امپراطوری اپ (فصل پنجم/ بخش دوم)
فصل پنجم – بخش دوم
آنها کار هستند و شما اندیشه
چطور برای اپ , برنامهنویسهای ماهر استخدام کنیم؟
گروه
تا آنجا که ممکن است، بهجای کار کردن با یک نفر، با یک گروه کار کنید؛ خصوصا در اوایل کارتان. این کار چندین فایده دارد. اگر برنامهنویسی که روی پروژهی شما کار میکند مریض شود یا مشکلی برایاش پیش بیاید، هم گروهیهایاش میتوانند نبود اورا جبران کنند و این یکی از دلایلی است که گروهها قابل اعتمادتر از اشخاصی هستند که به تنهایی کار میکنند. همانطور که میتوانید تصور کنید این یکی از بزرگترین فایدههای گروه است. مطمئن شوید که همهی کارها به دوش یک نفر نیست؛ به خصوص اگر کار پروژهتان پیچیدهتر میشود.
هرچه تیم بزرگتری داشته باشید، کارهایتان زودتر انجام میشوند. کار توسعهی اپ را نمیتوان به طور مساوی بین اعضا تقسیم کرد؛ اما یک تیم حرفهای میداند چطور کارها را زودتر انجام بدهد؛ بدون اینکه از مسیر هدف نهایی و اصلی پروژه خارج شود.
در ستایش امپراطوری اپ“وقتی صحبت از اپ آیفون میشود، چاد یک گنگستر به تمام معناست. میزان درآمدی که او در مدت زمان کوتاهی بهدست آورده، حیرتانگیز است.”
«فرانک کرن»، پردرآمدترین مشاور تبلیغات اینترنتی در دنیا
بزرگترین دلیل برای استفاده از یک تیم بهجای یک نفر این است که این گروهها غالبا شامل طراح گرافیک و مدیر پروژه هستند. حتی اگر بهترین کدنویسی را برای اپلیکیشنتان انجام داده باشید، اگر گرافیک جذابی نداشته باشد شانس اینکه برای مشتریان جذابیت داشته باشد، بسیار کم میشود. شرایط ایدهآل این است که یک برنامهنویس داشته باشید که بتواند گرافیکِ کار را با کد زنی انجام دهد. البته این خیلی به ندرت اتفاق میافتد. اما دومین گزینهی خوب این است که در یک گروه طراح گرافیک و برنامه نویس به ترتیب و مثل یک ماشین قبراق کار کنند. شما همچنین گرافیک را برای بازاریابی اپلیکیشنتان نیاز خواهید داشت؛ پس داشتن یک طراح گرافیک که بتواند مقدمات بازاریابی شما را فراهم کند یکی از واجبات است.
از دیگر فواید کار کردن با یک گروه، تنوع در مهارتهای برنامهنویسان است. ابتدا شما برای اپتان به دنبال آدم مناسب خواهید بود. اما همینکه شروع به ساختن انواع اپها کنید، ممکن است به برنامهنویسهایی با تواناییهای بیشتر احتیاج پیدا کنید. پس برنامهنویس شما باید از همگروهیها یا رابطهای حرفهایاش کمک بخواهد.
این نکات فقط برای راهنمایی شما هستند و جزو بایدها و نبایدها حساب نمیشوند. هرچه تجربهی بیشتری کسب کنید، تحت شرایطی ممکن است به برنامهنویسی که با یک گروه کار میکند یا تواناهاییهای گرافیکی دارد نیاز نداشته باشید؛ بلکه استخدام کسی که مهارتهای بهخصوصی که مورد نیاز شماست را داشته باشد، کافی است. دور و برتان را شلوغ نکنید؛ چرا که کنترل اوضاع راحتتر خواهد بود.
قیمتگذاری
از آنجایی که در این حرفه شرکتها و توسعه دهندگان مستقل زیادی فعالیت میکنند، میتوانید انتظار قیمتهای متنوعی داشته باشید. پروژهها میتوانند قیمت ثابت یا ساعتی داشته باشند.
کارتان را با پیمانکارهایی شروع کنید که قیمتی پایه و تعداد مشخصی اصلاح رایگان (که اصطلاحا دوبارهکاری گفته میشود) را پیشنهاد میکنند. به ندرت با توسعهدهندگانی که بهطور ساعتی کار میکنند، همکاری کردهام؛ زیرا احساس کردم که در این صورت انگیزهی کافی برای انجام سریع کارها را ندارند. وقتی که نوبت به توسعهی اپ میرسد دوست دارم که آنها هم به اندازهی من فوریت کار را احساس کنند. اما شرایط ِکارِ ساعتی درست برعکس این است. البته ممکن است که این در مورد همهی توسعهدهندگان صدق نکند؛ اما این استراتژی برای من کاملا کار آمد بوده و براساس تجربیاتی که تا کنون داشتهام تبدیل به اولویت من شده است. اگر کسانی بودهاند که قبلا با شما بهصورت ساعتی کار کردهاند و نتیجه رضایتبخش و با کیفیت بوده، پس شاید همین روند برای شما جوابگو باشد.
یکی دیگر از مزیتهای کار کردن با قیمت ثابت این است که اگر بدانید کارتان چقدر هزینه بردار است، حساب و کتاب هزینهها برایتان راحتتر خواهد بود. شما میخواهید با همین سرمایه اولیهتان تا آنجایی که میتوانید اپ وارد بازار کنید و پروژههایی با هزینهی ثابت ممکن است تفاوت بین ساختن دو اپ با یک اپ برای شما ایجاد کند.
یکی دیگر از مزیتهای کار کردن با قیمت ثابت این است که اگر بدانید کارتان چقدر هزینه بردار است، حساب و کتاب هزینهها برایتان راحتتر خواهد بود.
شاید بپرسید “چطور میتوانم قیمت خوبی برای اپهایم بگیرم؟” عموما، شرکتها قیمتهای بالاتری دارند؛ چرا که به نسبت اشخاص مستقل مخارج بیشتری دارند. میتوانید برای اینکه مجبور به پرداخت قیمت بالا نشوید از سه برنامهنویس مستقل برای هرکدام از ایدههایتان قیمت بگیرید. از این اختلاف قیمت، و دلیلاش میتوانید خیلی چیزها دربارهی برنامهنویسها و اپلیکیشنتان بفهمید. از اینکه به یک برنامهنویس بگویید ترجیح میدهید با کسی که قیمت پایینتری پیشنهاد داده کار کنید، نترسید (البته اگر که واقعا اینطور است). ممکن است همین باعث شود آنها تخفیف بدهند.
در خصوص پرداخت، هرگز پیشاپیش کل پول را پرداخت نکنید. اگر میتوانید پیش پرداخت را پایین ندهید، اما اگر امکاناش را ندارید از برنامهنویستان بخواهید مراحل کار و قیمت هر مرحله را بهطور واضح برایتان توضیح و به شما تحویل بدهند. حتما پول هر مرحله را بعد از اینکه مطمئن شدید که به خوبی و کامل انجام شده، پرداخت کنید. نکتهی خوبی که در مورد سایتهایی مثل oDesk و milestone وجود دارد این است که آنها روند پرداخت را به چند مرحله تقسیم کردهاند و مثل یک سیستم سپردهگذاری عمل میکنند که سیستم پرداختی فراهم کرده تا هر مرحله از کار که انجام شد، پرداخت صورت بگیرد.
وقتی که نوبت به پرداخت برای اپها میرسد حتما حواستان باشد که قرارداد حق امتیاز را امضا کنید. بعضی از توسعهدهندگان به شرطی که بخشی از درآمد اپ را دریافت کنند، حاضرند دستمزد پایینتری بگیرند (که به حق تالیف معروف است). ممکن است فکر کنید “خب ۱۰ یا ۲۰ درصد از کل درآمد که چیزی نیست.” شما میتوانید این پول را پسانداز کنید یا اگر کل کار به برنامهنویسها محول شود ممکن است کار بهتری ارایه کنند؛ اما این منافع در مقابل مضرات این کار آنچنان چشمگیر نیستند.
قرارداد حق تالیف عملا برنامهنویسها را تبدیل به شریک تجاری شما میکند، که همین باعث ایجاد دردسر میشود. اگر شما بخواهید تغییراتی در اپتان ایجاد کنید، اما آنها مخالفت کنند چه؟ یا اگر آنها بخواهند در شیوهی بازاریابی شما دخالت کنند، چه میشود؟ اگر پیشنهاد خوب برای فروش اپ یا شرکتتان داشتید، چه کار خواهید کرد؟ یک اپلیکیشن در واقع میتواند یک سرمایه دراز مدت باشد و بخشیدن قسمتی از آن و همچنین پیگیری قرارداد حق تالیف یعنی از دست دادن کلی پول.
حوزهی علاقمندیها
گاهی اوقات توسعهدهندگان، اپهای خودشان را میسازند و در اپاستور منتشر میکنند. آنها امیدوارند که با این کار درآمد بالایی به دست آورند. اما با گذشت زمان و توسعه دادن اپ برای دیگران پول بیشتری عایدشان میشود. این در مورد اکثر توسعهدهندگان مستقل و برخی شرکتهای توسعهدهنده صادق است.
صراحتا بگویم که این تضاد در منافع است؛ چرا که رقیب شما محصولتان را میسازد. این مساله آنقدر شایع است که احتمالا شما نمیتوانید از آن پرهیز کنید. فقط تا میتوانید جوانب احتیاط را رعایت کنید و به برنامهنویستان بفهمانید که از این جریان آگاهید. از او بخواهید قرارداد عدم افشا NDA و اگر ممکن است قرارداد عدم رقابت مختص اپ را با شما امضا کند. اما اجازه ندهید این جریان مانع پیشرفت شما شود.
پیدا کردن و انتخاب برنامه نویسها
وقتی در اوایل سال ۲۰۰۹ شرکت خودم را تاسیس کردیم، صنعت اپلیکیشن به قدری جوان بود که پیدا کردن یک برنامهنویس خبره کار سختی بود. اما امروزه به دلیل علاقهی جهان شمول همه به این صنعت کار شما راحتتر شده است. این روزها بسیاری از شرکتهای توسعهی نرمافزار روی ساخت اپ متمرکز شدهاند و تعداد برنامهنویسهای مستقل در گوشه و کنار جهان زیادتر شده است.
در مورد چند اپلیکیشن اولام، کار کردن با شرکت مشهوری که قبل از شروع کار با برنامه نویسهای مستقل کمکام کردند تا راه و چاه کار را یاد بگیرم برایام خیلی آسانتر و بهتر بود. این نقطهی شروع خوبی بود؛ چرا که آن شرکت در زمینهی کار کردن با مشتریان آماتور و تازهکار حرفهای بود. پیشنهاد من به شما هم این است که مثل من با شرکتهای بزرگ کار کنید؛ چرا که آنها در بحث آموزش تازهواردها تجربه بیشتری دارند. این به شما کمک خواهد کرد که یادگیری مباحث پایهی توسعهی اپ را سریعتر یاد بگیرید و نحوهی برخورد با برنامهنویسها را هم میآموزید. کار کردن با این شرکت اعتماد به نفس و انرژی لازم برای پیشرفت در تجارت اپ را به من داد.
شما مجبور خواهید بود که از منابع مختلفی استفاده کنید و چندین برنامهنویس را ارزیابی کنید تا چند نفری را که اعتماد به نفس کافی برای شروع کار را به شما میدهند، پیدا کنید.
چطور برنامهنویسها را پیدا کنید؟ خب، چندین راه برای این کار هست؛ مثل جستجو در گوگل، سایتهای کاریابی مثل Monster و Craigslist، کنفرانسهای اپ، جلسات گروههای برنامهنویسی، فرومهای برنامهنویسان، توصیهی دیگران، و سایتهای برونسپاری (مثل oDesk و Freelancer). بعضی از این راهکارها از بقیه آسانتر هستند؛ اما در نهایت هیچ فرمول جادویی خاصی در کار نیست. شما مجبور خواهید بود که از منابع مختلفی استفاده کنید و چندین برنامهنویس را ارزیابی کنید تا چند نفری را که اعتماد به نفس کافی برای شروع کار را به شما میدهند، پیدا کنید.
روش شما برای هر برنامهنویس و شرکت یکسان خواهد بود. هرگاه با برنامهنویسها برای صحبت پای تلفن یا اسکایپ رفتید، مصاحبه را تا وقتی که اعتماد لازم برای رفتن به مرحلهی قیمتگیری را پیدا نکردید، ادامه دهید. این یک مصاحبهی شغلی است و رییس شمایید. در اینجا لیست سوالهای خودم را برایتان نوشتهام:
- چه مدت است که کار توسعهی اپ را انجام میدهید؟
- تا بهحال روی چندتا اپ کار کردهاید؟
- میتوانم اپهایی که توسعه دادهاید را ببینم؟
- آیا وبسایت هم دارید؟ آدرساش چیست؟
- آیا معرفهایی دارید که من بتوانم با آنها صحبت کنم؟
- برنامهی کاری شما چطور است؟ کی میتوانید کارتان را شروع کنید؟
- چقدر طول میکشد به من قیمت کارتان را بدهید؟
- اختلاف زمان ما چقدر است؟ (اگر در منطقهی زمانی متفاوتی هستید.)
- از چه ساعتی شروع به کار میکنید؟ چند ساعت در روز کار میکنید؟
- در حین کار با مشتریها چه مسالهای ممکن است برایتان ناراحتکننده باشد؟
- آیا شما با یک تیم مشغول همکاری هستید؟ چه مهارتهایی دارند؟
- آیا خودتان کار گرافیک را انجام میدهید یا کسی را میشناسید که این کار را انجام بدهد؟
- میتوانم نمونه کارهای گرافیکتان را ببینم؟
- اگر در حین کار روی پروژه بیمار شوید، کارتان چه میشود؟
- اگر در زمان کار به یک مشکل فنی بر بخورید چه میکنید؟ آیا همگروهی دیگری دارید یا با گروه دیگری از برنامهنویسها در ارتباط هستید که بتوانند به شما کمک کنند؟
- میتوانید قیمت پایه به من بدهید؟
- زمانبندی پرداختهایتان به چه صورت است؟
- آیا میتوانید برای کار و پرداخت دستمزد مراحل مشترکی تهیه کنید؟
- آیا تا به حال خودتان اپلیکیشن در اپاستور منتشر کردهاید؟
- چطور تضمین میکنید که با مشتری خود، رقابت نخواهید کرد؟
- چطور یک اپ را در اپاستور منتشر میکنید؟ (آیا سوالهایتان را ساده و صریح جواب میدهند یا اینکه سربسته و پیچیده صحبت میکنند)
سوالها میتوانند بر اساس مصاحبه شونده تغییر کنند. یک شرکت توسعهدهنده عموما تیمی از توسعهدهندگان و گرافیستها را در لیست کارمنداناش دارد. اما قبل از آنکه سراغ قدم بعدی بروید حتما جواب سوالهای بالا را داشته باشید. همچنین، احتیاجی نیست که خیلی خشک و رسمی و شبیه نظامیها به نظر برسید یا اینکه سوالهای بی معنی بپرسید. سوالهایی که در بالا برایتان ذکر کردم مهم هستند و اگر با لحن دوستانه پرسیده شوند، شخص مصاحبه شونده حالت دفاعی به خودش نمیگیرد. من همیشه حین مصاحبه لیست سوالها را مقابلام دارم و جوابهایی که میشنوم را یادداشت میکنم. یادگرفتم که طی مکالمات تجاری میشود خیلی رسمی برخورد نکنم و بد نیست اگر کمی هم شوخ باشم. وقتی که در حال پرسیدن سوالها هستید این نکته را مد نظر داشته باشید.
در طول این مکالمه، حواستان باشد که چطور جوابهایشان را برای شما توضیح میدهند؟ آیا شمرده و فصیح صحبت میکنند؟ آیا از کلمات تخصصی و تکنیکی زیاد استفاده میکنند؟ آیا هر دو به یک زبان صحبت میکنید؟ آیا سوالها را با اعتماد به نفس جواب میدهند؟ تن صدا و رفتارشان چطور است؟ اگر به مشکلی برخوردید یا در مورد مسالهای نگران شدید، به سراغ نفر بعد بروید. اگر توانستید به راحتی با آنها ارتباط برقرار کنید و حس خوبی نسبت به فرد مورد نظر دارید، میتوانید قدم بعدی را بردارید.
در همین حین، از آنها بخاطر وقتشان تشکر کنید و متذکر شوید که اگر تصمیم بگیرید به مرحلهی بعد بروید پیگیر قرارداد عدم افشا NDA خواهید شد. اصلا در این مکالمات اولیه ایدههایتان را رو نکنید. هرگاه وقتاش شد، بگویید که بعد از امضای قرارداد عدم افشا، خوشحال خواهید شد که دربارهی همه چیز بیشتر صحبت کنید. باید از ایدههایتان، کد منبع، و هرگونه دارایی معنویتان محافظت کنید؛ زیرا اینها سرمایهی شما هستند.
در مورد کسانی که کدهایتان را مینویسند هم محتاط باشید. همزمان که کسب و کارتان رشد میکند، شما نهتنها اپهای جدید میسازید، بلکه باید مراقب اپهایی که دارید هم باشید. یعنی، کدها را فقط به کسانی بدهید که میخواهند تغییراتی در آنها به وجود بیاورند. فقط زمانی این کار را بکنید که به یک اعتماد دو طرفه رسیده باشید. این نکته را بهخصوص در مورد اپهای محبوبتان رعایت کنید.
اگر امضای قرارداد عدم افشا و شفاف کردن مسایل کاری کند پیش رفت، ممکن است نشان دهندهی این باشد که کار توسعه هم کند پیش خواهد رفت.
بهمحض اینکه قرارداد عدم افشا امضا شد، زمان این میرسد که مطمئن شوید شخص توسعهدهنده مهارتهای لازم برای کامل کردن اپ شما را دارد. اینجا زمان آسان گرفتن یا کوتاه آمدن نیست؛ به خصوص برای اپ اولتان. آنها یا بلدند کار شما را انجام بدهند یا نه. جملاتی شبیه “من دقیقا میدانم چطور انجاماش بدهم” یا “قبلا هم اپ مشابه به این را کار کردهام پس هیچ مشکلی نخواهم داشت.” چیزهایی هستند که شما میخواهید بشنوید. نه جملاتی شبیه “خیلی مطمئن نیستم، اما حتما راهی برایاش پیدا میکنم.” اگر هرکدام از کلمات بالا را شنیدید یا سراغ اپلیکیشنی که ساختهاند بروید یا سریعا از ادامهی کار منصرف شوید.
برای مثال، تصور کنید که میخواهید یک اپ جدید بسازید که ویژگیهای صوتی خاصی دارد. شما میتوانید برنامهنویسهای خوبی پیدا کنید که قبلا اپهای زیادی ساختهاند؛ اما اگر تجربهی کار کردن روی اپ صوتی را نداشته باشند، انتخابهای بسیار بدی خواهند بود.از تجربیات آنها برای اپهای دیگرتان استفاده کنید و برای اپ صوتی حتما کس دیگری را پیدا کنید.
همینطور که این روند را پیش میبرید، متوجه میزان مسوولیتپذیری و سرعت عملشان خواهید شد. اگر امضای قرارداد عدم افشا و شفاف کردن مسایل کاری کند پیش رفت، ممکن است نشان دهندهی این باشد که کار توسعه هم کند پیش خواهد رفت.
روی آوردن به وبسایتهایی که ارایه دهنده خدمات برونسپاری هستند راه خیلی خوبی برای پیدا کردن برنامهنویسان ماهر با دستمزد پایین است. این وبسایتها به برنامهنویسها اجازه میدهند که کار پیشنهادی شما را بپذیرند. همانطور که میتوانید حدس بزنید، حس رقابتی که بین برنامهنویسهای این شرکتها پیش میآید فضای مناقصهطوری ایجاد میکند که به شما شانس انتخاب بهترین را با کمترین قیمت میدهد. در ادامه سه وبسایت برتر در زمینهی خدمات برونسپاری را به شما معرفی میکنم:
۱. oDesk: این وبسایت روزانه، ساعاتی که برنامهنویس شما برایتان کار میکند را نمایش میدهد و در فواصل زمانی مشخص از دسکتاپ برنامهنویس اسکرینشات گرفته و به شما نشان میدهد. با دیدن این عکسها، میفهیمد که برنامهنویستان بهجای شرکت در مسابقات هاکی محلی، روی اپ شما کار میکرده.
۲. Freelancer: این وبسایت بیشترین تعداد برنامهنویسها را دارد. آنها مدعیاند که دوبرابر هر وبسایت دیگر برای اپ شما برنامهنویس داوطلب میشود و طبق تجربهی من، این ادعا تا حد زیادی واقعیت دارد.
۳. Guru/Elance: این وبسایتها تعداد زیادی برنامهنویس دارند و اینکه تعداد زیادی از آدمهای ماهر و با استعداد برای کار شما سر و دست بشکنند، همیشه خوب است.
حالا سراغ محاسن و معایب این وبسایتها میرویم.
محاسن:
– برنامهنویسهای زیاد: این سایتها یک دیتابیس بزرگ از برنامهنویسهایی دارند که برای گرفتن پروژهی شما رقابت میکنند.
– واکنش سریع: معمولا بعد از یک تا دو ساعت به درخواست شما پاسخ میدهند.
– مهارت و سابقه کار: برنامهنویسها پروفایلهایی دارند که لیست مهارتهایشان آنجا موجود است. شما میتوانید پروژههای قبلی آنها را بخوانید. با این اطلاعات، میتوانید بسنجید که آیا مهارتهای مورد نیاز برای اپلیکیشن شما را دارند یا نه.
– امتیاز عملکرد و نظرها: مشتریان میتوانند به برنامهنویسها امتیاز بدهند و نظرشان را در موردشان مطرح کنند. در این صورت شما متوجه خواهید شد که آیا میارزد برای بررسی این آدم وقت بگذارید یا نه.
– مقایسه قیمت: قبل از انتشار درخواستتان، میتوانید لیست کارهای در حال اجرا یا پایان یافته را ببینید تا حدود قیمت پرداختی دیگران برای کاری شبیه به مال خودتان را بدانید.
– خدمات سپردهگذاری: پول شما کاملا مصون است و در مراحل مختلف اگر از کار راضی بودید قسمتی از آن را پرداخت میکنید.
معایب:
– ارتباط: اکثر این برنامهنویسها در کشورهای دیگر هستند. این موضوع ممکن است باعث مشکلاتی در زمینهی ارتباط و فاصلهی زمانی بشود؛ بنابراین، یک مصاحبه در اسکایپ، کاری است که قبل از هرچیز باید انجام بدهید.
– محافظت از ایدهتان: به دلیل اینکه این وبسایتها زمینههای کاری پیشنهاد شده را منتشر میکنند، ایدهی شما ممکن است دزدیده شود. وقتی که یک پیشنهاد کار را روی سایت پست میکنید هرگز در مورد ایده و یا مدل بازاریابیتان به نکتهای اشاره نکنید.
در ادامه به پنج نکته دربارهی چگونگی پست کردن پیشنهاد کار درoDesk و نحوه ی بررسی پاسخها اشاره میکنم. روند این کار برای سایتهای دیگر هم یکسان است. آگهی شما باید در ابعاد وسیعی منتشر شود تا شما بیشترین بازخورد ممکن را دریافت کنید و در مرحلهی بعد آنها را غربال کنید.
۱. مهارتهای مورد نیاز را ذکر کنید. اینکه کدام زبان برنامه نویسی را بلدند؟ oDesk و Freelancer اجازه میدهند که تا ۵ مورد را ذکر کنید. در این حالت فقط آن برنامهنویسهایی که مهارتهای لازم را دارند آگهی پیشنهاد کار شما را دریافت خواهند کرد. برای اپهای آیفون، مهارتهایی که استفاده میکنم شامل iPhon, Objective C, Cocoa و زبان برنامهنویسی C هستند.
۲. اطلاعات اولیه در مورد پروژهتان به خواننده بدهید. ساده و تخصصی بنویسید. در متن آگهی ذکر کنید که جزییات بیشتر را طی روند مصاحبه و انتخاب برنامهنویس در اختیار متقاضیها خواهید گذاشت.
۳. آگهیتان را فقط برای چند روز منتشر کنید. در این حالت برنامه نویسها احساس میکنند که باید به سرعت به پیشنهادتان عکسالعمل نشان دهند.
۴. متقاضیان را غربال کنید. من همیشه با استفاده از این معیارها متقاضیان را غربال میکنم:
– امتیازشان چهار یا پنج ستاره باشد.
– حداقل ۱۰۰ ساعت سابقهی کار برایشان ثبت شده باشد.
– زبان انگلیسی خوبی داشته باشند.
۵. پیامی به تمام متقاضیانی که از نظر شما مناسب کار هستند بدهید. این پیام شخص داوطلب را به یک تماس در اسکایپ برای بررسی و صحبت بیشتر دعوت میکند. هرکس را که فورا آماده مصاحبه نشد، رد صلاحیت کنید.
هرچه بیشتر با برنامهنویسها مصاحبه کنید (بدون در نظر گرفتن این موضوع که از کجا پیدایشان کردهاید) مهارت بیشتری در پیدا کردن افراد مستعد کسب خواهید کرد. حتی اگر یک برنامهنویس تمام امتحانهای شما را با موفقیت پشت سر گذاشت، به حس خود اعتماد کنید؛ چرا که همیشه درست است.
حرفه ایی هستید و حرفه های به دنبالتان
همه این سایتای خدمات برون رسانی که از زبان انگلیسی استفاده میکنند اگه امکانش هست سایت های ایرانی رو هم معرفی کنید
ممنون بخاطر این مطلب
اطلاعات زیادی رو منتقل کرد!
مطلب جالبی بود اما به نظر من هرکاری که بکنی بازم طرح رو توی فضای مجازی میدزدند و کاری نمیشه کرد.
سلام خانم جان ممنون از ترجمه روانتون میشه سریع تری این کتاب رو ترجمه کنید؟
من روزی ۲ با چک میکنم ببینم اومده یا نه لطفا تا اخر تمومش کنید دمتان گرم
در ضمن اگه کلشو داشته باشید من حاضرم ترجمشو یه جا بخرم
تو ایران قرارداد عدم افشا نداریم؟ من تا حالا ندیدم
چقد چالب
خیلی توضیحات جامه بود تشکر
ممنون خانم قمری لطفا بقیه فصل ها رو هم ترجمه کنید…
آخه اونی ک برنامه نویسی بلده ک نمیاد واسه یکی دیگه کار کنه
خب برای خودش اپلیکیشن میسازه
سلام صالح جان.
این چیزی که شما میگید ممکنه به این دلیل باشه که اطلاع کافی ندارید از بازار اپ.
درسته اگه کسی برنامه نویسی بلد باشه میتونه برا خودش برنامه بسازه و منتشر کنه ولی خب از کجا معلوم که برنامه ای که میسازه حتما فروش خوبی هم میکنه؟
ممکنه یه برنامه بسازه توی ۶ ماه ولی خب کسی زیاد بهش توجهی نکنه و سودی نداشته برای سازنده اش.
ولی خب شما وقتی بری برای شرکت های بازی سازی و برنامه سازی کار کنی اولین خوبیش اینه که شما میدونی پولت رو همیشه و بموقع دریافت میکنی.
مثلا اگه شما برای کسی مثل “چاد”بخوای برنامه بسازی کارت راحتتره!!!چرا؟؟چون اون میاد به تو میگه که من به ایده دارم و میخوام این رو برام بسازی و این ۸۰ درصد کار شما رو راحت میکنه چرا که شما نیازی نیست خودت بشینی و دنبال ایده برای برنامه ات بشی و تازه بعد از اینکه ایده ای رو پیدا کردی مطمئن نیستی که اون ایده فروش خوبی خواهد داشت یا نه.
ولی وقتی کسی سفارش برنامه سازی به شما میده , شما فقط باید ایده اون شخص رو با کد نویسی تبدیل یه یک برنامه کنی و پولت رو بگیری.دیگه نیازی نیست که صبر کنی و ببینی اون برنامه آیا فروش خوبی میکنه یا نه.
این رو هم نباید فراموش کنی خیلی از برنامه نویسا سفارش میگیرن چون کار راحت تریه تا اینکه خودشون ایده پیدا کنن برنامه بسازن صبر کنن تا فروش بره(که ممکنه مورد استقبال هم قرار نگیره)برای مثال الان توی ایران اونقدر برنامه ی بی کیفیت ریخته که خیلی از کاربرا فقط برنامه های شرکت ها یا گروه خاصی رو میخرن.
اگه به یکی از مارکت های ایرانی سر بزنی متوجه بی کیفیت بود بیشتر برنامه های میشی
علاوه بر نکته ای که شما گفتی، یه مورد دیگه اینه که کار اپ و کلا اکثر کارها گروهیه. اینکه ایده خوبی داشته باشی و خوب هم پیادش کنی تازه شروع کار هستش. بازاریابی و تبلیغات و فروش واقعا کاریه که نیاز به مهارت داره.