ایران خودرو جون عزیزت به من ماشین بفروش!
کمی بیشتر از دو ماه پیش، پولهایم را جمع کردم و تصمیم گرفتم خودرویی تهیه کنم. بعد از کلی تحقیق و پرس وجو از دوست و آشنا، دست عیال را گرفتم و رفتم به یکی از نمایندگیهای ایران خودرو تا ماشین مورد نظرم را سفارش دهم. پس از ثبت نام، برگهای تحویل گرفتم که رویش نوشته شده بود: زمان تحویل ۳۰ روز کاری. بعد ۲۵ روز با نمایندگی تماس گرفتم تا زمان تحویل را جویا شوم. اما خانمی که پشت تلفن نشسته بودند، با حالت خاصی گفتند که منظورشان ۳۰ روز کاری بوده و قبل از اینکه من ادامه سوالم را بپرسم، ادامه دادند که به غیر از جمعهها، پنجشنبه هم جز روزهای تعطیل ایران خودرو محسوب میشود و به طبع، روزکاری نیست. من که تا فرق سر قانع شده بودم، تلفن را قطع کردم. بعد از ۳۸ روز (دقیقا بعد از ۳۸ روز) تماس گرفتم و با جوابی عجیبتر از جواب قبل روبرو شدم: “آقای محترم! ما یک هفته تعطیلات تابستانی داشتیم که باز هم جز روزهای کاری محسوب نمیشود! در ادامه تاریخی را از توی سیستم برایم خواندند و گفتند “زمان تعیین شده برای تحویل خودروی شما، این تاریخ است”. تاریخی که با احتساب روزهای تعطیل رسمی و غیر رسمی و تعطیلات تابستانی و چه و چه، باز هم بیشتر از چیزی بود که باید میبود. حسابی کفری شدهبودم؛ پول ماشین را تمام و کمال پرداخته بودم و حالا باید چنین جوابی میشنیدم. از این طرف و آنطرف نصیحت میشنیدم که مبادا با مسئولان فروش بدرفتاری کنی و خدای نکرده حرف ناسزایی بزنی که احتمال دارد لج کنند و ماشین ناقص یا معیوب تحویلت بدهند! بگذریم… باز هم قطع کردم. در موعد تحویل رسمی اعلام شده از طرف آن خانم، مجددا تماس گرفتم:
- خانوم این ماشین ما رو نمیخواین تحویل بدین؟ دیگه وقتش شدهها!
- تحویل ماشین شما تاخیر خورده آقای محترم!
- چی؟ تاخیر واسه چی؟ مگه خودتون نگفتین تو تاریخ فلان تحویل میدین؟
- این تاخیر از طرف شرکته و ما توش نقشی نداریم. شرکت برای این تاخیر به شما خسارت پرداخت میکنه!
- خانوم من خسارت نمیخوام. ماشینو کی تحویل میدین؟
این خانم وقتی با اصرار من روبرو شد و دید زیادی دارم پاپِی میشوم، آخرین راهکاری که یاد گرفته بود را رو کرد:
- شما اگه زیاد اصرار دارین و میخواین زودتر ماشینو تحویل بگیرید، میتونید شخصا برین کارخونه پیش آقای فلانی و بگید که ماشین رو براتون فاکتور کنه. توی حالت عادی امکان داره خیلی طول بکشه!
- چی؟! خودم برم در کارخونه؟ مگه بیکارم؟ شما پس واسه چی اونجا نشستین؟ مگه من ماشینمو از شما نخریدم؟ شما چیکارهاین پس؟
این دفعه تلفن را با قدرت بیشتری قطع کردم. چند روز منتظر نشستم و دیدم واقعا انگار نه انگار! ایران خودروییها اصلا به روی خودشان هم نمیآورند که روی قولشان نماندهاند و دارند بر خلاف سادهترین اصل مشتریمداری رفتار میکنند. برایم واقعا عجیب بود که آیا سیاستهای مثل “مشتری همیشه در اولویت است” و “باید مشتری را به هر قیمتی راضی نگه داشت” و مواردی از این دست، واقعا در شاکلهی ایران خودرو جایی ندارند؟ پس این کسب و کار چطور این همه سال سرپا مانده؟ چطور است که قانون اگر مشتری ناراضی باشد، بیزینس شما محکوم به شکست است به همین سادگی در ایران نقض میشود و در عین حال، هر روز بر داغی تنور کسب و کار ایران خودرو افزوده میشود؟ واقعا چطور ممکن است؟
به قول معروف حسابی کاردی بودم و واقعا نمیدانستم دیگر چکار باید بکنم. دل را به دریا زدم و یک نصفه روز مرخصی گرفتم تا بروم از خود کارخانه پیگیری کنم و ببینم کجای کار مشکل دارد. صحنهای که در واحد فروش و بازاریابی ایرانخودرو با آن مواجه شدم، برق از سرم پراند: تعداد افرادی که دقیقا مشکل من را داشتند و با بدقولیهای چندماههی ایران خودرو مواجه شدهبودند، بسیار زیاد بود. خیلیها بودند که نه فقط از تهران و حومه، که از جای جای این مملکت به کارخانهی اصلی ایران خودرو مراجعه کردهبودند. این همه بینظمی مگر یکجا جمع میشود؟! باز بگذریم… گیرِ کار اینجا بود که باید کاغذی را از آقای x میگرفتی و به آقای y میدادی و دوباره و سهباره برعکس این روال را تکرار میکردی. پنج شش باری که بین دو باجهی ثابت پاسکاری میشدی، اگر برگهها را به درستی جابجا کرده بودی به واحد تخصیص خودرو ارجاعت میدادند. در همین حال که به سمت واحد تخصیص میرفتم، یک مسئول حاضر در کارخانه از فرد شاکی میپرسید: “ماشینت از همین دنا تاخیری هاست؟!”
در واحد تخصیص، یک آقای متصدی نشسته بود که با چند کلیک، یکی از ماشینهای پارکشده در انبار ایران خودرو را به ردیف قراردادتان اختصاص میداد و میگفت برو حسابداری! کارمندان داخل کارخانه در تمام این مدت مثل کارمندان بیحوصلهی بانکها رفتار میکردند و به سختی جواب میدادند؛ گویا برای کاری به غیر از این پشت میز نشسته بودند و رغبتی به انجام این کار نداشتند. خلاصه رفتم حسابداری و پس از مشخص شدن اینکه بدهی و معوقه و از این چیزها ندارم، گفتند کار شما تمام شده و میتوانید فردا ماشین را از نمایندگی تحویل بگیرید. من هم خوشحال از اینکه توانستهام به سرپنجهی تدبیر خودم گره از این مشکل بازکنم، برگشتم و راهی محل کار شدم.
فردا که تماس گرفتم تا ماشینم را تحویل بگیرم، همان خانم متصدی قبلی با حالتی شاکی گفتند: “آقای محترم! هر وقت ماشینتون اومد، خودمون باهاتون تماس میگیریم!” یعنی لطفا دیگه تماس نگیرید! تا حالا کلاه به این گشادی سرم نرفته بود و تا به حال برای دریافت چیزی که نقدا پولش را داده بودم، تا این اندازه منت سرم نگذاشته بودند. سرتان را درد نیاورم؛ فردا و پس فردای آن روز هم تماس گرفتم و باز خبری از ماشین نبود که نبود. دیگر بیخیال شدم. مسافرتی را برنامهریزی کردهبودم و سادهلوحانه انتظار داشتم بتوانم سفرم را با ماشین جدید انجام دهم! بیخیال شدم و با اتوبوس به مسافرت رفتیم. روز دوم سفر بود که زحمت کشیدند و از نمایندگی تماس گرفتند تا اعلام کنند ماشینمان رسیده و میتوانیم برای تحویل گرفتن مراجعه کنیم. اما هنوز دو روز دیگر از سفرمان باقی مانده بود. هنگامی که از سفر برگشتیم و برای تحویل گرفتن ماشین به نمایندگی ایران خودرو رفتیم، گفتند ماشین شما دو شب در پارکینگ نمایندگی مانده و باید به ازای هر شب، ۱۰ هزار تومان پرداخت کنید! واقعا تا این حد؟ خانم من تلفن نمایندگی شما را بس که تماس گرفتم سوزاندهام! حالا باید دو شب پول پارکینگ هم بدهم؟ بله!
در هیچ جای دنیا، این اندازه ولانگاری و بیتوجهی را تحمل نمیکنند. آقایان محترم! از متانت و صبوری مردم ما سواستفاده نکنید. اگر واقعا نمیتوانید روی قولتان بمانید، خب… چه میدانم… قولی بدهید که بتوانید سرش بمانید! باور کنید مردم ما با این تفکر که “جون مادرت به من ماشین بفروش” به نمایندگیهای فروش شما سر نمیزنند. تو را به خدا نگویید خسارت تاخیر را میدهیم. همهچیز با پول جبران نمیشود؛ چیز مهمتری به نام وقت هم وجود دارد.
تو کل دنیا خواهش میکنن که بیاید ماشین بگیرید از ما با این شرایط مفت و مجانی. بعد اینجا ماشینه آشغال میخریم ، ۲۰ برابر قیمت واقعی ، اونم چی ، با این همه تحقیر و داستان.
با این قسمت متن خیلی موافقم: “کارمندان داخل کارخانه در تمام این مدت مثل کارمندان بیحوصلهی بانکها رفتار میکردند و به سختی جواب میدادند؛ گویا برای کاری به غیر از این پشت میز نشسته بودند و رغبتی به انجام این کار نداشتند.”
در تمام ادارات دولتی این مشکل وجود داره
تجربه من از خرید ماشین داخلی
اقا ما کلی پول دادیم پراید گرفتیم
الان خدا شاهده یه بار پمپ بنزین عوض کردم باز الان ماشین تر تر میکنه گفتن مشکل پمپ
دیسک و صفحه رو عوض کردم از همون اول دنده عوض کردن صدای قارپ بلندی میداد
سسنسور بنزین تعطیل معلوم نیس بنزین داره یا نه
برف پاک کن تایمرش بخاطر بد مونتاژ کردن خراب
و…..
این در حالی که اکثرا ماشین تو پارکینگ خاک می خوره
خدای چرا گمرکی ازادنمی کنن تا مردم خودشون تصمیم بگیرن داخلی بخرن یا خارجی
واقعا این بی احترامی ها تا کی ؟
من خودم ساکن تبریزم و سال ۹۵ یک سمند سورن از ایران خودرو خریدم ( البته به زور )
رفتم نمایندگی جیرینگی پول رو نقد گرفت و گفت ماشینتون بعد ۳۰ روز حاضره بعد ۳۰ روز زنگ زدم گفتم ماشین حاضره گفت کدوم ماشین ؟
خلاصه بعد دقیقا ۴۵ روز زنگ زدم گفتن آقا اگه ماشینتو الان میخوای باید بری تهران وگرنه ۲۰ روز طول میکشه ماشین دستت برسه یعنی ( ۶۵ روز )
منم دیدم ۲۰ روز بی ماشین بمونم آخه رفتم از تهران گرفتم باز به زور
ولی یه سیاستی هست که الانم ازش سر در نمیارم اونم اینکه تو پارکینگ ایرانخودرو هزاران هزار ماشین خوابیده داره خاک میخوره ولی اینا برای دیر دادن ماشین حاضرن سود بانکیشو بدن این یعنی چی من نمیدونم ؟؟؟ :-/
با سلام
بنظرم علت اینکه در پارکینگ خودرو هست و به شما نمیدهند اینست که آن خودرو ها qc دارند و کد گذاری شده اند یا برای صادرات یا برای اشخاص و سازمان های دولتی و غیره… آن دسته از تولیداتی که رد میشوند به شما تحویل میدهند و شما برایشان هزینه میکنی. در واقع شما میشوی یک بتا تستر که قیمت تمام و کمال نمونه را پرداختی.
عمق فاجعه تازه وقتی مشخص می شه که زیر متن، قسمت مطالب مرتبط رو میبینی….
اونا درگیر این ان که ماشین برقی خودرانشون رو چه جوری سریع تر به دست مردم برسونن و ما…
اگه ورود خودرو آزاد بشه ؛ مافیای انحصاری خودروی ایران جوری ورشکست میشه که گویی وجود نداشته !!!
متاسفانه این طنز تلخ در ایران حقیقت داره. من هم قرار بود ماشین رئ در شهریور ماه تحویل بگیرم حالا میگن زود زود تو آبان تحویل میدیم و تازه طلبکار هم هستند!
این مشکلات و بی احترامی ها تا زمانی که مافیای خودرو در ایران وجود داره هر روز بیشتر میشه! تنها راه باز کردن بازار به روی شرکت های خارجی هست مثل تمام دنیا!
بعدا میگن چرا میرین دنبال محصول خارجی و داخلی رو اهمیت نمیدین.بعد میان تو کلی برنامه مثل خندوانه و کلی جای دیگه تبلیغ میکنن که محصول داخلی بخرین.بفرما . اینم اعتماد به محصول داخلی.حالا کی میخواد پاسخ بده این مسخره بازیارو.همش میگن حمایت نمیشه . خو همینه دیگه حمایت میکنیم بعدش باید مثل یه چیزی پشیمون بشیم.تازه حالا شما ماشین تازه خریدی و بزار چند ماه بگذره ببین چه خرج هایی برای همین ماشین باید کنی.همه چیزش دوباره خراب میشه.نمونش سمند.تا الان دو برابر پول خریدش براش خرج تعمیرات کردیم ولی کی هست که پاسخ گو باشه.فقط میگن حمایت کنین
حرف دل خیلی از مردم رو زدی اقای سماک, درود بر شما امیدوارم دیگه دچار این مشکلات در زندگی تون نشید (هر چند خیلی بعیده! اصلا غیر ممکن در ایران!!!)
سلام،بنده تو یکی از همین خدمات پس از فروشی که ازش گله مندین کار میکنم،حق ما هم ظایع میشه،پس نگران نباشین ازین که تنهایین،ثانیا رک بگم خلایق هر چه لایق،کارمند با ساعت کار مفید نیم ساعت در روز حق تویوتا و بنز سوار شدن نداره،باید اریسان بخره سی میلیون،با تاخیر سه ماهه تو تحویل،و بدون ایربگ و abs!
بیایم خودمونو با ژاپنیا مقایسه نکنیم
توی همین مقایسه کردنها است که آدم درس میگیره. خودمون رو با بهترینها مقایسه نکنیم چکار کنیم؟ بشینیم دست روی دست بذاریم؟ شما به یاد داری با این کار چیزی درست شده باشه؟
ناامیدی بدترین درده دوست من. هرگز ناامید نشو
در پناه حق
شما تجربه ی اولت بوده. من خیلی محترمانه میرم در کارخانه تحویلش میگیرم.
خیال میکنی خیلی زرنگی که میری در کارخونه و این آشغالها رو میخری. تا این مردم عوام مشتریه این عوضیها هستن حالو روز ما همینه
رضا جان با توهین کردن به هر کدوم از طرفین درگیر توی این قضیه به جایی نمیرسیم. این مساله باید به قول سیاستمدارها راه حل دیپلماتیک داشته باشه. باید بشه مشکلاتی از این دست رو محترمانه حل کرد. به هر حال هر دو طرف از خودمون هستن و توهین به هر طرف حکم تُف سربالا رو داره.
خدا نکنه اخلاق با این جامعه خداحافظی کنه که اون موقع دیگه واویلا است.
وقتی رقابت نیست و داستان تک قطبی بودن صنعت خودرو ، زیر چتر حمایتی دولت ادامه دارد ، در همه جا بدنامی ایران خودرو و سایپا میدرخشد.