بهترین و بدترین فیلم‌های جیمز باند در کل تاریخ این مجموعه‌ی سینمایی

یکی از باقدمت‌ترین و در عین حال محبوب‌ترین و بهترین مجموعه‌های سینمایی تاریخ، مجموعه فیلم‌های جیمز باند هستند. از شان کانری گرفته و فیلم Dr. No تا همین دنیل کریگ و فیلم «برای مردن زمانی نیست» که قرار است سال دیگر اکران شود، بازیگرها و داستان‌های زیادی بیش از 50 سال است که شخصیت جیمز باند را به تصویر کشیده‌اند.

مجموعه فیلم‌های جیمز باند تا به امروز در مجموع بیش از 4 میلیارد دلار دلار درآمد داشته‌اند. با این حال، شاید بخواهیم این سؤال را بپرسیم که چه چیزی این مجموعه فیلم‌ها را محبوب کرده است؟ بد نیست ابتدا نگاهی به بهترین و بدترین فیلم‌های جیمز باند از دیدگاه فروش بیندازیم.

• بهترین فیلم‌های شان کانری؛ مردی که هم جیمز باند بود هم رابین هود

به این نکته توجه کنید که میزان فروش فیلم‌ها با توجه به باکس‌آفیس امریکا محاسبه شده است. میزان فروشی که در ادامه می‌بینید، با احتساب تورم دلار هستند.

پرفروش‌ترین فیلم‌های جیمز باند

1. اسپکتر (Spectre)

• سال: 2015
• فروش: 872 میلیون دلار

فیلم «اسپکتر» (شبح) برای دوست‌داران این سری تنها از این جهت که پرفروش‌ترین فیلم باند در تمام دوران‌هاست، قابل توجه نیست؛ بلکه سم مندس با «اسکای‌فال» و این فیلم توانست جان تازه‌ای به سری 007 تزریق کنند. همانند کاری که مارتین کمپل و «چشم طلایی» در دهه‌ی 1990 میلادی انجام دادند.

سم مندس بارها توانایی خود در خلق صحنه‌های اکشن پیوسته و نفس‌گیر را ثابت کرده است. اسپکتر هم از این قاعده خارج نیست و همانند سایر فیلم‌های او از سکانس‌هایی طولانی و پرتنش بهره می‌برد. داستان بیست‌وچهارمین قسمت از مجموعه‌ی جیمزباند از جایی شروع می‌شود که مأمور باند (دنیل کریگ) با پیدا کردن نامه‌ای عجیب از گذشته راهی مأموریتی خطرناک در مکزیکو سیتی و سپس رم می‌شود. او در این مأموریت با لوسیا سیارا (مونیکا بلوچی)، بیوه زیبا و دست‌نیافتنی یک جنایتکار مشهور آشنا می‌شود. باند طی ملاقاتی محرمانه از هویت واقعی سازمانی شیطانی به نام اسپکتر پرده برمی‌دارد و این سرآغاز ماجراجویی‌های فیلم است.

2. گلوله‌ی آتشین (Thunderball)

• سال: 1965
• فروش: 624 میلیون دلار

فیلم Thunderball، چهارمین فیلم از مجموعه‌ی بزرگ باند است. شان کانری هم در این فیلم نقش باند را بر عهده داشته است. در این فیلم، وظیفه‌ی پیدا کردن دو کلاهک اتمی به باند سپرده می‌شود. این کلاهک‌ها هم در دست گروه تروریستی SPECTRE قرار دارند. نمی‌دانیم چرا این فیلم پرفروش‌ترین فیلم تاریخ باند است، چون صحنه‌های زیر آبش کمی بیش از اندازه طول می‌کشند و خسته‌کننده می‌شوند.

3. پنجه طلایی (Goldfinger)

• سال: 1964
• فروش: 553 میلیون دلار

اصولا از Goldfinger به‌عنوان بهترین فیلم جیمز باند یاد می‌شود. این فیلم که سومین فیلم جیمز باند است، شان کانری را به‌دنبال گلدفینگر، آدم‌بد اصلی داستان می‌فرستد. در کنار داستان خوب این فیلم، آستون مارتین باند و وسایل جاسوسی که در فیلم است حسابی محبوب و بیادماندنی شده‌اند.

4. اسکای‌فال (Skyfall)

• سال:‌ 2012
• فروش: 315 میلیون دلار

فیلم اسکای‌فال، دنیل کریگ را برای بار سوم در نقش باند قرار داد. فیلم نه‌تنها از سوی منتقدین، بلکه نظر طرفداران باند را هم جلب کرده است. اگر تورم را به کنار بگذاریم، اسکای‌فال پرفروش‌ترین فیلم باند می‌شود. این فیلم همچنین پرفروش‌ترین فیلم تاریخ انگلستان است.

5. فقط دو بار زندگی می‌کنید (You Only Live Twice)

• سال: 1967
• فروش: 300 میلیون دلار

تهیه‌کنندگان مجموعه فیلم‌های جیمز گفته بودند که این فیلم، آخرین بار خواهد بود که شان کانری در نقش باند بازی خواهد کرد؛ با این حال پس از اینکه بازیگر بعدی باند نتوانست به‌خوبی او نقش‌ خود را بازی کند، شان کانری دوباره برای ایفای نقش باند بازگشت. تمرکز فیلم روی جنگ سرد توانست محبوبیت You Only Live Twice را بیشتر کند.

6. مون‌ریکر (Moonraker)

• سال: 1979
• فروش: 234 میلیون دلار

زمانی که فیلم Moonraker عرضه شد، دو سالی از عرضه‌ی «جنگ‌های ستاره‌ای» گذشته بود. راجر مور هم که برای بار چهارم جیمز باند شده بود، به فضا رفت تا فیلم روی محبوبیت جنگ‌های ستاره‌ای و فیلم‌های علمی-تخیلی دهه‌ی هشتادی سوار شود. این حرکت هم پاسخ خوبی گرفت؛ فیلم Moonraker تا عرضه‌ی GoldenEye در سال 1995 پرفروش‌ترین فیلم باند بود.

کم‌فروش‌ترین فیلم‌های جیمز باند

1. جواز قتل (License to Kill)

• سال:‌ 1989
• فروش: 73 میلیون دلار

ضعیف‌ترین فیلم تاریخ جیمز باند، License to Kill است. فیلم به قدری بد فروخت که به کار تیموتی دالتون پس از دومین فیلمش در نقش باند پایان داد. سازمان رده‌بندی سینمایی انلگستان دیدن این فیلم را به دلیل خشونتش برای افراد زیر 15 سال ممنوع کرده بود. احتمالا این موضوع روی فروش کم‌اش بی‌تاثیر نبوده.

2. مردی با طپانچه طلایی (The Man with the Golden Gun)

• سال: 1974
• فروش: 94 میلیون دلار

دومین بار بود که راجر مور در نقش باند حاضر شده بود، اما گویا مخاطبین هنوز شان کانری را فرامش نکرده بودند. فیلم نتوانست آن‌طور که باید منتقدین را راضی کنند. آن‌ها می‌گفتند که فیلم نیاز به ریسک بیشتری دارد.

3. روزهای روشن زندگی (The Living Daylights)

• سال: 1987
• فروش‌: 109 میلیون دلار

علاقه‌مندان به باند، اولین فیلم تیموتی دالتون در نقش باند را بیشتر از فیلم دوم‌اش دیده‌اند؛ آن هم به این دلیل که احتمالا می‌خواستند او را به‌عنوان باند محک بزنند. این فیلم از دیگر قسمت‌های باند تیره و تاریک‌تر بود و این موضوع به مذاق طرفداران باند خوش نیامد. البته نمی‌دانیم دقیقا چرا، چون انگار مردم  از دنیل کریگ و فیلم‌های تیره‌اش لذت برده‌اند.

4. نمایی به یک قتل (A View to Kill)

• سال: 1985
• فروش: 118 میلیون دلار

تهیه‌کنندگان فیلم تمام تلاش خود را بسته بودند تا این فیلم را به موفقیت دیگر فیلم‌های راجر مور برسانند؛ آن‌ها کریستوفر واکن و گریس جونز را برای بازی در فیلم آورده بودند. موسیقی فیلم را هم گروه Duran Duran ضبط کرده بود. با این حال هیچ کدام از این عناصر به فروش A View to Kill کمک نکرد. راجر مور هم پس از این فیلم با باند خداحافظی کرد.

5. در خدمت سرویس مخفی ملکه (On Her Majesty’s Secret Service)

• سال: 1969
• فروش: 134 میلیون دلار

اولین فیلم پس از خداحافظی شان کانری با باند، یکی از بدترین فیلم‌های این مجموعه از نظر فروش است. «جرج لزنبی» که جای شان کانری را پر کرده بود، اصلا نتوانست طرفداران باند را راضی کند. تهیه‌کنندگان این مجموعه فیلم‌ها هم مجبور شدند تا برای اینکه شان کانری دوباره برگردد، 1٫25 میلیون دلار به او برای فیلم Diamonds Are Forever پرداخت کنند.

بهترین فیلم‌های جیمز باند

1. دکتر نو (Dr. No)

• سال: 1962
• کارگردان: ترنس یانگ

نخستین فیلم جیمزباند با بازی شان کانری و به کارگردانی ترنس یانگ هنوز هم یکی از بهترین فیلم‌های این مجموعه است. در این فیلم همانند سایر فیلم‌های باندی تولید شده در دهه‌ی 1960 شوروی و بلوک شرق نقش منفی داستان را تشکیل می‌دهند و مأمور باند به مصاف آن‌ها می‌رود. اما بازی خوب کانری، بعضی صحنه‌های درگیری کماکان جذاب و اتمسفر جاسوسی مناسب فیلم باعث می‌شود «دکتر نو» حتی در سال 2020 هم اثری قابل توجه باشد.

جیمز باند برای تحقیق درباره‌ی قتل یکی از مأموران سازمان اس‌آی‌اس به جامائیکا فرستاده می‌شود. در آنجا دخالتِ «دکتر نو»، مردی با نفوذ و قدرتمند در جامائیکا، برنامه‌های جیمزباند را برهم می‌ریزد و رفته رفته پای سازمان تبهکاری «اسپکتر» به داستان باز می‌شود. در ادامه باند با دختری به نام هانی آشنا شده و یک رگه‌ی عاشقانه هم به این فیلم جاسوسی اضافه می‌شود.

2. کازینو رویال (Casino Royale)

• سال: 2006
• کارگردان: مارتین کمپبل

«کازینو رویال» اولین حضور دنیل کریگ در نقش باند بود. این فیلم توانست هم در نظر مردم و هم منتقدان موفق ظاهر شود و با بودجه‌ی 150 میلیون دلاری به فروشی بالغ‌بر 600 میلیون دلار دست یابد و یک جایزه‌ی بفتا و جایزه‌ی بهترین کارگردانی انجمن سینماگران بریتانیا را از آن خود کرد.

داستان فیلم از این قرار است که جیمز باند مأمور می‌شود تا یک بانکدار تبهکار حامی گروه‌های تروریستی را متوقف و برخی از تروریست‌ها را سرنگون کند. باند برای انجام مأموریت خود می‌بایست در بازی پوکر که در کازینو رویال برگزار می‌شود، لو شیفر را شکست دهد. از نیمه‌های فیلم پای یک شخصیت زن هم به داستان اضافه می‌شود تا تم‌های همیشگی سری جیمزباند در کنار یکدیگر قرار بگیرند، اما پرداخت جدی‌تر مارتین کمپبل به باند، و ارائه یک شخصیت محکم از او در قیاس با جیمزباندهای پیشین رنگ و بوی خاصی به کازینو رویال بخشیده است.

3. پنجه طلایی (Goldfinger)

• سال: 1962
• کارگردان: گای همیلتون

این فیلم، سومین فیلم از مجموعه‌ی جیمزباند به شمار می‌رود و با آن اولین تجربه‌ی کارگردانی گای همیلتون در این سری رقم خورد. «پنجه طلایی» تا به امروز بالاترین امتیاز در میان فیلم‌های جیمزباند در پایگاه راتن‌تومیتوز را به خود اختصاص داده است. این فیلم بیش از هر عامل دیگری به واسطه‌ی سکانس‌های جذابش در خاطر سینمادوستان باقی مانده است. مثلا زنی با رنگ طلایی خفه می‌شود، مامور باند به‌ناگهان اشعه لیزر را روی بدنش احساس می‌کند و شخصیت منفی داستان به شکلی عجیب از شخصی می‌خواهد تا با سرقت از فورت ناکش بر ارزش مجموعه‌ی طلای خود بیفزاید!

این بار مأمور 007 موفق می‌شود از سرقت فورت ناکس توسط قاچاقچیان جلوگیری کند. آوریک گلدفینگر سرمایه‌داری قدرتمند، عملیات گراند اسلم را با هدف فلج کردن اقتصاد جهانی آغاز کرده است و جیمزباند باید از این اتفاق جلوگیری کند. او با اتومبیل مجهز و مخصوص خود، «آستون مارتین»، به جنگ گلدفینگر می‌رود و همین موضوع یکی از نقاط دوست‌داشتنی فیلم است.

منبع: Business Insider