تکنولوژیهای سریال Black Mirror چقدر واقعی هستند؟
اگر فقط به اندازهی کمی طرفدار تکنولوژی باشید، باید بدون فوت وقت سریال آینه سیاه (Black Mirror) را تماشا کنید. در این سریال بخش تاریک تکنولوژی بهطور ترسناکی به تصویر کشیده میشود. شاید در هنگام تماشای این سریال تصور کنید که ما فاصلهی زیادی را با چنین پیشرفتهایی داریم. اما در این مطلب میخواهیم توضیح دهیم که هماکنون شرکتها و دانشمندان زیادی در حال کار بر چنین تکنولوژیهایی هستند و این سریال روزبهروز از دنیای علمی-تخیلی فاصله گرفته و وارد دنیای حقیقی میشود. در ادامه با دیجیکالا مگ همراه باشید.
اپیزود: Hated in the Nation
تکنولوژی: پهپادهایی در اندازه زنبور که آدم میکشند.
زمان احتمالی دستیابی به چنین تکنولوژی: ۲۰۱۹
در اپیزود ششم در فصل سوم سریال، شاهد زمانی هستیم که زنبورها منقرض شدهاند. به همین دلیل، دولت پهپادهای ریزی را در اندازهی زنبور توسعه میدهد که کار گردهافشانی انجام دهند. البته دولت از این پهپادها برای نظارت بصری از شهروندان هم استفاده میکند. درنهایت فردی این پهپادها را هک کرده و باعث کشته شدن چندین نفر میشود.
کایل فولی، رییس شرکت تکنولوژی پهپاد به نام Skyworks Project در همین زمینه میگوید: «چنین تکنولوژی هماکنون موجود است. بحث فقط بر سر کوچک کردن آن است که در طی چند سال آینده به این هدف میرسیم. پهپادی به این کوچکی قابلیت حمل مادهی سنگینی را نخواهد داشت به همین دلیل میتوان با یک مادهی سمی کشنده به میزان کم این کار را انجام داد. هماکنون پهپادهای بسیار کوچکی موجود هستند اما به نظر من در سه سال آینده میتوانیم چنین محصولاتی را باقابلیتهای پیشرفته تولید کنیم.»
دیوید رایت، مسئول تحقیقات شرکت Trilateral Research که مقالهای در مضمون دوراهیهای اخلاقی تکنولوژی نوشته است، میگوید: «با توجه به سوابقی که درزمینهی هک اینترنت اشیا در ذهن داریم، هیچ عجیب نیست که کسانی بتوانند با هک کردن چنین پهپادهای کوچکی، از آن برای جاسوسی و قتل استفاده کنند.»
پس با توجه به مطالب ذکرشده، برای به حقیقت پیوستن این سناریوی ترسناک، فقط چند سال فاصله داریم. البته شاید هماکنون چنین تکنولوژی ترسناکی در بین ما وجود داشته باشد و هنوز از آن خبردار نشده باشیم.
اپیزود: The Entire History of You
تکنولوژی: لنزهایی که از طریق افکار قابلکنترل باشند.
زمان دستیابی به چنین تکنولوژی: ۲۰۲۱
در تعدادی از اپیزودهای سریال، شاهد لنزهایی هستیم که قابلیتهای متنوعی ازجمله ضبط فیلم از دیدگاه انسان را دارند. میتوانیم بهعنوان یکگونه عینک گوگل (Google Glass) پیشرفته به آن نگاه کنیم.
سونی و سامسونگ هماکنون در حال کار برای ساخت چنین لنزهایی هستند. البته با چالشهای زیادی دستوپنجه نرم میکنند. یکی از این چالشها حرارت تولیدی از طرف لنز است که باعث آسیب رسیدن به چشم میشود و چالش دیگر استفاده از قطعات بسیار ریز برای ساخت چنین لنزهایی است. البته میتوان با استفاده از موبایل یا فضای ابری، از گرمای تولیدی کم کرد ولی بااینوجود، ساخت چنین قطعهی پیچیدهای چندان ساده و کمهزینه نخواهد بود.
کوهیتیج کار، پژوهشگر بخش مغز و علوم شناختی، عقیده دارد که چنین لنزهایی کموبیش تا ۵ سال آینده در دسترس قرار میگیرند. البته به عقیدهی او، در ابتدا استفاده از چنین محصولاتی در مصارف نظامی و پزشکی خواهد بود. کنترل این لنزها از طریق افکار-مانند سریال- البته بسیار سخت، ولی ناممکن نیست.
او در رابطه با چنین تکنولوژی میگوید: «ما هماکنون بهجایی رسیدهایم که از فرد بخواهیم ماشین یا مثلا فیلی را تجسم کند؛ سپس با استفاده از امواج مغزی میتوانیم با احتمال زیاد، درستی این مطلب را تصدیق کنیم. البته چنین کاری را با دستگاههای بسیار عظیمی انجام میدهیم. در رابطه با لنزها منطقیتر این است که در ابتدا با استفاده از فرمانهای صوتی آن را کنترل کنیم.»
اپیزود: San Junipero
تکنولوژی: زندگی ابدی با آپلود خودآگاه
زمان دستیابی به چنین تکنولوژی: ۲۰۲۶ (برای حلزونها)؛ حدود ۲۰۳۶ به بعد (برای انسانها)
در این اپیزود، دو زن جوان را میبینیم که با یکدیگر آشنا میشوند. سپس درمییابیم که این دو در یک فضای ابری بوده و در حقیقت هر دو آنها پیر و در حال مردن هستند. این واقعیت مجازی در حقیقت بهعنوان سفری برای فرار از واقعیت است. اما آنها میتوانند با آپلود کردن افکارشان در فضای ابری، تا ابد در چنین واقعیتی بهعنوان دو فرد جوان زندگی کنند.
کل این قضیه همزمان فوقالعاده و البته بسیار ترسناک است. اما میخائیل لبدف، پژوهشگر مرکز علوم اعصاب دانشگاه دوک، در این رابطه میگوید ما راه زیادی تا به حقیقت پیوستن چنین سناریویی در پیش داریم. او میگوید: «هماکنون هیچ راهی برای ارسال تمام خودآگاه انسان در یک دستگاه جداگانه نداریم.»
برای رسیدن به چنین هدفی، ابتدا باید مغزی مصنوعی درست کنیم. کاری که همینالان توسط موسسات پژوهشی بزرگی در جهان در حال انجام است. البته چنین پژوهشهایی شاید در تعیین نقشه مغز بسیار کارگشا باشند، ولی درزمینهی انتقال افکار به آن چندان مثمر ثمر نخواهند بود. بااینوجود لبدف پیشبینی میکند تا ۱۰ سال آینده پژوهشگران بتوانند مغز موجودی ساده-مانند حلزون-را در دستگاهی کپی کنند.
اما اگر روزی روزگاری بتوانیم بهطور کامل مغزی مصنوعی بسازیم، حالا نوبت این است که بفهمیم خودآگاه در حقیقت چیست. در این زمینه تئوریهای مختلفی وجود دارد اما لبدف به آن نظریات چندان امیدوار نیست و میگوید: «ما تقریبا دربارهی مکانیسم خودآگاه هیچچیزی نمیدانیم.»
خب، باوجود چنین موانعی پس کی میتوانیم منتظر ظهور چنین تکنولوژی باشیم؟ در این زمینه لبدف پیشبینی میکند بیش از ۲۰ سال. تا قبل از آن میتوانیم منتظر محصولات و روباتهایی باشیم که برای اهداف تبلیغاتی شبه خودآگاه داشته باشند. مانند آزمایشهایی که در چند سال اخیر شاهدشان بودهایم.
اپیزود: Playtest
تکنولوژی: کاشت تراشه در سر برای تجربهی واقعیت مجازی
زمان دستیابی به چنین تکنولوژی: احتمالا هیچوقت
در این قسمت، یک مسافر بیپول داوطلب میشود که تراشهای در سرش گذاشته شود. این تراشه که رابطی بین مغز و محیط بازی واقعیت مجازی است، باعث میشود آن کاربر با بدترین کابوسهایش مواجه شود. چه زمانی میتوانیم منتظر استفاده از چنین فناوری در صنعت بازیسازی باشیم؟ احتمالا هیچوقت.
شان هیچکاک، سازندهی بازیهای ترسناک بهصورت واقعیت مجازی، در پاسخ به سوال دستیابی به چنین فناوری میگوید: «ما سالهای نوری زیادی برای دستیابی به چنین فناوری فاصلهداریم. پس اگر کسی را دیدید که میخواهد چیزی را در سرش فروکند، جلویش را بگیرید!»
هیچکاک تنها کسی نیست که نسبت به این قضیه شک دارد. جارود پرانو، سازندهی بازیهای ترسناک بهصورت واقعیت مجازی، میگوید: «برای رسیدن به فناوری تراشهای در مغز برای اتصال به وای فای، نمیگویم هیچوقت، ولی در سن و سال ما رخ نخواهد داد. البته هماکنون بازیهای ابتدایی هستند که بر اساس امواج مغز عمل میکنند. ولی گمان نکنم کسی حاضر بشود برای تجربهی یک بازی تراشهای در مغزش فروکند یا چنین قطعهای را بسازد.»
هیچکاک در ادامه توضیح میدهد که چرا چنین چیزی ممکن نیست: «در این اپیزود، آنها تراشه را بهصورت مستقیم به مرکز عصبی در پشت گردن وصل میکنند. چنین کاری بسیار خطرناک است و میتواند عوارض جانبی جدی مانند فلج شدن را در پی داشته باشد. همچنین اگر نقشهی کل سیستم عصبی کاربر را نداشته باشیم، چنین ارتباطی برای بازی امکانپذیر نخواهد بود. سپس شما به نرمافزاری نیاز خواهید داشت که بتواند تمام واکنشهای عصبی را دریافت و سپس واکنشهای جایگزین را ارسال کنید. پیچیدگی این کار بسیار زیاد است. اصلا چطور میتوانیم سیگنال خاصی را بفرستیم که بتواند عملکرد موردنظر ما را داشته باشد. یک نکتهی مهم دیگر دریافت اطلاعات از مغز کاربر است. ما باید برای چنین کاری بتوانیم تمام اطلاعات مغز را بهدرستی استخراجکنیم. کاری که هماکنون بهسختی و بهصورت خیلی ابتدایی موفق به انجام آن شدهایم. ما هماکنون میتوانیم به سیگنالهای ارسالی از مغز نگاهی بیندازیم، اما نمیدانیم این سیگنالها مثلا به دلیل یادآوری خاطرات شهربازی است یا تولد ۲۰ سالگی آن کاربر.»
خب، پس چنین کاری را در طول عمرمان نمیشود انجام داد. چنین خبری آرامشبخش است. درهرصورت مغز ما چنان پیچیده است که اصلا نیازی به استفاده از چنین فناوری نخواهیم داشت. مغزی که هر شب در هنگام خواب دیدن، قسمتی از واقعیت مجازی تولیدشده توسط آن را میتوانیم ببینیم.
شاید بتوان کل سریال آینه سیاه را در یک جمله خلاصه کرد: «تکنولوژی فوقالعاده است؛ اما انسانها ترسناک هستند و همیشه راهی برای سوء استفاده از تکنولوژی پیدا میکنند.»
منبع: The Ringer