امپراطوری اپ (فصل نهم/ بخش دوم)
فصل نهم – بخش دوم
پول را به من نشان بده!
از اپهایتان پول در بیاورید
همکاری در فروش
همکاری در فروش (Affiliate Marketing) بهطور گسترده در اینترنت هم باب شده است و بسیاری از مردم از این راه، درآمد کسب میکنند. مفهوم ابتدایی این کار این است که اگر کسی چیزی برای فروش آنلاین داشته باشد، درصد مشخصی از فروشی که توسط مشتریانی که شما به وبسایتاش بردهاید، به شما بدهد. شما (واسطه) کمیسیون معرفی فروشندهها به خریداران را دریافت میکنید.
اگر از فروش درسهای صوتی «چگونه اپ آیفون بسازیم» ۱۰۰ دلار درآمد داشته باشم، میتوانم تصمیم بگیرم که ۵۰ درصد از فروشام را به واسطههایام بدهم. ممکن است شما یک توسعهدهنده باشید که وبلاگی دربارهی ساختن اپ برای آیفون دارید و به محصولات من علاقمندید. شما تصمیم میگیرید که در وبلاگتان برای محصول من تبلیغ کنید. مردم زیادی روزانه از وبلاگ شما بازدید میکنند و بعضی از آنها این تبلیغ را میبینند؛ روی آن کلیک میکنند و به سایت من هدایت میشوند. بعضی از کسانی که روی این تبلیغ کلیک کردهاند، محصول مرا میخرند. برای هرکسی که از طریق وبسایت شما محصول مرا بخرد، ۵۰ درصد از آن نصیب شما میشود؛ یعنی ۵۰ دلار.
این خیلی خوب است؛ چرا که شما از محصولی که خودتان نساختهاید، پول در میآورید. علاوه بر این، شما کاربرانی دارید (ترافیک) که به وبسایت شما سر میزنند. پس چرا به آنها چیزی را معرفی نکنید که ممکن است به آن علاقمند باشند و همزمان برایتان درآمدزایی نکند؟ فروشنده میداند که این ترافیک از طرف شماست؛ چرا که هر واسطهای یک لینک شناسایی منحصر به خود دارد که لینک واسطه نام دارد. به همین خاطر کاملا مشخص است که ترافیک از سمت چه کسی آمده و تمام واسطهها درصدی که حقشان است را میگیرند.
سیستم همکاری در فروش تقریبا از زمان به وجود آمدن اینترنت استفاده میشده است. هزاران محصول روزانه توسط واسطهها به طور آنلاین تبلیغ میشدند. در نتیجه، وبسایتهایی وجود دارند که به عنوان واسطه و پل ارتباطی بین فروشندهها و خریداران عمل میکنند. فروشندهها محصول و کمیسیون مورد نظرشان را پست میکنند و واسطهها میتوانند پیشنهادها را ببینند و آنهایی را که پرسودتر و مناسب با ترافیک وبسایتشان هستند، انتخاب کنند. یک نمونه از این وبسایتها LinkShare است.
در ستایش امپراطوری اپ“ایده داشتن به تنهایی مهم نیست، بلکه اجرای آن هم حایز اهمیت است. همانطور که بازار اپ رشد میکند، دیده شدن هم سختتر میشود و کلید موفقیت دیده شدن است. این کتاب روند دیده شدن را در غالب مفاهیمی قابل درک ارایه میکند و شما را قدم به قدم در اجرای موثرترین شیوه برای اجرای این امر راهنمایی میکند. چاد دانش کافی برای این کار را دارد.”
– «مایکل موون»، از «فری دی اپس»، کمپانی برتر اپلیکیشن و یک اپمیلیونر
LinkShare رابط بین فروشندهها و واسطههاست. همچنین به عنوان یک سرویس تشخیص واسطه هم عمل میکنند. به محض اینکه شما به عنوان یک واسطه در این سایت ثبت نام کنید، لینکهایی را که باید برای تبلیغ محصولات استفاده کنید را برایتان مشخص میکند. بعد از اینکه شروع به تبلیغ آن محصولات کردید، هرزمان که خواستید میتوانید به حساب کاربریتان در LinkShare وارد شوید و جزییات آماری مقدار درآمدی که توسط کاربران شما برای فروشنده ایجاد شده را ببینید.همچنین شما میتوانید ببینید چقدر از آن فروش نصیب شما شده. LinkShare سهم شما را از فروشندهها جمع میکند و در فواصل معین زمانی برای شما میفرستد که بسیار کار ساده و موثری است.
خب، پس اگر تمام این اتفاقات در اینترنت میافتد، چرا ما این همه دربارهی همکاری در فروش و جزییاتاش صحبت میکنیم؟ چون با گوشیهای هوشمند هم میتوان این کار را کرد. اپل یکی از بزرگترین فروشندههای محتوای دیجیتال در اینترنت است و چون یکی از شرکای LinkShare هم هست، کمیسیون پیشنهادیاش به هر واسطهای که محصولاتاش نظیر اپلیکیشنها، کتابهای دیجیتال، آهنگها و فیلمهایاش را به خریداران معرفی کند، بسیار چشمگیر است. این در شرایط عملی و کاربردی یعنی چه؟ هر واسطهای که برای فروشگاه آیتیونز در اپل ترافیک ایجاد کند، تا ۷۲ ساعت بعد، ۵ درصد هر خرید را به عنوان کمیسیون دریافت میکند.
شما باید دقت کنید؛ چرا که در صنعت ساختن اپ و هدایت ترافیکی هستید که در شبکهی اپهای شما هستند. هربار که کاربرهای شما روی Nag Screenهای شما کلیک میکنند، آنها را به اپاستور میفرستید. هرچه شبکه اپهای شما قویتر باشد، روزانه ترافیک بیشتری به اپل میفرستید و درآمدتان به عنوان یک واسطه بیشتر خواهد شد.
تنها کاری که باید انجام بدهید این است که در LinkShare ثبت نام کنید و از لینک صحیحی که به شما ترافیکی را که به عنوان یک واسطه به اپل میفرستید را نشان می دهد، استفاده کنید. به هرحال، شما کاربران را به اپهایتان وصل میکنید؛ پس از یک لینک واسطه در LinkShare استفاده کنید تا کمیسیونی که حق شماست را دریافت کنید.
اصلا از طولانی بودن لینک واسطه گیج نشوید. بهخاطر داشته باشید که LinkShare آن را برای شما میسازد و شما فقط باید بهجای لینک اول، آن را کپی و پیست کنید. در نهایت، برنامهنویس شما کسی است که به این کارها رسیدگی میکند. هردو لینک شما را به یک اپ میرساند؛ اما برای یکی به شما پول میدهند و برای دیگری نه. حتی اگر کاربرهایی که شما به آیتیونز میفرستید هیچکدام از اپهای شما را نخرند، شما کماکان تا ۷۲ ساعت بخاطر خرید اپ یا هر محتوای دیجیتالی که آنها بخرند پول نصیبتان میشود. در قبال زمان کمی که شما صرف میکنید، این یک بازگشت پول خیلی خوب است.
متاسفانه اغلب توسعهدهندهها دربارهی همکاری در فروش چیزی نمیدانند یا ترجیح میدهند نادیدهاش بگیرند. همکاری در فروش بسیار مهم است. اگر بپرسید چقدر مهم به شما میگویم برای سه شرکتی که من مالک آنها هستم، همکاری در فروش ۱۵ درصد کل درآمد آنها را تشکیل میدهد. یک ماه، این رقم به بزرگی ۱۱۰.۰۰۰ دلار بود. فقط بهخاطر استفاده از لینک واسطه بجای لینک عادی و من هنوز با این روش حسابی پول در میآورم.
مسالهای که در مورد همکاری در فروش باید در ذهنتان بماند این است که، لینکهایی که شما میسازید مختص به کشورتان است. اپل تصمیم گرفت که از LinkShare در آمریکا و کانادا استفاده کند. شما برای این دو کشور باید از لینکهای متفاوتی استفاده کنید. برای اروپا، اپل با همتای اروپایی LinkShare یعنی TradeDoubler و برای استرالیا و نیوزلند، اپل با DGM همکاریمیکند. در ابتدای کار بهتر است با LinkShare کار کنید؛ چرا که ایالات متحده بزرگترین بازار اپلیکیشن را دارد. وقتی کمی توجه دیگران را به اپهایتان جلب کردید، آنگاه میتوانید متوجه شوید که در کدام کشور از آنها استفاده شده است. در این صورت میتوانید از لینک واسطهی مناسب برای هر کشور استفاده کنید و کمیسیونتان را به عنوان یک همکار در فروش بگیرید.
حتما یک لینک واسطهی بینالمللی درست کنید؛ چرا که ترافیک بینالمللی شما میتواند نیمی از ترافیک شبکهی اپهای شما باشد. برای من هم همینطور بود. ساختن لینک بینالمللی کمی از من زمان گرفت و در آن فاصله کلی درآمد از دست دادم. انگار که از ۱۰۰ درصد ظرفیت بنرهایام استفاده نکرده باشم. برنامهنویس شما قطعا میتواند این مساله را حل کند و دوباره میگویم که بهتر است این بخشی از سرور بکاند شما باشد و یک سیستم یکپارچه داشته باشید.
خریدهای درون برنامهای
وقتی که اپاستور تازه راه اندازی شده بود، شما نمیتوانستید از درون اپها به کاربران محتوا بفروشید. شما یا اپ را میخریدید یا بهطور رایگان دانلود میکردید. بالاخره، اپل متوجه نیاز به یک سیستم شد که توسعهدهندهها از طریق آن بتوانند از درون اپهایشان به کاربران محتوا بفروشند و به همین خاطر امکان خرید درون برنامهای FYI را به وجود آورد: شما هم حتما به دنبال تغییرات اینچنین باشید؛ چرا که این یعنی $$$.
این کار بسیار آسان است؛ همانطور که از اسماش پیداست. توسعهدهندهها میتوانند آیتمهای گوناگونی را در دورن اپهایشان بفروشند. کاربرها آیتم مورد نظرشان را انتخاب میکنند و فورا پنجرهای با نوشتهای شبیه به «آیا میخواهید گزینهی xyz را به قیمت ۹۹ سنت بخرید؟» بهنمایش در میآید. اگر کابرها موافق باشند، درست مثل خرید اپ در اپاستور، باید رمز عبور حساب کاربریشان در آیتیونز را وارد کنند. هر محتوایی که کاربر از این طریق میخرد در آن اپلیکیشن آنلاک یا قابل استفاده میشود.خوبی خرید درون برنامهای این است که یکپارچه است. اپل هنوز تراکنشهای مالی مثل فروش معمول اپها را برعهده دارد و کاربرها مجبور نمیشوند برای خرید از اپ خارج شوند. این برای کاربران بسیار عالی است؛ چرا که اگر آنها از اپ خوششان بیاید میتوانند همانجا گزینههای بیشتر را بخرند. برای توسعهدهندهها هم خیلی خوب است؛ چرا که میتوانند در حین اینکه کابرها را با اپ مشغول نگه میدارند، پول زیادی هم بهدست بیاورند و البته این جریان برای اپل هم خوب است چون ۳۰% از هر تراکنش به اپل تعلق میگیرد. این یک موقعیت برد- برد- برد است.
در واقع، خریدهای درون برنامهای شرایط درآمدزایی از اپ را تغییر دادند. در حالیکه اکثر توسعهدهندهها روی پول درآوردن از اپهای پولی متمرکز بودند، ناگهان شروع به عرضهی اپهای رایگان با محتوای پولی کردند. خریدهای درون برنامهای باعث بهوجود آمدن مدل فریمیوم شدند که یک الگوی درآمدزایی مهم است که بسیاری از توسعهدهندهها از آن استفاده میکنند. اگر نگاهی به ۲۵ اپ پرفروش در اپاستور بیندازید، متوجه میشوید که حداقل نیمی از آنها رایگان هستند.
خریدهای درون برنامهای، بیشتر در اپهای بازی محبوب هستند. معمولا، کاربرها میتوانند بدون هیچ محدودیتی بازی کنند، اما اگر آنها بخواهند سریعتر پیش بروند یا از گزینههای اضافی مفرح استفاده کنند، میتوانند از خرید درون برنامهای استفاده کنند. این به نظر خیلی پرطرفدار نمیآید؛ اما در واقع تعداد زیادی از کاربرها حاضرند برای آیتمهای مجازی پول بپردازند. برخی از اپهای کاربردی هم در ازای خرید درون برنامهای محتوا یا قابلیتهای اضافه برسازمان به کاربرانشان ارایه میدهند. وقتی که من اپلیکیشن ایموجی Emoji را منتشر کردم، تصمیم گرفتم که از مدل فریمیوم استفاده کنم و به کاربران این امکان را بدهم تا با استفاده از خرید درون برنامهای ایموجی بیشتری داشته باشند. این استراتژی برایم بسیار سودآور بود.
وقتی که نوبت به خریدهای درون برنامهای میرسد، اینکه چه چیزی را در ازای خرید مشتریان عرضه کنید، کاملا بستگی به ابتکار شما دارد. هرچیزی که فکر میکنید کاربرها ممکن است برایاش پول بدهند میتواند در اپ شما یک آیتم خرید درون برنامهای باشد.
یک موضوع جالب دیگر این است که میتوانید هرتعداد خرید درون برنامهای که دوست دارید درون یک اپ ارایه کنید و بستگی به ارزش آن آیتم، خرید درون برنامهای شما میتواند قیمت بالایی داشته باشد. کاربرهایی که هیچ وقت برای خرید یک اپ ۱۵ دلار هزینه نمیکنند به راحتی همان مقدار را درون اپلیکیشنی که دوست دارند، خرج میکنند. خصوصا اگر آن آیتم، محتوا یا گزینهی اضافی را دوست داشته باشند.
وقتی که نوبت به درآمدزایی از اپها میرسد، شما باید هروقت که فرصت داشتید از گزینه خرید درون برنامهای استفاده کنید. همیشه این موضوع را مد نظر داشته باشید که با تبدیل کدام محتوا یا گزینهها به خرید درون برنامهای، برای کاربرانتان ارزش بیشتری ایجاد میکنید. اگر اپلیکیشنی دارید که ترافیک بالایی ایجاد میکند، برخی از آن کاربرها حتما از اپ شما توقع بیشتری دارند و این کاملا عاقلانه است که از آن ترافیک پول بیشتری در بیاورید. فرض کنید که اپلیکیشنی با ۱۰.۰۰۰ دانلود روزانه دارید. اگر فقط ۲ درصد از کاربرهای شما تصمیم بگیرند که از خرید درون برنامهای اپ شما استفاده کنند، شما ۲۰۰ فروش اضافه و روزی ۱۴۰ دلار بیشتر خواهید داشت.
قسمت خوب ماجرا این است که میتوانید این کار را بدون هیچ تاثیر منفی روی اپلیکیشنتان انجام بدهید. کاربرهایی که محتوای بیشتری نخواهند به روال سابق از اپ شما استفاده میکنند و کاربرانی که محتوای بیشتری میخواهند هم خوشحال خواهند بود که آن را بهدست میآورند. از این بهتر نمیشود. به علاوه، لزومی ندارد که اپ شما رایگان باشد تا در آن خریدهای درون برنامهای ارایه کنید. میتوانید برای اپهای پولی هم این گزینه را مد نظر بگیرید. بسیاری از بازیها همینطور هستند.
اجرای گزینه خریدهای درون برنامهای هزینه توسعهی شما را کمی بالا میبرد. اما نرخ بازگشت سرمایه اغلبشان بسیار چشمگیر است. مثل باقی اپلیکیشنهایتان پیش از شروع کار توسعه برایاش برنامهریزی کنید و به برنامهنویستان اطلاع بدهید. از اینجا به بعدش را به آنها بسپارید.
تاریخ ارائه قسمت سوم ، این فصل چه زمانی هست ؟؟
سپاس
اگه در کنار هر مترجم ، چیزی تحت عنوان گالری یا نمیدونم دیگر آثار ، طراحی میکردید ، خیلی قشنگ تر میشد.
یعنی اینکه در یک صفحه تمام مقالات ارزشمند ، مثلا خانم قمری رو میتونستیم مشاهده بکنیم.
یاعلی
ممنون
باز هم مثل همیشه عالی بود.
مخصوصا فصل ۹ کاربردی تر از دیگر فصول بود.
انشاالله بعد از اتمام فصل ۱۰ ، باز هم شاهد ترجمه آثار کاربردی از شما باشیم.
یاعلی