چرا به کار کردن معتاد میشویم؟
تفاوت زیادی بین این که کسی برای یه مدت زمان زیادی کار کند با اینکه کسی همیشه خارج از کنترل کار کند، وجود دارد. مرز میان این دو چیست؟ در واقع کار کردن زیاد در یک برهه زمانی مشخص و بدست آوردن نتیجه خوب در جوامع مدرن امروزی، نشانهای از موفقیت است. اما اینکه برچسب معتاد به کار بر کسی بخورد اغلب باعث افتخار نیست. در برخی موارد، وسواس در کار با یکسری مشکلات دیگر همراه میشود. سلامت، روابط و حتی کیفیت کار میتواند تحتتاثیر کار زیاد قرار بگیرد و آسیب ببیند. که این امر البته اغلب هم با هزینههای کلان همراه میشود.
مساله اساسی اینجاست که معتادین به کار کمتر از همکاران خود که با روش سالمتر کار میکنند، بازدهی دارند. کار زیاد باعث میشود که فرد سالها به مشاوران و گروههای حمایتی دیگر نیاز داشته باشد و این اعتیاد حتی میتواند کشنده باشد. در اوایل ماه اکتبر امسال، دولت ژاپن اعلام کرد که یکپنجم ژاپنیهایی که زیاد کار میکنند، در خطر مرگ ناشی از کار زیاد هستند.
کار زیاد تنها در ژاپن مشکلساز نشده. کارگروه معتادین به کار گمنام، نام یک برنامه ۱۲ مرحلهای است که نخستین همایش بینالمللی آن در ماه ژوئن امسال در انگلستان برگزار شد و شرکتکنندگان از سرتاسر دنیا در آن حضور داشتند. تاکنون تحقیق زیادی بر روی اینکه چرا میزان اعتیاد به کار در جوامع امروزی افزایش پیدا کرده، نشده است. اما در سالهای اخیر، این پدیده توجه بیشتری را به خود جلب کرده و با آن بیشتر شبیه به یک کلمه رمز برخورد میشود. انجمن روانشناسی آمریکا که به تشخیص و درمان اختلالات روانی رسیدگی میکند، تاکنون اعتیاد به کار را بعنوان یک مورد پزشکی تشخیص نداده است. اما حتی اگر اعتیاد به کار تعریف دقیقی هم نداشته باشد، اثر آن قطعاً با سلامت، محیط کار و مباحث روانی مربوط است و به همین دلیل هم محققان امروزه به آن توجه ویژهای مبذول داشتهاند. به تازگی یک پژوهش عالی توسط دانشگاه جورجیا انجام شده که نشان میدهد افراد معتاد به کار در مقایسه با سایر همکارانشان که روشهای بهتر و سالمتری برای کار کردن دارند، کارآیی کمتری دارند.
یک مطالعه کلان مقیاس دیگر هم در ماه می امسال توسط دانشگاه برگن نروژ انجام شد که نشان داد افرادی که معتاد به کار هستند، بیش از سایرین در معرض مشکلاتی مانند وسواس، افسردگی و اضطراب قرار میگیرند.
بهترین کار شما نیست
اما چه زمانی کار زیاد جنبه منفی پیدا میکند؟ چه چیزی ممکن است باعث شود که شما فکر کنید یک نفر به کار معتاد شده؟ «خوب واقعیت این است که اعتیاد به کار نوعی حالت وسواسگونه است، یک وسواس و اضطرار غیرقابل مهار به کار کردن یا حتی فکر کردن درباره آن.» این صحبتهای برایان رابینسون (Bryan Robinson) یک روانشناس از دانشگاه کارولینای شمالی است که به تازگی هم تحقیقی درباره تاثیرات ناشی از اعتیاد به کار نوشته است. به گفته این روانشناس اعتیاد به کار را ساعتها تعریف نمیکنند بلکه در واقع آن چیزی که در درون ما رخ میدهد، باعث میشود که بگوییم کسی معتاد به کار است یا نیست. رابینسون میافزاید: «یک معتاد به کار کسی است که وقتی حتی بر روی شیب کوهستان هم در حال اسکی کردن است، باز درباره برگشتن به کار فکر میکند در حالی که یک کارمند سالم وقتی در محل کارش است، درباره اسکی کردن روی شیب فکر میکند.» این روانشناس تاکنون به افراد زیادی که به دلیل کار مفرط از همسرانشان جدا شدهاند، یا حتی استعفاء دادهاند و سلامتی آنها به مخاطره افتاده، مشاوره داده است؛ رابینسون موردی را به یاد میآورد که در آن یک بیمار به همسر خودش دروغ میگفته که به ورزش میرود اما به جای آن به محل کار میرفته است.
شبیه کسی که شما میشناسید؟
همانطور که گفته شد، معتادین به کار لزوماً بهترین کارآیی را ندارند. مالیسا ا کلارک (Malissa A. Clark) یک استادیار روانشناسی در دانشگاه جورجیا است که در تحقیقی که این دانشگاه به تازگی انجام داده و ذکر آن پیشتر رفت نیز نقش مدیر تیم را برعهده داشته است. کلارک میگوید که معتادین به کار استرس بیشتری در زمان کار دارند، حتی رضایت آنها هم از کار کمتر است و در عین حال از زندگی آنطور که باید راضی نیستند و به نوعی بیشتر احساس خستگی و افسردگی میکنند.
علائم هشداردهنده |
دانشگاه برگن یک روش را برای تعیین میزان اعتیاد به کار با استفاده از ۷ معیار اساسی تعریف کرده است. امتیازات بدین شرح است: ۱) هرگز ۲) به ندرت ۳) گاهی اوقات ۴) اغلب و ۵) همیشه. اگر امتیاز شما اغلب یا همیشه باشد، یعنی باید حداقل ۵ مورد از ۷ مورد ذیل در مورد شما مصداق داشته باشد و این بدان معناست که شما به کار کردن اعتیاد دارید. · به این فکر میکنید که چطور میتوانید وقت برای خودتان خالی کنید که بیشتر به کار بپردازید. · بیشتر از آنچه که باید وقت برای کار کردن میگذارید. · به این منظور کار میکنید که احساس گناه، اضطراب، ناچاری و افسردگیتان کم شود. · سایرین در محیط کار به شما گفتهاند که کار را کنار بگذارید اما شما گوش نمیکنید و همچنان به کار خودتان ادامه میدهید. · اگر شما را از کار کردن منع کنند، دچار استرس میشوید. · عادات، تفریحات و تمرینات خودتان را به دلیل کار کنار گذاشتهاید و کار اولویت شماست. · به اندازهای زیاد کار میکنید که این وضعیت میتواند سلامتیتان را به مخاطره بیندازد. |
گزارشها حاکی از آن است که افراد معتاد به کار چالشهای کاری بیشتر، سلامت جسم و روان کمتر دارند و حتی نتایج زیانآور بیشتری هم برای خانوادههایشان به ارمغان میآورند. خانم کلارک میافزاید: «نمیتوان گفت که معتادین به کار نتایج مثبتی دریافت میکنند علیرغم اینکه شاید خیلیها عکس این باور را داشته باشند یعنی تصور کنند که افراد معتاد به کار فعالتر، رقابتطلبتر، مشتاقتر و کارآمدتر هستند در حالی که چنین نیست.»
کمک در حال غرق شدن؟
فکر میکنید که مشکل دارید؟ روشهای مختلفی وجود دارید که میتوانید از طریق آنها خودتان را ارزیابی کنید. همانطور که در جدول بالا اشاره شد، محققین نروژی روشی را برای ارزیابی رفتار شما، احساسات و گرایشهایتان نسبت به کار تهیه کردهاند. کارگروه معتادین به کار گمنام هم یک پرسشنامه آنلاین تهیه کرده که از طریق آن میتوانید تشخیص دهید که آیا نیاز به کمک دارید یا خیر.
کارشناسان میگویند که نخستین گام برای حل هر مشکل این است که آن را قبول کنید. به گفته دکتر رابینسون دلایل ریشهای زیادی برای اعتیاد به کار وجود دارد. گاهی اوقات اعتماد بیش از اندازه ما به خود دلیل زیادهروی در کار کردن است و گاهی هم به این علت است که میخواهیم اضطراب خودمان را کم کنیم.
داروی اعتیاد به کار، آدرنالین است
برای باب ۶۱ ساله از کالیفرنیا، باور اینکه مشکل دارد زمانی اتفاق افتاد که همسرش به وی گفت، بارها نیمهشب از خواب بیدار شده و متوجه شده که وی هنوز به منزل نیامده و وقتی سراغش را گرفته، او در محل کار بوده. باب هماکنون یکی از داوطلبینی است که به کارگروه معتادین به کار گمنام پیوسته تا مشکلش را برطرف کند. وی میگوید: «داروی اعتیاد به کار آدرنالین است. استرس، فشار، بحران، ضربالعجلها و همه آنها اجازه میدهند که قدرت عملکرد آدرنالین زیاد شود و شما بخواهید که با سرعتی انفجارگونه کار کنید.» مساله اینجاست که کار کردن هم درست مانند غذا خوردن عادتی نیست که شما بتوانید آن را کنار بگذارید. پس چطور میتوانید این حس اضطرار به انجام کار را کنترل کنید؟
باب میگوید که تا اینجا یاد گرفته که راهحل این است که برنامهای داشته باشیم که از آن تبعیت کنیم یعنی ساعات کاریمان را زمانبندی کنیم و اگر اتفاق عجیب و غریبی در این میان رخ داد، باز هم به آن برنامه برگردیم و اولویتهایمان را بر آن اساس تنظیم کنیم. راهحل دیگر این است که به دنبال مشاور بگردیم یعنی کسی که در این حوزه تخصص داشته باشد.
با این وجود دکتر کلارک و همکارانش باور دارند که مهمترین مشکل در این میان، تحقیقات معدودی است که هنوز آنطور که باید جوابگو نیستند. به گفته این محقق هنوز تحقیقی انجام نشده که نشان دهد اعتیاد به کار چطور رشد میکند یا اینکه آیا اصلاً ارتباطی بین اعتیاد به کار و اختلالات بالینی وجود دارد یا خیر. کلارک اینطور جمعبندی میکند که تحقیقات بیشتری لازم است تا بتوان ریشه این مساله را پیدا و حل کرد.
منبع: BBC Capital
درسته که خیلی فاکتورهای مناسبی برا ی مقایسه وجود نداره با توجه به مطلب بالا اما من واقعا متاسفم که نه هیچ کس تحقیق لازم رو روی افراد جامعه ما نداره تماما ارجاع داده میشیم به تحقیقات جوامع دیگه .ما قطعا نمیتونیم کارمندان رو متهم به بیکاری کنیم قطعا انگیزه و خیلی موارد دیگه کمک می کنه به پیشرفت و جلو بردن کیه که از پیشرفت خوشش نیاد وقتی حرکت به سمت جلویی عملا نیست و خیلی وقتا بهره وری لازم با تصمیمات اعمال شده غلط محدود یا نادیده گرفته میشه این بی انصافی که بیاییم بگیم کار نمیکنن اینکه چرا کار نمیکنن واقعا از تنبلی نشات نمیگیره از سیستم غلطی نشات میگیره که انگیزه لازم رو ایجاد که نمیکنه هیچ دغدغه اش هم نیست اینا یه چرخه است و لزوما کارمند یک جز محسوب میشه ….
بله کاملا این پارامترهای ذکر شده اصلا با کشور موضوعیت ندارد. کشور ما به صورت مفید شاید ۲ الی ۳ ساعت کار مفید داشته باشند. و کارمندان ایران واقعا در صحت کامل هستند.
ضمن تشکر از مطلبی که گذاشتید، به نظرم این پارامترهایی که در بالا گفته شد در جامعه ما چندان موضوعیت نداره . به طور کلی ملت ما علاقه ای به کار زیاد ندارن و ترجیح میدن بیشتر استراحت کنن ! آن قسمت از جامعه که وقت زیادی رو در محیط کار هستند، بیشتر برای رفع مشکلات مالی چنین وضعیتی رو تحمل می کنند و اگر مشکل نداشته باشن ، میشه گفت اونا هم به جمع تنبل ها و کار نکن ها اضافه میشن .
این نکته فراموش نشه که در محیطهای کاری در کشور ما و به طور مشخص در رده های ستادی ، کار مفید به میزان محدودی انجام میشه و عملا کارکنان به تلف کردن وقتشون مشغولن.
در مجموع به نتیجه میرسم که سازمانها ، نهاد ها و بنگاههای اقتصادی و … در جامعه ما اغلب با پول نفت و … به مسیرشون ادامه میدن پس چه کاریه که بخوان زیاد کار کنن و معتاد هم بشن !
میبینید! ژاپنی ها از فرط کار کردن جونشون در خطره ما مردم شریف ایران از فرط بیکاری و تنبلی