دغدغهات را کجای دلام بگذارم؟
میدانید فلسفهی یادداشت و مقالهنویسی ما چگونه است؟ سردبیر ما بالای سرمان میایستد و تا میتواند با این رویکرد که مشغول حال دادن به ماست، با ما صحبت میکند؛ میگوید که شما این فرصت را دارید تا از دغدغهی خودتان در حوزهی تکنولوژی صحبت کنید؛ آن وقت با وجود این فرصت طلایی، مطلب تحویل من نمیدهید؟!
راستاش را بخواهید بیشتر اوقات با دوستان مینشینیم و دنبال دغدغهی ذهنی خودمان در دنیای تکنولوژی میگردیم. برای مثال من امروز نشستم و ساعتی دربارهی درگیریهای ذهنیام در حوزهی تکنولوژی فکر کردم. برای مثال در ابتدا تصمیم گرفتم برایتان از اینکه چقدر قابلیت Stories اینستاگرام باحال است و چرا من را جذب خودش کرده بگویم؛ اما دیدم باحال بودن که نمیشود دغدغهی ذهنی.
حوزهی تکنولوژی کند حرکت میکند. البته آن را با سرعت پیشرفتاش در یکی دو دههی اخیر مقایسه میکنم. منظورم وقتی است که از نینتندو و سگا، به پلیاستیشن کوچ کردیم و فکمان به زمین خورد؛ منظورم زمانی است که برای اولین بار یک گوشی HTC ویندوزی یا آیفون را به دست گرفتیم.
نظر من را دربارهی پیشرفتهای تکنولوژی میخواهید؟ رنگ آبی گلکسی نوت ۷ خوشگل است؛ همین! سامسونگ عزیز، خب تمام سختافزار این گوشی که همان گلکسی S7 است! خب چه میشد همین نوت را هم کنار گلکسی S7 معرفی میکردی تا ما شش ماه خودمان را با شایعات اندازه رم گوشی و این خزعبلات سرگرم نکنیم!
دغدغهی ذهنی من را میخواهید؟ بازیهای تابستانی Overwatch تا دو هفتهی دیگر تمام میشود و من فقط یک اسکین گرفتهام! دغدغهی ذهنی من را میخواهید؟ کدهای بازیهای آمریکاییام به اکانت بریتانیایی من نمیخورد. پلیاستیشن ۵۰۰ گیگابایتی جواب بازیهای ۵۰ تا ۶۰ گیگابایتی را نمیدهد. اینترنت زپرتی ما به درد دانلود بازیهای چند ده گیگابایتی و آپدیتهایشان نمیخورد؛ برای همین منتظر مینشینم تا بازیها نسخهی کاملشان بیاید و مجبور نباشم پشت سر هم آپدیت و محتوای دانلودی، دانلود کنم.
دغدغهی ذهنی من این است که میخواهم یک لپتاپ بازی بخرم، اما انویدیا پدرمان را در آورده است. آقای انویدیا، بیا و این کارتهای گرافیک جدید لپتاپ را معرفی کن! آن قدر صبر کردیم که لپتاپ مدل بلیزارد هم تمام شد!
دغدغهی ذهنی من این است که ملت فقط جوکر را با فیلمهای نولان میشناسند و اصولا به غیر از فیلمهای نولان (که البته فراموش نکنیم خفنترین کارگردان تاریخ است!)، جوکر را هیچ جای دیگر ندیدهاند. هر قدر هم من بیایم و فرهنگسازی کنم که دوستان، «کوین کانروی» و «مارک همیل» نه صدها، بلکه هزاران برابر از «کریستین بیل» و «هیث لجر» بهتر هستند، به کت کسی نمیرود. باز هم دوستی میآید و میگوید که “هیث لجر آنقدر غرق نقش جوکر شد که رفت خودکشی کرد!”
نگذارید وارد لایههای عمیقتر دغدغههایام شوم که احتمالا به سرنوشت همان لجر (که البته باید بگویم که خودکشی نبود!)، دچار میشوم. لایههای عمیقتری از دغدغهها، آنهایی هستند که پشت ترافیک (که خودش هم دغدغهی کمی نیست)، سراغ من میآیند؛ دغدغههایی که کلا وجودم را زیر سوال میبرند و کاری میکنند از اینکه در دههی سوم زندگیام به دنبال پیدا کردن پوکمون بودم، احساس مزخرفی کنم.
امروز صبح جملهای در کتابی خواندم که میگفت انسان اصولا “نیازی تسکینناپذیر به ستایش و چاپلوسی” دارد؛ طوری که برای اینکه دیگران را به تحسین از خودمان برانگیزیم، آنها را با رگههایی از مازوخیستی به انتقاد از خودمان دعوت میکنیم. میخواهم به این موضوع برسم: من نه از تکنولوژی انتقادی دارم (هم ایکسباکس را دوست دارم و هم پلیاستیشن را)، و نه میخواهم از دغدغههای پوچ خودم بگویم، تا شما هم مهر تاییدی به آنها بزنید و از من یا نظرم به به و چه چه کنید.
ادامه نمیدهم: من دغدغهای ندارم و میخواهم بروم و Overwatch بازی کنم؛ ولی از حق نگذریم، مدل آبی گلکسی نوت ۷ خیلی خوشگل است!
آقای میرزایی؛ تو دنیای موبایل،اگه سامسونگ گوشی ای بسازه که پرواز کنه و عمل جراحی باز بلد باشه و سخت افزار ۳ برابر سیستم رومیزی هم داشته باشه و با دست مچاله بشه
بازم دنیای گیمینگ با این همه کد و ایده مختلف نو تر و جذاب تر و خلاقانه تر به نظر میاد پس مقایسه بین این دو واقعا بیهودست.
درضمن لطفا حرصتونو رو سامسونگ خالی نکنید اینطوری بهتره. مثلا موقعی که آیفون se اومد نگفتید اپل جان اینو با آیفون ۶s معرفی میکردی یا رنگ صورتی قشنگ است.ممنون
یعنی جنابعالی یه گوشی موبایل که به طبع باید یه صفحه لمسی و دوربین و اسپیکر و سیستم عامل و پردازنده داشته باشه رو با دنیای فیلم و بازی مقایسه میکنید که به تعداد آدمای دنیا ایده واسه ساختش هست و هرجور بخوای میشه ساخت؟؟؟
و دوما… خیلی متاسفم که روی یک برند خاص حرصتونو خالی میکنید. دوست ندارید نوت نخرید. چرا گیر میدید به سامسونگ؟؟الان رم ۴ با اسنپ ۸۲۰ و تکنولوژی های برتر دیگه خیلی ضعیف هستن یا نمیتونن انتظارات شما رو براورده کنن؟ آیا وقتی که تمام صفحات سایتتون پر شده بود از اینکه اسم آیفون ۴ اینچی چیه و وقتی معرفی شد در کمال تعجب دیدیم اپل رسما هیچ کاری نکرده و تنها چند تا قطعه تکراری رو روی بدنه تکراری تر سوار کرده، شما اینطوری حرف میزدید؟؟ اونموقع یادم نمیاد شما گفته باشید صورتی قشنگ است… خلاصه واسه سایت به این مهمی واقعا بده که نویسنده جانب دار داشته باشه و بیاد یه سری چیزا رو بکنه تو کله بقیه در حالی که واسه خیلیا مهم نیست.
اینکه پرچمدارای سامسونگ شباهت دارن درست، ولی این لزوما معنی بد نمیده چون کسی که بین اس۷ و نوت ۷ شک داره سریع نیازشو درنظر میگیره و یکی از اونا رو میخره.
میدونم نظرم ثبت نمیشه ولی خواهش میکنم انصاف رو رعایت کنید. اینکه جنابعالی نتونستید اسکین بگیرید یا اکانتات رو چپکی وارد میکنید تغصیر کاربر های دیجیکالا یا سامسونگ نیست. شما حتی اگه گوشی مثلثی با قابلیت پرواز کردن و عمل جراحی باز هم بسازید با سخت افزار دو برابر سیستم رومیزی، بازم دنیای سرگرمی خلاقانه تر و نو تر بنظر میاد تا گوشی. در مورد جمله ی ( دغدغه ذهنی من را میخواهید؟) باید بگم که نه، نمیخواهیم. شما فقط کاربران یک برند مخصوص رو زیر سوال نبرید، دغدغه پیشکش. خب معلومه ، گیمر حوصلش زود سر میره. طبیعیه غر بزنه. خودم بازی میکنم درک میکنم. ولی واقعا برخورنده صحبت میکنید.
این اپلی های سایتتون که همه فقط فریاد آی کپی شده سر میدن بس نیستن؟ شما هم اضافه شدید؟
احسنت…من خودم زمانی گیمر حرفه ای بودم و اینقد بازی میکردم ک با چشم خونی و چک و لگد از پای play station و pc بلند میشدم! الان ب طور ۱۰۰درصد تعریفم از دغدغه عوض شده!مهم نیس ک گلکسی نوت ۷ آبی هم داره چون چیزی ک مهمه اینک دغدغه من حل نمیشه…
دغدغه م اینک من میخوام آدمک چوبی وینگ چون بخرم و باهاش تمرین کنم و لذت ببرم اما یادم میاد ۱۰۰تا دغدغه دیگه دارم ک ب آدمک چوبی و وینگ چون عزیزم نمیرسم…
دغدغه ی من اینه که تا چنذ ساعت دیگه نتایج کنکور اعلام میشه و من نمیدونم باید منتظر چه طوفانی باشم که زندگیم رو نابود کنه…
منم همینطور
یعنی واقعا دغدغه هاتون فیلم و بازی و ایناست؟؟؟؟
بیخیال بابا
چشمتون رو باز کنید ببینید دور و برتون چه خبره و چه سرمایه هایی داره روزانه هدر میره!!!
دوست عزیز اینکه افراد در زمینه هایی که به صورت تخصصی فعالیت می کنن و علاقه شخصی دارن طبیعتا براشون در اون زمینه ایجاد دغدغه می کنه و مطمئنا پیگیر تغییرات و اتفاقات اون حوزه می شن. این دلیلی نیست که همین افراد در زمینه های دیگه هم نگرانی و دغدغه نداشته باشند.!!
مثل این میمونه که اگه ی معلم در نگرانیش این باشه که فلان شاگردش تو درس خوندن مشکل داره و این مسئله ذهن اون معلم را مشغول کرده بیای بهش بگی چشمتو باز کن به این فکر کن که مثلا دریاچه ارومیه داره از بین میره. یا به کسی که تو عرصه محیط زیست فعال هست بگی کجای کاری تو سیاست فلان اتفاق افتاده!!! به نظر من این جز درنتیجه یک دید محدود نیست. اینکه قرار باشه همه افراد فقط تو ی زمینه دغدغه داشتن باشن منطقی نیست. در ضمن اینکه شما دغدت فلان مسئله هست باعث نمیشه لزوما اون مسئله مهم ترین زمینه باشه.
فقط با پارگراف ۴ حال کردم بقیش برا پر کردن مقاله بود. نبود؟
می خواستم بگویم :
« گفتن نمی توانم »
آیا همین که گفتم
یعنی
همین که
گفتم ؟
«قیصر امین پور»
ولی به نظر من” دیوید لینچ و لوییس بونویل” خفن ترین کارگردان های تاریخ هستند…!
حالا سردبیر محترمتون از کلمه دغدغه استفاده کرده برای القای شور و انگیزه های فضای ژورنالیستی …
وگرنه من ، خود شما و اکثرمون میدونیم که کلمه “دغدغه” برای موضوعاتی که گفتی حقیقتا صدق نمیکنه … مخصوصا تو سالهای اخیر و هرچه جلوتر میریم … دنیا روز به روز داره پرزرق و برق تر میشه و از طرفی موجودی به اسم “حقیقت” مدتیه از شهرها و مراکز تجاری و مغازه ها و صحبت های روزمره و وقت تلف کن های بسیار مثل گیم و امثالهم و روزنامه ها و صدها هزار کانال تلوزیونی و ماهواره ای و کابلی و …. و … و.. و.. و.. کوچ کرده و رفته … من خودم سالها پیش از عاشقان بازی های کامپیوتری و تکنولوژی و … بودم و هنوزم مدهوش سینمام و درگیر روزمره گی های دری وری هستم ولی انصافا … انصافا اصالت های عمیق رفتاری و فکری و اندیشه های والای انسانی ازمون روز به روز داره دورتر میشه …
ببخشید میدونم که اصلا جای نوشتن چنین چیزی اینجا نبود … ولی کمی استفاده کلمه “دغدغه” برام عجیب بود
اتفاقا به موضوع مناسبی اشاره کردید و من به شخصه از این مطلبتون استفاده کردم
این مسائلی که مطرح شد شاید برای بخش کوچکی از جامعه بشری دغدغه باشه که به نظرم میشه اسمش رو ” دغدغه شیرین ” گذاشت . دغدغه واقعی امروز ما فقر ، دروغگویی ، بیکاری ، تجرد ، تنهایی ،بی اخلاقی ، آینده مبهم و مواردی از این دست هست که راهمارهای مناسبی برای رفعشون ارائه نمیشه و همه منتظریم تا خدا اونا رو برامون درست کنه .
کاملا موافقم!
دیجی این اسم و ایمیل ثبت کردن و بیخیال شو، چه تو فروشگاه چه تو مجله! خب وقتی وارد اکانت شدیم که هی نباید واسه هر چیزی ایمیل و اسم ثبت کنیم. نصف نظرات و پشنهاداتم سر همین قضیه نوشته نمیشه
دغدغهی من اینه که الان ساعت ۱۲:۴۱ بامداد هستو تنها نشستم تو خونه و دارم اهنگ ColdPlay ترک غمگین ” O ” رو گوش میکنمو
به این فکر میکنم چرا موقع مصاحبه وقتی از من پرسیدند چرا ” کالیفرنیا ؟ ” … به اشتباه گفتم …….
دلم خیلی گرفته … ۱۲ روز بیشتر نمونده برم خدمت …
دلم خیلی گرفته … دغدغه ی من اینه از خدمت تا ۲ سال لذت ببرمو بشینم به هدر رفتن زندگی نگاه کنم …
دغدغه دغدغه ها متفاوته و منم یکیشو گفتم ، ولی از حق بگذریم دلم میخواد بشینم Dota 2 بازی کنم …
البته شاید این بزرگترین دغدغه ی من باشه که چرا متال گیر بهترین بازی شناخته نمیشه ؟متال گیر ۱ که دیگه یک اسطوره بود زمان خودش !تا MGSV که واقعا زیبا بود توی بعضی از نظر سنجی ها امتیاز کمتری از بقیه بازی ها میگیره !
یا اینکه چرا توی نظر سنجی ها مافیا ۲ رو بهتر از مافیا ۱ میدونن ؟ بخش فری راید اکستریم و خارج از شهر مافیا ۱ هنوز توی هیچ بازی ای ندیدم !
دغدغههایی که کلا وجودم را زیر سوال میبرند و کاری میکنند از اینکه در دههی سوم زندگیام به دنبال پیدا کردن پوکمون بودم، احساس مزخرفی کنم! :(((