تفکرات متعالی دیوید لینچ از زندگی در قرنطینه

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۷ دقیقه
دیوید لینچ در قرنطینه

در این روزهای کرونا که همه‌ی مردم جهان در قرنطینه به سر می‌برند ستاره‌های بزرگ فرهنگ و هنر هم از حال و روزشان در قرنطینه می‌گویند. پدرو آلمادووار یادداشت‌هایی می‌نویسد و از فیلم‌هایی که در قرنطینه دیده صحبت می‌کند و هالیوود ریپورتر هم سراغ دیوید لینچ، کارگردان بزرگ رفته و از او درباره‌ی شیوه‌ی زندگی‌اش در این روزهای عجیب سوال کرده است. دیوید لینچ در قرنطینه حرف‌های جالبی درباره‌ی کرونا و زمین و آدم‌ها و البته تلویزیون و سینما می‌زند.

دیوید لینچ فیلمساز، نقاش، موزیسین، عکاس و طراح صدای آمریکایی است. فیلم‌های او معمولا در فهرست بهترین آثار تاریخ سینما قرار می‌گیرند و پالین کیل منتقد معروف درباره‌اش گفته بود: «او اولین فیلم‌های سورئالیستی عامه‌پسند جهان را ساخت». «جاده‌ی مالهالند»، «مخمل آبی»، «کله پاک کنی» و «مرد فیل نما» از فیلم‌های دیوید لینچ هستند.

این سینماگر مولف در قرنطینه هم کارهای ارزنده‌ای انجام می‌دهد. روی پروژه‌های مختلف هنری‌اش کار می‌کند برای این که انتظار دارد این مسیر طولانی باشد. خودش می‌گوید: «واقعا فکر نمی‌کنم تا زمانی که واکسن کرونا پیدا شود فیلمی بسازم.»

در شرایطی که ویروس کرونا باعث شده تولیدات دچار وقفه شوند، صنعت سرگرمی خودش را در قلمرویی ناشناخته می‌بیند. برای این که بهتر دستتان بیاید که این روزها در عالم هنر چه می‌گذرد هالیوود ریپورتر سراغ بازیگران، فیلمسازان و نویسندگان سینما رفته که در این روزهای پرچالش مشغول کار هستند.

دیوید لینچ: در حال حاضر تمایلم به سریال تلویزیونی بیشتر است. به نظرم الان فیلم‌های سینمایی به جز بلاک باسترها دچار مشکل می‌شوند. فیلم‌های هنری هیچ شانسی ندارند. ممکن است برای یک هفته در سینماها اکران شوند یا در پردیس‌های سینمایی سالن‌های کوچکتر به آن‌ها تعلق بگیرد و بعد در شبکه‌های نمایش خانگی و نسخه‌های بلوری به بازار بیایند. تجربه‌ی پرده‌ی بزرگ در حال حاضر از دست رفته است. از دست رفته ولی البته فراموش نشده.

اگر خیابان‌های خالی آمریکا الان حس و حال متمایز کارهای لینچ را در دوران قرنطینه دارند خود دیوید لینچ متوجه این موضوع نشده است. این کارگردان-فیلمنامه‌نویس که آثار وهم‌آور هنری مثل «مخمل آبی» و «جاده‌ی مالهالند» ساخته و سریال «تویین پیکس: بازگشت» او هم که از شبکه‌ی شو تایم پخش شد سال ۲۰۱۸ نامزد ۹ جایزه‌ی امی شد، در دوران بحران کووید ۱۹ خودش را در استودیویی در هالیوود حبس کرده و با نقاشی، موسیقی و پروژه‌های سینمایی مشغول است. او به بخش مثبت ذهنش با تمرین‌های مراقبه‌ی متعالی (TM) که انجام می‌دهد اعتبار می‌بخشد. بنیاد دیوید لینچ که توسط او تاسیس شده در حال حاضر برای کادر درمانی که این روزها بسیار مضطرب و تحت‌فشار هستند تمرینات TM را عرضه می‌کند.

با این موقعیت فعلی چه‌طور خودتان را تطبیق داده‌اید؟

راستش خیلی خوب. من از انزوا خوشم می‌آید.

قرنطینه شدن و حبس شدن در خانه خیلی با زندگی روزانه‌ی معمول شما تفاوت ندارد؟

نه. خیلی هم خوب است و من پروژه‌های زیادی دارم که می‌توانم به تنهایی رویشان کار کنم. در نتیجه برای من مشکلی به وجود نیامده است.

یعنی هیچ چالشی نداشته‌اید؟

نه تا این جا که همه چیز خوب پیش رفته است.

آیا این خیابان‌های خالی شما را یاد هیچ‌کدام از فیلم‌هایتان می‌اندازد؟

می‌توانم خیابان‌ها را با چشم ذهنم تصور کنم اما من بیرون نرفته‌ام. خانه‌ام را ترک نکرده‌ام و تمام مدت همین جا داخل خانه مشغول کار روی پروژه‌هایم بودم.

اگر کسی با خود-قرنطینگی مشکل داشته باشد و زمان برایش سخت بگذرد چه کاری می‌تواند انجام بدهد که راحت‌تر با این اوضاع کنار بیاید؟

ما جهان درونی‌مان را داریم و اگر این جهان با ترس و تنش و اضطراب پر شود، اگر واقعا بخواهند که ماشین ذهن‌شان را از چیزهای منفی پاک کنند و چیزهای ارزشمند را جایگزینش بکنند، لازم است از تکنیک مراقبه‌ی متعالی (TM) استفاده کنند. این تکنیک به شما اجازه می‌دهد که درون خودتان شیرجه بزنید و عمیق شوید و به لحاظ روحی رشد کنید و آن گنجی را که در وجود هر انسانی نهفته است تجربه کنید. گنجینه‌ای از هوش، خلاقیت، صلح، عشق، انرژی و شادی. این احساسات می‌توانند در عرض چهار روز و با یک ساعت و نیم تمرین روزانه توسط یک معلم شایسته وارد وجودتان شوند و بعد زندگی خوب خواهد شد.

آیا مردم می‌توانند در این روزهای قرنطینه هم به دروس TM دست پیدا کنند؟

شما به یک معلم خوب نیاز دارید و درس‌های اولیه نفر به نفر است. در نتیجه می‌توانید شش یا هشت فوت در همه‌ی اوقات از معلم‌تان فاصله بگیرید و این تکنیک را در روزهایی که از بقیه‌ی مردم دور هستید، یاد بگیرید. می‌دانم گفتن این که «بروید بیرون و به دستش بیاورید» در این حال و اوضاع خطرناک است اما به هر حال این چیزی است که برای همه‌ی آدم‌ها وجود دارد و می‌توانند از آن استفاده کنند.

در رویای شما بشریت بعد از بحران کووید ۱۹ به چه سمتی می‌رود؟

من نمی‌دانم چه‌طور قرار است این اتفاق تمام شود اما گمان می‌کنم که مادر طبیعت نقش بزرگی در آن چه پیش می‌آید بازی خواهد کرد. می‌گویند از طریق تصاویر ماهواره‌ای دیده‌اند که همه چیز در جهان تمیزتر شده است چون مردم آن بیرون نیستند که آلودگی تولید کنند. و به نوعی جهان دوستانه‌تر، تمیزتر، آرامتر و صلح‌آمیزتر است. فکر می‌کنم مردم از این بحران متفاوت با آن چه قبل از این ماجرا بوده‌اند بیرون بیایند. الان آدم‌های زیادی هستند که می‌خواهند سر کارشان برگردند و فکر نمی‌کنم به این سادگی این اتفاق امکان‌پذیر باشد. فکر می‌کنم این ماجرا به اندازه‌ای طول خواهد کشید تا به آهستگی زندگی مردم تغییر کند. و فکر می‌کنم از طرف دیگر همه چیز روحانی‌تر، دوستانه‌تر و مهربان‌تر می‌شود و مردم بیشتر به یکدیگر اهمیت خواهند داد. برای هر نوآوری و اختراعی بیشتر هیجان‌زده می‌شوند و به دنبال درمانی برای مشکلات خواهند بود. به نظرم به این سمت می‌رویم که جهان واقعا خارق‌العاده‌ای داشته باشیم.

آیا قرنطینه روی تولید هیچ‌کدام از پروژه‌های شما تاثیر گذاشته است؟

قرنطینه همه‌ی پروژه‌هایی را که شامل کار با دیگران می‌شد، متوقف کرد. ما را مجبور کرد سمت چیزهایی برویم که خودمان به تنهایی می‌توانیم انجام بدهیم. مثلا من دارم موسیقی را تجربه می‌کنم. می‌توانم هر جور تصویر متحرکی را که با کامپیوتر خودم بتوانم انجام بدهم تجربه کنم. و می‌توانم در کارگاه چوب کار کنم و با چوب چیزهایی بسازم. می‌توانم به استودیوی نقاشی بروم و نقاشی کنم. در حال حاضر شما نمی‌توانید روی فیلم کار کنید و من فکر می‌کنم برای مدت طولانی وضعیت همین خواهد بود. ما قادر نخواهیم بود با عوامل زیاد به همان شیوه‌ی نرمال فیلمسازی کار کنیم. در حال حاضر این کار خیلی خطرناک است. این چیزی است که واقعا باید به آن فکر کرد. واقعا فکر نمی‌کنم تا وقتی واکسن کرونا بیاید بتوانم فیلم بسازم.

شایعاتی شنیدم که روی یک سریال تلویزیونی که تاکنون اطلاعاتی از آن به بیرون درز نکرده برای نتفلیکس کار می‌کنید؟

همه جور شایعه‌ای به گوش می‌رسد. من همین الان سریالی به نام «جک چه کار می‌کرد؟» روی نتفلیکس دارم. یک نمایش فوق‌العاده درباره‌ی یک میمون است. از آن چیزهایی است که باید ببینید. و واقعا در زمان قرنطینه به شما کمک خواهد کرد.

و آن سریال دیگر؟

همه‌ی این شایعات می‌پیچند اما می‌توانم به شما بگویم که در حال حاضر هیچ اتفاق دیگری در دست اجرا نیست.

خب پس شایعات حقیقت ندارند؟

شایعه حتی اگر حقیقت داشته باشد هم شایعه است. هیچ اتفاقی نمی‌افتد.

این هفته چند عکس از فیلم اقتباسی جدید سینمایی «تل ماسه» که دنی ویلنوو ساخته منتشر شد. آن‌ها را دیدید؟

من کوچکترین علاقه‌ای به «تل ماسه» ندارم.
(دیوید لینچ در دهه‌ی هشتاد خودش اقتباسی از این کتاب فرانک هربرت ساخته بود.)

چرا علاقه‌ای ندارید؟

برای این که مرا غمگین می‌کند. فیلم من یک شکست بود و حتی نسخه‌ی نهایی آن را هم نداشتم. این داستان را میلیون‌ها بار تعریف کرده‌ام. این فیلمی نبود که من می‌خواستم بسازم. البته بعضی از بخش‌های آن را خیلی دوست دارم اما برای من یک شکست کامل و تمام عیار بود.

هیچ‌وقت اقتباس دیگری از «تل ماسه» را ندیدید؟

گفتم که کوچکترین علاقه‌ای به این ماجرا ندارم.

اگر حق انتخاب داشتید تمایل‌تان به ساخت کدام بیشتر بود؟ فیلم سینمایی یا سریال تلویزیونی؟

در حال حاضر سریال تلویزیونی. به نظرم الان فیلم‌های سینمایی به جز بلاک باسترها دچار مشکل می‌شوند. فیلم‌های هنری هیچ شانسی ندارند. ممکن است برای یک هفته در سینماها اکران شوند یا در پردیس‌های سینمایی سالن‌های کوچکتر به آن‌ها تعلق بگیرد و بعد در شبکه‌های نمایش خانگی و نسخه‌های بلوری به بازار بیایند. تجربه‌ی پرده‌ی بزرگ در حال حاضر از دست رفته است. از دست رفته ولی البته فراموش نشده.

درباره‌ی افسون جشنواره‌ی کن چه می‌گویید که دوباره «جاده‌ی مالهالند» را پخش کردند و برای فرش قرمز آن عکس گرفتند؟

زیبا بود. می‌دانید کن محل فوق‌العاده‌ای برای دوستداران سینماست. اما تیری فرمو، مدیر فستیوال به من گفت که پرده‌ای که روی آن فیلم را نمایش دادند کوچکتر شده است. اما در دهه‌ی ۹۰ فیلم «قلب وحشی» که برایش نخل طلای کن را گرفتم روی پرده‌ای به مراتب بزرگتر به نمایش درآمد و صدای اتاق هم آنالوگ بود. غیرواقعی بود. یک پرده‌ی بزرگ با صدای نرم و درخشان. به لحاظ سمعی و بصری در بهترین حالت بود.

آیا دیگر به ساختن فیلم بلند فکر نمی‌کنید؟

هیچ‌وقت نمی‌توانید چنین چیزی را بگویید. اما من واقعا عاشق داستان‌های دنباله‌دار و تلویزیون‌های کابلی هستم. فکر می‌‌کنم تلویزیون جای در حال حاضر جای آرت هاوس (به معنای سینماتک‌ها و محل پخش فیلم‌های هنری) را گرفته است. شما آزادی عمل کامل دارید. صدا به خوبی سالن‌های سینما نیست و پرده هم به آن بزرگی نیست. اما تلویزیون‌ها روز به روز بزرگتر و بزرگتر و بهتر و بهتر می‌شوند. درنتیجه جای امیدواری است.

منبع: hollywood reporter



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما