ایران ای سرای امید؛ در باب بازی تیم ملی با اسپانیا که معنای پیروزی برایمان داشت

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۵ دقیقه
بازی ایران و اسپانیا

این یک یادداشت احساساتی درباره بازی ایران و اسپانیا و جام جهانی ۲۰۱۸ و خودمان است و چطور می‌تواند چیزی جز این باشد؟امروز فقط باید احساساتی بود مثل دیشب. امروز که از صبح توی تاکسی و خیابان مردم با افتخار و غرور به هم نگاه می‌کنند و می‌گویند: «دیشب دیدی چقدر خوب بودیم؟»، «فقط باید پرتغال رو ببریم که صعود کنیم»، «چرا نبریمش؟اونها فقط یک رونالدو دارن و ما یه تیم». آخ! فراموش کنید که چقدر این جمله‌ها تحلیل فوتبالی درستی دارند و چقدر متکی بر احساسات هستند. ما دیشب از جان و دل مایه گذاشتیم و حق مردم رومانتیک دوست‌داشتنی ما این است که رویاهایشان بالاخره محقق شود.

کریس ساتن، مفسر ورزشی گفته بود: « جام‌جهانی یعنی اینطور با غرور و اشتیاق و قدرت بازی کردن، اسپانیا شانس آورد، این تیم(ایران) می‌تواند پرتغال را شکست دهد.» و یک صفحه مشهور ایتالیایی در توییتر جمله بامزه‌ و نغزی نوشت به این مضمون که: «کسی رو پیدا کن که ازت جوری دفاع کنه که بازیکنای ایران از دروازه‌شون دفاع میکنن.» الساندرو دل‌پیرو مهاجم افسانه‌ای ایتالیا هم نوشت: «ایران با استایل دهه ۸۰ بازی کرد. طوری سنگر بسته و دفاع می‌کند که انگار فردایی وجود ندارد، قهرمانانه.»

روی کاغذ اسم‌ گروه B، برای ما گروه مرگ بود. برگردید به زمان قرعه‌کشی و ببینید که چطور درباره اینکه در گروه مرگ افتاده‌ایم و تعداد گل‌های خورده‌مان شوخی می‌کردیم تا از تنش و اضطراب جمعی کم کنیم. چطور قبل از بازی مراکش یادمان افتاد که مراکش عجب تیم قدری است و یک ربع اول ما که هیچ، عادل فردوسی‌پور هم آنقدر هول کرده بود که فقط می‌خواست از مراکش زیاد گل نخوریم. حالا یک بازی را بردیم و جلوی اسپانیا یک شکست شیرین داشتیم. از همه مهم‌تر اینکه می‌دانیم شکست هم می‌تواند شیرین باشد. برایش جشن گرفتیم. برای یک گل خورده و برای آن گلی که زدیم و واقعا هم آفساید بود و شاید چشم یک داور می‌توانست تشخیص‌اش ندهد و به نام‌مان ثبت شود ولی امسال تکنولوژی داور ویدیویی در کار است و همه چیز می‌تواند چک شود.

از دو بازی‌مان جلوی تیم‌هایی که از لحاظ امکانات و بازی‌های تدارکاتی با آنها قابل قیاس هم نبودیم فقط یک گل وارد دروازه‌مان شده. آن هم از اسپانیایی که جزو مدعیان قهرمانی است. اسپانیایی که صدرنشین گروه خودشان از مرحله مقدماتی بالا آمدند و ایتالیا را حذف کردند. در جدول فیفا در رده ششم هستند. مراکش هم صدرنشین گروه خودش در مرحله مقدماتی بود. روی کاغذ تعداد گل‌های خورده ما در جام جهانی به اندازه انگشتان دو دست بود. اما در زمین غوغا کردیم. تدبیر دفاعی کی‌روش نه تنها جواب داد که بهتر از آن شاهد یک فوتبال زیبا بخصوص در نیمه دوم از بچه‌های تیم ملی ایران بودیم. اسپانیا جلوی تیم ملی کشورمان به زحمت افتاد. کادر فنی کنار زمین و بچه‌ها داخل زمین چنان با همه وجودشان و این‌بار آمیخته با هوش و درایت جنگیدند که آن یک گل اسپانیا که صادقانه گل زیبایی هم نبود و با نوک پای دیه‌گو کاستا وارد دروازه شد خیلی هم به حساب نمی‌آید. لااقل ما به حسابش نمی‌آوریم. نتیجه‌ها همیشه هم مهم نیستند. لحظه‌ها گاهی به اندازه نتیجه‌ها می‌توانند زندگی را تغییر بدهند. لحظه‌ای که بچه‌ها انگار از سنگر جنگ و خاک میهن‌شان دفاع می‌کنند جلوی دروازه روی هم افتادند و راه حریف را سد کردند، لحظه لایی وحید امیری از بین پاهای پیکه که مبهوت و حتی عصبی بنظر می‌رسید، لحظه‌هایی که معلوم بود بازیکنان اسپانیا از سماجت تیم ملی ایران به تنگ آمده‌اند، لحظه سیو علیرضا بیرانوند با مشت‌ بسته و بعد دوباره گرفتن توپ.

در بهترین حالت خیلی‌ها فکر می‌کردند کی‌روش اتوبوس دفاعی جلوی دروازه بچیند. فکر می‌کردند ما ضدفوتبال بازی خواهیم کرد تا از اسپانیا کمتر گل بخوریم. تدبیر مربی کاربلد ما هیجان‌انگیز بود. نیمه اول دفاع کردیم تا نتیجه مساوی بدون گل تمام شود. نتیجه‌ای که قطعا برای تیم اسپانیا سنگین تمام شد. و نیمه دوم فوتبال ما به همان زیبایی اسپانیایی‌ها بود. آنهایی که بازی همدیگر را خوب می‌شناختند چون در لالیگا در بارسلونا و رئال مادرید هر فصل کنار هم یا روبه‌روی هم بازی می‌کنند. آنها امتیازات فراوانی داشتند. امتیاز ما ولی همان پلاکاردی بود که یکی از طرفداران ایران روی دست گرفته بود و رویش نوشته بود: «شاید ما اینیستا یا رونالدو نداشته باشیم، اما یقینا ما قلب بزرگی داریم برای رویای بزرگتر.»

در فیلم «دیوانه از قفس پرید»(پرواز بر فراز آشیانه فاخته) سکانسی هست که مرا یاد بازی دیشب‌مان می‌اندازد. مک‌مورفی که به دیوانه‌ها روحیه تازه‌ای داده در یکی از عصیانی‌ترین لحظاتش سمت آبسردکن می‌رود و می‌خواهد آن را از جا دربیاورد. زور می‌زند و زور می‌زند در حالی که دیوانه‌ها به او خیره شده‌اند. درنهایت نمی‌تواند. رهایش می‌کند. به دیوانه‌هایی که حالا انگار ناامید بنظر می‌رسند، انگار توقع‌شان از او برآورده نشده مستقیم نگاه می‌کند و بهترین جمله جهان را می‌گوید: «حداقل تلاشم رو کردم.» تیم ایران دیشب خیلی فراتر از «تلاش» ظاهر شد. باهوش، محکم و با اعتماد به نفس. جوری که تا ابد می‌توانیم به بازی دیشب‌مان افتخار کنیم. می‌دانید در فیلم «دیوانه از قفس پرید» آخر کار رییس است که بخاطر رویای مک‌مورفی آبسردکن را از جا می‌کند، شیشه آسایشگاه را می‌شکند و به سمت زندگی و پیروزی در دشت می‌دود. ما بازی با پرتغال را داریم و مردمی که حالا تفاوت میان شکست‌ها را می‌دانند. می‌دانند که آن یک گل خورده از اسپانیا اهمیتی ندارد. به خیابان می‌آیند و شادی می‌کنند چون بازی دراماتیک دیشب شبیه زندگی خودمان است. تا آخرین نفس امیدوار و جنگنده برای رسیدن به هدف و خب گاهی نتیجه و سه امتیاز باب میل‌مان نیست اما می‌دانیم که گل کاشته‌ایم.

پی‌نوشت: دیشب همه ما در حال روحیه دادن به تیم ملی ایران بودیم و از آنها روحیه و انرژی گرفتیم فقط کاش گزارشگر محترم، آقای جواد خیابانی خودش را مسئول شارژ روحی ما و بازیکنان نداند و کمی کمتر با جملات احساساتی که وسط بازی به کار نمی‌آید به اعصاب و روان ما حمله کند. آقای خیابانی! دیشب هزار بار گفتید که ایرانی زنده است. بله ما هنوز زنده هستیم ولی نگرانی ما مردن از حملات کاستا یا عملکرد ضعیف آزمون یا اینکه چرا شانس همراه‌مان نیست، نبود. ما ممکن بود از شدت خشم و عصبیت از گزارش بیمزه و جملات مثلا برانگیزاننده روحیه شما سکته کنیم!کمی ملاحظه ما را هم بکنید. خودمان می‌دانیم چقدر خوب هستیم. خودمان می‌دانیم که مثل لوییس دگا آخر فیلم «پاپیون» حالا می‌توانیم خطاب به جهان فریاد بزنیم که: «من هنوز زنده‌م لعنتی‌ها» اما برای اینکه خوبتر باشیم به یک گزارش بازی خوب هم نیاز داریم. گزارش دیشب تنها نکته منفی ایران و ایرانی‌ها بود.

بیشتر بخوانید: ایران امشب تا صبح رویا می‌بیند آقای دخیا!

جام جهانی 2018 در دیجی کالا مگ



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

۶ دیدگاه
  1. فرهام

    اگه بخوایم ازین دید نگاه کنیم که مقابل تیم ۶ام جهان،یک صفر باختیم،با دفاعمون عصبیشون کردیم،ضد حمله های نفس گیر زدیم،مردن تا بردن و… واقعا عالی بودیم و جای تحسین داریم
    اما از زاویه ی دیگه که نگاه کنیم، ما خیلیم خوب نبودیم،هر تیمی که ۱۱ نفره بره توی دفاع،کار حریفو خیلی سخت میکنه،(بازی اینترمیلان مورینیو و بارسلونا توی نیوکمپ که بخاطر اخراج موتا در نیمه اول، اینتر ۱۰ نفره شد و تا اخر بازی دفاع کرد، فقط یک گل خورد و اومد فینال)
    عملکرد تیم ما خوب بود و بقول خیلیا باختمون با لایی وحید به پیکه خیلی شیرین بود، اما اگه واقع بین باشیم، با یه تیم خوب هنوز خیلی فاصله داریم،وقتی میایم تو زمین،حتی تو مسابقات آسیایی، دلمون قرص و ۱۰۰% نیست که ببریم،روی اتفاقات،کرنر،خطا،اشتباهات حریف گل میزنیم،به ندرت دیدم روی کارهای تمرین شده،روی پاسکاری های بی نقص و… گل بزنیم
    اگه فقط نگاهی به آمار پاس بازی ایران-مراکش کنیم، تیممون ۱۹۵ تا پاس داد که فقط ۶۶% به مقصد رسید، حالا نمیگم خودمونو با مراکش که ۴۳۵ تا پاس داد و ۸۵% به مقصد رسید مقایسه کنیم، میگم بیایم با ژاپن خودمونو مقایسه کنیم
    تو بازی با کلمبیا، ژاپن ۵۴۷ تا پاس داد!!!
    با عربستان چی
    تو بازی با اروگوئه، عربستانیا ۶۰۵ تا پاس دادن!!!
    با کره جنوبی
    تو بازی با سوئد، کره ای ها ۳۵۹ تا پاس دادن!!!
    ژاپن، کره و عربستان که توی رتبه بندی بعد از ایران هستند،اما چرا آمار پاس ها اینجوریه؟؟؟
    بنظر شما یه جای کار نمیلگنه؟؟؟
    منم دوس دارم تیمم بره،اما باید کمی واقع بینانه و بدون تعصب به همه چی نگاه کنیم

  2. بهنام

    من نمیدونم چرا تا یه نفر یه حرفی می زنه، درجا مثل یه سنگی که به یه آبی پرتاب میشه یه موجی درست میشه و همه هم می خوان خودشونو به اون موج بچسبونن و حجمشو بیشتر کنن صرفا بخاطر اینکه یه چیزی گُفته باشن!
    بابا این همه سوژه هست از بازی ایران. همه رو ول کردین و چسبیدین به این بنده خُدا خیابانی؟!
    مثلا میخواستین چی بگه؟ بگه چقد خوبیم ما؟ چقد ماهیم ما؟
    خب اگه اینطوری بود که گزارشو میدادن به فردوسی پور که؟!
    از نظر من خیابانی و فردوسی پور تاپ ترین گزارشگرای حداقل ایران هستن که همیشه مثل جمعه و چهارشنبه از گزارشاشون لذت بردم و اون هیجان و حرارتی که باید رو به بازی دادن دمشونم گرم ..

    به امید ِ صُعود و تیم ملی ..

  3. babak

    یک مطلبی در خصوص سید جلال گذاشته بودید چرا دعوت نشده و تیم ملی رو کلی تخریب کردید.یادتون هست جواب می خواستید؟؟؟؟؟؟؟

  4. مهدی غ

    گل کاستا با نوک پاش نبود!
    رامین رضائیان اومد تو رو شوت کنه که دفع بشه خورد به زانوی کاستا رفت توی گل! که نمیشه بهش خرده گرفت چون واقعا اتفاقی بود.

    حتی صحنه آهسته رو هم اگر نگاه کنید می بینید که قیافه کاستا هم خودش در تعجبه که چجوری رفت توی گل!!!

    فقط یبار دیگه قیافه کاستا رو نگاه کنید.

  5. حسین عسکرپور

    سلام.خانم نصرالهی ممنون از قلم زیباتون.ای کاش یک کمپین تشکیل داده میشد که اقای خیابانی بیخیال ما بشه.چون تنها کسیه که در اوج لذت ما رو با اراجیفش با مخ بکوبونه به زمین.درست وقتی که فکر میکنیم چقدر افتخار میکنیم که ایرانی هستیم با محملاتش یادآور این میشه که چقدر جهان سومیم.اقای خیابانی لااقل این ۹۰ دقیقه رو بذار فراموش کنیم که کی هستیم کجا هستیم و کجا داریم میریم.خواهش میکنم اقای خیابانی دست از سر ما بردار.

  6. محمد حسن

    خیابانی همیشه احساساتی و ضعیف و نفس بوده و خواهد بود

    از بس احساس حقارت و کوچکی میکنه سعی میکنه با این جمله ها حداقل به خودش روحیه بده شما به دل نگیرید

    طفلک هیکلش گندس ولی دلش اندازه گنجیشکه

    واقعا اگه بد میباختیم میشست گریه میکرد و داد میزد ایرانی دیگه مرد

    کوروش پاشو که حاجیتو کشتن

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما
X