ردهبندی فیلمهای اکران تعطیلات کریسمس و شانسشان در اسکار
بیشتر فیلمهای کریسمس آنهایی هستند که برای رضایت تماشاگران ساخته شدهاند. فیلمهایی که بتوانند در اوج تعطیلات خانوادهها را جذب کنند. و بعد نوبت به فیلمهایی میرسد که به این قصد ساخته شدهاند که منتقدان را در انتهای سال و نزدیک به اسکار تحتتاثیر قرار بدهند. فیلمهای هنری که قشر خاصی طرفدارشان هستند از جمله رایدهندگان آکادمی. برخی از فیلمهایی که افتتاحیهشان در ماه دسامبر بود در جشنوارههای پاییزی برای اولینبار به نمایش درآمدند. نابودگر (Destroyer)، بر اساس جنسیت (On the Basis of Sex) و استن و اولی نمونههایش هستند.
بقیه شرکتکنندگان فصل جوایز هستند که برای گرفتن جایزههای سینمایی با هم رقابت میکنند. معاون رییسجمهور ساخته آدام مککی و بازگشت مری پاپینز راب مارشال در این دسته قرار میگیرند.
بعضی فیلمهای دیگر هم مثل «به مارون خوش آمدید» ساخته رابرت زمهکیس با نقدهای منفی سقوط کردهاند یا واکنش خوبی از تماشاگران نگرفتهاند یا به هر دو مصیبت دچار شدهاند.
این فیلمهای کریسمس است به ترتیبی که دورنمای موفقیتشان را به روایت سایت ایندیوایر میبینیم.
بازگشت مری پاپینز / Mary Poppins Returns
امتیاز متاکریتیک: ۶۵ از ۱۰۰
نقاط قوت: فیلمی که اتفاقاتش ۲۵ سال بعد از فیلم کلاسیک «مری پاپینز» دیزنی محصول ۱۹۶۴ رخ میدهد. دنبالهای که راب مارشال بر آن فیلم صمیمانه دوران رکود اقتصادی ساخته به نسخه اریجینال کاملا نزدیک است. امیلی بلانت ستاره فیلم موزیکال قبلی مارشال یعنی «به درون جنگل» (Into the woods) در نقش اصلی است و لین مانوئل میراندا نقش همان لندنی فقیر شادمان را دارد که چراغهای خیابان را روشن میکند و اصلا فیلم را او جلو میبرد. این دو نفر پاداش زندگی خواهر و برادر غمگین نسخه اصلی هستند که حالا بزرگ شدهاند یعنی جین (با بازی امیلی مورتیمر) و مایکل بنکس (با بازی بن ویشا). دو نفری که ناامیدانه تلاش میکنند تا خانه پدری قدیمیشان را در چری لین تری نجات بدهند. این فیلم موزیکال که به طرز شایستهای بر پایه رویا بنا شده از لحاظ بصری نوآورانه و گرم و جذاب است حتی اگر موسیقی با آهنگهای برادران شرمن خیلی مطابقت نداشته باشد. بخش فنی آکادمی احتمالا تحتتاثیر فیلم قرار خواهند گرفت. البته مارشال دوست دارد که یکبار دیگر بعد از «شیکاگو» برای کارگردانیاش هم تایید دریافت کند.
جوایز: «بازگشت مری پاپینز» از طرف اتحادیه منتقدان ملی آمریکا تحسین شد و در فهرست ده تایی بهترین فیلمهای سال موسسه فیلم آمریکا (AFI) قرار گرفت. نامزدیهایی در بخش کمدی-موزیکال گلدن گلوب کسب کرد. در حالی که گروه بازیگران فیلم موفق نشد از اتحادیه بازیگران تاییدیه بگیرد اما بازی امیلی بلانت بسیار تحسین شد.
نامزدیهای احتمالی اسکار: فیلم، بازیگر زن، طراحی صحنه، طراحی لباس، بهترین موسیقی متن، بهترین ترانه.
نقاط ضعف: دیزنی و مارشال فیلم را در همان مسیر موزیکال نسخه اصلی پیش بردهاند. برای تماشاگران معاصر بعضی چیزها ممکن است عجیب و غریب باشد.
معاون رییسجمهور / Vice
امتیاز متاکریتیک: ۶۱ از ۱۰۰
نقاط قوت: آدام مککی با بازیگر اسکاریاش برای فیلم «رکود بزرگ» (The big short) یعنی کریستین بیل به میدان برگشته است. بیل برای این نقش مجبور شده ۴۰ پوند وزن اضافه کند و رنج زیادی متحمل شده. مجبور شده دندان مصنوعی بگذارد و گریم سنگینی را تحمل کند تا نقش دیک چنی، سیاستمدار زیرکی را بازی کند که توسط همسر قویاش، لین (که نقشاش را ایمی آدامز نامزد پنج جایزه اسکار بازی میکند) همیشه و در همه دورههای زندگیاش پشتیبانی شده است. چنی برای چهار دهه در واشنگتن دی.سی بر سریر قدرت بود و جورج دبلیو بوش را به سمت ریاست جمهوری سوق داد. نقش بوش را سام راکول بازی میکند. چنی در سکوت پشت پرده همه چیز را هدایت میکرد. استیو کارل هم نقش مرشد مکار چنی یعنی دونالد رامسفلد را بازی میکند.
جوایز: دوباره این فیلم هم مثل «رکود بزرگ» در گلدن گلوب با استفاده از آن رگههای کمدیاش موفق به شش نامزدی در بخش کمدی شد و در جوایز انتخاب منتقدان آمریکا هم نامزد نه جایزه شد. بزرگترین دستاوردش حضور دو بازیگرش در جوایز اتحادیه بازیگران است که پیش از اسکار اهمیت زیادی دارد. اما برخلاف فیلم «رکود بزرگ» کل گروه بازیگران فیلم مورد توجه قرار نگرفتند.
نامزدیهای احتمالی اسکار: بهترین فیلم، بازیگر نقش اول مرد، بازیگر مکمل زن، گریم
نقاط ضعف: مککی امضای فیلمسازیاش را که با «رکود بزرگ» تثبیت کرده بود اینجا به روز میکند و از حقههایش استفاده میکند تا داستان این کاراکتر سیاسی را سرگرمکننده نگهدارد. آنهایی که از لحاظ سیاسی متمایل به چپها هستند (که بیشتر رایدهندگان اسکار را دربرمیگیرد) بیشتر فیلم را تحسین خواهند کرد. در حالی که «رکود بزرگ» از تمایل کشور برای نمایش والاستریت بعد از دوران بحران اقتصادی کشور استفاده میکرد این یکی فیلم تمرینی پارتیزانی برای پروپاگاندای سیاسی علیه راستهاست. سام راکول محبوب میتواند برای دومین سال پیاپی نامزد جایزه اسکار شود.
نابودگر / Destroyer
امتیاز متاکریتیک: ۶۳ از ۱۰۰
نقاط قوت: این تریلر محکم از کارین کوزاما یک نوآر سرسختانه است. (فیل هی و مت مانفردی فیلمنامهاش را نوشتهاند). جوری طراحی شده که همه تواناییهای ستاره هالیوود یعنی نیکول کیدمن را نشان دهد. او شایستگی این را دارد که برای نقش اصلی این فیلم که لایههای زیادی دارد مورد ستایش قرار بگیرد. یک پلیس کهنهکار اهل لسآنجلس که ورزشکار، سرسخت و در عین حال آسیبپذیر است. او با گناههایی که در گذشته انجام داده مواجه میشود. گناهانی که میتواند روی شوهر سابقش و دختر نوجوان عصبانیاش تاثیر بگذارد. تصور اینکه کسی بتواند بازی بهتری از کیدمن در این نقش ارائه بدهد کار دشواری است. (هم نسخه جوانتر و هم نسخه مسنتر کاراکتر.) یا هر کسی به جز یک کارگردان زن میتوانست ابعاد رابطه میان مادر و دختری را در یک درام چنین تصویر کند.
جوایز: گروههای منتقدان و آکادمی اسکار اصولا میل به نادیده گرفتن فیلمهای ژانر دارند. به خصوص آنهایی که توسط زنها کارگردانی میشوند. کیدمن در گلدن گلوب دیده شد ولی اتحادیه بازیگران به اجرای درخشان او وقعی ننهاد.
نامزدیهای احتمالی اسکار: نیکول کیدمن میتواند نامزد اسکار شود اگر به اندازه کافی بازیگران در این بخش بتوانند درست غربال کنند.
نقاط ضعف: هر چقدر فیلم لذتبخشی است اما نقدهای متفاوتی از فستیوالهای پاییز دریافت کرد. فیلم در حلقههای هنری خوب جواب میگیرد اما فراتر از آن کارش سخت است. کیدمن و گریم سنگینی که دارد تکخال در حفره فیلم است.
استن و اولی / Stan & Ollie
امتیاز متاکریتیک: ۷۰ از ۱۰۰
نقاط قوت: این تصویر نیشدار از کمدینهای پا به سن گذاشته کلاسیک، استن لورل ( با بازی استیو کوگان) و الیور هاردی (با بازی جان سی.رایلی) ماجرای آنها را در تور سال ۱۹۵۳ روایت میکند که در انگلستان برگزار شد. رابطه رفیقانه میان دو مرد تماشاگران مسنتر را جلب خواهد کرد و باید روی عمیقترین احساسات اعضای مسنتر آکادمی اسکار هم کار کند. آنهایی که دوئت درخشان لورل و هاردی را به یاد میآورند. کوگان و رایلی نه تنها حضور درخشان لورل و هاردی را روی صحنه را به ارث بردند و به تصویر کشیدند که علاوه بر آن آشکار کردند این دو هنرمند چقدر عمیق یکدیگر را دوست داشتند. درضمن بزرگترین خندههای فیلم از سمت همسران دو هنرمند گرفته میشود که توسط ستاره همیشه شرلی هندرسون و نینا آریاندا نقششان ایفا میشود.
جوایز: به عنوان یک کمدی جان سی.رایلی توانست هم از اتحادیه بازیگران و هم گلدن گلوب تاییدیه بگیرد و نامزد شود درنتیجه توجه بیشتری دریافت خواهد کرد. اتحادیه منتقدان سندیهگو برای بازیهای فوقالعاده رایلی از جمله «برادران سیسترز» و «رالف اینترنت را خراب میکند» به او جایزه دادند در حالی که جوایز فیلمهای مستقل بریتانیا استیو کوگان را میان هفت بازیگر نامزد این جایزه قرار دادند.
نامزدیهای احتمالی اسکار: رایلی موفق نشد که نظر اتحادیه بازیگران را به خودش جلب کند. درنتیجه احتمال نامزدی اسکارش کم است. اما در کل این بازیگر تحسینشده امسال حضور قدرتمندی داشته است.
نقاط ضعف: جان اس. بیرد این فیلم بیوگرافیک جمعوجور را خوب کارگردانی کرده اما او مولف مطرحی نیست. این فیلم در میان هجوم فیلمهای آخر سال دفن میشود اما در ژانویه ممکن است نظر مخاطبان سینماتکها به آن جلب شود.
بر اساس جنسیت / On the Basis of Sex
امتیاز متاکریتیک: ۶۰ از ۱۰۰
نقاط قوت: این فیلم داستان زندگی قاضی روث بادر گینسبورگ را در اوایل دوران کاریاش روایت میکند. (فلیسیتی جونز بازیگر فیلم «تئوری همه چیز» نقشاش را ایفا میکند.) دنیل استیپلمن برادرزاده قاضی روث فیلمنامه را نوشته. میمی لدر با این فیلم دوباره بعد از مدتها فیلمی را کارگردانی کرده و برای ما یک قصه واقعی را روایت میکند. درباره شوهر مصمم خوشتیپ روث حرف میزند که در مسیر موفقیت قاضی در راه قانون، پیشتیبانیاش اهمیت زیادی داشته است. قاضی روث از تفحص در قوانین قدیمی دادگاه عالی نترسید و قوانین عادلانهتری برای برابری جنسیتی ایجاد کرد. فیلم با داستان رومانتیک مرکزیاش موفق میشود که چند قطره اشک هم بگیرد. روث بادر گینسبورگ یک سوپراستار لیبرال است و طرفدارانش قطعا از فیلم لذت خواهند برد.
جوایز: فیلم جایزه حقوق بشر را از آن خودش کرده است.
نامزدیهای احتمالی اسکار: احتمالا در هیچ رشتهای نامزد نمیشود.
نقاط ضعف: فستیوال انستیتو فیلم آمریکا با این فیلم جریان اصلی که تماشاگرپسند بود افتتاح شد. پخشکننده هم میدانست که فیلم در فصل جوایز بعید است شانسی داشته باشد درنتیجه هوشمندانه بیشتر دنبال موفقیت آن در گیشهها رفت.
بیشتر بخوانید: فیلمهایی که در سال ۲۰۱۹ نباید از دست بدهید
«کمبود بودجه» (The big short) : از کجا به این معادل فارسی رسیدین آخه؟!!!! بعضی واژه های انگلیسی هیچ معادل فارسی ندارن مثلا فیلم face off یادمه ترجمه کرده بودن تغییر چهره درصورتی که این اسم از روی یه جمله که نیکلاس کیج تو فیلم میگه گرفته شده بود که میگفت میخوام صورتشو بردارم و دو کلمه آخر جمله face off بود. تازه این ترجمه خوب بود ولی کمبود بودجه برای واژه big short فاجعه است چون برای شورت کردن معادل فارسی نداریم. توی آمریکا شما اگر جزو معامله گرای بزرگ باشید به این دسترسی دارید که از یه بانک بخواید برای شما شرایطی رو ایجاد کنه که بتونید روی سقوط نازل های بورسی یا اوراق قرضه یا اینجور چیزها شرط ببندید که توی رکود سال ۲۰۰۸ که فیلم the big short بهش میپردازه این شرط بستن روی اوراق قرضه وام های استقراضی مسکن بوده، معمولا هم به این صورت که اوراق بیمه ای ایجاد میکنن که صعود نازل رو بیمه میکنه و اینطوری در صورت سقوط نازل شما غرامت سنگینی دریافت میکنید، و در عوض این بیمه هم شما سالانه حق بیمه پرداخت میکنید، و بعد این اوراق بیمه رو که افزایش و کاهش ارزششون بر عکس روند صعودی و نزولی نازل اصلیه، میتونید معامله کنید، به این میگن شورت کردن که اصلا توی کشور ما همچین چیزی وجود نداره که معادل داشته باشه. برای همین حتی اگر هم بخواید براش حتما معادل فارسی بزارید که از بیخ و بن اشتباهه سقوط بزرگ شاید مناسب تر باشه تا کمبود بودجه چون حتی اگه بیخیال واژه شورت کردن بشیم هم رکود اقتصادی ۲۰۰۸ بر اثر کمبود بودجه اتفاق نیافتاد!!!! وای پسر سینما کلاسیک شبکه نمایش ادیسه فضایی گذاشت من برم 😀