال ۲۰۱۷ آغاز شده و اکنون پس از نمایش دو فصل از سریال، مخاطبان را در انتظار فصل سوم نگهداشته است. براساس روند انتشار این سریال در سالهای ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸ باید در اواخر آوریل سال ۲۰۱۹ یعنی اوایل اردیبهشت سال ۱۳۹۸ منتظر پخش فصل سوم سرگذشت ندیمه باشیم.
فصلهای اول و دوم سریال سرگذشت ندیمه به شکل ویژه مورد توجه مخاطبان و منتقدان قرار گرفتند. این مجموعه تلویزیونی که در ایران هم مخاطبان پروپا قرصی دارد در سال میلادی جاری و گذشته از نظر منتقدان پایگاه متاکریتیک در میان ۱۰ سریال برتر سال قرار گرفت. جوایز گلدن گلوب بهترین مجموعه تلویزیونی درام و بهترین بازیگر زن در یک مجموعه تلویزیونی درام در سال ۲۰۱۷ از دیگر افتخاراتی بود که سرگذشت ندیمه به دست آورد.
سرگذشت ندیمه یک درام ویرانشهری (جامعهای خیالی که در آن تباهی و سیاهی بر زیست انسانی غالب است) آمریکایی است که توسط بروس میلر نویسنده و تهیهکننده آمریکایی ساخته شده است. در عین حال داستان این مجموعه تلویزیونی اقتباسی است از رمانی مشهور به همین نام اثر مارگارت اتوود که در سال ۱۹۸۵ به نگارش درآمده. اتوود شاعر، داستاننویس و منتقد ادبی کانادایی است که جوایز شاخص زیادی را در کارنامه دارد.
بیشتر بخوانید: سرگذشت مارگارت اتوود؛ آفریننده «سرگذشت ندیمه»
ساخت سرگذشت ندیمه از اواخر سال ۲۰۱۶ با سفارش سرویس هولو در قالب ۱۰ قسمت آغاز شد. استقبال گسترده از فصل اول به تمدید سریال و ساخت فصل دوم منجر شد و نهایتا پس از پشت سرگذاشتن دو فصل موفق، سازندگان سرگذشت ندیمه خبر از ساخت فصل سوم سریال میدهند.
این مجموعه تلویزیونی آیندهای تیره و تار را به تصویر میکشد که در آن پس از یک جنگ داخلی، آمریکا تحت تسلط یک حکومت تمامیتخواه قرار گرفته. حکومت قوانینی بیرحمانه را علیه شهروندان به اجرا میگذارد و حقوق آنها را در همه عرصهها پایمال میکند. در این حکومت که «گیلاد» نامیده میشود آزادیهای فردی نابود شده و منتقدان و مخالفان به سرعت کشته یا زندانی میشوند.
در چنین فضایی یکی از بحرانهای مهم اداره کشورعقیم بودن بسیاری از شهروندان است که در اثر بیماریهای واگیردار و بحرانهای زیست محیطی پدید آمده. در این میان زنان بارور که از طبقات نوکیسه و ثروتمند جدید نیستند برای زاد و ولد ثروتمندان به عنوان ندیمه به خانه ثروتمندان و قدرتمندان فرستاده میشوند. «سرگذشت ندیمه» روایتی است که از چشمانداز یکی از همین ندیمهها بیان میشود.
چنانکه اشاره شد سرگذشت ندیمه در میان مجموعههای تلویزیونی قرار داشت که توجه منتقدان را به شدت جلب کرد. فضای خاص این مجموعه و موجهای اجتماعی که برانگیخت باعث شد نقدهای بسیاری درباره آن نوشته شود و البته اغلب این نقدها هم مثبت بودند. فصل اول سریال نمره متای ۹۲ و فصل دوم نمره متای ۸۶ را به خود اختصاص دادند. در ادامه بخشهایی از نقدهایی را که درباره فصلهای اول و دوم سرگذشت ندیمه نوشته شده با هم مرور میکنیم.
آتلانتیک (۱۰۰ از ۱۰۰) – فصل اول
منتقد آتلانتیک یکی از دلایل تاثیرگذاری سریال را جنبههای واقعی آن میداند، به باور او گرچه بسیاری اثر را علمی تخیلی نامیدند اما در عمل با یک اثر واقعگرایانه طرفیم و به همین دلیل شاهد پیوندهای اجتماعی گسترده با این مجموعه تلویزیونی بودیم.
«گرچه این اثر اغلب به عنوان یک اثر علمی تخیلی ویرانشهری تفسیر شده که درباره آینده هشدار میدهد اما ریشههای آن در نوعی واقعگرایی تاریخی نهفته است. زمانی که اتوود در سال ۱۹۸۴ در برلین مشغول نوشتن رمان بود مشخص کرد که هیچ بخشی به این کتاب اضافه نمیکند مگر اینکه جایی از جهان واقعا برای زنان رخ داده باشد. او گفت سرگذشت ندیمه یک اثر خیالپردازانه نیست، کتابی است بر اساس واقعیت».
نیویورک تایمز (۱۰۰ از ۱۰۰) – فصل اول
منتقد نیویورک تایمز به ویژگیهایی در سریال اشاره میکند که احتمالا از نظر بسیاری بخشی از اتفاقات جهان معاصر به نظر برسند؛ در واقع ممکن است خیال کنید این بخشها به رمان اضافه شدهاند اما در کمال تعجب همه این بخشها هم در خود رمان وجود داشته. در اشارات منتقد نیویورک تایمز هم میتوان پیوندهای این مجموعه تلویزیونی را با وضع فعلی آمریکا مشاهده کرد. در حقیقت روی کار آمدن ترامپ و ایجاد بعضی نگرانیها باعث شده بود فصل اول سرگذشت ندیمه به شکل ویژهای تفسیر شود.
«سازنده اثر بروس میلر به رمان وفادار بوده… شاید گمان کنید برخی جزییات برای برجسته کردن وقایع معاصر به این مجموعه اضافه شده است (مهاجرت، تروریسم، تظاهرات فمینیستی) اما این جزییات هم در خود رمان وجود داشته… گرچه رمان متعلق به سه دهه پیش است اما باید با این حقیقت مواجه شد که وقتی رییس جمهوری داریم که در نگاهش زنان شبیه اسباب بازی هستند کمپین بازاریابی این سریال هم [با شبیه نشاندادن گذشته و حال] موفقیت قابلتوجهی کسب میکند.
ایندیوایر (۱۰۰ از ۱۰۰) – فصل اول
از نگاه منتقد ایندیوایر، سرگذشت ندیمه اثری است تحسینبرانگیز با سبک سینمایی ویژه. بخش مهمی از نقد او به شکافتن همین ویژگیها اختصاص یافته.
«[سرگذشت ندیمه] یکی از بهترین مجموعههای سال است. گاهی اوقات دیدنش سخت است اما ندیدن و انکارش غیرممکن… کارگردانی از سبک سینمایی خاصی برخوردار است که شما را به دیدن این سریال معتاد میکند؛ از آرامترین و ساکتترین لحظات به شکلی استفاده شده که در عمل نوعی فریاد تصویریاند. البته اینطور نیست که سریال در سکوت بگذرد. در بخشهایی شاهد استفاده درخشان از موسیقی هستیم… در عین حال آنچه به اثر چنین حالت زندهای بخشیده … مجموعهای از جزییات است که بدون توضیح باقی میمانند.
سان فرانسیسکو کرونیکل (۱۰۰ از ۱۰۰) – فصل دوم
به شکل کلی نگاه منتقدان به فصل دوم به اندازه فصل اول با تحسین و تمجید مطلق همراه نبود. با این وجود این بار هم شاهد یک نقد منفی هم نبودیم گرچه بسیاری از منتقدان به بعضی ایرادات اشاره کردهاند اما در مجموع کیفیت فصل دوم را هم رضایت بخش ارزیابی کردهاند. منتقد سان فرانسیسکو کرونیکل معتقد است با یک شاهکار طرفیم، او کلیت کار سازنده اثر و همچنین کیفیت بازیها را کاملا تحسین برانگیز ارزیابی میکند گرچه معتقد است ریتم این مجموعه میتواند تندتر شود.
«دیدن سرگذشت ندیمه نه آسان است نه با اثری بامزه طرفیم. با مجموعه طرفیم که به شکل بیرحمانهای ناراحت کننده و سیاه است و در فصل دوم حتی سیاهتر میشود… اما اشتباه نکنید، نمیشود با یک سریال مهم طرفیم، ما با یک شاهکار مواجهیم.
در فصل دوم به سرچشمههای چندین شخصیت کلیدی قصه هدایت میشویم… استفاده این مجموعه از فلشبکها اهمیت فوقالعادهای دارد که صرفا در ساختن پسزمینه داستان شخصیتهای اصلی خلاصه نمیشود… در واقع فلشبکها صرفا بازگشت به گذشته نیستند بلکه با وجود یک داستان غنی و چندوجهی و با توجه ویژه به جزییات باید گفت آنها هم روایتگر زمان حالند… بازیها در این فصل هم شگفتانگیزند… و درک علاقه سازنده اثر نسبت به رمان، کاراکترهای خلقشده و پیام اثر بسیار روشن است… یکی از نقدهایی که به این مجموعه وارد است مربوط به ریتم سریال است. گرچه مجموعه تلاش کارگردانها در بسیاری وجوه، بویژه در پردازش و تعمیق شخصیتها فوقالعاده است اما ریتم اثر به شکلی غیرضروری کند به نظر میرسد.
ایندی وایر (۸۳ از ۱۰۰) – فصل دوم
منتقد ایندیوایر معتقد است فصل دوم مجموعه جهانی بزرگتر و بیرحمتر را به تصویر میکشد اما موتور محرکه آن نسبت به فصل اول کمی تضعیف شده.
«نوشتن از سرگذشت ندیمه هرگز کار آسانی نیست. هر چقدر بیشتر در قصه پیش میرویم بیشتر درباره جهان درگیرکننده اثر میفهمیم و بیشتر در جدال کاراکترها برای خلاصی از وضع درگیر میشویم… سبک بصری فیلم همچنان تاثیرگذار است … و کماکان تعدادی از شخصیتها پویا و زندهاند… سرگذشت ندیمه در میان مجموعههایی قرار داشته که جهان سریالهای تلویزیونی را زندهتر از همیشه جلوه میدهند و هر قسمت پیچیدهتر از قبل بوده. با این وجود در فصل دوم راه پرپیچ و خمی طی میشود. تعدادی گره بزرگ در سریال وجود دارند که انتظارات زیادی ایجاد میکنند اما گشوده نمیشوند. چیزهایی زیادی هست که باید درباره حکومت گیلاد بدانیم و قصههای پسزمینه سریال هم باید روشن شوند. اما نبود یک چارچوب قوی در این فصل باعث حرکتی کند و کرخت میشود.
هالیوود ریپورتر (۸۰ از ۱۰۰) – فصل دوم
منتقد هالیوود ریپورتر معتقد است با وجود فاصله گرفتن اجتنابناپذیر از مواد اولیهای که رمان در اختیار سازنده سریال قرار میداد، در فصل دوم شاهد همان ویژگیهای مثب گذشته سریال هستیم. البته این در شرایطی است که بعضی از نواقص کلیدی هنوز برطرف نشدهاند.
«در ماههای گذشته هنگام دیدن مجموعه سرگذشت ندیمه هر وقت کسی از من میپرسید قسمت جدید چطور بود فقط یک پاسخ داشتم: «سیاه».
به هر حال بخش قابلتوجهی از سر و صدای اولیه این سریال به دلیل وجود زخمهای جمعی و مشترکی بود که در آغاز پخش سریال در جامعه وجود داشت. زخمهایی که امسال هم ناگهان و به شکل جادویی محو نشدهاند… باید گفت این مجموعه علاوه بر فضای تاریک بسیار بسیار خوب ساخته شده. ابدا نمیشود این موضوع را نادیده گرفت که سازنده با گذشت زمان از منبع اصلی و موادی که از طریق رمان تامین میشده عبور کرده و حال بدون در اختیار داشتن بعضی از این محتواها اثر را به پیش میبرد. اما با وجود همه این ویژگیها و گرچه بعضی از نواقص سریال به جای خود باقی است اما در این فصل هم بسیاری از ویژگیهای احساسی و زیبای اثر که باعث موفقیت سال گذشته بودند، حفظ شدهاند.
سریالی دردآور و سیاه. سریالی که گاهی ترجیح دادم چشمم را ببندم و از پای دیدنش بلند شوم نه بدانجهت که بد بود، بلکه بدان جهت که طاقت دیدنش را نداشتم. نفسم را می برید. یک شاهکار سیاه.