رمزگشایی از یک جراحی شیطانی؛ جمجمههایی که سوراخ میشدند
هزاران سال پیش، یک شیوه خاص جراحی به نام (Trepanation) وجود داشت که در آن جمجمه سر بیمار را بوسیلهی نوعی مته بخصوص سوراخ میکردند. مردم دنیای باستان از این شیوه جراحی خشن که از طریق ایجاد یک سوراخ در جمجمه فرد زنده و با برداشتن لایههای استخوان توسط ابزارهای تیز صورت میگرفت، چه منظوری داشتند؟ آیا همانطور که در کتاب سینوهه، طبیب مخصوص مصری آمده روایت بخارات زائد مغز واقعیت دارد؟
همه جمجمهها برای درمان سوراخ نشدهاند
تا امروز باستانشناسان، هزاران جمجمه را از نقاط مختلف دنیا و از زیرزمین بیرون کشیدهاند که بر روی آنها آثار و نشانههای سوراخ کردن جمجمه به شکل ملموس قابلرویت است. با وجود اینکه اهمیت این مساله برای گذشتگان ما امری مسلم است اما هنوز برای دانشمندان عصر حاضر دلیل انجام این امر به طور قطع مشخص نیست و اجماع نظر در مورد آن حاصل نشده است. انسانشناسان در مورد سوراخ کردن جمجمههایی که در آفریقا و پلینزی در قرن ۲۰ میلادی پیدا کردهاند، به این نکته اشاره میکنند که دست کم در این موارد، سوراخ کردن جمجمه به منظور درمان درد و بعنوان مثال راهکاری برای بیماریهایی مانند بیماریهای اعصاب یا آسیب به جمجمه انجام شده. این احتمال هست که در دوران ماقبل تاریخ هم دلیل سوراخ کردن جمجمه همین مساله بوده اما این باور قطعیت ندارد. در بسیاری از جمجمههای سوراخ شده مربوط به آن دوران، علائمی از زخمهای جمجمه یا بیماریهای عصبی را میتوان یافت اما باز هم نمیتوان آنها را سند قطعی تصور کرد. جدای از مسائل درمانی، محققان تا مدتها بر این باور بودند که انسانهای عصر باستان برای انجام سوراخ کردن جمجمه دلیل دیگری داشتند: آیین.
روایت کشفی مهم
قدیمیترین مدرک آشکار در مورد سوراخ کردن جمجمه به تقریباً ۷ هزار سال قبل برمیگردد. باستانشناسان بهترین شاهد شکافتن جمجمه را به دلیل یک آداب آیینی به تازگی کشف کردهاند.
نخست این واقعیت را به یاد بیاورید که سوراخ کردن جمجمه در نقاط مختلف دنیا اعم از یونان باستان، شمال و جنوب آمریکا، آفریقا، پلینزی و حتی شرق دور شایع بوده. آنطور که از شواهد برمیآید، مردم در جاهای مختلف در این زمینه به نوعی استقلال در روش انجام کار دست پیدا کرده بودند. در اواخر قرون وسطی سوراخ کردن جمجمه، توسط بسیاری از فرهنگها ممنوع اعلام شد اما در معدود نقاط دورافتاده جهان، بالاخص در آفریقا و پلینزی بودند کسانی که اینکار را تا اوایل قرن ۲۰ میلادی انجام میدادند.
نخستین نوشتههای دانشمندان که در قرن ۱۹ میلادی چاپ شد، به این نکته اشاره داشت که انسانهای باستان جمجمه را برای خارج کردن یا حتی وارد کردن روح به بدن بعنوان جزئی از یک مراسم آیینی انجام میدادند. هرچند که شواهد قانعکننده دال بر این امر را سخت میتوان بدست آورد. از طرف دیگر تقریباً غیرممکن است که بتوان مدرکی پیدا کرد که نشان دهد سوراخ کردن جمجمه صرفاً به دلایل درمانی انجام میشده چرا که وضعیت برخی از مغزها در عمل هیچ نشانهای را بر جمجمه نداشته است که بتوان چنین چیزی را ثابت کرد.
با این وجود در یک بخش کوچک اما دورافتاده از روسیه، باستانشناسان توانستند بهترین مدرک را دال بر اینکه اینکار به دلیل آیینهای مذهبی انجام شده، پیدا کنند. داستان این ماجرا از سال ۱۹۹۷ میلادی آغاز شد. باستانشناسان یک مقبره ماقبل تاریخ در نزدیکی شهر روستوف-اون- دون (Rostov-on-Don) در جنوب روسیه و نزدیک به نواحی شمالی دریای سیاه را حفاری کردند. در این سایت ۳۵ اسکلت انسانی کشف شد که در ۲۰ مقبره جداگانه دفن شده بودند. باستانشناسان از روی روش دفن، تاریخچه این مقبره را در حدود ۵ الی ۳ هزار سال قبل از میلاد مسیح تخمین زدند، دورهای از تاریخ که از آن تحت عنوان عصر مس یاد میشود.
در یکی از این مقبرهها، اسکلت ۵ انسان بالغ (۲ زن و ۳ مرد) به همراه یک نوزاد تقریباً ۱ یا ۲ ساله و یک دختر جوان که تقریباً ۱۵ الی ۱۶ سال داشت، کشف شد. اتفاق جالب در مورد این مقبره آن بود که از بین تدفینشدگان این مقبره دقیقاً دو زن، دو مرد و همان دختر ۱۵ الی ۱۶ ساله جمجمههایشان سوراخ شده بود. در روی جمجمه سر هر کدام از آنها تنها یک سوراخ وجود داشت که عرض آن چند سانتیمتر و شکل شکافت سر هم بصورت بیضی بود و علائمی از خراشیدگی هم در اطراف سوراخ دیده میشد. تنها مورد مشکوک سر مرد سوم و نوزاد بود که در مورد مرد بالغ، آثار شکافت دیده میشد اما سوراخ کامل نبود و در مورد نوزاد عملاً هیچ سوراخی دیده نشد.
تجزیه و تحلیل این معما را باستانشناس مشهور روسی النا باتیوا(Elena Batieva) از دانشگاه ایالتی روستوف- اون- دون روسیه برعهده گرفت. این باستانشناس، شکافهای جمجمه را بررسی کرد اما متوجه شد که برای اینکار از روشی غیرمعمول استفاده شده است. محل حفر سوراخ در همه جمجمهها دقیقاً یک نقطه بود، جایی که از آن تحت عنوان (Obelion) یاد میشود.
شکافی خطرناک در جمجمه، جراحی مرگآفرین یا درمانگر
اوبلیون نقطهای روی درز سهمی جمجمه در محل تقاطع این درز با خط مابین سوراخهای آهیانهای جمجمه است. مساله اینجاست که شکاف جمجمه در نقطه اوبلیون خیلی مشکوک است چرا که اوبلیون جایی است که اگر آن را باز کنند، نهتنها احتمال خونریزی شدید بلکه حتی احتمال مرگ دارد. کمتر از یک درصد از سوراخهای جمجمههای که تا امروز گزارش شده، مربوط به این نقطه بوده. باتیوا در تحقیقات خود به این مساله آشکارا اشاره کرد که این شیوه شکاف در روسیه باستان نیز در نوع خود بسیار نادر است.
در آن زمان وی تنها توانست یک مورد دیگر گزارش شکاف اوبلیون را پیدا کند که آن هم مربوط به جمجمهای بود که باستانشناسان در سال ۱۹۷۴در نزدیکی مقبره مورد تحقیق وی کشف کردند. همانطور که گفته شد، اوبلیون درست در بالای بخش فوقانی سینوس ساجیتال (Superior Sagittal Sinus) واقع شده یعنی جایی که خون مغز پیش از آنکه به سیاهرگهای اصلی خروجی برود، در آن جمع میشود و اگر آن را بشکافند، احتمال خونریزی و مرگ را تقویت میکند. تجزیه و تحلیلهای مقبره مذکور نشان داد که ساکنان عصر مس در روسیه به طور قطع دلیل خوبی برای سوراخ کردن جمجمهها آنهم بدینشکل داشتهاند چرا که هیچکدام از جمجمههایی که در این منطقه یافته و سوراخ شده بودند، نشانی از جراحت یا بیماری خاص نداشتند. معماها در مورد این جمجمهها به دلیل جامعه آماری اندک کماکان به قوت خود باقی بود.
در جستجوی نوشدارو
النا باتیوا پیش از آنکه موضوع را کلاً رها کند، تصمیم گرفت که نتیجه برخی از مطالعات چاپ نشده باستانشناسان گذشته را بررسی کند، آن هم به این امید که آمار بیشتری از جمجمههایی با سوراخ در ناحیه اوبلیون پیدا شود. مدتها نتیجهای حاصل نشد تا اینکه باتیوا دو موفقیت پیاپی کسب کرد. این محقق روس توانست جمجمه دو زن جوان با سوراخ در ناحیه اوبلیون پیدا کند که پیشتر از جمجمههای اول وی کشف شده بودند. یکی از این جمجمهها در سال ۱۹۸۰ و دیگری در سال ۱۹۹۲ کشف شد. مسافت محل کشف اینها با نمونههای باتیوا حدود ۵۰ کیلومتر بود و در کمال شگفتی هیچ نشانهای هم از هیچ بیماری خاصی نداشتند.
۸ جمجمه کشف شده باتیوا، کمک زیادی به جامعه علمی در شناخت علت شکافت جمجمه در بخش جنوبی روسیه کردند. یک دهه بعد حتی اطلاعات بیشتری هم درباره این جمجمهها کشف شد. در سال ۲۰۱۱ میلادی، یک تیم از باستانشناسان بینالمللی، ۱۳۷ اسکلت انسان را مورد بررسی قرار دادند. اسکلتهای این ناحیه نیز به همان عصر مس تعلق داشت و فاصلهای در حدود ۵۰۰ کیلومتر با روستوف- اون- دون داشتند. از بین این ۱۳۷ اسکلت، ۹ مورد آنها دقیقتر بررسی شدند. ۵ مورد از این ۹ جمجمه، سوراخهای معمولی داشتند یعنی سوراخها در جاهای مختلف اما معمولی از جمجمه مثل جلو و طرفین ایجاد شده بود. در این ۵ جمجمه آثاری از زخمهای فیزیکی وجود داشت و این مساله نشان داد که احتمالاً شکاف جمجمه به دلیل درمان بیماری صورت گرفته است. اما ۴ جمجمه باقیمانده، هیچ نشانی از آسیب یا بیماری نداشتند. اما نکته جالب توجه دیگری هم بود: همه این ۴ جمجمه زخمی در ناحیه اوبلیون داشتند!
خاستگاه سوراخ کردن مغز به روش آیینی
جولیا گرسکی (Julia Gresky) یک باستانشناس از موسسه باستانشناسی ملی آلمان که پیشتر مقالات باتیوا را خوانده بود، مسوولیت رسیدگی به این کار را برعهده گرفت. اکنون تیم گرسکی، ۱۲ جمجمه با سوراخ در ناحیه اوبلیون را در دست داشت. این تیم سرانجام در ماه آوریل سال ۲۰۱۶ نتیجه مطالعات خود را در مجله آمریکایی انسانشناسی فیزیکی منتشر ساخت. نزدیکی محل کشف این ۱۲ جمجمه تاکید دارد که ارتباطی میان آنها با یکدیگر وجود دارد. تیم گرسکی اینطور بحث را جمعبندی کرده که علیرغم اینکه اثبات آن سخت است اما ظاهراً جنوب روسیه در عصر مس، خاستگاه سوراخ کردن مغز به دلایل آیینی بوده است. بررسیها نشان داد که دختر جوانتر این مجموعه بر اثر این کار از دنیا رفته اما سایرین به احتمال زیاد مدتی زنده ماندهاند اما جمجمه سر آنها هیچگاه ترمیم نشده است. مدت زمان زنده ماندن این افراد هم بعد از این عمل ترسناک، حداقل ۴ سال بوده است.
با وجود همه این کشفیات، تا زمان حاضر دلیل قطعی برای انجام این کار کشف نشده است. در مواردی مانند پرونده مذکور گاهی دانشمندان به اجماعنظر میرسند اما قطعیت آن باز هم زیر سوال است. ما در عصر حاضر هنوز نمیدانیم که دقیقاً چرا گذشتگان ما مغز سر را میشکافتند. در کتاب سینوهه پزشک مصری نیز به این مساله اشاره شده است اما قطعیت این کار هنوز زیر بار هزاران سوال بیجواب قد خم کرده است.
منبع: BBC Earth
جالب بود
اینکه تو هر جایی از کره ی زمین این مسئله اتفاق افتاده نشون میده که مربوط به آین خاصی نیس،مگرنه فقط در جای مخصوصی این اجساد پیدا میشد،بیشتر مربوط به بیماری هست،اینکه این مردمان تن میدادن به حفر کردن جمجه نشانه ی اینه که از درد شدی رنج میبردن،شاید مربوط به طومار هر سر باشه
سلام،با اقا حامد موافقم اما سراغ سوراخ کردن جمجمه رو تا شصت سال پیش دارم،چون چند سال پیش از پدربزرگم این داستانو شنیده بودم که چون غیر باور بود اعتنا نکردم اما میبینم چند وقتیه که در موردش تحقیق میکنن،میگفت که کسی که سردرد شدید داشت(علائمی شبیه میگرن)رو دست و پا بسته بخشی از پوست سرش رو میکندن و با سوراخ کردن جمجمه اون و برداشتن قسمتی از مغز درمانش میکردن،اونم بدون بی حسی،هنوزم باورم نمیشه
یعنی اگه طرف بیمار هم بوده، مجبور بوده درمان شه.
عجب!!!
((بخش فوقانی سینوس ساجیتال)) سینوس ساجیتال فوقانی درست تر هست.
البته “ساجیتال” هم درست نیست و «ساژیتال» نوشته و تلفظ میشه.
این چه مطالبیه آخه!
جمجمه ای که تبدیل شده به قمقمه؟!؟!؟!
لطفا داستان های علمی تخلیه هم بذارید چون هم خیلی مربوطه و هم خیلی مهم! :))
این کار هنوز هم در برخی نقاط ایران انجام میشه. فکر نمیکردم برای محقق ها جالب باشه.
کجا؟
خیلییی جالب بود ممنون
خسته نباشید گروه دیجی کالا مگ عزیز و همچنین خانم حیدری
مطلب بسیار جالبی بود .
بسیار عالی ترجمه شده بود
فقط ای کاش در پایان مقالات رفرنس های متون اصلی (سایت های لاتین) پیوست شود .
در پناه حق سلامت باشید