از توپ دولایه تا نسل هشتم کنسولهای بازی
الان که به زمان کودکی خودمان نگاه میکنیم، میبینیم که چه کارهایی که انجام ندادهایم و چه بازیهایی که با دوستانمان تجربه نکردهایم. بازیهایی مانند قایمباشک، گل کوچیک، اسم و فامیل و کلی بازی دیگر، نقش پررنگی را در کودکی ما داشتهاند. ظهرهای تابستان با سرو صدای زیاد مانع خوابیدن همسایههای کوچه میشدیم و با صدای غرغر آنها به خانههایمان برگشتیم و با خنکتر شدن هوا دوباره راهی کوچه میشدیم.
با گذشت سالها و تغییر کردن همه چیز دیگر خبری از آن سر وصداهای عجیب و غریب بچهها و بازیهای کودکانه نیست. محلهها هم آن محلههای قدیمی نیستند و اثری هم از آن خانههای حیاطدار بزرگ دوست داشتی نیست. خانههای قدیمی که خود من هم در یکی از آنها بزرگ شدم، جایشان را به آپارتمانهایی دادند که صدای کوچکترین فعالیتی به طبقههای بالایی و پایینی میرسد. کوچهها و محلههای قدیمی هم به پارکینگ اتومبیلهای مختلف تبدیل شدهاند و جایی برای بازی کردن باقی نمانده است.
اینجا بود که بازیهای کامپیوتری و کنسولهای بازی به عنوان یک سرگرمی جایگزین خود نمایی کردند. سرگرمیهای دیجیتالی فضای زیادی اشغال نمیکردند و موجب سلب آسایش همسایهها هم نمیشدند. بازیهای کامپیوتری هم دارای ویژگیهای مثبت خاص خودشان هستند و میتوانند میزان تمرکز و دقت را در افراد افزایش دهند. درحالی که هیچ وقت بازیهای رایانهای را وسیلهای آسیبرسان به افراد نمیدانم، اما وقتی با این دید به آنها نگاه میکنم، میبینم که نسل کودک و نوجوان الان هیجان کمتری را نسبت به ما تجربه کردهاند.
باید به نسل جدید کودک و نوجوان این فرصت را بدهیم که بتوانند با اتفاقات ناشناخته و ماجراجوییهای خاص خودشان روبهرو شوند.
بازیهایی که ما در زمان کودکی خودمان تجربه کردیم، باعث شدند که بتوانیم نوع ارتباط برقرار کردن با افراد مختلف را یاد بگیریم. باعث شدند که شرایط موجود در اجتماع را از همان دوران کودکی درک کنیم. اگر هم با دست و پای زخمی و چشم کبود به خانه باز میگشتیم، یاد میگرفتیم که در شرایط مختلف باید چه واکنشی از خودمان نشان دهیم و چه جوری گلیممان را از آب بیرون بکشیم.
تغییر نسلها و شرایط اجتماعی یک دلیل بزرگ برای به وجود آمدن چنین اتفاقی است؛ اما باید به نسل جدید کودک و نوجوان این فرصت را بدهیم که بتوانند با اتفاقات ناشناخته و ماجراجوییهای خاص خودشان روبهرو شوند. اینکه تنها نسل جدید را با بازیهای کامپیوتری سرگرم کنیم تا خطر کوچه و خیابان آنها را تهدید نکند، راه حل مناسبی نیست. بازیهای رایانهای اگر به درستی مورد استفاده قرار نگیرند موجب بروز افسردگی خواهند شد و باعث میشوند که نوجوانان اعتماد بنفس لازم و روابط عمومی بالایی نداشته باشند.
شاید بهترین راه برای گریز از چنین آسیبهایی، برقراری نوعی تعامل میان این دو گروه سرگرمی قدیم و جدید باشد. شاید بتوان با کمی ظرافت و خلاقیت، سرگرمیهای دو نسل را با هم ترکیب کرد و نسل جدید را برای فردایی بهتر آماده کرد.
چقدر خوب میشود اگر روزی شهرداری یا سازمانهایی مانند بنیاد ملی بازیهای رایانهای مکانهای بازی مناسبی برای کودکان نسل جدید ایجاد کنند تا آنها هم بتوانند همچون من و همنسلی های من تجربههای نابی در دنیای واقعی داشته باشند و دنیای مجازی، تنها راه ارتباط و تجربه آنها با فضای بیرون نباشد. بدون شک اگر چنین اتفاقی رخ بدهد، نسل جدیدی که فرصت بهره برداری از هر دو نوع سرگرمی و تجربه را داشته، میتواند بسیار پویاتر و خلاقتر عمل کند و در راستای بهبود و ارتقای جامعه قدم بردارد.
بهنظر شما کدام راه درست است؟ پیشنهاد شما در این رابطه چیست؟
بازی های رایانه ای هیچوقت توانایی اجتماعی یاد بچه نمیده. هر چقدر هک که فکری و دشوار باشه.
وقتی بچه بودیم تابستونها از چهار بعداظهر فوتبال بازی میکردیم تا حوالی اذان مغرب بقیه فصل ها هم تا موقعی که آب و هوا خوب بود بعداظهرا تو گوچه بودیم…. یه سال اول تابستون چون ممتاز شدم برام پلی استیشن ۱ خریدن… اما بازم برنامه ثابت بود صبح تا بعداظهر پای کنسول بودیم بعد میرفتیم فوتبال بعد دوباره تا اخر شب پای کنسول… نسل الان اون بخش بازی های فیزیکی رو حذف کرده اما بازم دنیاشون برای خودشون جذابیت داره
دختر خالم که ۵ سالشه وقتی میاد خونمون میشینه پای سیستم میگه برام بازی آشپزی یا آرایش عروس بزار (حتما ببینید بازی های فلشی که برای این رنج از بچه ها اومده)!!! منم به اجبار دوساعت داشتم نحوه آشپزی و آرایش عروس یه بچه پنج ساله رو میدیدم!
درکل خوبه که اگر بچه داریم بتونیم تا یه حداقلی باهاشون پیش بریم و بتونیم دنیاشون رو درک کنیم
والدین بایدیه مقدار بیشتر با تکنولوژی پیش برن….
خیلی خوب بود، سپاسگزارم
آقای نور دوست پیشنهاد خودتون چیه در این مورد؟
از تیتر و مقاله خیلی خوشم اومد عالی بود
به نظر من بهترین راه، تلفیق بازیهای رایانه ای و بازیهای فیزیکی و البته گروهی است. که البته این کنسولها دارن این کارو میکنن ولی اگه این بازیها را در سطح محله و مدرسه و حتی شهر بشه انجام داد مشکل حله. امروزه با وجود گوشیهای قدرتمند و وجود جی پی اس و نرم افزارهای موجود میشه بازیهای استراتژیک در سطح محله و مدرسه درست کرد. البته شاید این فکر نشدنی به نظر بیاد، ولی با امکانات موجود شدنیه و خیلی ها تو دنیا دارن روش کار میکنن.
یادش بخیر
ما بهش میگفتیم دو پوسته.
🙂
بوک مارک شد
دمتون گرم
بازی های رایانه ای هم خیلی میتونند در رشد و یادگیری تاثیر گذار باشند فقط نباید زیاده روی بشه
اونی که توپ رو لایه کرده، حرفهای نبوده. باید قسمت انتهایی قالب که سختتره رو میگذاشت بین قسمت باز تا توپ سوراخ نشه 😀
😀 😀 😀