امپراطوری اپ (فصل سوم/ بخش دوم)

فصل سوم – بخش دوم

این دنیای جدید را کشف کن

اپ استور

دو مدل از اپلیکیشن‌ها

هرچند شما گروه‌های مختلفی از اپلیکیشن مثل بازی‌ها، سرگرمی‌ها، کاربردی‌ها و خلاقیت‌ها را در اپ استور می‌بینید، اما در واقع اپ‌ها فقط دو دسته هستند: سرگرمی‌ها و کاربردی‌ها. منظورم دسته‌بندی سرگرمی‌ها و کاربردی‌ها در اپ استور نیست؛ اپ‌ها را به دو گروه تقسیم کردم؛ چراکه روند تحقیقات و درک دموگرافی (جمعیت‌شناسی) کاربرهای اپ را آسان‌تر می‌کند.

اپ‌های سرگرمی می‌توانند در گروه‌های بازی، پازل‌ها، تست‌های هوش‌ قلابی، شبیه‌سازهای‌ استفاده از اسلحه، اپ‌های شوخی و بسیاری موارد دیگر طبقه‌بندی شوند. این‌ گونه از اپ‌ها معمولا به تلاش و تفکر کمی از کاربران ‌نیاز دارند.

سودآورترین اپ‌های سرگرمی مثل «پرندگان خشمگین» (Angry Birds) فقط بازی‌های ژانر اکشن نیستند. اپ‌هایی مثل Talking Ben هم در این گروه طبقه‌بندی می‌شود؛ اپی که درباره‌ی یک سگ کارتونی است که کلمات شما را با صدای زیرتر و بامزه‌تر تکرار می‌کند. یک مثال دیگر اپ Top Girl است که یک دنیای مجازی را شبیه‌سازی می‌کند؛ در این دنیا هم یک دختر زندگی می‌کند که برای خودش دوست پیدا می‌کند و برای خودش‌ لباس می‌خرد و…

البته این‌ها اپ‌های مورد علاقه‌ی من نیستند؛ اما آن‌قدر طرفدار دارند که هنوز در رده‌ی برترین‌ها قرار دارند.

در ستایش امپراطوری اپ

“ایده داشتن به تنهایی مهم نیست، بلکه اجرای آن هم حایز اهمیت است. همان‌­طور که بازار اپ رشد می‌­کند، دیده شدن هم سخت‌­تر می‌­شود و کلید موفقیت دیده شدن است. این کتاب روند دیده شدن را در غالب مفاهیمی قابل درک ارایه می­‌کند و شما را قدم به قدم در اجرای موثرترین شیوه برای اجرای این امر راهنمایی می‌­کند. چاد دانش کافی برای این کار را دارد.”

– «مایکل موون»، از «فری دی اپس»، کمپانی برتر اپلیکیشن و یک اپ‌میلیونر

یکی دیگر از اپ‌های سرگرمی که همیشه جزو پنج اپلیکیشن سودآور است Tap Pet Hotel است. یک دنیای مجازی که کاربرها باید هرروز از حیوان خانگی‌شان مراقبت کنند و برای این‌که به مراحل بالاتر بروند و بتوانند به آن‌ها غذا بدهند یا آن‌ها را تعلیم دهند، باید پول پرداخت کنند. در این دنیای مجازی، واحد پول ساختگی است و همین مشتریان را به دام می‌اندازد و آن‌ها را به طرفداران سرسختی تبدیل می‌کند.

نبوغ نهانی این بازی این‌جاست که کاربران به قلاب آن گیر می‌کنند و مدام به بازی سر می‌زنند.

من سال‌های سال حتی حدس هم نمی‌زدم که یک هتل مجازی برای حیوانات خانگی به این پرطرفداری باشد. هیچ‌وقت هم این ایده به ذهن‌ام نمی‌رسید تا اجرایی‌اش کنم. این ‌یک مثال خوب است برای این‌که به هنگام کارشناسی اپ‌ها نگاهی بی‌طرف داشته باشید. احساسات و ترجیحات شخصی را از روند تصمیم‌گیری‌تان حذف کنید. من اهمیتی نمی‌دهم چقدر موفق هستم یا چقدر فکر می‌کنم که می‌دانم؛ همیشه اجازه می‌دهم که اطلاعات مرا راهنمایی کنند.

در حال حاضر که من در حال نوشتن این مطالب هستم، مردم بیش‌ترین هزینه را صرف سرگرم شدن می‌کنند و در دنیای بازی‌ها غرق می‌شوند. از ۱۰۰ بازی برتر پولی، ۷۵ اپلیکیشن، در گروه سرگرمی و تفریحی قرار دارند.

فقط ۱۰ درصد از ۱۰۰ اپلیکیشن برتر پرسود، اساس کاربردی دارند. به‌نظرم این تقاضای نامساوی به دلیل تمرکز کاربران آیفون روی سرگرمی‌ها، برای مدتی همین‌طور باقی خواهد ماند.

از طرف دیگر، اپ‌های کاربردی از طریق کمک به مردم در کارهای روزمره، زندگی را راحت‌تر می‌کنند. مثل اپلیکیشن‌هایی که آیفون شما را به چراغ ‌قوه تبدیل می‌کنند، رژیم غذایی‌تان را پیگیری می‌کنند، لیست خریدهای روزانه‌تان را درست می‌کنند، کار تبدیل ارز را انجام می‌دهند یا پیغام‌های صوتی را به‌صورت متن می‌فرستند. این اپ‌ها به‌طور واضح و چشم‌گیری گوشی‌های هوشمند را مفیدتر و کاربردی‌تر کرده‌اند. تا به‌حال به شهر جدیدی سفرکرده‌اید که ندانید چه تفریحاتی می‌توانید در آن‌جا داشته باشید یا کجا می‌توانید یک غذای مناسب و دل‌پذیر بخورید؟ خب، در عرض چند ثانیه برنامه‌ای مثل yelp به کمک‌تان می‌آید.

از وقتی‌که مشاغل و کسب‌وکارهای مختلف برای پاسخگویی به سبک زندگی با موبایل مشتریان خود، تصمیم به ساختن اپلیکیشن کردند، اپ‌های کاربردی بیش‌تر از قبل رواج پیدا کردند. این اپ‌ها برای حفظ و حمایت از کسب‌وکار آن شرکت‌ها و همچنین یادآور بودن برند آن‌ها طراحی می‌شوند. بسیاری از شرکت‌ها به امید بیش‌تر دیده شدن و آگاهی مشتریان به‌سرعت وارد عرصه‌ی موبایل می‌شوند. اپلیکیشن‌ها تبدیل به وب‌سایت‌های جدید شده‌اند؛ صاحبان مشاغل متوجه ارزش آن‌ها شده و به‌سرعت وارد عمل شدند. به همین دلیل اپ‌های کاربردی رو به افزایش هستند.

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

اکتشاف اپ

وقتی‌ نوبت به درآمدزایی در حرفه‌ی اپ می‌رسد، مهم این است که مشتریان به‌ آسانی اپ‌ها را ببینند. اگر مشتریان محصول شما را نبینند، فروشی هم نخواهید داشت. مشتریان از دو طریق می‌توانند اپلیکیشن شما را پیدا کنند: توسط  جستجوی کلمات کلیدی در اپ استور یا گشت زدن در جدول برترین‌ها. این نشان می‌دهد، قابلیت دیده شدن اپ بستگی به میزان جستجوی اپ و رتبه‌اش در جدول برترین‌ها دارد. بنابراین، شما همیشه باید حواستان به رتبه‌تان در این جدول باشد و هر کاری که می‌توانید انجام دهید تا این جایگاه را ارتقا بدهید. اکثر توسعه‌دهندگان رتبه‌شان را به‌طور مرتب چک نمی‌کنند؛ چرا که فکر می‌کنند کاری برای جایگاه‌شان نمی‌توانند انجام بدهند. البته این خیلی هم از واقعیت دور نیست. این رتبه‌ها آن‌قدر مهم‌اند که من هرروز آن‌ها را چک می‌کنم تا برای تصمیمات مهمی که برای اپ‌هایم می‌گیرم از این اطلاعات استفاده کنم.

تا همین اواخر، رتبه‌بندی اپ‌ها بر اساس تعداد دانلود آن‌ها بود. بعدها اپل الگوریتم رتبه‌بندی خود را کمی تغییر داد تا شامل متغیرهای دیگر مثل مدت‌زمان و دفعات استفاده از اپ هم بشود. بعد از این تغییر، اپ‌هایی که مکرر استفاده ‌شده‌اند مثل اپ فیس‌بوک به بالای این جدول رفتند.

«چامپ»، تحلیل‌گر اپ استور، هرماه معیارها و استانداردهای اپ استور و فروشگاه گوگل پلی اندروید را منتشر می‌کند، که دید فوق‌العاده‌ای در مورد بازار موبایل به شما می‌دهد. از این آمار و ارقام، به‌خصوص علایق و عادات هزینه‌ای مشتریان یادداشت بردارید.

مثلا در زمان نوشتن این کتاب ۸۳ درصد از کل جستجوها در اپ استور به‌جای اسم اپلیکیشن، بر اساس کاربرد یا گروه اپ‌ها بوده‌اند؛ مثل بازی‌های معمایی یا اپ‌های عکاسی. باوجود بیش از ۵۰۰.۰۰۰ اپ در اپ استور، کاربران نام تعداد خیلی محدودی از اپلیکیشن‌ها را می‌دانند؛ تازه اگر واقعا اسم‌شان را به‌شکل صحیح بدانند. این اطلاعات می‌تواند نشان‌دهنده‌ی تفاوت بین خوابیدن روی کاناپه دوست‌تان یا زندگی کردن در یک پنت‌هاوس با منظره‌ی سواحل سان فرانسیسکو باشد.

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

توسعه‌دهندگان چطور درآمدزایی می‌کنند؟

شما برای فروش اپلیکیشن‌تان مجبور نیستید کراوات بزنید و کت و شلوار بپوشید یا فروشنده ماشین‌های خوشگل قدیمی باشید. این بخش، قسمت آسان شغل شماست. اپل به تنهایی دنیای توزیع نرم‌افزار را تغییر داد. همین که شما یک اپ بسازید و در اپ استور منتشر کنید، در بیش از ۱۲۰ کشور دنیا و روی تمام دستگاه های iOS در درسترس قرار می‌گیرد.

بخش خوب ماجرا برای توسعه‌دهندگان این‌جاست که این تراکنش‌های ارزان ۹۹ سنتی می‌توانند به سرعت به میلیون‌ها دلار تبدیل بشوند؛ بخصوص که این تراکنش‌ها می‌توانند هر ساعت از شبانه روز و در هرجای دنیا اتفاق بیافتند.

اپ‌های پولی بین ۹۹ سنت تا ۹۹۹ دلار بابت هر دانلود قیمت دارند. بیش‌تر اپ‌ها ۹۹ سنت قیمت دارند؛ مثل اپ‌های خیلی موفق Doodle Jump و AppZilla. اما تعداد کمی از اپ‌ها  مثل اپ آمادگی امتحان وکالت BarMax یا اپ مختص Venus VIP به نام  iVipBlack بیش‌ از ۹۹۹ دلار قیمت دارند.

با چنین تنوعی، ممکن است برای‌تان سوال پیش بیاید که بهترین روش قیمت‌گذاری برای شما چیست؟ مغازه‌های یک‌ دلاری که همه‌جا می‌توانید ببینید این مساله را حل کرده‌اند. مثل ارزان‌فروشی‌هایی که همه‌چیز در قفسه‌های‌شان با قیمت زیر یک دلار پیدا می‌شود‌، نقطه‌ی دلپذیر قیمت‌گذاری برای اپ ۹۹ سنت است.

این پرسودترین قیمت برای توسعه‌دهندگان است و من هم قیمت‌های بیش‌تر را پیشنهاد نمی‌دهم؛ چراکه سهم بازار خیلی کمی دارند. ممکن است با این قیمت‌ها پول دربیاورید؛ اما احتمال رقم‌های بالا در حساب‌تان کم است و این‌ یک تصمیم همراه با خطر است.

میلیونر شدن از فروش میلیون‌ها اپ ۹۹ سنتی خیلی آسان‌تر از ۵۰۰۰۰ دانلود ۲۰ دلاری ست. قیمت پایین‌تر، فروش آسان‌تری برای‌تان به‌همراه دارد و از طرف دیگر، با تعداد دانلودهای بالا، رتبه‌ی بهتری دربرترین‌های اپ استور خواهید داشت و همین باعث بهتر دیده شدن‌تان می‌شود.

هدف من این است که به شما کمک کنم زندگی دل‌خواهتان را هرچه زودتر بسازید؛ به بیان ساده‌تر یعنی هرچه زودتر و البته بیش‌تر پولدار شوید. اگر سراغ اپ‌های ۹۹ سنتی یا حتی رایگان بروید، شانس بیش‌تری برای سهم بازار بیش‌تر و به دست آوردن سرمایه‌ی لازم برای ساختن سبک زندگی مورد نظرتان خواهید داشت.

برخی شرکت‌های گران و معروف بازی، مثل «الکترونیک آرتز» (Electronic Arts)، برای بازی‌های پولی قیمت‌های بالاتری مثل ۴.۹۹ دلار تعیین کرده‌اند. تا وقتی‌که میلیون‌ها دلار برای شناخت و رسمیت برند تجاری‌تان عایدتان نشده، قیمت‌های بالا راهی بیهوده است.

بااینکه اپ‌های پولی منبع مناسب سود برای توسعه‌دهندگان هستند، اما اپ‌های رایگان از آن‌ها پیشی گرفته‌اند و اصلی‌ترین منبع سود شما هستند. بسیاری توسعه‌دهندگان با ارایه اپ رایگان درخت پول خودشان را می‌کارند. اپ‌های رایگان هم برای توسعه‌دهندگان پول‌ساز هستند و هم راه خوبی برای محک بازار هستند. شما می‌توانید میزان اشتیاق کاربرها را به اپ خودتان بفهمید و بر اساس آن استراتژی خود را تنظیم کنید.

اپ‌های رایگان به طرق مختلف می‌توانند پول‌ساز باشند. گاهی از آن‌ها برای تبلیغ نسخه‌ی کامل و پولی خودشان استفاده می‌کنند و اساسا هم قابلیت درآمدزایی دارند. این روش خیلی مهمی است که حتی توسعه‌دهندگان اپ‌های پولی معروفی مثل پرندگان خشمگین، از نسخه‌ی رایگان اپ خود برای سوق دادن مشتریان به سمت نسخه‌ی پولی اپ استفاده می‌کنند.

گاهی توسعه‌دهندگان، نسخه‌ی پولی اپ خود را برای زمان محدودی رایگان می‌کنند تا تعداد کاربرها و میزان انتشارش را به سرعت افزایش دهند.

یکی دیگر از کاربردها این است که اپ‌های کاملا رایگان می‌توانند با تبلیغات یا امکان خرید درون اپ درآمدزایی کنند. اگر کاربرها از یک اپلیکیشن خوش‌شان بیاید، حتما برای داشتن امکانات دیگر درون اپ پول پرداخت می‌کنند. همان‌طور که می‌توانید تصور کنید، چندین فروش درون یک اپ خیلی بیش‌تر از یک قیمت‌گذاری یک‌باره سودآور است.

اگر کاربرها از یک اپ رایگان خسته بشوند و دیگر از آن استفاده نکنند، آن اپ شکست می‌خورد. یک مشتری بی‌حال و غیرفعال، یک مشتری ازدست ‌رفته و درنتیجه پول کم‌تر در حساب بانکی شماست. درنتیجه شما باید آن‌ها را با ایجاد گزینه‌های اضافی رایگان و پولی برای اپلیکیشن‌تان، مشتاق نگه ‌دارید. این‌که کاربرها بتوانند در مورد دستاوردهای‌شان در فیس‌بوک یا شبکه‌های دیگر پز بدهند، کمک می‌کند تا اپ شما دیده شود و بیش‌تر گسترش پیدا کند. این نوع دیده شدن علاقه‌مندان بیش‌تری را برای اپ شما در پی خواهد داشت.

برای مثال Songify یک نمونه‌ی فوق‌العاده از اپ‌های رایگان است که از روشی که در بالا ذکر کردم استفاده کرده. این اپ به کاربرها این امکان را می‌دهد که با صدای خودشان آهنگ موردعلاقه‌شان را درست کنند. صدای ضبط شده‌ی کاربرها به‌طور خودکار تنظیم می‌شود (مثل سیستم تنظیم خودکار T-Pain) و روی یکی از آهنگ‌های موجود در اپ صداگذاری می‌شود. نتیجه‌ی کار در کمال ناباوری یک آهنگ فوق‌العاده است که صدای یک خواننده معمولی را تبدیل به یک برنده‌ی جایزه Grammy می‌کند. این اپ با این امکان که کاربران بتوانند آهنگ جدید ضبط و میکس کنند و با آهنگ‌های دیگر تطبیق دهند، آن‌ها را در تعامل و پایبند نگه می‌دارد. توسعه‌دهندگان با اضافه کردن آهنگ‌های جدیدی که کاربران با پرداخت ۹۹ سنت بیش‌تر بتوانند داشته باشند، ارزش بیش‌تری به Songify اضافه می‌کنند. درنهایت کاربرها هم می‌توانند با پست کردن آهنگ‌شان در فیس‌بوک، توییتر یا ایمیل، خودنمایی کنند.

در فصل ۹ جزییات بیش‌تری درباره مدل‌های سودآوری اپ خواهیم گفت. در این مرحله شما فقط باید از قدرت درآمدزایی اپ‌های رایگان  مطلع می‌شدید تا حتما آن‌ها را در تحقیقات خود مدنظر بگیرید.